دوشنبه 9 اردیبهشت 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نوار رسوايی خامنه‌ای در دست احمدی‌نژاد! علی کشتگر

علی کشتگر
تازه‌ترين برگ رسواکننده‌ای که احمدی‌نژاد عليه خامنه‌ای آماده کرده، ماجرای نوار تقلب ۸ ميليونی مأموران خامنه‌ای در انتخابات ۸۸ است که احمدی‌نژاد مدعی است موافق اين خيانت نبوده است!... حذف ولايت فقيه از قانون اساسی شايد مطالبه‌ای باشد که بتواند سکولارها و اصلاح‌طلبان پيگير جمهوری اسلامی را در مرحله کنونی جنبش دموکراسی‌خواهی همسو و همراه کند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ويژه خبرنامه گويا

خامنه ای اين روزها از راههای گوناگون می کوشد حساب خود را از احمدی نژاد جدا جلوه دهد و عواقب فاجعه بار سياستهای خارجی و داخلی که ايران را با بحران های گوناگون مواجهه کرده صرفا به گردن دولت احمدی نژاد و لابد مردمی که او را در "حماسه انتخاباتی" ۸۸ با بيش از "۲۴ ميليون رای" به "ولی فقيه" مدبر و با بصيرت تحميل کردند بگذارد.

اما مسووليت مستقيم خامنه ای در برکشاندن احمدی نژاد به پست رياست جمهوری و حمايت بی قيد و شرط خامنه ای از وی داستان خيانت بار و خونينی است که با دروغ و عوامفريبی های مرسوم خامنه ای و سخنگويان وی از ذهن مردم ايران پاک نمی شود!

ويرانی بی سابقه اقتصاد ايران و برباد رفتن بيش از ۶۰۰ ميليارد دلار درآمدهای نفتی کشور که به جای تقويت اقتصاد و صنايع داخلی، صرف رشد سرطانی مافيای اقتصادی سپاه و کالاهای وارداتی دلالی شده و همه صنايع کشور را در معرض ورشکستگی قرار داده، نه يکشبه که قدم به قدم در ۸ سال دولت احمدی نژاد اتفاق افتاده و احمدی نژاد و دولت او در همه اين اقدامات مورد حمايت کامل خامنه ای بوده اند. شخص خامنه ای نه فقط حامی سياستهای ويرانگر و خانمانسوز دولت احمدی نژاد بوده ، بلکه بنابر قانون اساسی جمهوری اسلامی، خامنه ای تصميم گيرنده سياستهای کلان اقتصادی جمهوری اسلامی است.

وقتی احمدی نژاد سازمان برنامه و بودجه و کميته های کارشناسی را يکی پس از ديگری منحل می کرد، وقتی احمدی نژاد گام به گام سياستهای تورمی و اقتصاد صدقه ای را جايگزين برنامه های دراز مدت اقتصادی می کرد، وقتی احمدی نژاد جهان را به مبارزه می طلبيد و شعار نابودی اسرائيل را از نقشه جهان سر می داد و با با بزر گنمايی پروژه های هسته ای و موشکی ايران، قدرت های بين المللی را عليه ايران تحريک می کرد و قطعنامه های شورای امنيت را "کاغذ پاره " می ناميد و می گفت آن قدر از اين قطعنامه ها صادر کنيد تا "قطعنامه دانتان" پاره شود، اين خامنه ای بود که عربده کشان لبخند پيروزی می زد او از اين که احمدی نژاد برخلاف سياستهای "شاه سلطان حسينی" خاتمی به مجری شجاع منويات و اوامر رهبر تبديل شده، احساس غرور می کرد و خواص بی بصيرت را از اين که در حمايت از دولت احمدی نژاد از اوی تاسی نمی جستند سرزش می نمود.

احمدی نژاد و خامنه ای در سرکوب خونين اعتراضات ۸۸ همدست و همراه بودند، احمدی نژاد معترضان را خس و خاشاک می ناميد، خامنه ای هم مردم معترض را "ميکرب" می خواند.

اختلاف امروز خامنه ای با احمدی نژاد، البته به هيچ وجه بر سر سياستهای خانمانسوز اقتصادی و اجتماعی ۸ سال گذشته و ندانم کاری های سياست های هسته ای و منطقه ای که کشور را به لبه پرتگاه فقر و جنگ و تباهی کشانده نيست. اتفاقا خامنه ای همچنان بر ادامه سياستهای کلان داخلی و خارجی گذشته اصرار دارد. دعوای اين دو فقط بر سر قدرت است. خامنه ای برای حفظ و تحکيم پايه های حکومت بحرانی و متزلزل خود می خواهد همه نابه سامانی های داخلی کشور را به گردن احمدی نژاد و دولت او بيندازد. احمدی نژاد نيز حاضر نيست به آسانی قربانی رهبر شود و قصد دارد همه برگ های خود را برای حفظ خود و ماندن در ارکان قدرت بازی کند. احمدی نژاد می داند که رهبر درجامعه ايران بويژه در کلان شهرها که مردم آگاه ترند چنان آبروباخته و منفور است که مشايی و هر نامزد ديگری که کليد واژه های جريان احمدی نژاد – مشايی را در رقابت انتخاباتی آينده تکرار کند و مورد حمايت اين دو باشد بر کانديدای رهبری پيروز می شود. او از ماهها پيش رهبر و شورای نگهبان را برای تاييد مشايی زير فشار گذاشته است. دعوای خامنه ای و احمدی نژاد در روزهای آينده چه بر سر مساله تاييد صلاحيت نامزدها و چه بر سر چگونگی برگزاری و نظارت بر انتخابات تشديد خواهد شد. خامنه ای که با صدور فرمان حماسه سياسی می خواهد در انتخابات ۹۲ با اعلام رقم ۵۰ ميليون شرکت کننده رکوردهای گذشته را بشکند و نامزد مورد نظر خويش را از صندوق ها بيرون آورد با مزاحمت صريح احمدی نژاد مواجهه است. احمدی نژاد علنا به خامنه ای می گويد يا مرا در بازی انتخاباتی به بازی بگيريد، يا بازی نشود! احمدی نژاد در اين بازی حاضر است تا مرز دست زدن به عمليات انتحاری پيش رود و همين مساله به بزرگترين مانع در برابر حماسه فرمايشی رهبر تبديل شده است. تازه ترين برگ رسوا کننده ای که احمدی نژاد عليه خامنه ای آماده کرده، ماجرای نوار تقلب ۸ ميليونی ماموران خامنه ای در انتخابات ۸۸ است!

بنابه خبری که سايت بازتاب منتشر کرده احمدی نژاد نواری در دست دارد که در آن به وی گفته شده شما ۱۶ ميليون رای داريد، اما قرار است ۸ ميليون به آن اضافه کنيم و رای شما را ۲۴ ميليون اعلام کنيم. احمدی نژاد مدعی است که او با اين کار مخالف بوده است. متن کامل خبر بازتاب که در سايت کلمه نيز نقل شده چنين است:

تقلب در انتخابات ۸۸: هشت ميليون رای به نفع چه کسی خوانده شد
«در حالی که تنها نه روز تا آغاز ثبت نام کانديداهای رياست جمهوری باقی مانده است، گمانه زنی در باره واکنش احمدی نژاد به رد صلاحيت قابل پيش بينی مشايی به اوج رسيده و در ميان برخی اخبار غيررسمی و شايعات، از وجود يک نوار در دستان احمدی نژادر در مورد انتخابات ۱۳۸۸ سخن گفته می شود.
«به گزارش "بازتاب" محمود احمدی نژاد در حالی مرتب از افشاگری و بگم بگم دم می زند و از بالا زدن پرده ها سخن می گويد که به نظر نمی رسد افشاگری های گذشته وی در حد متهم کردن خانواده روسای قوای مقننه و قضائيه و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به مفاسد مالی، در شرايط سخت انتخابات برای او موثر باشد و بايد وی از چنته اش برگهای ديگری را رو کند؛ افشاگری هايی که سطح بالاتری نسبت به موارد گذشته داشته باشند.
در اين ميان، برخی اخبار غيررسمی از آنچه که احمدی نژاد قصد دارد در آخرين دور افشاگريهايش به آنها اشاره کند، به موضوع انتخابات ۱۳۸۸ اشاره دارد.
بنابر روايت گروهی از فعالان اقتصادی مرتبط با مشايی، برگ برنده احمدی نژاد نواری از مکالمات وی در بامداد ۲۳ خرداد است.
در اين مکالمات از طرف برخی مسئولان به احمدی نژاد گزارش داده می شود که رای واقعی وی ۱۶ ميليون است، اما برای اينکه شائبه تقلب پيش نيايد و اختلاف آرا زياد به نظر برسد، قرار است ۲۴ ميليون رای اعلام شود. اما محمود احمدی نژاد به آن مسوولان تاکيد می کند همان رای واقعی وی که ۱۶ ميليون است، اعلام شود و رای غير واقعی اعلام نشود.
ادامه نوار مربوط به تماس احمدی نژاد با مسئوولان مختلف کشور است که در آن از آنها خواسته شده، از اعلام رای غير واقعی خودداری شود و همان رای ۱۶ ميليونی اعلام شود.
اگر واقعا چنين برنامه ای در دستور کار باشد، در مورد صحت خبر نوار مذکور، سه گزينه مختلف ممکن است:
حالت نخست: نوار مذکور اصالت نداشته و برای جنگ روانی عليه شورای نگهبان و ساير دستگاههای نظام به آن دامن زده می شود.
حالت دوم: نوار مذکور وجود داشته، اما واقعيت به انتخابات ۱۳۸۸، متفاوت با آن است و احمدی نژاد قصد دارد با بحث ۱۶ ميليون، هم شورای نگهبان و نظام را متهم به تقلب کند و هم جايگاه خود را به عنوان منتخب واقعی مردم حفظ کند و القا نمايد وی واقعا در انتخابات ۱۳۸۸ در صندوقها بيشترين رای را داشته است.
حالت سوم: اين نوار کاملا واقعيت دارد.
اگرچه تيم احمدی نژاد ممکن است از اين موضوع دامن زدن به حالت سوم را دنبال کند، اما به نظر می رسد حالت اول و دوم نزديکتر به واقعيت باشد. به ويژه آن که موضوع وجود ۸ ميليون رای بدون صاحب، پيش از اين توسط عليرضا زاکانی، يکی از کانديداهای فعلی به نقل از محسن رضايی مطرح شده است و نشان می دهد اين مسئله يکی از شايعات اصلی پشت صحنه انتخابات ۱۳۸۸ بوده است.
زاکانی در جلسه ای در آبان ماه ۱۳۸۸ در دانشگاه امام صادق (ع) که رسانه ای نيز شد، گفته بود: هاشمی در يکی از اين ديدارها به ما گفت که رضايی به من گفته، رای درست در اين انتخابات ۳۲ ميليون است و ۸ ميليون ديگر ساختگی است، روز بعد که ما نزد رضايی رفتيم، ابتدا وی اعلام کرد که گله هايی از بنده دارد که پيش از انتخابات گفته بودم هاشمی رضايی را وارد انتخابات کرده است. زاکانی افزود: من در آن جلسه به رضايی گفتم که اکنون زمان اين بحث ها نيست و ضمنا سئوال کردم آيا شما بحث ۳۲ ميليونی را به هاشمی گفته ای، چگونه است؟ البته رضايی ابتدا اين موضوع را رد کرد، ولی بعد در استدلالهايی که ارائه می کرد چنين برداشت کرديم که اين موضوع را گفته است. وی اين طور استدلال می کرد که تا ساعت ۵ بعدازظهر تنها ۱۷ ميليون تعرف مصرف شده و امکان ندارد که بعد از اين ساعت ۲۱ ميليون تعرفه مصرف شده باشد.
به هر تقدير اين شايعه صحت داشته باشد يا نه، به نظر می رسد همزمان با تهديدهای تازه احمدی نژاد، مقامات مسوول نيز فضا را در نظر دارند تا در صورت وقوع چنين مواردی، واکنش مناسب را از خود بروز دهند.»
پايان نقل قول

همه شواهد گواه بر آن است که انتخابات خرداد، شکافهای درونی حکومت خامنه ای را عميق تر می کند. اتوريته خامنه ای نه فقط دربدنه حاکميت بلکه حتی در ميان نزديکترين حلقه پيرامونی او زير سئوال است. ادامه حکومت نظامی خامنه ای روزبه روز ايران را با مخاطرات خارجی و داخلی بيشتری دست به گريبان می کند. حذف ولايت فقيه از قانون اساسی شايد مطالبه ای باشد که بتواند سکولارها و اصلاح طلبان پيگير جمهوری اسلامی را در مرحله کنونی جنبش دموکراسی خواهی همسو و همراه کند.

علی کشتگر
Ali.keshtgar@yahoo.fr


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016