سه شنبه 24 بهمن 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پاسخ عسگراولادی به نامه سوم "هفت اصلاح طلب": حافظه تاريخی ملت پايبندی خاتمی و کروبی به نظرات رهبری را به ياد دارد

• من برخلاف عده ای که يقه شما را چسبيده اند ومی گويند اقرار به اشتباه کنيد، از در ديگری وارد شدم و می گويم شما بيائيد اعتقادات واقعی خود را بيان کنيد بی آنکه بر کسی منت بنهيد
• ما هم ممکن است در رفتار سياسی خود به بيراهه رفته باشيم
• شهادت می دهم پايبندی برخی از اصلاح طلبان به امام(ره) و مقام معظم رهبری و جايگاه ولايت فقيه اگر بيشتر از ما نباشد، حتماً کمتر نيست.

حبيب الله عسگر اولادی به نامه سوم هفت اصلاح طلب پاسخ داد.

به گزارش ايلنا، متن کامل اين نامه به شرح ذيل است:

جناب آقای حضرتی مدير مسئول محترم روزنامه اعتماد
سلام عليکم

ضمن تبريک دهه مبارک فجر و يوم الله ۲۲ بهمن سالگرد پيروزی شکوه‌مند انقلاب اسلامی و گرامی داشت ياد امام خمينی رضوان الله عليه و شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی. پاسخ شما و دوستان اصلاح طلب را در روزنامه اعتماد مورخه ۱۹ بهمن خواندم. از سرعت پاسخگويی تشکر می‌کنم. مطالب شما را صادقانه و مشفقانه يافتم بويژه آنکه از لابلای پاسخ شما اشتياق برای ادامه گفتگو و نيز پيشرفت در فهم مواضع مشترک ادراک نمودم. لذا با عرض پوزش و به نيت ادامه گفتگو مطالبی را در زير يادآور می‌شوم.

۱- شما در پاسخ خود تصريح کرديد؛ «به ولايت فقيه پايبند» می‌باشيد و تاکيد فرموديد: «ولايت فقيه ارزش متعالی و ميراث باشکوه امام است» و نيز تصريح فرموديد؛ «مهم‌ترين دستاورد و ميراث مشترک ملت ايران پذيرش و تمکين به قانون اساسی است و ولايت فقيه از اصليترين ارکان قانون اساسی است» همين نشان می‌دهد که در گفتگوهای ما شفافيت لازم حاصل شده است. همين جا يادآورشوم که بنده در اندازه يک کشيش در اين گفتگو ظاهر نشدم که سر در زانوی بنده اقرار به اشتباه کنيد يا پايبندی به اين نشان دهيد. من برخلاف عده‌ای که يقه شما را چسبيده‌اند ومی گويند اقرار به اشتباه کنيد، از در ديگری وارد شدم و می‌گويم شما بيائيد اعتقادات واقعی خود را بيان کنيد بی‌آنکه بر کسی منت بنهيد. همانطور که در نامه خود آورده‌ايد ممکن است بنده در آزمون ولايت پذيری در دوران امام (ره) نمره‌ای کمتر از نمره شما آورده باشم. امّا بنده و شما به امام و امامت انشاءالله پايبنديم. بنده همين جا اعتراف می‌کنم به سبب آشنايی با برخی از دوستان که رقبای ما بودند شهادت می‌دهم پايبندی برخی از اصلاح طلبان به امام (ره) و مقام معظم رهبری و جايگاه ولايت فقيه اگر بيشتر از ما نباشد، حتماً کمتر نيست. شما نمونه‌هايی از رفتار آقايان حجه الاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمی و حجه الاسلام والمسلمين کروبی در دوران اصلاحات آورديد که حاکی از پايبندی به احکام حکومتی و نظرات رهبری است تاريخ نمی‌تواند اين نمونه‌ها را انکار کند حافظه تاريخی ملت اين‌ها را به ياد دارد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


تفوه به اين سخن که «ما و شما معتقد به امام و رهبری هستيم» طمع دشمن به اخلال در روابط ما و شما و روابط ما با ملت را قطع می‌کند. بنده هنوز نطق تاريخی حضرت امام (ره) در جريان کاپيتولاسيون در ذهنم است آنجا که پای شرف و استقلال کشور مطرح است بايد از ته دل فرياد کشيد. امام (ره) در بخشی از سخنان خود که دغدغه اتحاد نخبگان و علما و روحانيون را داشت فرمودند «ای علما،‌ای مراجع به داد اسلام برسيد و بعد فرمودند من تمام روحانيون را تعظيم می‌کنم.

دست تمام روحانيون را می‌بوسم آن روز اگر دست مراجع را بوسيدم امروز دست کاسب را هم می‌بوسم۰۰۰» بنده که خاک پای امام (ره) هم نمی‌شوم. بنده بخاطر همگرايی نخبگان و علما و دوستداران نظام حاضرم کسانيکه برای نا‌اميدکردن دشمن و اميد دادن به دوستان انقلاب در داخل و خارج بگويند «ما پايبند به اوامر ولايت فقيه هستيم» دست و دهانشان را ببوسم. امّا برادران عزيز، آيا اعتقاد و التزام عملی به ولايت فقيه نبايد در فعل و گويش سياسی ما تبلور داشته باشد؟!

دوستان عزيز؛ موضوع گرو و گرو کشی نيست. اگر شما در ولايت پذيری از ما سبقت بجوئيد اين مايه غبطه ماست نه حسد و کينه توزی و۰۰۰

۲- دوستان عزيز! اگر در اعتقاد به ولايت فقيه و جايگاه آن در قانون اساسی ترديدی نداريم قاعدتاً نبايد مشکلی بين ما و شما باشد. ولايت فقيه در قانون اساسی فصل الخطاب است. به تعبير امام (ره) برای جلوگيری از استبداد است. در حوادث سال ۸۸ اگر هردو جريان به داوری او گردن می‌نهادند و اينجايگاه را فصل الخطاب می‌دانستند، حادثه‌ای رخ نمی‌داد که جان برخی از هموطنان ما به خطر بيفتد و آسيب ببينند. شما اشاره کرديد به اعتراض مسالمت آميز طرفداران آقای موسوی پس از اعلام نتايج، رقم اين حضور را چند صد هزار برابر بيش از آن کسانی که به او در تهران رای داده‌اند فرموديد که حالا بنده بنا ندارم روی آن رقم با شما چانه بزنم.

به رفتار صدا و سيما و برخورد مقامات امنيتی هم انتقاد داشتيد و گله‌هايی هم مطرح فرموديد. سوال بنده از شما اين است که برفرض وارد بودن اين گله‌ها مگر قرار بود سرنوشت انتخابات در اردوکشی خيابانی معلوم شود؟ پس رای، انتخابات، صندوق رای و جمهوريت نظام چه می‌شود؟ فرض می‌کنيم شما مجاز به اعتراض مدنی به نتايج انتخابات بوديد اما حوادث روز قدس، روز ۱۳ آبان، روز ۱۶ آذر و بالاخره روز عاشورا ربطی به اعتراض به نتايج انتخابات دارد؟! شما فرموديد؛ رفتارهای خارج از عرف و اردوکشی خيابانی پسنديده نبوده و نيست و نيز فرموديد؛ بی‌ترديد در انتخابات ۸۸ رفتارهايی بروز کرد که قابل دفاع نيست.

بنده از وجدان شما سوال می‌کنم اين رفتارهای خارج از عرف که قابل دفاع نيست چيست؟ اين رفتار‌ها بهانه به دست بدخواهان داد تا چهره شما را در رسانه‌های خارج ملکوک نشان دهند! اين رفتار‌ها در داخل بهانه به برخی داد که به نادرست شما را ضد انقلاب و ضد ولايت فقيه جلوه دهند! بنده به عنوان کسی که خيرخواه شما هستم از اين تصويری که به هر دليل از شما دوستان در جامعه جلوه نموده است متأسف و متأثر هستم. گاهی خشم و غضب در انسان غلبه پيدا می‌کند و رفتار انسانی را به سوی خشونت و بد اخلاقی و ظاهرگرايی می‌کشاند. بنده به عنوان کسی که در حوزه سياست ورزی موی سفيد کرده‌ام عرض می‌کنم در لحظه خشم و غضب که جنود شيطان در درون انسان مشغول تهيه و تدارک دشمنی و کينه توزی هستند، بايد به خدا پناه برد و از او استعانت جست. قول و فعل سياسی ما بايد مبتنی بر عقلانيت الهی باشد. اگر از اين مسير خارج شويم گرفتار جنود شيطان در درون و برون می‌شويم. عنصری که ما را به اين وادی می‌کشاند خشم، غضب، بدخلقی و سياه بينی است. و در مقابل، عنصری که ما را از اين مهلکه نجات می‌دهد مدارا، صبر، حسن ظن، انصاف و عدالت است. اين‌ها را به شما نمی‌گويم که فکر کنيد تنها شما را به آن متهم می‌کنم ما هم ممکن است در رفتار سياسی خود به بيراهه رفته باشيم. شما در نامه خود بحق اشاره کرديد مقام معظم رهبری در قضيه کهريزک و ديگر قضايای مربوط به کوی دانشگاه وارد شدند و جلوی برخی تبهکاری‌ها را گرفتند. پس قبول داريد که اراده نظام در اين امتحان الهی رعايت عدل و انصاف بوده و در مقابل برخی کجروی‌ها شجاعانه ايستادند و جلوی آنرا گرفتند.

۳ - صورت مسئله را در پاسخ‌هايتان طوری طراحی کرده‌ايد که سهم آمريکا، رژيم صهيونيستی و انگليس مکار در اين «حادثه» به قول شما و در اين «فتنه» به قول ما، ناديده گرفته شده است. بالاخره نمی‌توان انبوهی از اخبار و اطلاعات در راديو بی‌بی سی و راديو آمريکا و راديو رژيم صهيونيستی را برای سوزن بانی حوادث سال ۸۸ ناديده گرفت. وقتی رژيم صهيونيستی می‌گويد؛ «اصلاح طلبان به نمايندگی از ما در تهران مبارزه می‌کنند» با اين گفته چه بايد کرد؟ وقتی آمريکا و انگليس همين الان هم تمام قد از قهر و غضب اصلاح طلبان با انقلاب دفاع می‌کنند با اين چه بايد کرد؟ شما بهتر از ما می‌دانيد که گردانندگان عمليات جنگ روانی آمريکا و رژيم صهيونيستی و انگليس عليه انقلاب، مردم و رهبری توسط روزنامه نگاران ايرانی در رسانه‌های دشمن مديريت می‌شود. اين روزنامه نگاران زمانی در همين دوره اصلاحات در کشور در روزنامه‌های دوم خردادی قلم می‌زدند. ما نصيحت می‌کرديم و می‌گفتيم اين‌ها «منّا» نيستند شما دوستان قبول نداشتيد. الان که کوچ کردند به وطن مطلوب خود، آيا باز ترديد داريد که اين‌ها «منّا نبوده» و نيستند! اين‌ها نه تنها انقلاب و نظام بلکه کشور را به اهداف خائنانه دشمنان اين نظام فروختند. شما گله کرديد از برخورد مقامات امنيتی با تعدادی از روزنامه نگاران! بنده از کم و کيف اين برخورد مطلع نيستم. اما شما تمام قد از آن‌ها از باب آزادی بيان و آزادی حق تبادل اطلاعات دفاع کرديد و فرموديد؛ چه کسی است که می‌تواند ادعا کند هم می‌توان اصلاح طلب بود و هم برانداز! بنده از شما سوال می‌کنم می‌توانيد تضمين دهيد اين‌ها که مورد تعقيب نهادهای امنيتی بودند چند صباح ديگر به دوستان خود در «بی‌بی‌سی» و «وی او‌ای» نپيوندند. در دوران اصلاحات به ما اين تضمين را داده بودند امّا معلوم شد اشتباه می‌کنند. چه دليلی دارد که شما امروز اشتباه نمی‌کنيد. روزنامه نگاران ايرانی که در بی‌بی سی و راديو آمريکا کار می‌کنند اين‌ها برای براندازی رفته‌اند يا برای تحکيم نظام اسلامی، کدام يک؟! بنده از شما سوالی کردم در مورد جريانی که می‌گوييد نيم نگاهی به آنسوی مرز‌ها دارند چه فکر می‌کنيد؟ نقد شما به آن‌ها چيست کارنامه مقابله با آن‌ها چيست؟ شما اين سوال را بی‌پاسخ گذاشتيد؟!

۴- شما سوال کرديد که «جايگاه جمهوريت در تفکر شما کجاست؟» و همين را تيتر اول روزنامه اعتماد قرارداديد و فرموديد ما برخلاف برخی آقايان رای مردم را تزئينی نمی‌دانيم.

بنده در پاسخ شما در نامه دوم به تفصيل در اين مورد پاسخ دادم. نسبت بين اسلاميت نظام به جمهوريت مثل نسبت تن به سر است. جمهوريت به عنوان «تن» نظام بدون اسلاميت به عنوان «سر» وجود خارجی ندارد و اسلاميت به عنوان «سر» هم بدون جمهوريت به عنوان «تن» معنا ندارد. در اولی ما شبيه يکی از نظامهای متعارف کنونی می‌شويم و در دومی به سمت رژيم خلافت می‌رويم، علما و مراجع و رهبر اصلی و واقعی ملت خانه نشين می‌شوند مانند آنچه پس از اسلام رخ داد. جايگاه جمهوريت در قانون اساسی ما مشخص است نمی‌دانم چرا آنرا مبهم، مرموز و دست نيافتنی نشان می‌دهيد. شما فکر می‌کنيد رهبری و شورای نگهبان فقط پاسدار اسلاميت نظام است؟ اين دو نهاد، نيرومند‌ترين نهاد نگهبان اسلاميت و بويژه جمهوريت نظام است و اگر اين دو نهاد نبودند ما مثل نهضت مشروطه و نهضت ملی از استبداد رضاخان و پسرش سر در می‌آورديم.
مردم و نخبگان و بويژه امام (ره) که بنيانگذار اين بنای نورانی است با استفاده از تجربه مشروطه و نهضت ملی، جلوی بازتوليد سلطنت و استبداد و در نتيجه جلوی بازگشت استعمار را گرفتند. ما بايد اين نعمت بزرگ الهی را شکرگذار باشيم. اگر نبود اين دو نهاد اصيل، نورانی و روحانی بايد با شما در قعر جهنم استبدادی خشن‌تر از استبداد دوران پهلوی‌ها با شما اين مباحثه و گفتگو را داشته باشيم.
شما در دفاع از جمهوريت به قرائت خود مطالبی را بدون ذکر مأخذ آورديد که پسنديده نيست. اين مطالب خلاصه ادعای آقای اکبر گنجی در مانيفست جمهوری خواهی است. آنچه از آن به عنوان حقوق ملت ياد کرديد و آنرا مزیّن به فرموده امام کرديد که در مانيفست جمهوريخواهی بار‌ها به آن تمسک شده، يک کژراهه است. در ميان شما آدم فاضل و برجسته وجود دارد نيازی به استفاده از منطق يک فراری لجوج عنود نبود.

فرموده‌ايد: هنوز طنين رسای امام در بهشت زهرا را فراموش نکرده‌ايم که حتی اگر پدران ما برای دوران خود حکومتی را انتخاب کرده‌اند اين لزوماً نمی‌تواند برای نسل‌های بعد اعتبار داشته باشد. فارغ از مجادلات حقوقی اين نظر، آيا معنايی جز پذيرش رای و نظر مردم در بالا‌ترين درجه داشته است؟ منظورتان از اين بيان چيست؟ يعنی مردم الآن پشيمان شده‌اند که در جمهوری اسلامی زندگی می‌کنند! آيا مردم خواهان يک نظام رضاخانی و يا جمهوری آتاتورکی هستند؟ اگر اين تصور را شما داريد بايد يک آدرس از اين مردم بدهيد تا تاريخ از رويت آن غفلت نکند راهپيمايی يوم الله ۲۲ بهمن امسال برای سی و چهارمين بار ثابت کرد مثل کوه پای نظام، انقلاب و رهبری ايستاده‌اند. اگر منظورتان همين اشراری است که در روز قدس، روز ۱۳ آبان، روز ۱۶ آذر و روز عاشورای ۸۸ به خيابان‌ها آمدند شما که می‌گوييد آن‌ها برانداز هستند و با آن‌ها مرز بندی داريد!

اگر گوشه چشمی به آن‌ها نداريد چرا اصلاً به اين سخن امام که در نفی طاغوت زمان گفته تفوه می‌کنيد. برفرض محال مردم روزی عطای اين نظام را به لقايش بخشيدند و تن به يک استبداد دادند ما و شما در کجای اين معادله خواهيم ايستاد. آيا ما هم تن به استبداد خواهيم داد يا با آن مبارزه می‌کنيم؟!

بنده در پاسخ قبلی وفاداری جريان ما به جمهوريت را به شما آدرس دادم و گفتم شما که آقای ناطق نوری را فردی پخته می‌دانيد به نمايندگی از کل جريان اصولگرا پيروزی آقای خاتمی را تبريک گفت. شما چرا در جريان انتخابات ۸۸ پيروزی آقای احمدی‌نژاد را تبريک نگفتيد. بعد به قول خودتان تظاهرات آرام و سکوت اعتراض آميز برگزار کرديد. آيا ما به جمهوريت نظام وفاداريم که به شما تبريک گفتيم يا آن‌ها که تبريک نگفتند و به خيابان‌ها آمدند؟!

۵- درخصوص جايگاه انقلاب و موقعيت جمهوری اسلامی مطالبی را عرضه کردم که مورد عنايت قرار نگرفت اميدوارم روزی توفيق يابم با عدد و رقم و آمار واقعی بگويم داوری آنچه در مورد موقعيت کنونی ايران داريد واقعی نيست. موضوع تورم و گرانی و مشکلات اقتصادی در همه دولتهای پس از انقلاب کم و بيش بوده است اينکه چه دوره‌ای بيشتر و چه دوره‌ای کمتر بوده بستگی به داوری مردم در روز رای گيری دارد. يکی از فاکتورهای مهم در انتخاب مردم، کارآمدی کسانی است که برگزيده‌اند اگر آن‌ها را کارآمد نيابند حتماً در رای خود تجديد نظر می‌کنند.

۶ - فرموده‌ايد؛ «راهی به سوی آينده تعبيه» کنيم. اين حرف درستی است بايد به اقتدار ملی در برابر دشمنان مکّار و خونخوار انقلاب انديشيد. و نيز فرموديد در انتخابات آينده به اعتلای اسلام و ايران فکر می‌کنيد البته اسلام ناب محمدی (ص) که ولايت پيامبر بوسيله فقيه عادل زينت بخش آن باشد.

اميدوارم با بهره گيری از تجربيات گذشته شما و ما موفق به اين مهم بشويم برای خودم و شما عزيزان آرزوی توفيق بيشتر و عاقبت به خيری دارم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016