Saturday, Aug 19, 2017

صفحه نخست » آیت الله کاشانی: دکتر مصدق یاغی طاغی به دلیل ایستادن در برابر بیضه اسلام و عدم اطاعت از شاه باید اعدام شود

08192017_TOP.jpgاکبر گنجی - خبرنامه گویا

امروز سالگرد کودتای آمریکایی/انگلیسی/فقیهانه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر محمد مصدق است. برخی از روحانیون نامدار در این کودتا نقش آفرینی کردند. آیت الله ابوالقاسم کاشانی نیز نقش مهمی در کودتا، حمایت از "دولت کودتا" و شاه داشت.

"سلطان" و "بیضه اسلام" نقش مهمی در تفکر فقیهان داشته و دارد. از امام رضا روایت کرده اند: "و اِن خافَ علی بیضه الاِسلام و المُسلمین قاتَلَ". اگر خوف به خطر افتادن بیضه اسلام وجود داشته باشد، قتال واجب است. ابن ادریس در سرائر می‌ گوید: "بیضه الاسلام، مجمتع الاسلام". بقیه فقیهان هم از ابن ادریس تبعیت کرده اند. شیخ طوسی در کتاب الجهاد می ‌گوید، اگر این شروط نبود جهاد جایز نیست، بعد می ‌گوید: "الا ان یدهم المسلمین امر یخاف معه على بیضه الاسلام و یخشى بواره او یخاف على قوم منهم فانه یجب حینئذ دفاعهم".

U34435525-6.jpgآیت الله ابوالقاسم کاشانی و بیضه اسلام

آیت الله کاشانی هم فقیه بود و فقیهانه حفظ بیضه اسلام را واجب به شمار می آورد. آیت الله کاشانی قبل از انتخابات مجلس چهاردهم در اعلامیه ای نوشت:

"آیا مطلع هستید که در دوره چهاردهم که ظاهرا خاتمه جنگ است و مقدرات و شوون و امور سیاسی و اساسی این مملکت و ملت تعیین و تقدیر می شود چقدر اهمیت دارد؟ آیا خود را در جلوگیری از این مفاسد دینیه و دنیویه مکلف و مسوول نمی دانید؟ آیا در وجوب موکد امر به معروف و نهی از منکر و حفظ بیضه اسلام و دفاع از حوزه دیانت اشکالی دارید؟ آیا به همدستی و اتحاد در تعیین وکلای صالح متدین وطن دوست با شهامت عالم به مقتضیات امروزه دنیا نمی توان از این مفاسد دینی و دنیوی جلوگیری نمود؟ آیا مانعی در همدستی و اتحاد دارید؟ آیا راه دیگری برای حفظ دیانت و رفع بیچارگی و اصلاح مفاسد در نظر دارید؟ و چون راه دیگر در نظر نیست پس بر کلیه مسلمین واجب است که در انتخاب وکلای صالح برای دوره چهاردهم کمال سعی و کوشش به عمل آورند که جلوگیری از کلیه مفاسد بشود و کلیه اصلاحات انجام یابد و چون تشتت آراء مسلمین موجب پیشرفت نظریات سوء معاندین خواهد شد و برای جلوگیری از این خطر عظیم اتفاق در قضیه انتخابات حتمی است".

شاه سلطان عزتمند و محبوب مردم است

زبانی که آیت الله کاشانی از آن علیه دکتر مصدق استفاده می کرد، زبان تکفیرگرانه فقیهانه بود. وقتی مصدق خواستار تمدید اختیارات شد، کاشانی علیه او نوشت :

"رئیس دولت بر خلاف قانون اساسی در صدد است ایران را به حکومت استبداد بازگرداند ولی من به شما می‌ گویم بر خلاف آن یاغی طاغی که در کشور مشروطه ایران به خیال خداوندگاری افتاده ‌است، مشروطه ایران نخواهد مرد. روح پاک پیغمبر اسلام اجازه نخواهد داد ملتی مسلمان و مستقل با چنین افکار پست و اهریمنی تسلیم بیگانگان شود و آن شّر خودسر که در راه بد کاری و خیال ایجاد دیکتاتوری قدم بگذارد محکوم به شکست و تسلیم چوبه دار خواهد شد"( کیهان، ۱۵ تیر ۱۳۳۲).

آیت الله کاشانی همزمان شاه را "مرد تربیت شده عاقل"(روزنامه اطلاعات، ۱۰ فروردین ۳۲) و "مردی معقول تحصیل کرده و با تحصیلات"(خواندنیها، ۱۵ فروردین ۱۳۳۲) قلمداد کرد و گفت:"عقیده من این است که ایران سالیان دراز حساسیت سلطنت دارد و فی الحقیقته وجود شاه یک جهت جامعی برای جمع‌آوری کلیه طبقات مردم به ‌دور این مرکز ثابت است"( کیهان، ۸ فروردین ۳۲).

آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی ، ۳ هفته پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت محمد مصدق در گفت و گو با روزنامه مصری اخبار الیوم درباره مصدق ، کودتای ۲۸ مرداد و شاه نظراتش را به صراحت بیان کرد. دیدگاه او روشن بود، شاه سلطان و بیضه اسلام بود و مصدق به دلیل عدم اطاعت از او و ایستادن در برابر سلطان باید اعدام می شد.

آیت الله کاشانی در پاسخ به سوال خبرنگار اخبار الیوم مبنی بر این که به‌ نظر شما بزرگ‌ ترین اشتباه مصدق کدام است؟ گفت: "پایمال کردن قانون اساسی و و عدم اطاعت از اوامر شاه". او هم‌ چنین اشتباه بزرگ مصدق را تلاش برای برقراری جمهوریت شمرد و گفت: "مصدق برای برقراری جمهوریت می ‌کوشید. او شاه را مجبور کرد ایران را ترک کند؛ اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد برگشت. ملت شاه را دوست دارد".

خبرنگار: آیا عقیده دارید مصدق مستحق همین سرنوشتی بود که به او رسید؟ آیت الله کاشانی:"خداوند عادل است و آنچه امروز بر مصدق گذشته ‌است نتیجهٔ عدل خداوندی است". او هم‌ چنین در این مصاحبه مصدق را به مرگ محکوم کرد و گفت: "این مصدق راه را گم کرده و مستحق چنین عاقبتی بوده ‌است. تمام هم و غم او این شده بود که مردم فریاد بزنند زنده باد مصدق. مصدق به من و کشورش خیانت کرد. طبق شرع شریف اسلامی مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش خیانت کند مرگ است".

بدین ترتیب، کودتای آمریکایی/انگلیسی/فقیهانه، نتیجه عدل خداوند بود. فرزندان آیت الله کاشانی اساساً منکر کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هستند. اما آن دسته از زمامداران جمهوری اسلامی که از کودتای آمریکایی/انگلیسی دم می زنند و نقش آیت الله کاشانی را منکر می شوند، باید به اقتفای آیت الله کاشانی خشنود باشند که عدل الهی توسط آمریکایی ها، انگلیسی ها و برخی روحانیون بلند پایه محقق شد. کاشانی سپس می افزاید:

"مصدق برای کشور کاری نکرد. نه یک خرابی را تعمیر کرد نه خیابانی را افتتاح کرد نه خزانه را نجات داد و نه ملت را متحد ساخت. حتی در مورد نفت که او ادعا داشت صاحب فکر ملی ساختن می‌ باشد اگر این اتحادی که من در صفوف ملت بوجود آوردم نبود هرگز ملی نمی ‌شد. او خیانت کرد. به من و کشور خیانت کرد. قبل از این که من با مصدق مخالفت کنم، ملت با او بود ولی پس از این که من با او مخالفت کردم ملت از دور او پراکنده شدند. مقام و کرسی صدارت مصدق را مسحور کرده بود. او دستخوش نوعی جنون شده بود".

آیت الله کاشانی به دولت کودتا نیز این گونه تبریک گفت: "جای مسرت است که دولت جناب آقای زاهدی که خود یکی از طرفداران جبهه ملی بوده، تصمیم دارند که شرافتمندانه از حیثیت و آبروی ایران دفاع نموده و در راه صلاح و افق ملت حداکثر فداکاری را بنمایند"( کیهان، ۱۲ آبان ۱۳۳۲).

البته جاه طلبی آیت الله کاشانی قابل انکار نبوده و نیست. او خود را "رهبر معنوی جهان اسلام" قلمداد می کرد. شاید خود را "سلطان" و "بیضه اسلام" به شمار می آورده است.

فقیهان آیت الله خامنه ای را هم "سلطان اسلام" و "بیضه اسلام" به شمار می آورند. آیت الله امامی کاشانی در خطبه های نماز جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۸۸در حملاتی شدید علیه رهبران و اعضای جنبش سبز و دفاع از نظام و سلطان علی خامنه ای گفت :

"مسلمانان باید هم حوزه دین و به اصطلاح بیضه دین و کیان امت اسلام را حفظ کنند و هم چنین باید عورت دین را حفظ کنند که در جهت اول باید بگویم پیاده‌ روی‌هایی مثل ۲۲ بهمن همین اعزاز حوزه است که البته فکر می‌ کنند بیرون آمدن و برگشتن قیمت کمی دارد اما قیمت آن کم نیست. اگر عیب خود را بگوییم و دشمن بفهمد خیانت کرده‌ایم. البته نمی‌ خواهم بگویم چه کسی حفظ کند و چه کسی آزاد حرف بزند بلکه همه باید حفظ کنند".

فقهای درباری ایستادن رهبران جنبش سبز در برابر "سلطان" و "بیضه اسلام" را مستحق اعدام قلمداد کرده و می کنند. آیت الله جنتی گفته جرم سران فتنه براندازی است و مانند موسولینی به محض شناسایی باید اعدام می شدند. آیت الله علم الهدی هم گفته حکم آنان اعدام است. آیت الله مصباح یزدی گفته با حکم حکومتی سلطان هنوز سران فتنه اعدام نشده اند. امام جمعه اصفهان گفته، "حکم سران فتنه پس از محاکمه بدون شک اعدام است". ابراهیم رئیسی و دیگر فقیهان درباری هم همین حکم را صادر کرده اند.

درست در سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به همان نحو که آیت الله کاشانی حکم اعدام دکتر محمد مصدق را صادر کرد، روزنامه سپاه- جوان- در مقاله ای نوشته حکم رهبران جنبش سبز اعدام است و اگر دادگاهی تشکیل شود، صرفا دادگاه "تشریفاتی" خواهد بود. سپاه فقط یک سویه به "سلطان" و "بیضه اسلام"- آیت الله خامنه ای- خدمت نمی کند، منافع عظیم اقتصادی و سیاسی دستاورد سرکوب برای "بیضه اسلام" است. به همین دلیل سردار نجات هم گفته است:"حکم سران فتنه کمتر از اعدام نیست". راستی بالاتر از اعدام چیست؟

آدرس کانال تلگرام اکبر گنجی: https://telegram.me/ganji_akbar

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy