حراست از نيروگاه راه نيفتاده يا ترس از جمهوریخواهان؟ پدرام فرزاد
قرار است چه کسی را گول بزنيد؟ فراموش کردهايد که الان عصر ارتباطات است و ديگر نمیتوان با گفتن اين که «عکس آقا در ماه مشاهده شد» مردم را گول بزنيد؟ کافی است شنونده يا بيننده اخبار شما، سری به اينترنت بزند و قابليتهای شما را با آنهايی که قرار است با شما بجنگند مقايسه کند. به نظر شما چه چيزی دستگيرش میشود؛ صدق يا کذب حرفهای شما؟
سخنگوی رزمايش «مدافعان آسمان ولايت ۳» گفت: ديدهبانهای پدافند هوايی در سراسر کشور تمامی پرندهها از قبيل جنگنده، هواپيماهای بدون سرنشين و ايرلاينها را در آسمان به خوبی رصد کردهاند. وی گفت: طی نتايج آمار اخذ شده در مراکز فرماندهی و کنترل پدافند هوايی کل مسيرهای کشف شده توسط رادارها تا به امروز ۴هزار و ۱۶۶مورد بوده است.
کل مسيرهای ناشناس کشف شده در خارج از مرزها ۳۲۲ مورد و کل گزارشات پستهای ديدهبانی مستقر در سراسر کشور ۶ هزار و ۱۲۰ مورد بوده است که اين نشاندهنده آمادگی بالای ديدهبانهای پدافند هوايی در سراسر کشور است که تمامی پرندهها از قبيل جنگنده، هواپيماهای بدون سرنشين و ايرلاينها را در آسمان به خوبی رصد کردهاند.
تا اينجا نقل از سخنگوی اين مانور بود. در جنگ ۸ ساله ايران و عراق مهمترين پايگاه راداری ما پايگاه ايلام بود که در بهترين جا و ارتفاع ممکن توسط امريکايیها قبل از انقلاب ۵۷ ساخته شده بود و حتی ساخت شيلترها و نقطهگذاری توپهای ضدهوايی اين پايگاه نيز توسط آنها به انجام رسيده بود اما در سالهای رو په يايان جنگ، عراق با در اختيار گرفتن ميراژهای اف ۱ فرانسوی و ارتفاع در سطح پايين و اوج گرفتن ناگهانی آنها (که حتی به اپراتورهای رادار و سربازان مامور توپهای ضدهوايی وقت مستقر شدن در محلشان را نداد) چنان اين پايگاه را به معنای واقعی کلمه «شخم» زد که تا ماهها پايگاه ايلام از حالت عملياتی خارج شده بود و مجبور به ديدهبانی به صورت چشمی شده بوديد.
از آن زمان بود که با وارد شدن ميگ ۲۵ شوروی (سابق) به اسکادران تهاجمی عراق و ميراژ اف ۱ فرانسه به پناهگاههای زيرزمينی که توسط خود فرانسویها در عراق ساخته شده بودند، برتری هوايی در جنگ به طور کامل از آن عراقیها شد و حتی تامکتهای نيروی هوايی ما باوجود دارا بودن موشکهای بسيار دوربرد فونيکس در برابر تکنولوژی وارداتی عراقیها موقعيتی منفعل پيدا کردند.
ايستگاههای راداری کبکان (شمال شرقی کشور)، نکا، گرمی، تبريز در شمال کشور و بندرطاهری، بندرلنگه، عسلويه، بندرعباس و اهواز در جنوب کشور نيز هنوز با تجهيزات امريکايی ۴۰ سال پيش سرپا ماندهاند که حتی قادر به کپیسازی از روی آنها نيستيد چه رسد به تعميرشان. به همين دليل بود که ايستگاه راداری استراتژيک نکا از حالت عملياتی خارج شد.
تنها برتری شما (که البته اطلاع ما از واقعيتهای آن بسيار ناچيز است) در زمينه جنگ نفتکشها بود که طبق گفتههای ستاد مشترک ارتش ايران، اف ۱۴های ايرانی در برابر هواپيماهای جديد عراقی، خوب عمل کردند، صرفا همين. طرف عراقی نيز کاملا برعکس اين حرفها را به عراقیها تحويل داده است.
تست کردن مجموعه رادارهای کشور شامل رادارهای ثابت، تاکتيکی و انواع رادارهای پسيو (غيرفعال) که شامل رادارهای ملی مطلعالفجر و کاشف (که طبق ادعای سخنگوی اين مانور، توسط متخصصان داخلی بهينه شدهاند) خيلی از روزنههای نفوذی را برای ارتش و سپاه مشخص خواهد کرد و بيش از آن ماهوارههای جاسوسیای که بالای سر ما در حال رصد کردن هر حرکتی هستند خوشحال خواهند شد!
وقتی قرارگاه پدافند هوايی، شبکه کردن مجموعه راداری کشور را «هنر» میداند، عاجز ماندن کسانی که با اطلاع فراوان از علوم کامپيوتری قادر به مقابله با ويروس (يا حتی کرم) استاکس نت نشدهاند را چه بايد ناميد؟
قرار بر اين بود از نيروگاهی حفاظت شود که در حال حاضر نماد توانايی ايرانيان است اما قبل از اين مانور، اين نيروگاه از داخل مورد حمله قرار گرفت و هنوز قادر به پس زدن اين حمله نشدهاند.
در حال حاضر باتوجه به وضعيت ناوگان هواپيماهای جنگی ايران (بمبافکن، جنگنده، رهگير و شناسايی) تنها بايد متکی به قدرت پدافندتان باشيد و بیترديد در جنگهای هوايی، برتری مطلق از آن کشوری است که به شما حمله میکند؛ خواه اسرائيل، خواه امريکا، خواه حتی اعراب حاشيه خليج فارس.
اف ۱۴هايتان که بيش از سه سال است از خدمت در ناوهای هواپيمابر نيروی دريايی امريکا بازنشسته شدهاند و به کل منهدم شدهاند مبادا قطعاتشان سر از ايران درآورد. ميراژهايی که در زمان «عمليات صحرا» به ايران پناهنده شدهاند به زحمت يک اسکادران را تشکيل میدهند و موشکهای مختص خود را ندارند و مجبوريد با خوراندن ديگر موشکها به اين نوع هواپيما، مشکلات خلبانانشان را در هوا، دوبرابر کنيد.
ميگها و سوخوهايی که از عراق به صورت امانی، غنيمت گرفتيد نيز از اين قاعده مستثنی نيستند. کافی است سری به فرودگاه تبريز بزنيد، ميگهای ۲۹ اين فرودگاه را در حال تيک آف و لندينگ ببينيد که چه دود سياهرنگ غليظی از خود به جا میگذارند، تا جايی که ديگر حتی نياز به رادار هم برای کشف آنها نيست. آنها را خود به خود به محض اين که از روی زمين بلند شدند، بايد سقوط کرده به حساب آوريد.
تمام فشاری که میتوانيد درصورت حمله به نيروگاه اتمی بوشهر به امريکا يا اسرائيل يا پايگاههای امريکا در خليج فارس بياوريد با استفاده از عملياتهای ايذايی دريايی است و بس. اما مگر شما چند شناور تندرو (بليدرانرهای انگليسی که به لطف قضا و قدر، پس از چند دست فروش، از افريقای جنوبی خريديم) توانستيد با کپی کردن بسازيد که اين قدر مینازيد به شناورهايتان؟
ناوشکن جماران را از ترس خودتان (نه ديگران، که میدانستند کجاست) حتی بدون اين که محل به آب انداختنش را اعلام کنيد، رونمايی کرديد و حتی جرات نداشتيد يک عکس درست و حسابی از سلاحهای دفاعی آن، تهاجمی پيشکش، مخابره يا چاپ کنيد.
ادعا میکنيد شناورهای تندروی شما قادر به پرتاب موشکهای کروز هستند. قبول. از چه فاصلهای؟ تا چه فاصلهای؟ با چه ضريب خطايی؟ آيا قادر به گذر از ديواره آتش (Firewall) ناوشکنهای امريکايی هستند يا خير؟ آيا قدرت روبهرو شدن با دفاع ضدموشکی اين ناوها را دارند؟
غافلگير شدن ناو يو.اس.اس.کول در يمن در سال ۲۰۰۰ صرفاً يک اتفاق بود. آيا دلخوش به اتفاق هستيد؟ يادتان نرود «غافلگيری در جنگ» يکی از اصول پيروزی در جنگ است و تمام سيستم شنود و استراق سمع شما در سواحل جنوبی کشور زمان حمله امريکا به عراق از يک ساعت قبل از حمله تا دو ساعت پس از آن به معنای واقعی کلمه کر و کور شده بود. به همين راحتی غافلگيرتان کردند.
هنوز درمورد جنگ الکترونيک چيزی نگفتهايم. آيا قادر به ايجاد اختلال در فرکانسهای ارتباطی هواپيماهای امريکايی با پايگاههايشان يا ناوهای هواپيمابرشان هستيد يا خير؟ ايجاد اختلال در فرکانسهای موشکهای پرتاب شده به سمت پايگاههای راداری يا نيروگاه اتمیتان چطور؟
هواپيماهای استيلث (رادارگريز) را چه میکنيد؟ اف ۲۲ های امريکايی کافی است طی ۶ ساعت هرکدام دو يا سه سورتی پرواز داشته باشند، به نظر شما غير از خاکستر، چيزی از سيستم دفاعی شما در جنوب کشور باقی خواهد ماند؟
با دادن اين ارقام و اعداد قرار است چه کسی را گول بزنيد؟ فراموش کردهايد که الان عصر ارتباطات است و ديگر نمیتوان با گفتن اين که «عکس آقا در ماه مشاهده شد» مردم را گول بزنيد؟ کافی است شنونده يا بيننده اخبار شما، سری به اينترنت بزند و قابليتهای شما را با آنهايی که قرار است با شما بجنگند مقايسه کند. به نظر شما چه چيزی دستگيرش میشود؛ صدق يا کذب حرفهای شما؟
همين الان دو زيردريايی اسرائيلی کلاس دلفين درست ابتدای تنگه هرمز وجود دارند که تمامی حرکات شما به صورت لحظه به لحظه به آنها مخابره میشود. يادتان نرود آنها قادر به پرتاب موشکهای دوربرد هم هستند، اما برای حمله به ايران نيازی به پرتاب اين گونه موشکها ندارند. فقط کافی است نوار ساحلی ايران را يک تکان کوچک بدهند.
حداقل به خاطر باقی ماندن خودتان بس کنيد اين همه دروغ را.
به چه چيزتان مینازيد؟ به ۳۱ لشکر استانیتان؟ به يک ميليون سپاهیتان؟ آيا يادتان رفته پارسال چندهزار نفراز همين يک ميليون سپاهی را به هزار وعده و وعيد از استعفا و غيبت منصرف کرديد مبادا به معترضان به حکومت بپيوندند؟
رئيس جمهوری منتصبتان را به باکو میفرستيد؛ باکويی که تا همين ديروز به نشانه عناد با ما، پرچم ايران را وارونه نشان میداد. کشوری که يکی از بهترين و راهبردیترين پايگاههای امريکا را در دريای خزر دارد و در کمترين زمان ممکن قادر است به امريکايیها چنان سرويس بدهد که جغرافيای شمال کشور را نيز به هر صورتی که میخواهند درآورند!
اما شايد همه اينها به خاطر روی کار آمدن جمهوریخواهان در سنای امريکاست که ديگر به مهربانی دمکراتها با ما برخورد نمیکنند. انگار بوی خطر به مشامتان رسيده... سناتور مک کين که رقيب اوباما در رقابتهای رياست جمهوری بود يک جمهوریخواه تمام عيار است و فقط و فقط معتقد به جنگ با رژيم ايران (و نه مردم ايران) است، نه زندگی در کنار ايران هستهای.
منتظر باشيد و عواقبش را هم ببينيد که از اين به بعد جمهوریخواهان چطور باراک اوباما را در تنگنا قرار میدهند که نحوه برخوردش را با ما عوض کند. از ما گفتن.
پدرام فرزاد