یکشنبه 3 دی 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دست‌های آلوده در کشتار کودکان، مسعود نقره‌کار

مسعود نقره‌کار
از سرهای بريده‌ی کودکان الجزايری و کودکان تکه‌تکه شده‌ی افغانی تا ساقه‌ی سوخته‌ی گُلی با مشتی از طّره‌ی گيسوان سوخته در ايران و قلب پاره‌پاره‌ی جسی در آمريکا

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


زمانی گابريئلا ميسترال Gabriela Mistral شاعر شيليائی و برنده جايزه نوبل ادبيات در مورد کودکان گفته بود : " ما به خاطر بسياری از اشتباهات و خطاهايمان گناهکاريم، که بزرگترين آن در ارتباط با کودکان، يعنی ناديده گرفتن پايه ها و ارکان زندگی است. انجام بسياری ازکارها را می توان به تعويق انداخت اما نه کار کودکان را، اينک زمانی ست که استخوان های اش استحکام می يابد، خون او ساخته می شودو حواس پنجگانه اش رو به تکامل می باشد، نام او" امروز" است ، پاسخ ما به آنها نمی تواند" فردا" باشد" *.

گابريئلا امانيست تا ببيند که سياست بازان و دينکاران و سودورزانِ امروز برسر "پايه ها و ارکان زندگی" چه می آورند. گابريئلا نيست تا ببيند برصحنه ی زندگی کودکان جهان، قدرت طلبی، جهالت و پول چه نقش هائی تراژيک و جانخراش نشانده اند. گابريئلا نيست تااين گوشه از اين صحنه و پرده ببيند : سرهای بريده ی کودکان الجزايری درصحن مدرسه و خانه، جسدهای گلوله باران شده ی کودکان فقير آرژانتينی در ميان زباله‌هائی که غذای شان را لابلای زباله‌ها می جورند، کودکان فلسطينی و عراقیِ غرقه در خون در آغوش پدرانی که انگاری می‌خواهند شيره ی جان خويش به رگ های جگرگوشه های شان بريزند، پيکرهای تکه تکه شده ی کودکان افغانی و رواندائی، ساقه‌ی سوخته‌ی گُلی با مشتی از طره‌ی گيسوان سوخته‌ در ايران ،جسد های غرقه به خون کودکان روسی ،اسکاتلندی واستراليائی، قلب های پاره پاره ی کودکان امريکائی و...

گابريئلا نيست تا اشک های اش را بدرقه ی کودکان امريکائیِ مدرسه ی ابتدائی " سندی هوکِ " نيو تاون کند،به کودکانی که به عنوان قربانيانِ قدرت طلبی،جهالت و بلاهت، وبی عدالتیِ سياست بازان و دينکاران و پول پرستان بر اين صحنه و پرده افزوده شده اند، صحنه ی تراژيک دلخراش و جانکاه پَرپَرشدن ۲۰ کودک خندان و بازيگوش، صحنه ای که گوئی جهان به تکرارو تماشای اش عادت کرده است، ۲۰ زبانه‌ی عشق، و روشنای مهر و دوستی که در انتظار هدايا و تعطيلات کريسمس و سال نو روزشماری می کردند، چهره های مهربانی وشادی ای که کلامی جز دوستی نمی‌دانستند، ۲۰ سيمای بيگانه با خشم و نفرت،۲۰ گردونه‌ی هلهله و شورکه مرگ را نمی‌شناختند و معنای اش نمی‌دانستند، ۲۰ دهان ِ به حيرت وشگفتی باز مانده وغنچه هائی پُرسان و لب های گشوده که از ما می پرسند: چرا با ما چنين رفتاری کرده و می کنيد ؟ ما را به دنيا آورده ايد تا اين گونه پَرپَرمان کنيد؟ فقر، گرسنگی، بيماری، جنگ و آوارگی کافی نيستند اِی باغبانانی که با پَرپَرکردن شکوفه‌های باغ تان به پيشواز خزان می‌رويد؟ چرا با ماچنين کرده و می کنيد ؟

پاسخ پرسش دهان ها و غنچه های معصوميت و پاکی ، وچرائیِ بروز اين فجايع روشن و پيشاروی همگان است : در کشتار کودکان در جهان سه گروه نقشِ اساسی ايفا کرده و می کنند: سياست بازانِ عاشق قدرتی که چهره ی کريه خويش در آب زيباتراز" نرگس"می بينند، جرثومه های دينکاری که گمان می برند کليد خونين بهشتِ آلوده شان فقط دردستان آن هاست، و پول پرستانی که برای کفن شان هم جيب دوخته اند.

- نگاه کنيد به چهره و گفتار و رفتار سياست بازان جنگ طلب و خشونت آئين ِ امريکائی و دينکاران هم پيمان شان ، به لابی گرانِ قدرتمندِ تجارت مرگ که با مخفی کردن خود در پشت متمم ِ قابل تفسيريک بند از قانون اساسی امريکا و عوامفريبی ِ دفاع از" آزادی های فردی"، حريصانه با واژه ی دموکراسی وآزادی کيسه ی دنيوی و اُخروی دوخته اند.

- نگاه کنيد به صاحبان و اداره کنندگان کمپانی های بزرگ توليد داروهای درمان بيماری های روانی، و مراکز درمانی بيماران روانی در امريکا. مگر چند درصد ازمردمان امريکا ،که از بيماری روانی رنج می برند توان پرداخت هزينه های سنگين و ناباورانه ی درمان بيماری خود ويا عزيزان بيمارشان را دارند؟ امروز بيشترين بيماران روانی در امريکا يا در زندان ها به جرم خلاف کاری حبس اند،ويا بدون هيچگونه کنترل و پيگيری و درمان در جامعه ويلان اند.

- نگاه کنيد که چگونه سياست بازان امريکائی و پشتيبانان مالی و رسانه ای شان برای کاهش بودجه های آموزشی و پرورشی، و بهداشتی و درمانی، که می توانند نقشی پيشگيرنده در بروز اين فجايع داشته باشند، شمشير ازروبسته اند ، و پول های بی زبان حاصل از دسترنج زحمکشان امريکائی را به جيب های بی انتهای خود، کارتل ها و تراست ها، و کليساها و ديگر مراکز مذهبی می ريزند.

- نگاه کنيدبه نقش هاليوُود و توليد کنندگان بازی ها و ويديوهای خشن و جنگی درتبليغ و گسترش فرهنگ خشونت ،و در آمد هنگفتی که از اين راه به دست می آورند.

- نگاه کنيد به هيولای بنيادگرائی مذهبی در الجزاير و پاکستان و سوريه و سومالی، به گورزادهای بی‌قلبی که پروانه‌های گلگون عشق برسينه‌های مهر گردن می زنند؟ و خنجر برگردن نازک و زيبای شادی و زندگی ،و سيب بلورين اش فرو می برند.

- نگاه کنيد به چهره ی بی روح ِ وزيرآموزش و پرورش احمدی نژاد و صورتک تهی از انسانيتِ خود ِ احمدی نژاد، و پيکرهای سوخته ی دانش آموزان و جسدهای له شده ی آنان در ميان آهن پاره های اتوبوس هاو زيرآوارها و....

با اين احوال اما راه های پيشگيری و کاهش قربانی شدن جگرگوشه‌های مان نيزروشن اند:
- لايروبی عرصه ی سياست از موجودات سياست باز و دينکاری که بيش ازهرچيز به منافع مالی و معنوی خود می انديشند، وسياست را بسترجنايت آفرينی و تخليه ی عُقده های روانی و شخصيتی و مذهبی شان کرده اند.

- مبارزه و تلاش بی وقفه در راه زدايش و يا کاهش بی عدالتی های اقتصادی و اجتماعی

- جمع آوری سلاح يا کنترل ومحدود کردن خريد و فروش آن.

- افزايش امکانات درمانی و کنترل بيماران روانی، و ورايگان کردن اين امکانات.

- آموزش خشونت پرهيزی وخشونت گريزی در تمامی سطوح جامعه، و جمع کردن بساط مُبلغان و مرّوجان فرهنگ خشونت ازعرصه ی فعاليت های فرهنگی وهنری و دينی و اجتماعی.

و اين گونه اگر شود به ندرت شاهد تراژدیِ کشتار کودکان و لحظه‌های دردناک پَرپَرشدن زندگی درون سينه های سرشاراز شادی و شورشان خواهيم بود، عزيزانی که جز عشق و و دوستی و مهربانی کلامی نمی‌شناسند و با کينه ونفرت وشقاوت گرگ‌آدم‌ها بيگانه اند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• ديويد مورلی- مارگارت وودلند، چگونگی رشد و نمو کودکان در کشورهای در ال توسعه ، ترجمه دکترمحمد علی برزگر و آذردخت سعيدی / ص ۱۱


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016