پنجشنبه 21 آبان 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مرگ بر ضد ولايت فقيه يعنی مرگ بر خامنه ای؟ علی حسن شریعتمداری

از آنجايی آقای خامنه ای بعد از انتخابات روش جديدی و طرفداری خود را از احمدی نژاد و فاصله شديد از آقايان هاشمی رفسنجانی و موسوی گرفتند بر خلاف اصل ولايت فقيه اقدام کردند. امام خمينی يکی از اصول و کارکرد مهم ولايت فقيه را در وحدت امت و حفاظت از گروه های سياسی نظام می دانستند. ولايت فقيه از همه مهمتر طرفدار مردم و حقوق مردم بود و دستور قتل مردم برای اعتراض به نتيجه انتخابات را اجازه نمی دادند. ايشان می گفتند هر چيزی که نظام دارد از مردم دارد. نقش ولايت فقيه بجای بالاتر از نقش يک گروه سياسی بود. ولی آقای خامنه ای يکی از ياران گروه سياسی احمدی نژاد قرار گرفت و تمام نظام و صدا و سيما و حتی نيروی نظامی همگی در خدمت احمدی نژاد در آمدند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


بنظر می رسد اختلاف شخصی آقای خامنه ای و آقای موسوی در زمان جنگ باعث کينه شخصی آقای خامنه ای با آقای موسوی است. فقط برای اينکه شخص آقای موسوی رئيس جمهور نشوند. آقای خامنه ای شخصا و با نيروی نظامی و دولت رهبری تقلب در انتخابات را قبول کردند. تمام برنامه ريزی ها برای اين بود که احمدی نژاد رئيس جمهور بشود. اولين نقشه و شروع کودتا اين بود که اجازه بدهند مناظر صورت بگيرد که شايد با اين روش به اين پيروزی برسند. بعد از مناظره متوجه شدند که کار با مناظره و سيب زمينی و حقوق معلمان و بازنشستگان حداکثر فقط در مجموع ۳۰ درصد رای را می آورد. برای همين تنها نجات را در تقلب می دانستند. برای همين قبل از انتخابات روزنامه کيهان از انقلاب مخملی سخن گفت و می دانست که با اين چنين تقلب مردم به خيابان می آيند. و ديديم که بعد از نتيجه انتخابات همان روز مردم به خيابان آمدند.

در اولين نماز جمعه بعد از انتخابات آقای خامنه ای تمام وجود ولايت فقيه فدای تقلب برای احمدی نژاد کردند و دستور قتل و خشونت را دادند. يعنی ولايت فقيه که امام برپا کردند و پايه اصل نظام گشت، آقای خامنه ای فدای دولت احمدی نژاد کردند. اگر بگوييم جايگاه ولايت فقيه در شعار مرگ بر ضد ولايت فقيه است، بايد بگويم معنای مرگ بر ضد ولايت فقيه يعنی مرگ بر خامنه ای. احترام و جايگاه ولايت فقيه را "مردم سبز پوش" تخريب نکردند بلکه آقای خامنه ای اين عمل را مرتکب شدند.

در زمان جنگ آقای خامنه ای چند بار می خواستند استعفا بدهند و امام نپذيرفت و اجازه نمی دادند که آقای موسوی نيز استعفا بدهند. اينگار امام اين روز را می ديد و داشت به ايشان درس می داد که با آقای موسوی کار بکند. ولی آقای خامنه ای درس و سخنان امام را فراموش کرد و بيست سال رهبری بودن را در وجود خود متکبرانه يکی تلقی کردند و انتقام از دشمن ديرينه خود را مبارک می دانست. در حاليکه اين انتقام شخصی باعث تخريب تمام نظام و بدبينی مردم حتی به امام خمينی شد. بجايی داريم می رسيم که مردم آرزو می کنند جمهوری ديگر حتی اسلامی نباشد. از درون نظام دارد ازبين می رود.

در حاليکه تمام دينا درک کرده است که با دو جناحی حکومت کند و هر بار نارضايتی مردم اوج گرفت جناح ديگر نظام سوپاپ اطمينان باشد، و چندين جناح در هر نظامی پرورش پيدا می کنند که مردم احساس نکنند که حکومت ديکتاتوراست، اين گروه افراطی که تشنه قدرت مطلق هستند سعی در از بين بردن جناح اصلاح طلب از ريشه و محاکمه تمام اين افراد هستند. جالب است که حتی الف بای سياست را برای رسيدن به قدرت مطلق فراموش کردند.

سخنان اخير آقای موسوی آخرين تلاش برای اصلاح کردن فردی است که خود را مدير و مدبر جامعه می داند. ولی آقای موسوی بايد بداند که آقای خامنه ای حتی يک قدم عقب نشينی نخواهد کرد. اين کينه بزرگتر از اين حرف ها است. آقای شاهرودی و آقای خاتمی که هنوز اعتقاد شديد به آقای خامنه ای دارند زنگ خطر را با سخنان خود با سايت جماران بيان کردند. يعنی در اين چند روز شاهد سخنان وحدت و سازش را از زبان آقايان موسوی، هاشمی، شاهرودی و خاتمی شنيديم. سايت جماران اين سخنان را منتشر کرد. ولی هنوز آقای خامنه ای عکس العملی نشان ندادند.

اگر آقای موسوی جام زهر است، باز آقای خامنه ای بايد از جام زهر را بنوشد تا وحدت امت تخريب نشود. بايد احمدی نژاد مجبور به استعفا بشود و کانديد های جديد انتخاب بشوند و مسئله را به پايان برسانند. اگر نکنند که می دانيم نمی کنند، تمام نظام جمهوری اسلامی رو به شکست خواهد بود. حتی بايد ولايت فقيه مجدد انتخاب شود. البته آنانکه دنبال قدرت مطلق هستند و ديکتاتور هستند تا آخرين قطره خون برای قدرت مطلق خود مبارزه خواهند کرد و به گورستان تاريخ سپرده خواهند شد.

ديگر کم کم سخنان اثری ندارد و بايد شاهد سرنگونی ديکتاتوری ديگر در ايران باشيم. فقط خدا کند اين آخرين ديکتاتور در تاريخ ايران باشد.

علی حسن شريعتمداری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016