پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آيا قطبی همچنان دل شير دارد؟ گزارش "آفتاب" از زندگی و زمانه افشين قطبی؛ از ديروز تا امروز

آفتاب- گروه ورزش: افشين قطبی برای سومين بار خبر سرمربی‌گری خود در تيم ملی را شنيد. اين بار خبر صحت داشت و او سرانجام هدايت تيم ملی را در دست گرفت تا اين تيم را در مسير بسيار دشوار صعود تا جام جهانی هدايت کند.

«سيد افشين قطبی»، ۴۵ ساله و دانش‌آموخته رشته مهندسی برق از دانشگاه معتبر UCLA است. او در دوران فعاليت خود در فوتبال تنها يک بار سرمربی بوده و اين تجربه را هم در پرسپوليس به دست آورده است. با اين حال، سابقه او در مربی‌گری غبطه‌انگيز است.

او در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ بخشی از کادر فنی تيم ملی کره جنوبی بود و ارتباطی نزديک با گاس هيدينک کبير داشت و در همان هنگام بود که درس‌های مربی‌گری را از مرد هلندی آموخت.

بسياری هيدينک را از برترين مربيان تاريخ فوتبال می‌دانند. هيدينک کره را، البته با کمک داوران، به مقام سومی دنيا رساند و سپس از اين تيم کنار رفت تا به دنبال تجربه‌ای تازه باشد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




قطبی بعد از پايان دوران در تيم ملی در کره جنوبی ماند و اين بار دستيار «کيم هو»، در تيم «سوون سامسونگ بلووينگز» شد. دو سال بعد، او تصميم گرفت به آمريکا بازگردد و اين بار کمک‌مربی تيم لس آنجلس گلکسی شود. گلکسی در دوران حضور او توانست قهرمان «MLS Cup» و «US Open Cup»، شود.

قطبی سپس به کره جنوبی بازگشت و اين بار کمک‌مربی تيم ملی اين کشور شد. او چند ماه دستيار «ديک ادووکات» بود و با اين تيم به جام جهانی رفت. کره با وجود پيروزی مقابل توگو و تساوی مقابل فرانسه، با شکست مقابل سوييس از دور رقابت‌ها کنار رفت و نتوانست موفقيت خود در جام جهانی پيشين را تکرار کند.

قطبی بعد از جام جهانی، کمک «پيم فربيک»، شد. تيم ملی کره در دوران «فربيک» دو بار به مصاف ايران رفت. در ديداری که در تهران برگزار شد، قطبی روی نيمکت اين تيم غايب بود چون نتوانسته بود مدارک خود را به موقع آماده کند و همين مساله باعث به وجود آمدن شايعاتی درباره او شد.

گفته می‌شد قطبی مشکل خدمت نظام وظيفه دارد، و حتی شايعه شده بود او نسبتی با مقامات رژيم پهلوی دارد و به همين دليل به ايران نيامده است. با اين حال شادی او روی نيمکت کره جنوبی مقابل ايران در خاطره‌ها مانده، هر چند که خود او گفته به اين دليل که مربی تيم ملی کره بوده شادی کرده است.

پس از حضور سه ساله در تيم ملی کره، حبيب کاشانی مدير عامل وقت پرسپوليس با توصيه حميد استيلی، افشين قطبی را به ايران آورد. رابطه استيلی و قطبی در ادامه رو به تيرگی گذاشت و هر دو طرف يکديگر را در مواردی زير سوال بردند. مشکل سربازی قطبی با کمک فرماندهی نيروی انتظامی برطرف شد و حبيب کاشانی اعلام کرد که قطبی هيچ نسبتی با خاندان پهلوی ندارد چرا که پدر و مادر او در جهرم زندگی می‌کردند و پدر او، معلم بود. گذشته از اين‌ها، افشين قطبی «سيد» بود در حالی که مسئول رژيم گذشته که قطبی را به او منتسب می‌ساختند نسبتی با خاندان سادات نداشت!

قطبی با حضورش در پرسپوليس موج تازه‌ای در فوتبال ايران به وجود آورد. متانت و وقار او رفتار بسياری از مربيان را تغيير داد و طرفداران بسياری را جذب پرسپوليس ساخت. او از معدود مربی‌هايی بود که بعد از شکست، سعی نمی‌کرد تقصير را به گردن ديگران بيندازد و به جای آن از خود و تيمش انتقاد می‌کرد و برخوردی توأم با سعه صدر داشت.

اولين بار در زمستان سال ۸۶ بود که شنيده شد افشين قطبی مربی تيم ملی شده است. قطبی در آن هنگام پرسپوليس را در صدر جدول نشانده بود. تيم ملی بعد از جدايی امير قلعه‌نويی، مربی نداشت و منصور ابراهيم‌زاده در يک بازی به طور موقت روی نيمکت تيم ملی نشسته بود.

قطبی تيمش را به شيراز برده بود که شب‌هنگام از يکی از مقامات فدراسيون فوتبال شنيد که مربی تيم ملی ايران شده است. خبر قطعی به نظر می‌رسيد و او اين خبر را به بازيکنان تيمش اعلام کرد و گفت که اين آخرين باری است که هدايت پرسپوليس را در دست خواهد داشت. اما، روزگار چرخش ديگری داشت و بعد از پيروزی پرسپوليس در شيراز، ناگهان خبر رسيد که علی دايی مربی تيم ملی خواهد بود.

قطبی به کار خود در پرسپوليس ادامه داد و از دايی هم حمايت کرد. او با وجود اين که تيمش از سوی فيفا دچار محروميت شده و چند امتياز خود را از دست داده بود، توانست آنها را به مقام قهرمانی برساند. قطبی در طول فصل چند شکست سنگين را تجربه کرد، از جمله باخت با چهار گل مقابل استقلال اهواز، ولی هرگز محبوبيت خود را بين هواداران از دست نداد.

قهرمانی پرسپوليس در شرايط خاصی رقم خورد. اين تيم در بازی آخر ميزبان سپاهان بود و بايد پيروز می‌شد تا عنوان نخست را کسب کند. گل پيروزی‌بخش پرسپوليس در دقيقه ۹۷ رقم خورد و طرفداران اين تيم قهرمانی خاطره‌انگيز و لذت‌بخشی را تجربه کردند.

بعد از پايان فصل، قطبی از پرسپوليس رفت. حبيب کاشانی مديرعامل پرسپوليس، که قطبی بارها او را برادر بزرگ خود خوانده بود هم از تيم جدا شد و جای خود را به داريوش مصطفوی داد.

مديران جديد تيم بارها با قطبی مذاکره کردند و سرانجام او را راضی نمودند برای فصل جديد هم هدايت پرسپوليس را در دست داشته باشد. قطبی بارها گفته بود دفاع از عنوان قهرمانی و حضور موفق در آسيا کار دشواری است، اما سرانجام پذيرفت مربی پرسپوليس شود.

اين بار، استيلی و مرزبان دو کمک‌مربی پرسپوليس که روابط خوبی با قطبی نداشتند از تيم رفته بودند و جای آنها را افشين پيروانی گرفته بود. با اين حال قطبی با مشکلات بسياری روبه‌رو شد.

ابتدا غيبت بلندمدت و غيرموجه ابراهيم توره، مهاجم آفريقايی پرسپوليس اوضاع اين تيم را بحرانی ساخت. قطبی در آن هنگام از عبارتی انگليسی استفاده کرد و گفت توره "از چشم افتاده" و وارد doghouse [به معنی بحران و مشکل]، شده، و اين بهانه بسياری به دست منتقدان او داد و باعث شد آنها بگويند قطبی توهين می‌کند. اين در حالی بود که حتی اندکی آشنايی با زبان انگليسی هم کافی بود تا مشخص شود قطبی از اصطلاح خاصی استفاده کرده و منظور بدی نداشته است.

بحران بعدی قطبی زمانی رقم خورد که يکی از خبرگزاری‌ها خبری درباره «مارکو»، دستيار او منتشر ساخت و روزنامه‌ها آن را منتشر کردند.

در پايان يک جلسه تمرينی پرسپوليس، خبرنگار جوان يک روزنامه قصد داشت با سماجت از قطبی مصاحبه بگيرد ولی مورد انتقاد قطبی قرار گرفت. سرمربی پرسپوليس به او گفت: «اين کاری که شما می‌کنيد حيوان با حيوان نمی‌کند!» همين دستاويزی برای منتقدان شد تا در نهايت شگفتی بگويند در مثل مناقشه هست و قطبی خبرنگاران را «حيوان» اطلاق کرده است.

يک بار هم مايلی‌کهن به قطبی حمله کرد و اتهاماتی به رابطه او و همسرش وارد ساخت، هر چند که در نهايت مربی سابق تيم ملی در تمرين پرسپوليس حضور يافت و با قطبی آشتی کرد.

فشارهای وارد شده به قطبی شکلی روزافزون داشت. يک بار لپ‌تاپ او را در رختکن پرسپوليس شکستند و با پا روی آن رفتند، و يک بار هم به خودرو حامل او و همسرش حمله کردند و شيشه‌های آن را خرد کردند.

در نهايت، قطبی از پرسپوليس رفت. البته قابل کتمان نبود که قطبی در دوره دوم حضور خود در فوتبال ايران سعه صدر سابق را نداشت و برخوردهای او تهاجمی شده بود. ديگر انتقادی که به قطبی می‌شد تعريف‌های بی‌حد و حصر او از «پائولو روبرتو دی‌کارمو» مهاجم برزيلی پرسپوليس بود که بعدها مشخص شد از ضعيف‌ترين خريدهای تاريخ پرسپوليس بوده است.

بعد از او افشين پيروانی و نلو وينگادا نتوانستند در اين تيم موفق شوند و پرسپوليس به رده پنجم جدول سقوط کرد تا تنها اميدش برای حضور در ليگ قهرمانان فصل بعد به قهرمانی در جام حذفی باشد.

بعد از پايان دوران دايی در تيم ملی، زمزمه‌هايی مبنی بر بازگشت افشين قطبی شنيده شد و حتی چند بار اعلام شد او سرمربی تيم ملی شده است. اما اين بار هم نوبت به او نرسيد و حتی شايعه شد او به مقامات پيشنهاد مالی داده تا او را به عنوان سرمربی تيم ملی انتخاب کنند!

اين بار محمد مايلی‌کهن مربی تيم ملی شد. بعد از حملات لفظی بسيار شديد مايلی‌کهن به قلعه‌نويی سرمربی استقلال، اين مربی سابق تيم ملی از سمت خود کنار رفت تا اين بار سرانجام نوبت به قطبی برسد تا در نهايت هدايت تيم ملی را به عهده بگيرد، در حالی که دو هفته قبل هيچ بختی برای حضور او در سمت مربی‌گری تيم ملی نمی‌شد متصور بود؛ همان طور که دايی و مايلی‌کهن هم به صورتی غيرمنتظره مربی تيم ملی شدند.

بعضی کارشناسان تجربه او را ناکافی می‌دانند، اما دستياری هيدينک، ادووکات و فربيک، سه مربی بزرگ هلند در سال‌های اخير ثابت می‌کند او دانش فنی بالايی دارد. او در کنار اين سه مربی دانش فراوانی اندوخته است.

گذشته از اين، در سال‌های اخير مربيان جوان بسياری به دنيا معرفی شده‌اند. ژوزه مورينيو در حالی پورتو را قهرمان اروپا ساخت که چند سال قبل، نه دستيار، که تنها مترجم بابی رابسون در بارسلونا بود. «اونای امری»، سرمربی تيم بزرگ والنسيا تنها ۳۷ سال دارد و قبل از اين فصل دو سال هدايت «المريا» را به عهده داشت. «ماسيمليانو آلگری» مربی ۴۱ ساله «کالياری» از سوی باشگاه ميلان به عنوان مربی اين تيم در سال‌های بعد انتخاب شده و «جيان‌فرانکو زولا» ۴۲ ساله، بدون سابقه مربی‌گری از «وستهام» هميشه قعرنشين تيمی مدعی حضور در رقابت‌های اروپايی ساخته است.

حضور افشين قطبی از يک سوی ديگر هم به سود فوتبال ايران است. او پنج سال در دو دوره در کنار تيم ملی کره جنوبی بوده و در روند ساخته شدن تيم فعلی نقش داشته و به خوبی اين تيم را می‌شناسد. شناخت او از فوتبال کره شمالی هم بالا است و از آن جايی که تيم ما بايد مقابل اين دو تيم حتما پيروز شود تا به جام جهانی برسد، به نظر نمی‌رسد گزينه‌ای مناسب‌تر از افشين قطبی پيدا شود؛ مشروط بر آن که قطبی مانند دوره دوم خود کم‌حوصله و خسته و با آستانه تحمل پايين نباشد، بتواند با «دل شير» به مصاف مشکلات برود و بعضی از منتقدان هم بيهوده با او وارد جنگ‌های فرسايشی نشوند.





















Copyright: gooya.com 2016