جمعه 22 آذر 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

۲۱ آذر و خطر نابودی همبستگی ملی ايرانيان، بيانيه جبهه ملی ايران - اروپا به به مناسبت رخداد تاريخی ۲۱ آذر ۱۳۲۵

هموطنان

در ۲۱ آذر ۱۳۲۵، پس از اينکه ارتش سرخ شوروی ايران را ترک کرد، حکومت "فرقه دمکرات آذربايجان" فروپاشيد، ارتش ايران به آذربايجان بازگشت و تجزيه آذربايجان و کردستان که بدستور صدرهيات رييسه دولت شوروی در دستور کار قرار گرفته شده بود، مرتفع گرديد. درباره اين واقعه بقدر کافی مدرک و سند منتشر شده است که در اينجا نيازی به بازگفت آنها نيست. اهميت اين رويداد برای امروز ايران در خطری است که نه تنها تماميت ارضی کشور بلکه همبستگی ملی ما را هم تهديد ميکند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


گرچه همواره در آذربايجان و کردستان معدود نيروهايی يافت ميشدند که با انگيزه های پان ترکی و پان کردی مخل مبارزات مردم ايران برای احقاق حقوق شهروندی و دمکراسی بوده اند و از طرف بيگانگان هم مورد حمايت قرار گرفته اند، ولی در اوضاع کنونی با سياستهای تبعيض آميز و ضد دمکراتيک داخلی و ماجراجويانه و دشمنتراشانه خارجی ِ حاکميت جمهوری اسلامی، اين خطر بيشتر و درجه اول خودساخته است و فقط پيامدی از تحريکات ايران ستيزانه بيگانگان نيست. وقتی حکومت بيشترين توجه و نيروی خود را برای سرکوب دانشجويان، زنان، کارگران و درگيری های بيجا و ضد منافع ملی با دنيای خارج ميکند، بديهيست که از حفظ امنيت کشور و مرزهای آن غافل ميماند و معدود مرزبانانی را که برای حراست مرزهای ايران گماشته است در معرض حملات مرگبار تروريستهايی قرار ميدهد که مورد حمايت بيگانگان نيز قرار دارند.
جبهه ملی ايران- اروپا حکومت جمهوری اسلامی را نهايتا مسئول کشتار و دست اندازی های گروههايی مانند جندالله و پژاک ميداند. سياستهای تبعيض آميز اين حاکميت که خواسته های به حق فرهنگی ، مذهبی و محلی همميهنان آذری، بلوچ، کرد و ديگران را چونان تهديدی برای قدرت خود ميپندارد، بخشهايی از اين همميهنان را بطرف نيروهای ايران ستيز ميراند و همبستگی ملی ايرانيان را که در سايه چندين سال استبداد ولايت فقيه و ازدياد فقر و نارضايتی های عمومی سست شده، سخت به خطر می اندازد. پان ترکها، پان کردها و پان عربها راستای اصلی مبارزه ملت ايران را برای آزادی و حقوق شهروندی به مبارزه عليه "فارسها" و تنفر از يکديگر کژ کرده اند و ميخواهند از جو و فضای ضد دولتی موجود برای تجزيه ايران سوء استفاده نمايند. اين جداسازی در سطوح گوناگون در جريان است. مدتهاست که حتی در مطبوعات سخن از "دانشجويان هويت طلب ترک"، "دانشجويان کرد"، "روزنامه نگار کرد" و مانند اينها ميرود. بدين ترتيب خطراينکه صفوف جنبش دانشجويی و اپوزيسيون به تدريج گسسته شده و جدائيها و تضادهای مصنوعی به تصادمات ناگواری در ميان بخشهای اپوزيسيون منجرگردد، افزايش می يابد. پديده شوم ديگر سياست ملت سازی جدايی طلبان ميباشد که از بستر نارضايتی های عمومی نيرو ميگيرد. دراين مورد هم ملت ايران به "ملل" ترک و کرد و ... تقسيم ميشود و بيم آن ميرود که با پشتيبانی "بيدريغ" بين المللی اين "ملل" خواست "تشکيل دولت خود" را هم پيش بکشند و در پيامد يک جنگ داخلی که جنگ داخلی يوگوسلاوی دربرابرش بازيچه ای بيش نخواهد بود، ايران را که بزرگی و توانهای طبيعی و انسانی اش سالهاست که برای منافع غرب "خطرناک" بشمار آورده ميشود، به چند جمهوری دست نشانده تقسيم نمايند. بی هيچ ترديد حاکمان جمهوری اسلامی به اين خطرات واقفند. با اين وجود و درست بخاطر سياست های ضد دموکراتيک و برخوردهای خشن سرکوب و بگير و ببند، زمينه سوء استفاده جدايی خواهان و بيگانگان را آماده تر ميسازند.
همميهنان، کم توجهی به اين مهم در شرايط اجتماعی- سياسی مغشوش و پيچيده کنونی بسيار خطرناک است و پيامدهای فاجعه باری خواهد داشت. اين راست است که حاکميت جمهوری اسلامی در کل و ولی فقيه بويژه مسئول اصلی اين تباهی ميباشد ولی درست در اوضاع کنونی بايسته است که روشنفکران، دانشجويان و همه پيکارجويان راه آزادی و دمکراسی، مبارزه با گرايشهای آشکار و پنهان، دانسته و ندانسته تجزيه طلبی را بخشی از مبارزه خود برای احقاق حقوق شهروندی و دمکراسی در ايران بشمار آورند و بدان توجه خاصی بنمايند.
برای روشن بودن مواضع جبهه ملی ايران- اروپا درباره اين مشکل، ما نکات زير را رسما اعلام ميکنيم:

۱- تماميت ارضی ايران اصلی خدشه ناپذير است.
۲- حاکميت فقط از آن ملت ايران است، که در پی انتخاباتی واقعا آزاد، اراده آزاد خود را به نمايندگانش برای مدت محدودی واگذارد ميکند.
۳- زبان فارسی زبان رسمی و مشترک همه ايرانيان ميباشد. در کنار اين زبان همه ايرانيان محقند به زبان مادری خود سخن بگويند، بخوانند و بنويسند و از فرهنگی که اين زبان پديد آورده پاسداری کرده و آنرا شکوفا سازند.
۴- دين و مذهب از دولت و حکومت جداست. آزادی مذهب و عقيده بايد تضمين گردد و هيچ تبعيضی بين مذاهب گوناگون روا نيست.
۵- از شکل دولتی- اداری کنونی کشور بايد تمرکز زدايی گردد. اداره امور محلی بايد به شوراهای واحدهای مردمی داده شود. در اين باره بايد از هرگونه تصميمات ايدئولوژيک و غير کارشناسانه خودداری گردد. بافت قومی شهرهای بسياری درايران ناهمگون است و لذا بايد از گزينش مدلهايی که ميتوانند برخوردهای مشکل آفرين قومی پديد آورند، دوری جست.

پاينده باد ايران
زنده باد مبارزات ملت ايران برای احقاق حقوق شهروندی و دموکراسی
جبهه ملی ايران- اروپا
۲۱ آذر ۱۳۸۷





















Copyright: gooya.com 2016