گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
20 اردیبهشت» وضعيت اشتغال و آينده آن در ايران (۱)، جهانگير گلزار27 دی» جبهه بديل تحول در ايران، جهانگير گلزار 30 مرداد» نقد اصلاحطلبی و استراتژی انتخابات آزاد توأم با مذاکره با نظام، جهانگير گلزار 16 مهر» بیآيندگی کودک ايرانی، جهانگير گلزار 7 بهمن» اولين منتخب مردم و ۳۰ سال وفای به عهد، جهانگير گلزار
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! معيشت مردم، بنبست بیکاری و راه خروج از بنبست (بخش دوم)، جهانگير گلزاردر طول دو سال اخير بهدليل افرايش قيمت نفت، کشور ما دارای مازاد ذخاير ارزی ۱۲ - ۱۰ ميليارد دلار در سال بوده که اگر در جهت ايجاد اشتغال بهکار گرفته میشد؛ حداقل يک ميليون فرصت شغلی جديد میتوانستيم ايجاد کرده و از بيکاران موجود بکاهيم. ضعف مديريتها در طول دهه اخير را از آنجا میتوان متوجه شد که علیرغم سرمايهگذاریهای هنگفت و اجرای هزاران طرح بزرگ و کوچک، اثرات اقتصادی آنها در کشور متناسب با حجم سرمايه گذاریها و اقدامات انجام شده نيستدر پی تشريح وضعيت اشتغال و آينده آن در ايران، اينک به ارائه راه حل مناسب برای خروج از بحران اشتغال می پردازيم: اشتغال زنان به گزارش روزنامه دنيای اقتصاد، مرکز آمار ايران، افرادی را که به طور فعال به دنبال شغل نگردند، جزو جمعيت بيکار طبقهبندی نمیکند. بنابراين زنان خانهدار، دانشجو يا زنان غيرشاغلی که به هر دليل به دنبال يافتن شغل نيستند، جزو آمار بيکاران به حساب نمیآيند. اين بدان معنی است که ۶۰ درصد زنان ۱۰ استان کشور جويای کار می باشند. و يا در کرمانشاه ۷۷ درصد زنان جويای کار می باشند. البته زنان متاسفانه مزد کمتری نسبت به مردان دريافت می نمايند و در محيط کار تحت فشار روحی و اجتماعی بيشتری نيز هستند. در صورتی که زنان و مردان حق برابر دارند پس در تحصيل و رشد و اشتغال نيز حق برابر دارند. فرامرز توفيقی عضو "کميتۀ مزد استان تهران" در گفتگو با خبرگزاری ايلنا ضمن بيان اينکه بيش از ۶۰ درصد از کارگران قانونی کشور پايه دستمزد دريافت میکنند، تصريح کرد: کارگران برای فاصله گرفتن از خط بقا و رسيدن به خط فقر شديد به شغل های دوم و سوم روی آوردهاند. او با اشاره به افزايش نرخ خط فقر تصريح کرد: به دليل افزايش نرخ اقلام مصرفی سبد هزينه خانوار کارگری، نرخ خط فقر از يک ميليون و ۲۵۰ هزار تومان در سال ۹۰ به يک ميليون و ۴۰۰ هزار تومان افزايش يافته است و با توجه به اين که نرخ خط فقر شديد ۷۰۰ هزار تومان برآورد می شود طبق مصوبه مزدی در سال ۹۱ کارگرانی که پايه دستمزد يعنی ۳۹۰ هزار تومان دريافت میکنند زير خط فقر شديد در محدوده خط بقاء (خط مرگ) گذران معيشت میکنند. در طول دو سال اخير بدليل افرايش قيمت نفت، کشور ما دارای مازاد ذخاير ارزی ۱۲-۱۰ ميليارد دلار در سال بوده که اگر در جهت ايجاد اشتغال بکار گرفته می شد؛ حداقل يک ميليون فرصت شغلی جديد می توانستيم ايجاد کرده و ازبيکاران موجود بکاهيم. ضعف مديريتها در طول دهه اخير را از آنجا می توان متوجه شد که عليرغم سرمايه گذاری های هنگفت و اجرای هزاران طرح بزرگ و کوچک، اثرات اقتصادی آنها در کشور متناسب با حجم سرمايه گذاريها و اقدامات انجام شده نيست. تعداد بيکاران در ۷ سال اخير تقريبا دو برابر شده است و نرخ بيکاری عليرغم ادعای دولت نه تنها به ۳/۱۲ درصد کاهش نيافته بلکه نرخ بيکاری فارغ التحصيلان زنان ۵۰ و مردان ۳۰ درصد برآورد می شود نرخ واقعی بيکاری هم اکنون بيش از ۲۳ درصد است. •اما ابتدا بايستی نقش حقوق برای خود جامعه جا بيافتد: انسانها با حقوق خود متولد می شوند. حقوق داشتنی است. رهبر نمی تواند بگويد چون طبق قانون اساسی من مالک جان و مال و ناموس شما هستم، حق نداريد به اين نوع زندگی در فقر اعتراض کنيد. و يا اينکه طالب زندگی بهتر و امکانات رفاهی بهتری باشيد. هر کس حق دارد مالک بر عمل خويش و آنچه از آن بدست می آورد باشد. هيچ انسانی را نمی شود از اين حق محروم کرد. هر کس حق دارد کاری را که دلخواه اوست انتخاب کند بشرط آنکه کارش مايه خرابی طبيعت و زيان جامعه نباشد. و حق فرد است که به کاری مجبور نگردد که دلخواه او نيست. جهت محقق کردن اين حقوق دولت بايد مدافع احقاق حقوق همگان باشد. جامعه ايران يک جامعه جوان است راه حل در اين نيست که سالانه ۱۲۰ تا ۱۶۰ هزار ايرانی تحصيل کرده به ارزانترين قيمت از کشور بگريزند و وارد کشورهای غرب شده تبديل به کارگران ارزان شوند. برای رسيدن به رشد بستر مناسب، آزادی و حقوق مداری بايد وجدان جمعی بگردد. اين بستر امکان رشد به همه خواهد داد. وظايف يک دولت حقوق مدار به اين شرح می باشد: جلوی واردات بی رويه را بايد گرفت. در واقع اقتصاد واردات محور و مصرف محور بايد بشود اقتصاد توليد محور. دولت بايد پشتيبان توليد کننده داخلی بگردد. نفت بايد در اقتصاد ملی ادغام بگردد. يعنی بجای فروش نفت خام، مشتقات نفت توليد و بفروش برسد. اين روش توليد اشتغال می کند و دوم احتياج نيست که ما اينقدر نفت بفروشيم و می توانيم ميزان فروش نفت را پايين آورده اين سرمايه را برای نسلهای آينده نيز حفظ کنيم. از طرف ديگر ما فروشنده نفت خام هستيم. نفت ما در کشورهای مسلط توليد اشتغال می کند. اما در ايران چی؟. پول نفت پشتيبان استبداد حاکم است. نقش نفت در توليد داخلی ما بسيار اندک است. در صورتی که اگر نفت در اقتصاد ايران ادغام شود ما اقتصادی توليد محور خواهيم داشت و مشکل اشتغال به مقدار فراوان از بين خواهد رفت. از طرف ديگر اينگونه اشتغال چون اساسش بر توليد است سود دهی بيشتری خواهد داشت و انسان ايرانی با ساعت کار کمتر حقوق مکفی خواهد داشت که بتواند با آسايش و آرامش زندگی کند. دولت نبايد آمار و اعداد را سانسور کند. دولت وظيفه اش اينست که در مقابل شهر وندان شفاف باشد. •دولت بايد سعی اش بر تنش زدايی باشد نه اينکه خود تنش بوجود بياورد: امنيت سرمايه رابايد فراهم نمود. سرمايه اگر در جايی امنيت نداشت به جايی فرار می کند که در آنجا امنيت داشته باشد. ايران محل درآمدهای کلان از راه مافياهای حاکم است و فرار آن سرمايه ها به کشورهای امن. مافيای حاکم که سيری ناپذير است را بايد دستشان را از حکومت و اقتصاد ايران جدا کرد. نظام حاکم بر ايران مشکل حل کن نيست مشکل تراش است. اين نظام مانعی برای رسيدن به آزادی و رشد و شادی است. مانع را بايد برداشت. Copyright: gooya.com 2016
|