پنجشنبه 19 بهمن 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ايران اتمی نيز همان جمهوری اسلامی اتمی نيست! الاهه بقراط

الاهه بقراط
چندی پيش مجله تايم اعلام کرد در سال ۲۰۱۳ آمريکا يا با يک ايران اتمی کنار می‌آيد و يا با آن وارد جنگ می‌شود. توصيه فريد زکريا، خبرنگار تايم، رسيدن به توافقی است که "تهران و واشنگتن هر دو آن را بپسندند" يعنی توافق دمکراسی‌ با يک ديکتاتوری بدخيم! آمريکا اما ممکن است با يک "ايران اتمی" کنار بيايد ولی با "جمهوری اسلامی اتمی" کنار نخواهد آمد چرا که يک کشور اتمی بايد يک رژيم قابل کنترل نيز داشته باشد! بن بست هر دو در همين است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


کيهان لندن
www.alefbe.com
www.kayhanlondon.com

ايران همان جمهوری اسلامی نيست. دليل‌اش در تضاد منافع اين دو است: آنچه سبب ادامه جمهوری اسلامی می‌شود نه تنها به سود ايران نيست، بلکه در برخی موارد در تضاد کامل با منافع ملی قرار دارد. در عرصه اتمی نيز يک ايران اتمی همان جمهوری اسلامی اتمی نيست. بارزترين دليل تاريخی آن همين که کشورهای غربی برای اتمی کردن ايران در پيش از انقلاب اسلامی، با هم رقابت می‌کردند، و اينک تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند تا از ظهور يک «جمهوری انسلامی اتمی» جلوگيری کنند.

بازی تکراری
در نخستين ماه سال ۲۰۱۳ مجله آمريکايی «تايم» در مقاله‌ای به قلم فريد زکريا اعلام کرد در سال ۲۰۱۳ آمريکا يا با يک ايران اتمی کنار می‌آيد و يا با آن وارد جنگ می‌شود.

فريد زکريا، خبرنگار «تايم» که چندی پيش به دليل تقلب و رونويسی از ديگران مدتی از کار محروم شده بود، می‌نويسد: «تا چند ماه ديگر باراک اوباما با بحران درباره ايران مواجه خواهد شد. او پيش‌تر کنار آمدن با ايران مسلح به سلاح اتمی را رد کرده است. اين بدان معنا است که يا ايران بايد به خواسته‌های آمريکا گردن نهد و يا آمريکا مجبور به ورود به جنگ با ايران می‌شود. از آنجا که گزينه اول بسيار بعيد است و گزينه دوم اصلا جذاب نيست دولت اوباما بايد راه حلی ديگر پيدا کند و به سراغ ديپلماسی موسوم به چماق و هويج برود تا به توافقی برسد که تهران و واشنگتن هر دو آن را بپسندند».

در برابر «گزينه اول» که «بسيار بعيد است» و «گزينه دوم» که «اصلا جذاب نيست» فريد زکريا «ديپلماسی موسوم به چماق و هويج» را مطرح می‌کند. بنا به تعريف او، اين ديپلماسی عبارتست از «تواقفی که تهران و واشنگتن هر دو آن را بپسندند». توافق مورد نظر فريد زکريا يعنی توافق دمکراسی‌ها با يک ديکتاتوری بدخيم! يعنی همان سياستی که اتحاديه اروپا و «تروئيکای اروپايی» شامل آلمان و فرانسه و انگليس سالها پيش بردند و پس از آنکه به نتيجه‌ای نرسيد آن را رها کردند.

زکريا با اشاره به تلاش‌ کشورهای غربی ادامه می‌دهد: «با آنکه چماق‌ها با جديت مورد استفاده قرار گرفته است، از هويج‌ها چندان خوب استفاده نشده. آمريکا نتوانسته به صراحت برای خود و برای جهان توضيح دهد که توافق قابل قبول چه خواهد بود و مهم‌تر از آن اگر ايران اين توافق را بپذيرد، واشنگتن حاضر است چه کاری در ازای آن انجام دهد. آيا تحريم‌ها لغو می‌شود؟ کدام‌شان؟»

فريد زکريا فراموش می‌کند که چماق تحريم‌های جدی زمانی بالا رفت که ديگر هويجی در بسته پيشنهادی غرب که آمريکا در آن حضور آشکار داشت، باقی نمانده بود که ارائه نشده باشد. او روند طولانی عرضه هويج‌های تر و تازه را ناديده می‌گيرد می‌پرسد: «اگر ايران اين توافق را بپذيرد واشنگتن حاضر است چه کاری در ازای آن انجام دهد. ايا تحريم‌ها لغو می‌شود؟ کدامشان؟»! و بی درنگ در جمله بعدی نشان می‌دهد که اساسا صحبت بر سر تحريم‌ها نيست، بلکه بر سر «تضمين امنيتی» است: «آيا آمريکا از تلاش برای تضعيف حاکميت ايران دست برخواهد داشت؟ آيا مايل به عادی سازی روابط با ايران خواهد بود؟» ظاهرا اين خبرنگار آمريکايی نيز مانند جمهوری اسلامی فکر می‌کند اعتراضات مردم از سوی آمريکايی‌هاست! وگرنه آمريکا چه تلاشی برای «تضعيف حاکميت ايران» کرده است؟! آيا زکريا پيشنهاد می‌کند مثلا رسانه‌های آمريکايی، از جمله رسانه‌های فارسی‌زبانش، واقعيات و مسائل ايرانيان را بازتاب ندهند، حرفی از پايمال شدن حقوق بشر در ايران نزنند، از خواست‌های دمکراتيک پشتيبانی نکنند، تا مبادا حاکميت ايران تضعيف شود؟! منظور فريد زکريا واقعا چيست؟ چرا اينها هيچ وقت به صراحت نمی‌گويند آمريکا چه تلاشی برای «تضعيف حاکميت ايران» کرده است؟!

نتايج متفاوت
راست اين است که فريد زکريا در مقاله خود حرف تازه‌ای مطرح نکرده جز آنکه به عنوان «دماسنج» رسانه‌ها و سياست آمريکا که معمولا هم درست نشان نمی دهند، همان حرف‌هايی را تکرار می‌کند که پس از افشای برنامه‌ اتمی جمهوری اسلامی و بی درنگ پس از آغاز جنگ عراق در ماه مارس ۲۰۰۳ به طرز کسالت‌باری مکرر شنيده می‌شود. گاهی «سيمون هرش» است که مذاکرات پشت پرده و يا حتا تاريخ حمله را رو می‌کند، گاهی «فريد زکريا» و گاهی يکی ديگر، بدون آنکه هيچ حرف واقعا مهمی گفته شود! امثال فريد زکريا که همه چيز را در چهارچوب سياست خارجی آمريکا می‌بينند، با چنين نتيجه‌گيری‌هايی نشان می‌دهند که از حکومت ايران و شرايط جامعه شناخت و آگاهی لازم ندارند از جمله زمانی که وی مدعی می‌شود: «بسياری از مقامات ارشد ايرانی از تحريم‌ها سود جسته‌اند، تجارت‌ها و سوداگری‌هايشان در فضايی بدون رقابت و بسته شکوفا شده و دليلی برای رسيدن به يک توافق نمی‌بينند» و بعد از آنجا که نمی‌تواند اعتراضات اجتماعی را انکار کند، می‌افزايد: «اما در عين حال کسانی هم هستند که اين طور نيستند و با افزايش فشارها صدای اعتراض‌شان بلندتر می‌شود».

پس از اين مقدمات، آنچه خبرنگار «تايم» به عنوان کسی که بی ارتباط با محافل سياسی آمريکا نيست در روزنامه مهمی مانند «تايم» مطرح می‌کند، يک پيشنهاد بی پرده و تمام عيار به رژيم ايران است: «غنی سازی اورانيوم تا ۲۰ درصد، ذخيره سازی اورانيوم غنی شده، و تأسيسات زيرزمينی فردو همگی به قيمت مناسب قابل معامله و مذاکره هستند. توافقی در اين امتداد شدنی به نظر می‌رسد اما واشنگتن بايد پيشنهاد مبتکرانه ارائه دهد تا ايران به پذيرش آن تشويق شود»! اما همين هم بيشتر به سياست آمريکا، و کمتر به سياست جمهوری اسلامی مربوط می‌شود.

مهم‌ترين نکته اما کنار آمدن غرب و در رأس آنها، آمريکا با يک «ايران اتمی» است. واقعا نيز ممکن است چنين شود ولی آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است: آمريکا ممکن است با «ايران اتمی» کنار بيايد ولی سران جمهوری اسلامی و کسانی که دل به مناسبات «دوستانه» آمريکا و رژيم ايران خوش کرده‌اند بدانند، هيچ کشوری، از جمله آمريکا، هرگز با «جمهوری اسلامی اتمی» کنار نخواهد آمد! بگذريم از اينکه پذيرفتن يک «ايران اتمی» که در آن هنوز جمهوری اسلامی بر سر کار باشد، خود وابسته به شرايطی است که تأمين آنها چه بسا زمانی طولانی‌تر از عمر رژيم بطلبد.

اساسا اين فرضيه يا حکم فريد زکريا که آمريکا يا با ايران کنار خواهد آمد يا وارد جنگ عليه آن خواهد شد، درست نيست چرا که «ايران اتمی» همان «جمهوری اسلامی اتمی» نيست و اگر آمريکا با «ايران اتمی» کنار بيايد، اتفاقا امکان جنگ با «جمهوری اسلامی اتمی» بيشتر می‌شود، يعنی هم کنار آمدن هم جنگ! زيرا بايد بتوان «ايران اتمی» را درست مانند ديگر قدرت‌های اتمی، در چهارچوب توافق‌های بين‌المللی و با اتکا بر عقلانيت زمامداران آن، کنترل کرد! بر اين ادعا و اين محاسبه، نقش و مطالبات اتمی کشورهای منطقه از ترکيه و عربستان تا اسراييل را نيز بيفزاييد.

شانس جمهوری اسلامی برای حداکثر بقا (تا نهايت آن حدی که برای يک رژيم ديکتاتوری دينی در قرن بيست و يکم تصورپذير هست!) اتفاقا در چشم پوشيدن از برنامه اتمی است! چرا که بر اساس فرضيه خبرنگار مجله «تايم» ممکن است ايران اتمی شود، ولی برای زير کنترل قرار گرفتن آن، جمهوری اسلامی در خطر نابودی قرار می‌گيرد. فريد زکريا اما اين نکته را نمی‌گويد. پس از آنجا که با رژيم حساب ناپذيری مانند جمهوری اسلامی اين کنترل امکان ندارد، بنا بر اين، کنار آمدن آمريکا با برنامه اتمی «ايران» بر خلاف تصور برخی، نه تنها روزنه‌ای به روی رژيم ايران نمی‌گشايد، بلکه آن را بيشتر در تنگنای کنترل و فشارهای جهانی قرار می‌دهد. اين است که خطر کنار آمدن غرب با يک «ايران اتمی» برای جمهوری اسلامی اگر بيشتر از راه انداختن يک جنگ عليه آن نباشد، کمتر از آن هم نيست و برخی از زمامداران رژيم ايران، چه در ميان آنها که به دنبال کنار آمدن با آمريکا هستند و چه در ميان آنانی که جنگ و درگيری را ترجيح می‌دهند، بر اين بن بست آگاهی دارند.

اما از نظر آمريکا و هم چنين بقيه کشورها در يک امر هيچ ترديدی نيست: يک کشور اتمی بايد يک رژيم قابل کنترل نيز داشته باشد. و در اين ميان، ايران از سوی هيچ رژيمی جز خود جمهوری اسلامی تهديد نمی‌شود، و جمهوری اسلامی از سوی هيچ کشوری، مگر از سوی مردم خود ايران در خطر نيست! مردمی که چه در «گزينه کنار آمدن» و چه در «گزينه جنگ» و چه در گزينه «چماق و هويج» هيچ نقشی ندارند اما در راندن جمهوری اسلامی از قدرت و گشودن راه برای حل مشکلات اتمی و تروريستی منطقه، نقش تعيين کننده بازی می‌کنند و از همين رو رژيم ايران با تمام توان و تا آخرين لحظه در سرکوب آنها خواهد کوشيد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــ
لينک به سايت العربيه «تايم: سال ۲۰۱۳ آمريکا يا با ايران اتمی کنار می‌آيد يا با آن می‌جنگد»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016