مرکز استیمسون - ترجمه خبرنامه گویا
یادداشت سردبیر: هرچند مرکز استیمسون به ندرت آثار ناشناس منتشر میکند، نویسندهٔ این مطلب یک تحلیلگر مستقر در تهران است که به دلیل نگرانی مشروع از امنیت شخصی خود، خواستار ناشناس ماندن شده است. او یک نویسنده شناخته شده است، سابقهٔ تحلیلهای قابل اعتماد دارد و در موقعیتی است که دیدگاهی را ارائه میدهد که بهطور معمول در دسترس نیست.
باربارا سلِوین، پژوهشگر برجسته، پروژهٔ چشماندازهای خاورمیانه
:::
با افول رهبر جمهوری اسلامی، ایران عملاً بدون سکان هدایت مانده و تمام بخشهای کشور در وضعیتی از رکود و بیتصمیمی گرفتار شدهاند، در حالی که با چالشهای بیسابقه داخلی و خارجی روبهرو است.
از زمان انتخاب آیتالله علی خامنهای بهعنوان جانشین بنیانگذار جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۸، او اختیار مطلق بر تمامی ارکان سیاست، اقتصاد، نظامی و اجتماعی کشور را داشته است. اما اکنون، با افزایش سن و بیماریهای پیدرپی رهبر ۸۶ ساله، این بنای قدرت در حال فروپاشی است و ایران در میانهٔ درگیریهای جناحی و فلج در تصمیمگیری فرو رفته است.
گزارشها حاکی از وخامت وضعیت جسمانی خامنهای پس از جراحی سرطان پروستات در سال ۱۳۹۳ و بروز "اختلالات شناختی" شدید است. همچنین تلاشهای اسرائیل برای ترور او در جنگ ۱۲ روزه ماه ژوئن موجب انزوای بیشتر وی و قطع ارتباط مستقیمش با بدنهٔ حکومت شده است.
پس از کشته شدن شماری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و دانشمندان هستهای در حملات اسرائیل، خامنهای برای چند روز به پناهگاهی زیرزمینی در تهران گریخت و تنها از طریق یکی از نزدیکان خود، علیاصغر حجازی، دستورات را منتقل میکرد. در این مدت، نهادهای رسمی کشور از جمله شورای عالی امنیت ملی و ریاستجمهوری قادر به تماس مستقیم با او نبودند و مجلس بهطور خودسرانه اختیار نظامی را در دست گرفت تا آنکه خامنهای با پیامی ویدیویی کوتاه، آتشبس پیشنهادی آمریکا را پذیرفت.
پس از جنگ، غیبتهای مکرر او آشکارتر شد. در مراسم عاشورا، روز قدس و اعیاد مذهبی حضور نیافت و رسانههای حکومتی مجبور شدند با پخش تصاویر آرشیوی و کلیپهای از پیش ضبطشده این غیبت را پنهان کنند. در حالی که دشمنان منطقهای ایران تقویت میشوند و متحدانش یکی پس از دیگری سقوط میکنند - از جمله فروپاشی حکومت بشار اسد در سال ۲۰۲۴ - ایران در خلأ رهبری و بیعملی غوطهور است.
اقتصاد کشور در بحران بیسابقهای فرو رفته است. تورم به ۴۹ درصد رسیده، ریال از مرز یک میلیون در برابر دلار گذشته و کمبود آب به قطعهای چرخشی در تهران انجامیده است. طرحهای اصلاح یارانه، تثبیت ارز و مبارزه با پولشویی در دفتر رهبری معطل مانده و ۳۵ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی بیحساب به پروژههای سپاه اختصاص یافته است. برآوردهای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد اقتصاد ایران در سالهای آینده با رشد منفی و کاهش شدید درآمد سرانه روبهرو خواهد شد.
در عرصه اجتماعی، هرچند زنان بیشتری در خیابانها بدون حجاب ظاهر میشوند، سرکوب مخالفان، اعدامها و سانسور رسانهها ادامه دارد. نهادهای کلیدی مانند شورای عالی فضای مجازی ماههاست تشکیل جلسه ندادهاند و فیلترینگ شبکههای اجتماعی اصلی همچنان پابرجاست.
خلأ قدرت ناشی از ناتوانی خامنهای، منازعات جناحی را تشدید کرده است. در غیاب کنترل رهبر، درگیریها میان اصولگرایان، اصلاحطلبان و نظامیان از کنترل خارج شده و به اتهامزنی و برکناریهای سیاسی گسترده انجامیده است.
در صورت مرگ خامنهای، هیچ چهرهٔ کاریزماتیکی برای هدایت روند جانشینی وجود ندارد. نهادهای قدرت از سپاه تا روحانیت و بوروکراسی، هر یک برای حفظ سهم خود از ثروت و نفوذ آماده رویاروییاند. سپاه پاسداران که در دوران خامنهای قدرت گرفته، احتمالاً در فرآیند جانشینی نقش تعیینکنندهای خواهد داشت و ممکن است با فشار بر مجلس خبرگان، گزینهٔ مطلوب خود را تحمیل کند.
در شرایط کنونی، چشمانداز آزادی و دگرگونی در ایران تیرهتر از همیشه به نظر میرسد.

















