عضو خانواده دو اعدامی اهوازی: هيچ سند و مدرکی در پرونده برای اتهامات مطرح شده وجود ندارد
کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران ـ کامل آلبوشوکه، پسر عموی دو زندانی عرب از ۵ زندانی که محکوم به اعدام شده اند به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت هيچ سند و شاهدی مبنی بر اتهامات محاربه و مفسد فی الارض و مابقی اتهامات در پرونده اين زندانی ها وجود ندارد جز اعتراف های متهمان که زير شکنجه گرفته شده است. کامل آلبوشوکه، پسر عموی جابر و مختارالبوشوکه که به اعدام محکوم شده اند، در خصوص آخرين وضعيت اين زندانيان به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت:« يکشنبه ۸ بهمن پس از ده روز بی خبری در تماس چند دقيقه ای توانستند به خانواده هايشان بگويند که ما زنده و همچنان در زندان هستيم. اما چيز بيشتری نمی دانيم و از روز يکنشنبه هم از آنها خبر نداريم.»
آقای آلبوشوکه گفت:« درخواست خانواده ها اين است که حکم اعدام شکسته شود چون آنها بی گناه هستند و بعد دادگاهی عادلانه و به دور از کنترل اداره اطلاعات و با قضات تجربه در تهران تشکيل شود چون در اهواز متاسفانه افکار فاشيستی شايع است. ما مطمئن هستيم در چنين شرايطی حکم شکسته می شود. متاسفانه در جنوب ايران به شدت افکار افراطه گرانه وجود دارد و کسی که دستگير می شود اول از همه نه برای اينکه مثلا مرتکب جرمی شده تنبيه می شود بلکه برای اينکه عرب است شکنجه می شود.»
۶ شهروند اهل “خلفيه” اهواز که اکنون در زندان کارون اهواز به سر می برند در حد فاصل بهمن تا اسفند سال ۱۳۹۰ توسط ماموران اداره اطلاعات اهواز دستگير شدند. در شعبه ۲ دادگاه انقلاب اهواز به رياست قاضی سيد محمد باقر موسوی که در اواخر خرداد ماه امسال برگزارشد پنج تن از آنها به اتهامات محاربه، مفسد فی الارض، اقدام عليه امنيت ملی و تبليغ عليه نظام به اعدام محکوم و متهم ششم به نام رحمان عساکره به ۲۰ سال حبس محکوم شد. شعبه ۳۲ ديوان عالی کشور در تاريخ ۲۰ دی ماه امسال حکم اعدام ها را تاييد کرد و اکنون هر لحظه امکان اجرای حکم وجود دارد.
متهمان پرونده دستگيری شش زندانی اهوازی که پنج تن از آنها به اعدام و يک تن به بيست سال زندان محکوم شده به اين شرح است: محمد علی عموری نژاد، ۳۴ ساله و فارغ التحصيل مهندسی شيمی از دانشگاه صنعتی اصفهان، هادی راشدی، ۳۹ ساله، فوق ليسانس شيمی از دانشگاه آزاد اميديه و معلم شيمی در دبيرستان خلفيه، هاشم شعبانی نژاد، ۳۲ ساله، ليسانس ادبيات عرب و معلم ادبيات عرب در دبيرستان خلفيه، جابر آلبرشوکه، ۲۸ ساله و شاغل در کارخانه سنگ تراشی، مختار ۲۶ ساله سرباز و فوق ديپلم کامپيوتر و رحمان عساکره، ۳۴ ساله، متاهل و دارای ۵ فرزند، فوق ليسانس علوم اجتماعی و معلم در خلفيه اهواز.
سازمان های حقوق بشری در بيانيه های مختلف و همچنين کاترين اشتون، مسول سياست خارجی اتحاديه اروپا طی هفته های گذشته از مقامات ايرانی خواسته اند که حکم اعدام اين ۵ نفر عرب اهوازی متوقف شود.
کامل آلبوشوکه که اکنون در لندن دانشجو است در خصوص اينکه اين ۶ عرب زندانی که ۵ نفر آنها به اعدام محکوم شده اند، چه کسانی هستند و چه فعاليتی داشتند، به کمپين گفت:« همگی آنها از افراد تحصيل کرده منطقه و عضو گروه “الحوار” که يک سازمان غير دولتی است بودند. اين سازمان در زمان دولت خاتمی تشکيل شد و به معنای گفتگو است که از همان گفتگوی تمدن های خاتمی گرفته شده بود. اين سازمان هدفش ترويج زبان وفرهنگ عربی بود چون در مدارس ما حق صحبت به زبان عربی را نداريم. اين سازمان فقط فعاليت هايش فرهنگی بود، برگزاری نمايش، موسيقی و در روزهای عزاداری و جشن هم برنامه های داشت. به غير از عرب ها، مردم غير عرب و مسولان ادارات دولتی هم دعوت می شدند. اما اين موسسه عليرغم اينکه مجوز داشت با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد غير قانونی خوانده و تعطيل شد.محمد علی عموری نژاد مدير اين موسس بود و بقيه اعضايش. آنها هيچ کار خلاف ديگری انجام نداده بودند بعد از اينکه اين سازمان تعطيل شد و من به لندن رفتم از اينجا بيشتر کارهای حقوق بشری انجام می داديم مثلا اطلاعات در مورد قتل ها، زندانی ها و فشارها را اطلاع رسانی می کرديم که در اين حد هم اداره اطلاعات ناراحت بود و مرتب آنها را تحت فشار قرار می داد و همين فشارها باعث شد که عاقبت محمد علی به عراق فرار کند.»
آقای آلبوشوکه با اشاره به اينکه افراد دستگير شده از افراد تحصيلکرده منطقه بوده اند مدعی شد:« اينها توانستند با اثر گذاری روی مردم شهردار شهر ، اعضای شورای شهر و نماينده مجلس را انتخاب کنند. اينها چيزهای نبود که اداره اطلاعات اهواز از آن خوشش بيايد. جنوب ايران اصلا قابل مقايسه با بقيه مناطق ايران نيست. در آنجا افکار افراط گرانه و فاشيستی وجود دارد که اگر کسی را دستگير کنند اول او را به خاطر عرب بودنش شکنجه می کنند. اداره اطلاعات می خواهد هميشه حالت رعب و وحشت در منطقه ايجاد کند و با دستگيری طبقه روشنفکر منطقه که روی مردم تاثير می گذاشتند، اين حالت را ايجاد کرد.»
کامل آلبوشوکه همچنين در پاسخ به اينکه در چه زمانی و چگونه آنها دستگير شده اند به کمپين گفت:« در آذر ماه ۸۷ پس از فشارهای شديد اداره اطلاعات اهواز محمد علی مجبور به فرار از ايران به عراق شد اما در آنجا توسط نيروهای امنيتی عراق دستگير شد و اول به ۵ سال حبس محکوم شد که در سومين سال حبس به مقامات ايرانی تحويل داده شد. پس از تحويل دادن محمد علی بقيه هم به فاصله چند روز دستگير شدند.»
آقای آلبوشوکه در پاسخ به اين سوال که آنها با چه اسناد و مدارکی به اين اتهامات مذکور شده اند گفت:« در بازجويی ها بهشان گفته اند که با احزاب در خارج از کشور ارتباط داريد، با انگليس، آمريکا و عربستان سعودی. بهشان گفته اند که شما اقدامات مسلحانه در شهر تشکيل داده ايد و به کارمندان دولت حمله کرده ايد. در حاليکه وقتی به کارمندان دولت در خوزستان شليک شد محمد علی در زندان عراق بود، مختار در سربازی بود و آن دو ديگری اصلا به خدمت سربازی نرفته اند که شليک کردن را بدانند. طوماری به امضا اهالی شهر خليفه رسيد که بر اساس اين طومار آنها تاييد کرده بودند که اين ۵ نفر همسايه هايشان هستند و آدم های فرهنگی هستند که به کسی شليک نکرده اند. همچينن به آنها گفته شده که عضو سازمان غير قانونی” الحوار” بوده ايد در حاليکه اين سازمان مجوز از سوی وزارت ارشاد داشت .»
کامل آلبوشوکه ادامه داد:« هيچ سندی برای اين اتهامات در پرونده وجود ندارد. در دادگاه نيز هيچ شاهد و مدرکی برای اين اتهامات ارائه نشد. متهمان در جلوی قاضی هم اعتراف نکردند. تنها سندشان اعتراف های است که زير شکنجه در دوران ۷ ماه بازجويی داشته اند.»
پسر عموی جابر و مختار آلبوشوکه در پاسخ به اينکه متهمان در خصوص شکنجه هايشان به چه مواردی اشاره کرده اند،گفت:« تمام آنها به خانواده هايشان گفته اند که غير از شکنجه های روحی و روانی که متاسفانه حتی به قوميت آنها هم توهين می شده و بهشان عرب سوسمار خور، عرب مگس و خر گفته می شده و مرتب تهديد به قتل می شدند، با تسمه، کابل برق، چوب ، شلنگ گاز و حتی با شوک الکتريکی شکنجه شده اند. پاهای هاشم شعبانی را در آب جوش گذاشته اند تا اعتراف کند. لگن خاصره هادی راشدی زير شکنجه شکسته و فک جابر در رفته و دست های مختار اکنون حالت ارتعاش دارد.»
پسر عموی جابر و مختار آلبوشوکه در خصوص اينکه آيا متهمان از حق داشتن وکيل برخوردار بوده اند، گفت:« ۵ نفر از ۶ نفر متهم پرونده وکيل داشتند فقط هاشم شعبانی به دليل مشکل مالی وکيل تسخيری داشت. پس از اعلام حکم وکلا اعترض کردند که وقتی نه شاهد است، نه مدرک و نه خود متهمان برای قاضی اعتراف کرده اند اين حکم اعدام از کجا می آيد که در طی اين بحث ميان يکی از وکلا با قاضی درگيری لقظی هم پيش می آيد و قاضی تهديد می کند که اگر بيرون نرود او را هم بازداشت می کند. ما بعدتر اميدوار بوديم که اين حکم در ديوان عالی کشور شکسته شود که اين اتفاق هم نيفتاد.»