سه شنبه 10 اردیبهشت 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ولايت فقيه چينی، تازه ترين نوشته سيامک مهر (محمدرضا پورشجری) از زندان کرج

از بدو تشکيل رژيم جمهوری اسلامی در ايران، آخوندها و آيت الله ها و حجج اسلام، بطور پيوسته وبی وقفه مشغول تعريف وتوضيح و توجيه تئوری "ولايت فقيه " بوده اند، ودر اين کار بنابه طبيعت حرفه خود، دروغپردازی وعوام فريبی واستفاده ازاقسام سفسطه ومغالطه را وجهه همت خويش قراردادند. حتا اخيرا اکبررفسنجانی پس ازگذشت سی وچهارسال کشف کرده است که"نهاد ولايت فقيه وحدت مردم را تضمين ميکند." (۱)يعنی همان کارکردی که همواره ازنظام پادشاهی انتظار می رفت وشاه را کانون وحدت ملی می پنداشتند.

دراين ميان شاخص ترين فردی که درباره تئوری ولايت فقيه نظرات وعقايد شگفتی ابراز داشته است، آخوند مصباح يزدی است، وی به پيروی ازفکر وفلسفه گوهری اسلام وقرآن مبنی بربی حقوقی انسان ولزوم سلب آزادی واراده واختيار از او(۲)، درتوضيح منبع حقانيت اصل "ولايت فقيه" اينگونه استدلال ميکند که:"مشروعيت ولايت فقيه ناشی از تاييد خدا واسلام و امام زمان است در حالی که مقبوليت آن توسط آرای مردم کسب می شود." (نقل به مضمون) درواقع اين انديشه به نحوی توجيه تئوريک مهملی بنام "مردم سالاری دينی" هم محسوب می شود.

به هرجهت اين دادگاه ازهرحيث بسيار شبيه باوری است که درچين باستان رواج داشته است:



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


" درچين باستان اين انديشه که حکومت ازسوی آسمان(ومردم) به خاقان وسران فئودال دربار او تفويض شده است برای خاقان بسيار ارزشمند بود وبه او مدد می کرد که مردم متصرفات خود وهمچنين سرکشان وعاصيان را به مردمی مطيع وفرمانبردار خويش تبديل سازد. ولی درعين حال همين توجيه خاقان را به تنگنايی بسيار دشوار می افکند. هرفاجعه ملی وهربلای عام ارضی وسماوی ميتوانست سرانجام ناشی ازتقصيرات وخطئيات او تلقی شود.اگر ملت دچار فقر وفلاکت شديد می شد ويا کشور دراثر ستيزه وجنگ داخلی دوپاره می گشت، خاقان مسئول شناخته می شد. درآخرين تحليل، خشکساليها و سيلها وطاعونها راسبب آن بود که خاقان از اوامرآسمانی سرپيچی کرده است واو بود که پيمان الهی راشکسته، يا دست کم درستايش آسمان وزمين، مراتب کمال احترام وخلوص را به جای نياورده است."(۳)

همانطور که ملاحظه کرديم، تفويض حکومت ازطرف آسما ومردم توامان، مدلی است که به احتمال زياد مصباح يزدی برای توجيه "ولايت فقيه" می پسندد. اما تجربه نشان داده است که الزامات و متعلقات آن را که خاقان چين ودرباريان وی خود رابدان متعهد می دانستند، آخوندها هرگز نمی پذيرند و دراين بازی چينی جر می زنند. به عبارت ديگر، درچارچوب فکری آيت الله ها، چنين توجيهی برای قدرت، نه تنها ولی فقيه رابه هيچ "تنگنايی بسيار دشوار" نمی افکند، بلکه باتوجه به اين حقيقت که قرآن به راسخون(آيت الله ها) اجازه می دهد تابا تسليم شدن به يک اراده مرموز(الله) ازخود سلب مسئوليت کنند، لذا می توان به هنگام ضرورت تمامی خاک را برسر مردم ريخت، يعنی هربلای آسمانی و زمينی را" امتحان الهی " خواند و مردم را مسئول دانست. در چنين مواقعی آخوندها از مردم آسيب ديده طلب کارهم می شوند وهر فاجعه طبيعی را نتيجه گناهکاری بندگان می شمارند.

برای مثال کاظم صديقی ( آخوندک نماز جمعه) دليل زمين لرزه را، لرزش اعضا وبرجستگی های بدن زنها می داند وبی حجابی زنان را عامل اصلی زلزله می شناسد. ويا محسن قرائتی( اهريمنک متصدی ستاد اماله نماز) در يک سخنرانی علت زلزله شهربم را، بی توجهی مردم به پرداخت زکات می خواند! (نقل از حافظه)
به هرروی و علی رغم تلاش وکوشش بی امانی که معتقدان به ولايت فقيه در جهت توجيه واقناع اذهان به خرج می دهند، اما در نهايت امر آنچه تاکنون در تحميل ولايت فقيه به يک ملت، آخوندها را ياری رسانده وآنها را موفق گردانيده که اين نظريه را در عمل اجرا کنند، نه باور و استقبال مردم، بلکه همان سنت حسنه اسلامی يعنی زور و ارعاب وارهاب و تهديد وترور بوده است که در عربده" مرگ بر ضد ولايت فقيه" تبيين يافته و درواقعيت سرکوبی و خشونت و خفقان موجود در پس پشت اين شعار، همواره خود رانشان داده است.
سوای اين بحث صرفا نظری اما می دانيم که چينی ها درعمل، ولی فقيه و رژيمش را به شدت حمايت می کنند.

ازيک سو باآموزش پاسدارها وارسال وسايل سرکوب وشکنجه وشنود وباکمک های نظامی و انتظامی آخوندها را درمقابل مخالفان داخلی تجهيز ميکنند واز طرفی درمجامع بين المللی و ديپلماتيک با آرا، موافق خود وبا همسويی سياسی، ولی فقيه رادر برابر قدرت های بزرگ هيچوقت تنها نگذاشته اند.

در عوض ولی فقيه به چينی ها اجازه داده است تا با همدستی سرداران سپاه و فرزندان آخوندها ومقامات بانفوذ که به دلالی و واسطه گری مشغولند، بازارهای ايران را در زير کالاهای بنجل خود دفن کنند وصنايع توليدی وکارخانجات ايران را به ورشکستی بکشانند.

پروژه های منطقه عسلويه وپارس جنوبی ويا با شرکت در ايجاد بزرگراه شمال، دست چينی ها رادر غارت منابع ملی بازگذاشته اند.

يادداشت حاضر رابا اين سخن به پايان می بريم که بگوييم اگرچه آخوندها و آيت الله ها چنانچه شخصی برفرض هزارقسم سفسطه بداند، آنها هميشه يک قسم بيشتر می شناسند و مانند شهرزاد که باهزار ويک شب قصه گويی، جان خويش را نجات داد، اينان نيز به کمک هزار ويک نوع دروغ و سفسطه و مغالطه وماله کشی، قدرت و نفوذ اهريمنی خود را که ازجهالت و تعصب عوام الناس کسب کرده اند، شايد که تا سالهای سال بر بخش هايی از جامعه، کم وبيش حفظ کنند... اما ترديدی نيست که شرايط اجتماعی و بويژه سياسی امروز جامعه ايران، يعنی اين شرايط احمقانه و کهنه و پوسيده وعقب مانده و اسلامی، به اندازه همان کالاهای چينی بی دوام و شکننده است وهمه می دانند که ديريا زود بايد ازميان برداشته شود.

پانوشت ها:
۱_ روزنامه اطلاعات مورخ ۲۸/۱۰/۹۱
۲_اين حقيقت را يکی از حجت الاسلام ها در ضميمه روزنامه اطلاعات مورخ ۹/۱۱/۹۱ اينگونه بيان ميکند:
" انسان صلاحيت ندارد که برای تامين رفاه، اسايش، امنيت و سعادت زندگی دنيوی خويش قانون وضع کند... تنها کسی که می تواند قوانين و برنامه های کامل وهماهنگی را تنظيم کرده ودر اختيار بشر قرار دهد، خدای جهان آفرين و خالق انسان هاست" !
۳- تاريخ جامع اديان- جان باديرناس- ترجمه :علی اصغر حکمت

سيامک مهر (محمدرضا پورشجری)
نويسنده وبلاگ گزارش به خاک ايران
زندان مرکزی کرج (ندامتگاه)
فروردين ماه ۱۳۹۲
Mitrap1986@yahoo.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016