گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
5 آذر» بازداشت اعضای جبهه ملی ايران در اسفراين خراسان شمالی5 آذر» بيانيه سازمان های جبهه ملی ايران در اروپا درباره بحران اقتصادی کنونی کشور 11 آبان» نامه اعتراضی و سرگشاده جبهه ملی ايران - اروپا به روسای کشورهای آمريکا، آلمان، فرانسه و انگلستان 8 آبان» قطعنامه اولين کنگره سازمان های جبهه ملی ايران در خارج از کشور – شاخه اروپا 11 مهر» قوم پرستی و جداخواهی نمی تواند راهبرد مبارزه برای احقاق حقوق شهروندی اقوام ايرانی باشد! جبهه ملی ايران- آمريکا و اروپا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! تحليل جبهه ملی ايران از رويدادهای مصربه نام خداوندجان وخرد بی شک ارزشهای جهانشمول مورد بحث به ويژه حقوق بشر غيرقابل تفکيک و تقسيم به شاخصه های مختلف عقيدتی چون هندوئيسم، مسيحی ايسم، بودئيسم و غيره ميباشد.در اين رابطه برخی از جوامع متصف به فرهنگهای تک بعدی و خودکفا و متکلف و متعهدگرا بسبب تعارض باارزش های مذکور، بانوعی تعلل و توقف تاريخی روبرو بوده و نظام های استبدادی آنها با نهادهای بين المللی که متولی حمايت از ارزش های يادشده اند دست به گريبان هستند. در اين رابطه کشورهای جهان عرب به غيراز يکی دو کشور، بقيه به دليل ساختار سياسی استبدادزده با اصول و مضامين نهادينه شده ی آزادی و دموکراسی بيگانه بوده اند. گذشته از نظام های استبدادی فردی مبنی بر ساختار قبيله ای و سلطنتی اقتدارگرا که اکنون متصفان به نظام جمهوری هستند و بعضا مبارزات ضداستعماری و استقلال طلبانه را در کارنامه سياسی خود دارند اکثر بصورت جمهوريهای مادام العمر و موروثی و اشکالی از اين دست بوده اند. بی شک جنبش های مردمی، متجلی در بهار عرب افق سياسی- اجتماعی جديدی در جهت پايان بخشی به نحله های استبدادی موجود و برقراری نوعی نظام مبتنی بر آزادی و مردم سالاری پديدار ساخته است. در اين رابطه در کشور باستانی مصر که جايگاه کانونی و محوری ويژه ای در جهان عرب دارد و در دهه های اخير داعيه دار رهبری مصر در سه مدار جهان عرب، اسلام و آفريقا بوده است. پيروزی اوليه مبارزان راه آزادی اش که با مشارکت و همدلی گروههای سياسی انجام گرديد،و اين نويد آن بود که نظام دموکراتيک آينده می بايست براساس نوعی موازنه منصفانه بين نظرات گروه های مختلف ذيمدخل در جريان انقلاب باشد و به نحوی انجام گيرد که زمينه ساز آينده ای درخشان برای مردم مصروالگوئی برای ديگر کشورهای عرب گردد. ولی ازآن جائيکه درنظام های استبدادی اجازه داده نميشودجوامع مدنی سازمان يافته ازاحزاب وگروههای سياسی درعرصه ی سياست حضورفعالی داشته باشند،ازاين رو هنگام بروزبحران های سياسی وانقلاب های مردمی به دليل فقدان نهادسياسی سازمان يافته درجهت مديريت انقلاب وسوق آن به مقاصدموردنظر،ناچارنوعی همبستگی رنگين کمانی متشکل ازگروههای سياسی مختلف به منظورتغييروضع موجودبه وجود می آيد.که معمولاپس ازسرنگونی نظام استبدادی،ادامه اين همبستگی برای استقرار نظم ونسق سياسی آينده و مورد قبول همه گروه ها، کارآسانی نبوده و غالبا با دشواريهايی روبرو ميشود. به ويژه اگر گروه سنتی سازمان يافته متصف به ارزشهای سياسی - اجتماعی متعارض، به جرگه مبارزان کسب آزلدی ومردم سالاری ملحق شود، با زيرکی تمام ميتواند بر اساس درايت تشکيلاتی جريان انقلاب رابه کژراهه کشانده و فرايند آنرابه نفع خودمصادره نمايد.اين واقعيتی است که درروابط بين اخوان المسلمين وهمراهان وطراحان و هاديان اوليه ی انفلاب مصر ظاهر گرديده است.اخوان المسلمين که ريشه ديرينه درحيات سياسی مصردارد،از۱۹۵۲ به بعدبافراز وفرود هائی روبروبوده است .درزمان انورالسادات اگرچه رسما غيرقانونی بود ولی عملاازنوعی تساهل وسازگاری وآزادی عمل نسبی برای فعاليت های آرام بهره مندشدحکومت مبارک تاحدودی راه مدارا وزنهار رابا اخوان درپيش گرفت ولی نقطه عطف دربرنامه سياسی اخوان درسال ۱۹۸۴ ظاهرگرديدوقتی که توسل به خشونت رادرروندسياسی مردوددانست وتصميم گرفت درانتخابات پارلمان شرکت نمايد.چنانکه درانتخابات سال ۲۰۰۰ اخوان ۱۷ کرسی ودرسال ۲۰۰۵ موفق به اخذ ۸۸ کرسی گرديد. درآغازبروز انقلاب مردمی عليه رژيم مبارک،اخوان سياست حاشيه نشينی ونظاره گری رادرپيش گرفت وبانظاميان ودولت «احمدشفيق»نوعی همدلی نشان داد.ولی وقتی پيروزی مبارزان آزادی ودموکراسی رامسجل ديد واردگردونه جنبش مردمی گرديدوبانمايشی حاکی ازتعديل ارزشهاومواضع قبلی خود و همسويی وهمراهی باارزشهای دموکراتيک موفق گرديدبابهره گيری ازساختارتشکيلاتی سنتی خوددرانتخابات پارلمانی ورياست جمهوری ازائتلاف رنگين کمانی مرکب ازجبهه نجات ملی،انجمن ملی تغيير،حزب ليبرال وفد وگروه جوانان ۶ آوريل وغيره پيشی بگيرد.اولين اقدام پارلمان جديدکه اکثريت آن رانمايندگان حزب آزادی وعدالت شاخه ی سياسی اخوان ،حزب سلفی النوروحزب عذالثوره داشتند،انتخاب اکثراعضای کميسيون پيش نويس قانون اساسی که ازهم انديشان سلفی خودبودندودرنتيجه اصول مندرج درپيش نويس قانون اساسی عمدتاطبق نظرات ارزشی اخوان ودرتعارض جدی بامبانی آزادی ودموکراسی ظاهر گرديدکه مورد اعتراض نمايندگان احزاب مخالف وخروج آنهاازکمسيون مذکورگرديد.ازسوی ديگر «محمدمرسی» درجهت همسويی باپارلمان نه تنهابادرخواست تاخيرزمان همه پرسی پيش نويس قانون اساسی درمقام مخالفت درآمده بلکه بااتخاذ تصميمات عاجل ناظربه مهارنظاميان وبرکناری افسران ارشدومقابله جويی بادستگاه قضايی وتصفيه آن گامی فراتر برداشت وباصدورفرمان گسترش اختيارات رياست جمهوری وتاکيدمجددناظر به برگذاری همه پرسی پيش نويس قانون اساسی درتاريخ موعودکه حاکی ازبی تجربگی، عجله ونداشتن درک درست ازموقعيت زمانی بود به يکباره زمينه سازبازگشت مردم معترض به خيابان هاشد،عدم اطمينان ازوضع پيش آمده وفرايندآن چنان دراذهان مخالفان جای گرفته که نه تنها درخواست «مرسی» برای مذاکرات فراگيرراردنمودند،بلکه لغوفرمان اختيارات رئيس جمهوررا نيز ناچيز انگاشتند. زيرامردم مصردربحبوحه فضای انقلابی ايجادشده انتظارداشتند که دولت منتخب شان خروش انقلابی آنان رادرجهت تحقق ارزش های مترقيانه ی روز سامان دهد.ولی باحيرت تمام شاهدپيدايش کژراهگی درروندانقلاب ازسوی اخوان وسوق دادن آن درجهت استقرار نظام استبدادی ازنوع ديگرشدندکه بی شک گزينه ديگری جزمقابله جويی وبه چرخش درآوردن گردونه انقلاب وبازگرداندن آن به مداراصلی خودنديدند.ازديدگاه آنهاانرژی انقلابی حاصل ازدگرگونی ساختاربنيانی کشورنه تنهاميل به ايستائی و واپسگرايی نداردبلکه خواهان آنست که ازطريق اتصاف به ارزش های مترقيانه روزچون آزادی ودموکراسی آينده خودرا تضمين نمايد.اينک درقبال تعارض ارزشی پيش آمده جامعه مصربرسردوراهی نگران کننده قرارگرفته است. يا بايد بازگشت به فضای انقلابی و رويارويی با اخوان و همگنان ارزشی اش را در پيش گيرد يا از طريق گفتگوی سازنده بر اساس موازنه منصفانه بين ارزشهای مورد نظر طرفين اختلاف، ثبات وآرامش را به کشوربازگرداند.وياارتش به استناد حفظ پايه های استراتژيک و حياتی کشور بعنوان محلل سياسی وارد معرکه شده و ظاهرا به طور موقت مديريت بحران و اداره کشور را در دست گيرد. Copyright: gooya.com 2016
|