یکشنبه 1 بهمن 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کدام انتخابات در اين نظام آزاد بوده است؟! الاهه بقراط

الاهه بقراط
پرسش سيدعلی خامنه‌ای مبنی بر اينکه "کدام انتخابات در اين نظام آزاد نبوده است؟" يک پرسش ايجابی است و "مقام معظم رهبری" آن را مطرح نکرده تا پاسخی از کسی بشنود، ولی اين پرسش اتفاقا يک پاسخ واقعی، تاريخی و انکارناپذير دارد: در نظامی که آزادی وجود ندارد، هيچ انتخاباتی نمی‌تواند آزاد باشد! همه نوآوری جمهوری اسلامی همين است که نوع ديکتاتوری دينی مبتنی بر ابزار دمکراتيک را در آستانه قرن بيست و يکم بر تجربه سياسی و اجتماعی بشر افزود!

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


کيهان لندن ۱۷ ژانويه ۲۰۱۳
www.alefbe.com
www.kayhanlondon.com

سخنرانی‌های زمامداران و مسؤولان جمهوری اسلامی از همان آغاز تا به امروز همواره خسته‌کننده و ملال آور بوده است. با اين همه حرف اصلی برخی از آنها را می‌توان در نخستين خبری که رسانه‌های رژيم منتشر می‌کنند دريافت زيرا اخبار و گزارش‌های تکميلی که «متعاقبا» ارسال و منتشر می‌شوند، هيچ کدام نه نکته‌ای مهم بر آنها می‌افزايند و نه اهميتی، اگر داشته باشد، به اندازه آن خبر مختصر و مفيد اوليه دارند. اين است که وقتی مثلا «ايسنا»، خبرگزاری «دانشجويان» ايران، نخستين خبر را درباره ديدار «هزاران نفر از مردم قم» با «مقام معظم رهبری» منتشر می‌کند، بايد دانست که مهم‌ترين نکات سخنان کسالت‌بار «رهبر» را دست‌چين کرده است.

توهّمِ مرگبار
به گزارش ايسنا، سيدعلی خامنه‌ای، رهبر سياسی و مذهبی جمهوری اسلامی، در آن ديدار گفت: «آن کسانی که راجع به انتخابات توصيه‌هايی می‌کنند، حواسشان باشد به دشمن کمک نکنند، دائما نگويند انتخابات بايد آزاد باشد؛ از اول انقلاب ۳۴ انتخابات داشتيم، کدامش‌ آزاد نبوده است؟»
اين، يک نکته درباره نقش مداخله گرانه ولی فقيه در «انتخابات» پيش رو که از ماه‌ها پيش گروه‌های مافيايی رژيم را به جان هم انداخته است. نکته ديگر در اين خبر کوتاه، اعتراف «مقام معظم رهبری» به تأثير فزاينده تحريم‌های اقتصادی است: «همه دنيای استکبار دست به دست هم گذاشتند تا با تحريم، ملت ايران را به ستوه بياورند و محاسبات مسؤولان عوض شود اما نتيجه اين شده که ملت ايران هر روز گرايشش به مبانی اسلام و ايستادگی بيشتر می‌شود»!
البته اگر «ملت ايران» را به «بيت رهبری» و دار و دسته وفادار و مزدور آن محدود کنيم، ادعای خامنه‌ای درست خواهد بود اما اين نابينايی عميق در برابر جامعه‌ای که کمرش زير بار مشکلات اقتصادی روز به روز بيش از پيش خم می‌شود که عمدتا به بی‌کفايتی و ناتوانی خود رژيم مربوط می‌شود و نه تحريم‌ها که تازه آن هم به دليل سياست‌های خود جمهوری اسلامی است، اگرچه دهان کجی به واقعيت است اما در عين حال از آن نوع خودفريبی‌هايی است که تا کنون گور همه مستبدان و رژيم‌هايشان را کنده است.
پرسش سيدعلی خامنه‌ای مبنی بر اينکه «کدام انتخابات آزاد نبوده است؟» البته يک پرسش ايجابی است و «مقام معظم رهبری» آن را مطرح نکرده تا پاسخی از کسی بشنود، ولی اين پرسش اتفاقا يک پاسخ واقعی، تاريخی و انکارناپذير دارد: در نظامی که آزادی وجود ندارد، هيچ انتخاباتی نمی‌تواند آزاد باشد! حالا می‌خواهد ۳۴ انتخابات برگزار شده باشد يا ۳۴۰ تا و يا ۳۴۰۰ تا!
از اين نوع انتخابات، در رژيم‌های فاشيستی مانند آلمان و ايتاليا، در رژيم‌های کمونيستی شوروی و بلوک شرق و هم چنين کوبا و چين، در رژيم‌های ديکتاتوری نظامی و سنتی مانند شيلی و برمه و مصر دوران مبارک و عراق صدام حسين و سوريه حافظ و بشار اسد نيز برگزار شده و می‌شود، و جمهوری اسلامی نيز برگزاری انتخابات در يک ديکتاتوری دينی را بر آنها افزوده است! همه نوآوری و ابتکار نظام جمهوری اسلامی در همين است که نوع تازه‌ای از ديکتاتوری مبتنی بر ابزار دمکراتيک را، مانند آنهای ديگر، در آستانه قرن بيست و يکم بر تجربه سياسی و اجتماعی بشر افزود! در مقابلِ اين تجربه، جامعه و مردم نيز تجربه ديگری را بر انواع مبارزه در برابر اين رژيم‌ها می‌افزايند که نکته اصلی آن اتفاقا بر خلاف تصور پوچ و غيرواقعی خامنه‌ای در اين باره که «ملت ايران هر روز گرايشش به مبانی اسلام و ايستادگی بيشتر می‌شود» در اين است که طبق بررسی‌ها و آمار نهادهای خودِ رژيم از سويی گرايش جامعه به ويژه نسل‌های جوان به اسلام و تمايل آنان به اديان ديگر يا بی‌دينی به طور فزاينده بيشتر می‌شود و از سوی ديگر، بر اساس همين واقعيت، اگر «ايستادگی» هم وجود دارد، سراسر عليه همه آن چيزهايی است که از سوی رژيم به جامعه تحميل می‌گردد. اين ايستادگی اگرچه هنوز به مقاومت تمام عيار در برابر رژيم تبديل نشده است، اما هم ظرفيت و قابليت فرا روييدن به آن را دارد که جنبش فراگير سبز آن را اثبات کرد، و هم دير يا زود بنا به سوخت و ساز ناگزير زندگی اجتماعی که مانند جذب و دفع يک پيکر زنده، خارج از اراده رژيم «ولايت فقيه» و هر ديکتاتوری ديگری عمل می‌کند، به ايستادگی در برابر رژيم تبديل خواهد شد.

همراهیِ ناخواسته
در اين ميان، سيدعلی خامنه‌ای و کسانی که نقش مشاور و مبلغ وی را بازی می‌کنند، نبايد فراموش کنند مطالبات و واکنش‌های مردم که آنها همواره آن را به «دنيای استکبار» نسبت می‌دهند، نقشی حياتی در باز شدن دست «دنيای استکبار» در شکل دادن تغيير و تحولات نه تنها در ايران، بلکه در هر کشوری، بازی می‌کند. «دنيای استکبار» اين توان را ندارد که بنا به اراده خود برای کشورهای ديگر نقشه بکشد و آنها را به اجرا در بياورد (مانند سناريويی که برخی کاملا ساده انديشانه و مانند فيلم‌های هاليوود درباره سقوط دکتر مصدق و ۲۵ و ۲۸ مرداد مطرح می‌کنند) اما جنبش‌های اجتماعی که در صورت افزايش نابسامانی و ناهنجاری‌های سياسی و اقتصادی، ناگزير می‌شوند، می‌توانند به پيشبرد برخی طرح‌ها و نقشه‌ها ياری رسانند.
در عين حال «دنيای استکبار» و هر حکومت عاقلی که به فکر حفظ منافع خود و مردم‌اش هست، هرگز به يک «نقشه» بسنده نکرده و همواره چندين طرح را با همديگر به پيش می‌برد چرا که بنا به دانش و تجربه بر نقش عوامل و تأثير فاکتورهای پيش بينی ناپذير که خارج از اراده آنها روی می‌دهد کاملا آگاه هستند. اين است که اگر کسی در گوش سيدعلی خامنه‌ای خوانده «دنيای استکبار» می‌خواهد «رفتار» تو را به عنوان کسی که همه تصميم‌های مهم، از جمله درباره برنامه اتمی را در دست دارد، «تغيير» بدهد، فقط يکی از چندين «نقشه» را به وی يادآوری کرده است که البته تاريخ مصرف هم دارد! از همين روست که خامنه‌ای و برخی از مسؤولانی که فقط آنچه را که به آنها ابلاغ می‌شود مانند طوطی تکرار می‌کنند، در هفته‌های اخير مرتب از هدف «دنيای استکبار» مبنی بر «عوض شدن محاسبات مسؤولان» جمهوری اسلامی حرف می‌زنند بدون آنکه به اين بينديشند که «دنيای استکبار» از يک سو برای «عوض نشدن محاسبات مسؤولان» هم «نقشه» خود را دارد و از سوی ديگر، در همان لحظه‌ای که اين سخن از دهان خامنه‌ای بيرون می‌آيد، بدون آنکه بر آن آگاهی داشته باشد، ناخواسته در چرخه «عوض شدن محاسبات مسؤولان» قرار گرفته است!
مگر سايت «بازتاب» منسوب به محسن رضايی، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام و از فرماندهان پيشين سپاه، ناگهان ياد کشتار ۶۷ نيفتاد و از قول يک «منبع آگاه» مدعی نشد که خامنه‌ای با حکم اعدام چپ ها از سوی «امام» مخالفت کرد و به اين ترتيب «موضوع اعدام‌های زندانيان چپ که تعدادشان به هزاران نفر بالغ می‌شد، منتفی گرديد»؟!
نخست اينکه، به قول پيام اخوان، حقوقدان و دادستان بين‌المللی و يکی از برگزارکنندگان «ايران تريبونال» برای رسيدگی به جنايات دهه شصت خورشيدی، در گفتگو با کيهان لندن «اگر خامنه‌ای مخالف اعدام‌ها بود، بايد با افشای هويت کسانی که با آن موافق بودند برای محاکمه آنها اقدام کند!» و «اگر خامنه‌ای مخالف فتوای «امام» بود و «هزاران» نفر را از مرگ نجات داده، اين هزاران نفر که هستند؟! در کدام زندان‌ها باقی ماندند و اعدام نشدند؟!»
دوم اينکه، آيا اين ادعای «بازتاب» درباره گذشته خامنه‌ای، بيانگر همان «عوض شدن محاسبات مسؤولان» نيست؟! اما از آنجا که جمهوری اسلامی با «گذشته» و «بازگشت به گذشته» پيوندی تاريخی دارد، «عوض شدن محاسبات» را نيز از گذشته «مسؤولان» آغاز کرده است!
واقعيت اين است که مدتهاست مسؤولان جمهوری اسلامی، بر خلاف اين سخن معروف که «گذشته را نمی‌توان تغيير داد!» با تدوين خاطراتی که در آنها گذشته خويش را تغيير می‌دهند در عمل به «عوض شدن محاسبات» خود پرداخته‌اند!
حال بايد منتظر ماند و ديد آيا تا زمانی که به خرداد ۱۳۹۲ برای برگزاری «انتخابات» رياست جمهوری اسلامی باقی مانده است يک بار ديگر شاهد تدارک يک انتخابات غيرآزاد، مانند ۳۴ انتخابات ديگر خواهيم بود و يا «رهبر» موفق خواهد شد «عوض شدن محاسبات» خود را که از گذشته و ادعای مخالفت با فتوای «امام» آن هم از قول يک «منبع آگاه» آغاز کرده، با سرعت به انتخابات آينده برساند!
ولی در اين صورت نيز از آنجا که نظام جمهوری اسلامی در يک فرد، حتا اگر آن فرد، خود ولی فقيه باشد، خلاصه نمی‌شود، نبايد به علمِ غيب مجهز بود تا بتوان مدعی شد که در يک نظام غيرآزاد، هيچ انتخاباتی آزاد نخواهد بود، از جمله انتخاباتی که در پيش است حتا اگر خامنه‌ای و همه مسؤولان نظام با سرعتی باورنکردنی، عوض شدن محاسبات خود را با تغيير و تحريف گذشته خويش به زمان حال برسانند! پيچيدگی سوخت و ساز يک جامعه، آن هم جامعه‌ای که ناهنجاری‌های فراگير، آن را به انحطاط و قهقرا کشانده است، بسی فراتر از «عوض شدن محاسبات» نه تنها از سوی مسؤولان جمهوری اسلامی بلکه هم چنين «دنيای استکبار» است!

ـــــــــــــــــــــــــــ
لينک به خبرگزاری ايسنا: کدام انتخابات در اين نظام آزاد نبوده است؟
لينک به سايت بازتاب: چگونه آيت الله خامنه‌ای مانع اعدام هزاران مارکسيست و توده‌ای شد؟
لينک به گفتگوی کيهان لندن با پيام اخوان: درباره ادعای سايت «بازتاب» و مخالفت خامنه‌ای با اعدام مخالفان در سال ۱۳۶۷http://kayhanlondon.com/Pages/archive/khandaniha/interview/Payam%20Akhavan.html


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016