سه شنبه 20 فروردین 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

هوتن دولتی را فوراً آزاد کنيد، پرويز داورپناه

ظهر روز شنبه بيست وششم اسفندماه ۹۱ ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به منزل آقای مهندس هوتن دولتی، کارشناس عمران، کارشناس ارشد علوم سياسی، که از سال ۱۳۸۱عضو تعليمات جبههً ملی ايران و مسوول سازمان دانشجويان و دانش آموختگان و عضو کميته استان تهران جبهه ملی ايران می باشد مراجعه نموده وپس از بازرسی ازمنزل ايشان، آقای مهندس دولتی را بازداشت کرده وهمراه کامپيو‌تر و وسايل شخصی اشان، به زندان اوين منتقل می‌کنند وتا اين تاريخ هيچگونه خبری از آزادی ايشان دردست نيست.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


هوتن دولتی، متولد بهمن ماه ۱۳۵۵ از سال ۱۳۷۶ فعاليت‌های محدود خود را در زمينه محيط زيست و سازمان‌های مردم نهاد و در نشريات داخلی اين سازمان‌ها شروع نمود و در سال ۱۳۸۰ "صلح سبز ايران" را به اتفاق چند نفر ديگر به عنوان، هيات مؤسس پايه گذاری کرد. همچنين از سال ۱۳۸۱ تا کنون در انجمن تالشان مقيم تهران فعال بوده و به مدت ۲ سال مسووليت نشريه خانه تالش را به عهده داشته‌است.
آقای دولتی به اين شعار معتقد می باشد که "دانايی، توانايی است" و گفته است که برای رسيدن به اين توانايی بايد آگاهی‌های خود را با ديگران قسمت کرد اما اين اگاهی‌ها بايد حقيقی باشند و نه مجازی. او می گويد: ما احتياج به شعور داريم نه شعار
مهندس دولتی در مقاله ی مربوط به "عهد نامه ننگين ترکمن چای" نوشته است: "عهدنامه ننگين ترکمن چای منجر به جدايی ولايات قفقاز ازایـران زمين شد و در حقيقت تجزيه تالش بهايی بود که تالشان برای ادامه سلطنت قاجار و باقی ماندن کشور پرداخت کردند اگرچه بظاهر تالشان از ايران جدا شدند اما وابستگی تالشان به ايران چنان بود که به انحاء مختلف و به روش های گوناگون چه مسلحانه و چه با نافرمانی و شورش های متعدد نسبت به مفاد عهدنامه ننگين ترکمن چای اعتراض کرده و خواستار الحاق مجدد به ايران می شدند. اما گذر حوادث و ضعف و دست نشاندگی قاجاريه و پهلوی باعث از دست رفتن فرصت های طلايی در سالهای پس از فروپاشی روسيه تزاری گرديد و نوبت به خلف روسيه يعنی دولت استعماری شوروی گرديد.
دولت شوروی که وارث سياست های ننگين تزارها بود، همان اهداف شوم را به صور مختلف در کنار اهداف جديدی مانند: تجزيه ايران، تضعيف کشور ايرن برای جلوگيری از خيزش اقوام ايرانی در بند استبداد کمونيستی، سلطه بر منابع ايران و گسترش کمونيسم دنبال نمود. حوادثی مانند ايجاد جمهوری آذربايجان در شوروی سابق و اطلاق نام يک ايالت از ايران به منطقه آران و قفقاز، حمايت از فرقه تجزيه طلب و وابسته پيشه وری و اقدام مستقيم نظامی در حمايت از آن، جمهوری کردستان، تاسيس حزب ضد مردمی توده، مخالفت با دولت ملی دکتر مصدق و... چندين نمونه از اين دخالت ها می باشد. "
"شش کشور{ ترکمنستان، تاجيکستان، آران و تالش ( آذربايجان )، ازبکستان، ارمنستان و گرجستان} جزء مناطقی بودند که در دوران فضاحت بار قاجار با دسيسه انگليس و دخالت مستقيم روسيه از ايران جدا شده بودند. اما اين جدايی تنها در دنيای سياست و جغرافيای سياسی صورت گرفته بود بدين معنی که روند ملت سازی و ايجاد فرهنگ جداگانه هرگز در اين نواحی روی نداد و حوزه تمدن ايرانی به حيات خود در اين مناطق ادامه داده، با وجود گذشت سال ها حکومت روسی و دوران کمونيستی و تلاش بی پايان برای روس سازی و تغيير بافت جمعيتی در اين مناطق و در گام بعدی ايجاد "خلقهای جديد" و جعلی پروسه Nation Stat هرگز بصورت موفقيت آميز به اجرا در نيامد و تنها باعث سرگردانی فرهنگی و ايجاد نوعی بی هويتی اقوام در اين کشورهای جعلی گرديد. (البته بايد گفت که با توجه به وضعيت کشورهای ارمنستان و گرجستان و داشتن مذهب و فرهنگ متفاوت، وضعيت مردم اين دو کشور اندکی با ديگر مناطق فرق می نمايد.)"
امروزه نظام های استبدادی بدون توجه به رعايت اصول حقوق بين الملل بشر و تعهدات ناشی از آن بی پروا مرتکب نقض فاحش حقوق بشر شده و شهروندان خود را که خواستار آزاديهای اساسی هستند بشدت سرکوب می نمايند و هرگونه اعتراض مسالمت آميز را مرتبط و منتسب به عوامل خارجی می کنند تا خود را مجاز برای اعمال خشونت و اقدامات سرکوب گرانه بدانند. چنين است که در ايران، کسانی مانند هوتن دولتی، که آزادی می خواهند و آزاديهای جمعی و فردی برآمده از اعلاميه جهانی حقوق بشررا طلب می کنند، روانه زندان می شوند.
هوتن دولتی امروز در کنار بسياری از ديگر فعالان و کوشندگان سياسی در زندان تحت فشار های روحی بسر ميبرد. از وضعيت وی که روز بيست و ششم اسفند بازداشت شده است، اطلاعی در دست نيست. در اين زمان که اخبار ناگواری از وضعيت زندانيان عقيدتی و سياسی به گوش می رسد، ما نگرانی شديد خود را از وضعيت آزادی خواهان، بويژه اين مبارز در بند اعلام می کنيم و حاکميت را مسئول تندرستی همه زندانيان سياسی می دانيم.
برخورد با جبهة ملّی و اعضای آن هميشگی بوده و مسئله جديدی نيست. از آنجا که جبهة ملّی پايگاه عظيم تاريخی و مردمی در بين طبقات مختلف ملّت ايران، بخصوص تحصيل کردگان و فرهيختگان جامعه دارد، همواره مورد بغض و عناد حکومتهای خودکامه چه در رژيم سابق و چه در دوران پس از انقلاب بوده است. مشی مبارزاتی جبههً ملّی هميشه قانونی و مسالمت آميز و صرفاً سياسی بوده و خواهد بود و برای جبهه ملی هيچ راهی جز پيگيری مطالبات ملّت از روشهای مسالمت آميز وجود نداشته است.
ما هر گونه فشار بر زندانيان سياسی را به شدت محکوم می کنيم و خواهان آزادی سريع و بی قيد و شرط همه زندانيان سياسی هستيم. تنها راه برون رفت از بحران کنونی ، پذيرش خواست ملت ايران، يعنی برقراری حکومت قانون، و حرکت به سوی مردمسالاری و ايجاد يک حکومت ملی است.
ياران و بستگان و جبهه ملی ايران به بازداشت غير قانونی مهندس هوتن دولتی بشدت اعتراض دارند و خواستار آزادی ايشان می باشند.

دکتر پرويز داورپناه


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016