گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
2 آذر» پس از ۳۱ سال هنوز هم ستار بهشتی ها به جرم تند زبانی کشته می شوند، سخنان احمد منتظری در سومين سالگرد درگذشت آيت الله منتظری18 آبان» ٧٠ دانشجوی ایرانی از مالزی اخراج شدند 5 تیر» حکم دادگاهی در مالزی به استرداد متهم ایرانی بمبگذاری در تایلند 28 اردیبهشت» انتشار کتاب "بازرگان، اسوه صداقت و تقوا" همزمان با ۵۱مين سالگرد تاسيس نهضت آزادی ايران 30 بهمن» اطلاعيه احمد منتظری درباره پلمب درب منزل شخصی و کتابخانه آيت الله العظمی منتظری و درب اتاق منزل احمد منتظری (با عکس)
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! تعامل و مدارا؛ الگوی بازرگان و منتظری، نياز ايران برای گذار به دموکراسی، بزرگداشت مهدی بازرگان و آيت الله منتظری در کوالالامپورکوالالامپور برای سومين سال پياپی شاهد برگزاری بزرگداشت مهندس مهدی بازرگان و آيت الله منتظری با حضور ايرانيان حاضر در اين کشور استوايی بود. اين برنامه، روز شنبه پنجم ژانويه برگزار شد، و مهندس عبدالعلی بازرگان، حجه السلام سيد محمدعلی ايازی و تقی رحمانی در آن با محوريت تعامل و مدارا به سخنرانی پرداختند. مهندس عبدالعلی بازرگان اولين سخنران اين مراسم در شروع سخنان خود با پرداختن به کلمه تعامل آن را به معنای ظرفيت و استعداد کار کردن با ديگران يا کار گروهی دانست و مدارا را تکميلی برای کار گروهی دانست تا کاری گروهی به موفقيت برسد. فرزند مهندس مهدی بازرگان آيت الله منتظری را نمونه و شاخصی در مدارا کردن دانست، و گفتند خانه ايشان به روی همه گروهها باز بود و با اشاره به تجربه شخصی و جمعی در نهضت آزادی ايران از ديدارها با او در زمان قائم مقامی گفت وقتی از ايشان پرسيديم آيا از نظرات و احساسات مردم نسبت به خود و نظام مطلع هستند جواب ايشان اين بود که من به دفتر خود سپردهام که حتی نامههايی که سراسر ناسزا و دشنام هست را برای من بياورند. او همچنين شاخصترين رفتار مدارا جويانه آيت الله منتظری را در برخورد با کسانی دانست که فرزند او را کشته بودند و حتی از حقوق انسانی آنها دفاع کرد و به خاطر دفاع از حق و حقيقت با جريان همفکر خود نيز مقابله کرد. بازرگان، با اشاره به وجود خصوصيت تعامل و مدارا در پدر خود، همين ويژگی را علت انتخاب او به نخست وزيری اولين دولت انقلاب دانست و گفت مرحوم مهندس بازرگان به طور نسبی مورد توافق همه گروهها بود. او همين خصيصه را در سوابق مبارزاتی پدر خود متجلی دانست و گفت در نهضت مقاومت ملی طيفهای مختلفی حضور داشتند و در جبهه ملی با گروههای ملی گرا مختلفی همکاری کرد. بازرگان با اشاره به تجربه پدر خود در تاسيس نهضت آزادی جريانهای مختلفی را در اين حزب برشمرد که از مرحوم طالقانی به عنوان يک روحانی با ديدگاههای مذهبی تا مرحوم نزيه و با ديدگاههای ملی گرا و جوانان راديکالی مانند حنيفنژاد و سعيد محسن بودند و با همه اين گروهها کار میکرد. بازرگان با اشاره به تاسيس گروه دفاع از حقوق بشر که سال ۱۳۵۶ توسط نيروهايی از جريانات مختلف تاسيس شد، اين گروه را نيز به عنوان يک نمونه ديگر از تجربه پدر خود از تعامل با گروههای مختلف دانست. مثال ديگر مهندس بازرگان از تعامل پدر خود با انديشهها و افراد متفاوت، تاسيس گروه دفاع از آزادی و حاکميت ملی بود که بعد از انقلاب تاسيس شد. بخش ديگر صحبت عبدالعلی بازرگان در مورد خصيصه تعامل مرحوم مهندس بازرگان در محيط کار بود. او با اشاره به حضور شخصی در معاونت مالی و اداری او در سازمان لوله کشی آب تهران، و تذکر افراد و گروههای متفاوتی به او که اين شخص بهايی است، گفت مهندس بازرگان پاسخ میداد که اينجا درس شرعيات نمیدهيم و تخصص مطرح است که اين شخص کار خود را بلد است. او همچنين با اشاره به تاسيس شرکت «ياد» توسط يازده استاد اخراجی دانشگاه تهران که در اعتراض به کنسرسيوم نفت نامهای نوشته بودند، گفت اين افراد دارای ايدئولوژیها و خطوط فکری متفاوتی بودند، اما مهندس بازرگان با آنها يک شرکت تاسيس کرد که همچنان پا برجا است. بازرگان در بخش ديگری از صحبتهای خود با اشاره به تاسيس شرکت سهامی انتشار، گفت معمولا در شرکتها معمولا يک و دو سهام دار حضور دارد، اما ايشان اصرار داشت که افراد زيادی حضور داشته باشند و با ۲۵۰ نفر سهام دار و فروش سهم ۱۰۰ تومانی اين شرکت را تاسيس کردند. او گفت پدر من با اين ايده که چرا مسلمانها در کارهای عملی با هم همکاری نکنند، گروهی از مهندسان جوان مسلمان تشويق کرد که يک کارخانه ريختهگری تاسيس کنند و خود او نيزگروه متاع (مکتب تربيتی عملی اسلام) را تاسيس کرد و مراکز و موسساتی بسياری را ايجاد کرد. او با اشاره به مخالفتهای مهندس بازرگان، با پاکسازیها، اعدامهای بدون محاکمه و يا محکمه کوتاه مدت نبودند و از تشتت و چند دستگی در آغاز انقلاب ناراضی بودند و به همين خاطر به ضديت با انقلاب متهم میشد اما او معتقد بود بايد از بسياری از همان افراد را با تفکری جديد به کار گرفت. او ادامه داد مهندس بازرگان زمانی که رياست هيئت خلع يد را بر عهده داشت نيز همين روحيه را داشت و با پاکسازیها مخالف بود. او دلايل متعددی برای روحيه تعامل و مدارا در مهندس بازرگان برشمرد و گفت: تعامل پدر مرحوم مهندس بازرگان که از اهالی آذربايجانی بود و مادر او که از اهالی کاشان بود و حضور ۱۱ فرزند که روابط بين آنها محبت آميز و مدارا جويانه بوده شکل گرفته است. عبدالعلی بازرگان همچنين به تشکيلاتی که پدر مرحوم مهندس بازرگان و پدر آيت الله طالقانی برای گفتگو با مذاهب ديگر پايه گذاشته بودند اشاره کرد که نشان از روحيات خانوادگی او میداد. عبدالعلی بازرگان همچنين تجربه شخصی خود از عملکرد پدر خود در خانواده را عينيت اين روحيه در زندگی شخصی او دانست. او عامل ديگر را تحصيلات مهندس بازرگان در پاريس دانست و گفت سفر ايشان از يک محيط بسته به محيط باز کشوری مثل فرانسه که مهد دموکراسی بوده است برای او آموزنده بوده است. او مهمتر از بستر خانوادگی و تحصيلی، اعتقادات ايدئولوژيک مهندس بازرگان به قرآن را عامل اين روحيه او دانست و با گفت مهندس بازرگان با تدبر در قرآن از تعصب دور شده بود و روحيه تعامل و مدارا در خود پرورش داد. او همچنين با اشاره به دفاعيات مهندس بازرگان، مخالفت او با استبداد را نه تنها در حاکمان جامعه که در مردم دانست و با اشاره به تعبير مهندس بازرگان که هر کدام از مردم يک شاه کوچک در وجودشان دارند، او ضد اين خصلت مبارزه میکرد و معتقد بود مردم بتوانند با هم کار بکنند. عبدالعلی بازرگان در پايان سخنان خود، تعامل و مدارا را مبرمترين وظيفهای دانست که ايرانيان به آن نياز دارند و اختلافات را حتی در خارج از کشور فراگير دانست که بايد آن را پشت سر گذاشت. حجت السلام سيد محمدعلی ايازی، در سخنان خود گفت که موضوع مدارا در مسائل نظری تببين نشده و ضرورت آن در جامعه و بين طيفهای متفاوت فکری پذيرفته نشده است. او با انتقاد از رفتار اجتماعی رايج در جامعه ايرانی که به جبهه گيری عليه ديگر گروهها میپردازد و سعی در تخريب آن دارد، گفت فرهنگ دينی در اين زمينه مورد توجه قرار نمیگيرد. شاگرد آيت الله منتظری با طرح سوال درباره اينکه چرا اين خصوصيات در آيت الله منتظری پديد آمد، شخصيت او را در روحيه مداراجويانه وی موثر دانست و يکی از عوامل شکل گيری شخصيت او را سپری کردن دوران متعدد زندان و زندگی با علايق و سلايق مختلف را يکی از عوامل به وجود آمدن اين روحيه شده بود. او با اشاره به همين روحيه گفت در تشييع جنازه آيت الله منتظری افراد و اقشار متفاوتی با عقايد متضاد با او نيز شرکت داشتند. او همچنين عملکرد آيت الله منتظری در دفاع از حقوق مخالفان خود را يک خصيصهای والاتر از مداراجويی دانست و با ذکر خاطراتی مصمم بودن ايشان برای اعتراض به اعدامهای غير قانونی تابستان ۱۳۶۷، او را در دفاع از حق مصم توصيف کرد. ايازی همچنين دفاع آيت الله منتظری از حقوق بهايیها را مثال زد که ايشان به خاطر رفتار غير انسانی و اخلاقی با اين قشر به آن اعتراض کرد. او اين رفتار را نه فقط به خاطر خصلت مدارا جويانه که به خاطر دفاع از حقوق انسانها دانست. ايازی با ذکر نکته ديگری درباره شخصيت آيت الله منتظری گفت او خود را در چهارچوبهای کتب فقهی محدود نمیکرد و با اينکه در حوزه مرسوم نبود، اما کتب ادبی مانند رمان، داستان و شعر بسيار مطالعه میکرد. او با ذکر خاطرهای از آخرين روزهای زندگی آيت الله منتظری گفت او در اواخر عمر از وضعيت زندانيان سياسی بسيار ابراز ناراحتی میکرد و حتی از کسانی که به او پس از عزل از قائم مقامی ظلم کرده بودند مانند فرزندان خود نگران آنها بود. ايازی در تببين خصلت مدارا در نظريات آيت الله منتظری گفت ايشان با اشاره به عفو عمومی پيامبر اسلام پس از فتح مکه مطرح میکردند آيا عملکرد پيامبر درست بود يا عملکردی که پس از پيروزی انقلاب شاهدش بوديم؟ او با اشاره به انتقاد آيت الله منتظری از فحاشی گروهها و افراد مختلف در جامعه گفت ايشان با تکيه بر صحبت امام علی در جنگ صفين که لشکريانش به معاويه دشنام میدادند و منع امام از اين رفتار گفت به جای دشنام دادن بايد مخالف را نقد کرد. او همچنين با ذکر نکتهای از کتاب رساله حقوق آيت الله منتظری گفت ايشان با استناد به قرآن گفت دشمنی نبايد باعث شود که کسی خارج شود و همچنين با استناد به آيات قرآن حق و حقوق در جامعه را از آن هر شهروندی با هر عقيدهای دانست. ايازی با اشاره به لزوم تببين نظری بحث مدارا و همچنين آموزش آن در بين اقشار جامعه، گفت بخشی از اين رفتار بايد در خانه و سپس مدرسه و جامعه آموزش داده شود و همچنين در سياست و حکومت نيز مورد توجه واقع شود و چنانچه با حاکمان رفتاری مشابه رفتار خود آنها با مخالفان صورت گرفت برايشان قابل پذيرش باشد. ايازی در پايان سخنانش گفت يکی از نمودهای اخلاق و دين رعايت حقوق ديگران اعم از موافق و مخالف است. مهمان پايانی اين مراسم تقی رحمانی بود که به صورت انلاين در اين مراسم حضور داشت و به سخنرانی و پاسخ به سوالات حاضرين پرداخت. عضو شورای فعالان ملی مذهبی، مهندس بازرگان و آيت الله منتظری را چهرههايی دانست که تسامح و مدارا را در ميان روشنفکران و روحانيون توصيه میکردند. او با اشاره به جدايی و گسست بين روشنفکران و عالمان دينی بعد از انقلاب ايران رخ داده، گفت در همان روند جدايی آيت الله منتظری در سخنرانی درسال ۱۳۶۰ در نجف آباد گفت از کسانی که فرزندم را کشتهاند کينهای به دل ندارم. او همين برخورد را با رفتار آيت الله منتظری و آيت الله شريعتمداری مقايسه کرد. او گفت مهندس بازرگان در همين دوره درخواست روشنفکران برای گرفتن پست در کابينه را نپذيرفت و به خاطر ايستادگی بر موضع خود فشارها و حملات بسياری را از سوی همين افراد تحمل کرد، ولی کينهای به دل نگرفت. تقی رحمانی گفت اين دو در آن دوره به اين گسست تن ندادند و آيت الله منتظری در آن سالها همچنان منتقد سياستهای حاکم بود و تا جايی پيش رفت که در اعتراض به اعدام بیرويه مخالفان از قائم مقامی عزل شد. او افزود: مهندس بازرگان هم با اينکه اعتقادی به قانون اساسی نداشت اما با التزام به آن يک مخالف مدارا گر باقی ماند. او افزود در زمانی که بسياری از روحانيون به سوی رفتار تند با مخالفان رفتند ايت الله منتظری حدی از اعتدال را هميشه حفظ میکرد، چنان که مهندس بازرگان در ميان روشنفکران علی رغم انتقاد به حکومت حدی از مدارا را رعايت میکرد و تلاش میکرد رابطه را به نقطه غير قابل برگشت و خشنی نرسد. او با اشاره نياز جامعه ايرانی را رسيدن به تفاهم در حداقلها و نه آرمانها، و نياز به تحمل يکديگر و تن دادن به حکومت قانون و تغيير آن به شيوه مسالمت آميز، اين قاعده را در جامعه ايرانی غريب دانست و اين سوال را مطرح کرد که چطور اين شخصيتها غريبانه زندگی میکنند اما وقتی میميرند مورد تجليل قرار میگيرند. او تلاش و نقش تاريخی اين دو شخصيت برای نزديک کردن روشنفکران به عالمان دينی را اميدوار کننده خواند اما گفت اين تلاش به يک جريان مستمر، کاربردی و قوی تبديل نشده است و در دورانی دچار مشکل شده است. او با ذکر مثالهای تاريخی از تلاش برای مدارا بين اين دو گروه جامعه گفت در دورانهای متعددی از تاريخ اين دو گروه در تلاش برای تعامل مدارا خسته شدهاند و هر وقت اين اتفاق میافتد در ميان هر دو طيف افراطیها قدرت میگيرند. او با اشاره به رواج انگ زنی در دهه شصت گفت آيت الله منتظری اين خصيصه را نداشت و از اينکه چرا به مجاهدين خلق، منافقين گفته در کتاب انتقاد از خود ابراز پشيمانی کرده است. او نقد از خود را يک حرکت شجاعانه دانست و اضافه کرد مرحوم بازرگان در دوره نخست وزيریاش نقد منصفانهای نسبت به آقای خمينی مطرح میکرد بدون اينکه رهبری او را زير سوال ببرد و با اين حرکت خود نشان میداد آزادی ياد گرفتنی است. رحمانی اضافه کرد میتوان از رفتار آنها انصاف با مخالفان را فرا گرفت. او همچنين اضافه کرد اين افراد برای موافقان خود حق ويژهای ايجاد نمیکردند. او گفت در ايران و به هنگام شکل گيری قدرت حاکمان قشری را دور خود جمع میکنند و اين اطرافيان با تعريف تبليغ بسيار از حاکم باعث میشوند او خود را فراموش کند. رحمانی با اشاره به گفتگو بين احمد منتظری و احمد خمينی گفت فرزند آقای خمينی به احمد منتظری نقد میکند که تو اجازه دادی اطراف پدرت را منافقين، ليبرالها و نهضت آزادی بگيريد اما من اجازه ندادم اين سموم به پدرم برسد. در جواب احمد خمينی، فرزند آيت الله منتظری میگويد بايد پدر من در معرض همه انديشهها قرار میگرفت. رحمانی نتيجه گيری تاريخی از رفتار آيت الله منتظری و فرزندش آن را بر نتيجهای که از رفتار احمد خمينی حاصل شد برتری میدهد و آن را بارقه اميدی میداند. او اضافه میکند جامعه بارها به احترام روشنفکران و عالمان دينی مدارا گر کلاه از سر برداشته است اما وقتی اين افراد در جامعه حکومت نکردهاند، نشان از يک نقصان بزرگ وجود دارد. رفتار اين افراد الگو است ولی نبايد اين الگو تکرار شود و بايد آنها در زمان حيات خود ارج ببينند و عنصر مدارا وارد مديريت جامعه میشود. رحمانی گفت اين مداراگری به پيشتازانی نياز دارد که هر دو خصوصيت جسارت نقد ديگری و شجاعت انتقاد از خود را داشته باشند و اين چهرهها از الگوی مقطعی تبديل به مديريت جامعه بشوند. اين نياز جامعه ماست و در غير اين صورت دموکراسی پشت ديوار ايران همواره خواهند ماند. او حد اوليه ورود دموکراسی را فهم و درک نوعی از مدارا بين انسانهايی دانست که در يک سرزمين زندگی میکنند و برای اينکه حداقلی از معيشت، زندگی و شخصيت را داشته باشند بايد با هم کنار بيايند که اين نياز به عقيده، باور و فرهنگ دارد و نيازمند ساختار مناسب و ايجاد روابط است که مجموعا به آن مديريت اجتماعی میگويند. رحمانی میگويد ما نتوانستيم مديريت مدارا را در دوران جديد در درون خود حاکم کنيم. او در قسمت سوم بحث خود مسير مدارا و تعامل را راه آينده ايران دانست و بهترين آغاز گر آن را عالمان دين و روشنفکران مسلمان دانست که زبانی نزديکتر به مردم دارند. رحمانی از مجمع مدرسين و محققين حوزه علميه قم با عنوان مدرسه منتظری ياد کرد و آن را جلوه تعامل و مدارا بين دانشگاه و حوزه دانست. او با انتقاد از ديدگاههای برتری طلب بين حوزه و دانشگاه گفت نياز ما تعامل و مدارا بين اين نهاد است. او از نسلی در حوزه ياد کرد که سعی میکند بين فقه و علوم مدرن و انديشه قديم و جديد تعاملی ايجاد کند. او اضافه کرد اين تعامل میتواند باب مدارا در جامعه ما را بگشايد. او گفت در تعامل و مدارا فرض بر برتری نمیتواند باشد، و بايد گفتگو و قدرتمند شدن فرض شروع اين مسير باشد. او اضافه کرد اين دو شخصيت با زندگی خود نشان دادند راه درست راه تعامل و مدارا است و حتی اگر جفا و سختی مشاهده کرديد بايد بخشش و گذشت مدنظر باشد، چون انتقام و کينه راهی باز نمیکند. او خستگی ناپذيری اين دو شخصيت را در تاريخ ايران کم نظير دانست و گفت آنها تا آخر عمر بر سر پيمان ماندند و مستمر فعاليت خود را ادامه دادند. رحمانی معتقد است اگر مرجعيت فکری جامعه، توليد کنندگان و ترويج دهندگان انديشه در جامعه فهم مدارا و تعامل داشته باشند راه دموکراسی باز میکنند. او همچنين با انتقاد از شيوه گفتگو درونی بين عالمان دينی و در ميان روشنفکران جامعه را براندازانه و سهمگين دانست. او رفتار مهندس بازرگان و آيت الله منتظری را آيينه تعامل و مدارا دانست و گفت آنها چه زمانی که در قدرت بودند و چه زمانی که بر قدرت بودند سعی کردند انصاف داشته باشند. او گفت حتی اگر اين شخصيتهای اشتباهی داشتند به خاطر عنصر تعامل و مدارا با اشتباه خود به قعر جهنم نرفتند و خود را بالا کشيدند. او گفت علی رغم اينکه آيت الله منتظری انسان ساده زيستی بود اما به غايت پيچيده بود و همچنين مهندس بازرگان در پيچيدگی سياست، استبداد را تشخيص داد که اين هنر تاريخی او بود. رحمانی گفت بايد از زندگی اين بزرگان درس گرفت و قدمی در راه مدارا در جامعه برداشت و اگر اين رفتار بين نخبگان جامعه جای خود را باز کند در بين عموم مردم نيز فراگير میشود. او با اشاره به جنبش سبز گفت در آن دوره نيز عدم تعامل و مدارا بعد از مدتی از شروع جنبش سبز خود را نشان داد و حتی حرمت رهبری که از ميان مردم جوشيده بود را به رسميت بشناسد. او اضافه کرد بايد از عظمت و ايثار اين افراد هر فردی ذرهای در اختيار بگيرد و در محيط های گونان حقوق جمع را بر حقوق فرد برتری بدهيم و جاه طلبی خود را قانونمند کنيم. او اضافه کرد جاه طلبی و حب مقام را بايد در دو سطح قانون و استفاده از منش انسانهای بزرگ مهار کرد. او با ذکر مثالی در اين باره گفت مهندس بازرگان زمانی که در نهضت آزادی مسئله کانديداتوری خود برای انتخابات رياست جمهوری را مطرح کرد و نهضت آزادی با آن مخالفت کرد با اينکه بنيانگذار و دبيرکل نهضت آزادی بود، زير ميز نزد و با وجود اينکه تاريخ ثابت کرد نظر او درست بود و رياست جمهوری حق او بود، آنقدر منش داشت که نظر جمع بر نظر خود را برتری دهد. او ميراث بازرگان و منتظری را خصلت رواداری در قدرت و زندگی دانست و گفت منتظری زمانی که در اوج قدرت و در آستانه به دست آوردن پستی که میتواند بر کل مناسبات جهان تاثير دارد، اما به آن «نه» گفت و مرحوم مهندس بازرگان زمانی که به راحتی پست نخست وزيری را ترک کرد. رحمانی در پايان سخنان خود با طرح سوالی پرسيد چگونه میشود تعامل و مدارا را وارد مديريت جامعه کرد، چه اجزايی را میتوان به خدمت گرفت و چه مباحثی را مطرح کرد؟ Copyright: gooya.com 2016
|