گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
14 مرداد» نقش جمهوری اسلامی در سایه تحولات جديد سوريه، سجاد نيکآيين6 اردیبهشت» مذاکرات هستهای؛ آغازی بیفرجام! سجاد نيکآيين 24 فروردین» تجديدنظر در فتوای سنگسار؛ دستاورد کارزار نيروهای سکولار، سجاد نيکآيين 2 فروردین» رابطه نهاد سياست و نهاد مذهب در سایه حکومت جمهوری اسلامی، سجاد نيکآيين
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! دخالت در سوريه؛ خودکشی جمهوری اسلامی و شيعيان منطقه، سجاد نيکآيينبر خلاف آنچه در رسانههای عمومی درجريان است، شعلهور شدن مجدد نزاعهای فرقهای درعراق و لبنان و حمله به شيعيان بهخصوص در اين دو کشور، بيش از آنکه با نقشآفرينی گروههای تندرو سنی باشد، با اشارات مستقيم و يا غيرمستقيم شاخه برونمرزی سپاه قدس جمهوری اسلامی به فرماندهی قاسم سليمانی صورت میگيردهرچند جمهوری اسلامی وحزب الله لبنان از آغاز بروز نزاع درسوريه از ديکتاتوری اسد پشتيبانی نموده اند، اما درروزهای اخير اين مسأله شکل آشکارتری به خود گرفته واين روزها حزب الله لبنان وجمهوری اسلامی علناً از ارسال عِده وعُده برای مقابله با معترضان مسلح سوری خبر می دهند. توجيه نظری حمايت جمهوری اسلامی وپيامد آن حمايت حزب الله لبنان بعنوان بازوی نظامی وامنيتی جمهوری اسلامی درسوريه و لبنان بردو پايه "محور مقاومت " از يک سو و" تنازع بقای اقليت مذهبی شيعه" در صف آرايی کنونی درمنطقه استوار شده است. در گفتمان مقاومت محور، رژيم جمهوری اسلامی نظام اسد را بعنوان يکی از ارکان اسرائيل ستيزی درمنطقه تصوير می نمايد. اين نظريه هرچند درداخل کشور ونزد افکار عمومی ايرانيان خريدار چندانی ندارد، اما درجهان عرب همچنان می تواند درميان منتقدان ديکتاتوری اسد شکاف ايجاد کند. طرحی که بشدت توسط رسانه های عرب زبان وابسته به نظام پيگيری می شود وپيامد آشکار آن ايجاد دوپارگی درافکار عمومی جهان عرب نسبت به بقا يا نابودی رژيم اسد شده است، هرچند با گذشت بيشتر زمان وافزايش قربانيان جنايات رژيم دمشق از يک سو وتغيير کيفی شيوه سرکوب رژيم از سوی ديگر، اجماع عمومی مبنی برضرورت کنار گذاشتن رژيم کنونی حاکم بردمشق بيشتر می شود. فاز ديگر پروژۀ مشروعيت بخشی به حمايت از رژيم اسد را می توان تبديل يک نزاع سياسی به نزاعی فرقه ای ومذهبی دانست. پيوند زدن نزاع ديرپای شيعه وسنی با آنچه اعتراضات مسالمت آميز سوريان واستحالۀ نزاعی با ماهيت سياسی به مقابله مذهبی ومنطقه ای حربه ای بود که جمهوری اسلامی آگاهانه آنرا برای همراه ساختن شيعيان سوريه ولبنان وبلکه عراق وبحرين وعربستان سعوی درحمايت از رژيم اسد کليد زد. عملياتی شدن وتوفيق اين بخش از پروژه درگرو نواختن زنگهای خطر برای شيعيان درسراسر منطقه بوده است. برخلاف آنچه دررسانه های عمومی درجريان است، شعله ورشدن مجدد نزاع های فرقه ای درعراق و لبنان وحمله به شيعيان بخصوص دراين دوکشور، بيش از آنکه با نقش آفرينی گروههای تندرو سنی باشد، با اشارات مستقيم ويا غيرمستقيم شاخه برون مرزی سپاه قدس جمهوری اسلامی به فرماندهی قاسم سليمانی صورت می گيرد. علاوه براينکه جمهوری اسلامی از لحاظ عملياتی وميدانی از توانايی بالقوه طراحی واجرای چنين طرحهايی درعراق برخوردار است وپيش تر نيز شواهدی مبنی بردخالت ايران دراينچنين طرحهايی اراه شده است، قرائن وشواهد موجود نيزحاکی از نفوذ اطلاعاتی ايران درارکان حکومت عراق وخارج از آن، بسيار فراتز از آنستکه طرحهای تخريبی با چنين وسعتی از چشم دستگاههای اطلاعاتی ايران پنهان بماند. درستی هرکدام از فرضيه های دخالت مستقيم ويا غير مستقيم جمهوری اسلامی درروند موجود در عراق ويا لبنان را اگر بپذيريم نتيجه وهدف نظام از راه اندازی اين کارناوال خون وآتش يکی است؛ " پيوند زدن سرنوشت شيعيان منطقه به سرنوشت جمهوری اسلامی". نتيجه چنين سياستی را می توان درلابلای خبرهای اين روزهای عراق، لبنان، بحرين وعربستان مشاهده نمود. علاوه برهمراه ساختن واقناع شيعيان منطقه درهمراهی وحمايت از نظام اسد، اين روزها اخبار عراق حاکی از آن است که گروههايی از جوانان شيعه عراقی ولبنانی تحت عنوان نيروهای داوطلب به مناطق نزاع درسوريه گسيل می شوند. البته روشن است که اين روند پای ديگر کشورهای سنی نشين را هم به اين درگيری می گشايد وآنان درپوشش های مختلف برای رسيدن نصرت حق مزعوم شان راهی جبهه های نبرد می شوند. فرجام اين نبرد فرسايشی بويژه برای شيعيان منطقه بسيار گزاف وسنگين خواهد بود ومی توان گفت تمامی اندوخته های آنان دراثبات توانايی همزيستی مسالمت آميز با هموطنان سنی شان را مورد ترديد جدی قرار خواهد داد. ضمن آنکه بدل ساختن نزاع سياسی به نزاعی مذهبی امکانات آنان دررسيدن به مطالبات مدنی شان را بشدت محدود خواهد نمود. از سوی ديگر ائتلاف نا نوشته اقليت شيعه درکشورهای منطقه با اپوزسيون سکولار وليبرال دراين کشورها تحت الشعاع همراهی شيعيان با سياستهای توسعه طلبانه اقليمی جمهوری اسلامی قرار گرفته وآشکارا فروپاشيده است وامکان سياست ورزی وچانه زنی سياسی با رژيم های حاکم را بشدت از آنان ستانده است. دراين ميان نقش مرجعيت سنتی شيعيان دراين کشور برجسته می شود. مراجعی همچون آيت الله سيستانی وديگرانی هم وزن او که از نفوذ نسبی درميان شيعيان بويژه درکشورهای عربی برخوردارند، می توانند اقليت شيعه درمنطقه را از افتادن در دام ورطه ای که پيامد گريزناپذير عملکرد جمهوری اسلامی است، بازدارند وهرگونه ورود شيعيان به چنين نزاعهايی را تحريم نمايند. بيگمان درفضای افراط وتفريط، آغاز مسير اعتدال دشواری های زيادی بهمراه خواهد داشت، اما دست کم از لحاظ آبرو وسرمايه افکار عمومی می تواند تهديد کنونی را به فرصتی برای اثبات امکان همزيستی مسالمت آميز ميان شيعيان وسنيان دراين کشورها بدل سازد، چه درصورت تدوام روند موجود نتيجه ای جز يک خود کشی جمعی ودرحقيقت خودسوزی برای شيعيان دربرنخواهد داشت. Copyright: gooya.com 2016
|