یکشنبه 5 آذر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رقص ديکتاتور ايران بر کشته‌های غزه و اسرائيل، بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
ايران از جنگ در مرزها يا خاک اسرائيل استقبال و همه کوشش خود را صرف اين موضوع می‌کند... کسانی که به هم‌وطنان خود رحم نمی‌کنند و آن‌ها را از دم تيغ می‌گذرانند، کسانی که شبانه جوان‌ها را از بستر خواب بيرون می‌کشند و به مسلخ می‌برند، کسانی که شهروندان ايرانی را از بديهی‌ترين حقوق انسانی خود محروم کرده‌اند، از انسانيت و طرفداری از مظلوم چه بويی برده‌اند؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ويژه خبرنامه گويا

آخر سخن را در آغاز بگويم ايران از جنگ در مرزها يا خاک اسرائيل استقبال و همه کوشش خود را صرف اين موضوع می کند. حمايت از مردم مظلوم فلسطين و سخنان توخالی مقامات فاسدی که تا آرنج دستشان به خون جوانان ايران زمين آغشته است، همه و همه از جنس شعارهايی است که گوش ايرانيان را در همه اين سی و چند سال پر کرده است.

جمهوری اسلامی ايران نمی خواهد آتش جنگ را به مرزهای خود بکشاند وقتی که می بيند چنين آتشی در کنار گوش اسرائيل شعله ور است. در اين ميان اهميتی ندارد که چه بر سر مردم دو کشور می آيد.

کسانی که به هموطنان خود رحم نمی کنند و آنها را از دم تيغ می گذرانند، کسانی که شبانه جوان ها را از بستر خواب بيرون می کشند و به مسلخ می برند، کسانی که شهروندان ايرانی را از بديهی ترين حقوق انسانی خود محروم کرده اند، از انسانيت و طرفداری از مظلوم چه بويی برده اند؟

در حاليکه همين روزها ماجرای طرح سوال از محمود احمدی نژاد در مجلس مردگان ايران با حکم حکومتی رهبر منتفی شد، در حاليکه مردم آذربايجان درميان برف و سرما گرفتار آمده اند و به گواهی آمارهای داخلی تنها دويست خانه از چندين و چند هزار واحد مسکونی ويران شده، ساخته شده است، در حاليکه به سبب گرانی های کمرشکن حسرت خوردن بعضی از خوردنی ها به دل مردم ايران مانده است، در حاليکه بسياری از کارگران از کار بيکار شده اند و بسياری ديگر در فهرست بيکاران چند ماه ديگر قرار دارند، در حاليکه هشت مردم گرفتار هشتاد است، و دريک کلام در حاليکه فلاکت از زمين و آسمان ايران می بارد، رئيس بی حميت مجلس ايران ـ که وظايف قانونی خود را در مقابل مردم ايران کاملا از يادبرده است ـ با بلاهتی مثال زدنی اعلام می کند نمايندگان مجلس شورای اسلامی آماده اعزام به غزه و جنگ با اسرائيل در کنار مردم مسلمان فلسطين هستند و از نماينده مصر در ايران می خواهد تا زمينه اعزام نمايندگان مجلس ايران را به غزه فراهم کند.

راستی اگر قلم بر سرنوشت مردم ايران بگريد سزاوار است. آيا به راستی قلب ها اين اندوه سنگين را می توانند تاب بياورند؟ اين که می گويم نه از سر غلو که از اندوهی است که در اين لحظه سينه ام را می فشارد. سفيه ترين حاکمان تاريخ ايران هم تا به اين اندازه نسبت به سرنوشت ايرانيان بی اعتنا نبوده اند، اکنون به راستی چه بر سر ايران آمده که حاکمانی از اين دست نادان را به خود می بيند و دم فروبسته است. چگونه دنيا در برابر آتش افروزی های جمهوری اسلامی در غزه سکوت کرده و حاکمانی را که روی شيطان را هم سفيد کرده اند، بازخواست نمی کند؟

بالاخره پس از چند روز تکذيب و تاييد، محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، اقرار کرد که ايران فناوری توليد موشک را به حماس داده است، هرچند سخنان خالد مشعل پس از برقراری آتش بس چيز ديگری بود. او از کمک های تسليحاتی ايران به مقاومت فلسطين تشکر کرد نه از فناوری ساخت تسليحات. اگر حتی ادعای اسرائيل را مبنی بر شروع جنگ توسط حماس کذب محض بدانيم، آيا نبايد پرسيد علت حمله اسرائيل به نوار غزه چه بوده است؟ مگر نه آنکه بهانه اين کشور وجود موشک ها در غزه و حمله برای نابودی آن موشک ها بود؟ چنانکه می بينيم يک پای کشت و کشتارهای اين روزهای غزه و اسرائيل جمهوری اسلامی ايران است. نظامی که بقايش در ايجاد اغتشاش و جنگ خلاصه می شود.

آنچه امروز در غزه و اسرائيل می گذرد خشونت است؛ خشونتی که سازمان ملل هم محکومش کرد. هرچند گناه آغازکننده اين خشونت ها دو چندان است، ادامه دهندگان آن نيز بی گناه نيستند. متاسفانه دولتمردان اسرائيل در روزگاری که منطقه به صلح و آرامش نياز دارد و به اندازه کافی از حضور جمهوری اسلامی رنج می کشد، نبايد به خشونت ها دامن می زدند و مردم دو کشور را در برابر تيغی قرار می دادند که مطلوب سران ايران است. روزگاری وقتی سازمان ملل موجوديت اسرائيل را در منطقه پذيرفت، به آن کشور به عنوان کشوری دموکرات می نگريست، دموکراسی قرين با صلح است، اکنون کار به کجا رسيده است که نتانياهو هم چون گروه حماس به خشونت دامن می زند؟

اگر دولت نتانياهو به دنبال صلح و آرامش در کشور خود و منطقه است با چه مجوز و حکمی به همان راهی می رود که حماس می خواهد؟ دنيا برخورد حيوانی حماس با چند فلسطينی متهم به جاسوسی با اسرائيل و سپس با جنازه آنها را ديد، رفتاری سراسر خشونت آميز که يادآور رفتار انسان عصر بربريت بود، در کنار آن اما دنيا کودکان کشته شده در بمباران های اين روزها را هم در غزه ديد؛ خشونتی که تنها قربانيان آن مردم بی دفاع بوده اند؛ مردمی که داغ و زخم همه اين سال ها را بر قلب و سينه خود دارند و تفاوتی نمی کند که اين کشته بی گناه به کدام سو تعلق داشته باشد، اسرائيل يا فلسطين.

متاسفانه ادامه خشونت ها در اسرائيل و نوار غزه، باعث آمده است نظام منزوی شده جمهوری اسلامی دوباره به تکاپو افتاده، فرصتی برای جولان در منطقه بيابد. اگر اسرائيل به واقع با ايران مشکل دارد چگونه آب به آسياب جمهوری اسلامی می ريزد و دقيقا همان کاری را می کند که سران ايران می خواهند؟

چنانکه پيش از اين در مقاله ای ديگر نوشته ام، سران ايران انتظار جنگ را نه در ايران که در منطقه شام، می کشند. سخنان آنان در مقاطع و موارد گوناگون حکايت از آن دارد که آنها عصر ظهور موعود را نزديک می دانند و از آنجا که مطابق با برخی پيش بينی ها و روايات پيش از ظهور، جنگ هايی در منطقه شام در می گيرد، آنان اين درگيری ها را غنيمت می شمارند و از آنها استقبال می کنند. اگر به هر دليلی اين جنگ باز همان جنگ وعده داده شده نباشد، سران ايران باز توانسته اند عقده های اين چند سال را با برافروختن جنگی و کشته شدن تعداد زيادی از مردم بی دفاع وا کنند.

در نگاه سران ايران اهميتی ندارد که در برابر کشته های مردم غزه تنها چند اسرائيلی کشته شده باشند مهم آن است که چند اسرائيلی کشته شده اند و موشک های حماس هم به اسرائيل رسيده تا جمهوری اسلامی با تبختر سری بالا بگيرد و بگويد پوزه اسرائيل را به خاک ماليده است و به کرده خود افتخار کندف همانطور که خالد مشعل آنچه را اتفاق افتاد شکست اسرائيل خواند. البته خالد مشعل حق دارد اينگونه تحريک آميز و از سر بی مسئوليتی سخن بگويد زيرا خود در نوار غزه رندگی نمی کند تا بداند چه بر مردم آن سامان می گذرد. خالد مشعل در حالی از جنگ و شجاعت و پيروزی در نبرد سخن می گويد که جان خود را برداشته و از غزه به در برده است.

نکته آخر آنکه ايران با برافروختن آتش اين جنگ توجه دنيا را از جنايات اسد در سوريه به آن سوتر متمايل کرد، اين فرصت برای اسد هم بسيار غنيمت است. قهقهه مستانه شياطين جمهوری اسلامی بر سر کشته های غرق در خون منطقه کاملا به گوش می رسد تنها بايد گوشی شنوا داشت.

دکتر بهروز بهبودی
بنيانگذار شورای دموکراسی برای ايران
نيويورک
www.bbehbudi.com
contact@bbehbudi.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016