علی جنتی: برای پذيرش وزارت با پدرم مشورت نکردم
روزنامه قانون ـ «علی جنتی» در سال ۱۳۲۸ در خانوادهای روحانی چشم به جهان گشود. پس از گذراندن دوران متوسطه و دبيرستان با آغاز به کار مدرسه علميه منتظريه (حقانی) که بنيانگذاران آن شهيد آيتا... دکتر بهشتی، شهيد قدوسی و جمعی از استادان حوزه علميه قم بودند، تحصيلات حوزوی خود را آغاز کرد و به مدت ۱۰ سال از محضر استادان بزرگ حوزه در زمينه ادبيات عرب، منطق، فلسفه، اقتصاد اسلامی و فقه و اصول بهره گرفت و پس از پايان سطح، دروس خارج فقه و اصول را نزد حضرات آيات شبيری زنجانی، يوسف صانعی و آذری قمیگذراند.
در سال ۱۳۵۴ پس از يک دوره دشوار جنگ و گريز با ساواک با مشورت شهيد بهشتی و آيتا...هاشمی رفسنجانی به خارج از کشور عزيمت و در کشورهای سوريه و لبنان اقامت گزيد. پس از پيروزی انقلاب اسلامی، در آغاز سال ۱۳۵۹ به عنوان مدير صدا و سيمای جمهوری اسلامی مرکز اهواز منصوب شد و شاهد آغاز جنگ تحميلی و روزهای تلخ و اندوهبار آن خطه بود. معاونت امور بينالملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سفير ايران در کويت و معاونت سياسی وزارت کشور از ديگر مسئوليتهای وی در سالهای گذشته است.
او فرزند يکی از با سابقهترين و ارشدترين مسئولان جمهوری اسلامی است. به محض اينکه شنيديم فرزند آيتا... جنتی گزينه قطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیدر دولت تدبير و اميد است برای گفتوگو با وی قرار ملاقات گذاشتيم و به مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام رفتيم. ماحصل گفتوگوی «قانون» با علی جنتی را در ادامه میخوانيم.
زمانی که آقای روحانی وزارت ارشاد را به شما پيشنهاد کردند ترديد نکرديد؟
قطعا ترديد داشتم. مشکلاتی را که در پيش میديدم و میبينم، پذيرش اين مسئوليت را بسيار دشوار میسازد. لذا با آقای دکتر روحانی بحثهای زيادی کرديم. درنهايت احساس کردم که در اين زمينه گزينه ديگری برايشان باقی نمانده است و بايد به وی کمک کنم. به همين دليل پذيرفتم تا بتوانم در اين حوزه به دکتر روحانی کمک کنم.
با پدر مشورت نکرديد؟
خير مشورت نکردم. اطلاع دادم.
نظر آقای جنتی -پدر - چه بود؟
ايشان هم نظرشان اين بود که وزارت ارشاد مشکلات فراوانی دارد و اگر به وزارتخانه ديگری میرفتم، بهتر بود.
در مورد اصل حضورتان در دولت آقای روحانی مشکلی نداشتند؟
نه؛ اصلا.
پس با توجه به اينکه با پدر مشورت نکرديد، بعيد نيست که در خطبههای نماز جمعه لب به انتقاد از شما و وزارتخانه مطبوع شما باز کنند؟
بله؛ به هر حال ايشان اگر تشخيص بدهند که جايی مشکلی وجود دارد، چه وزارت ارشاد و چه جای ديگر، بسيار صريح بيان میکنند. ممکن است قبل از تذکر علنی به خودم خصوصی بگويند؛ اما اگر احساس کنند که تذکر خصوصی مؤثر نبوده، علنی هم میگويند.
شما فرزند آيتا... جنتی هستيد؛ اما از نيروهای نزديک به آيتا...هاشمی به شمار میآييد. از اين بابت چالشی در روابط خانوادگی شما به وجود نيامده است؟
خير. به هر حال هر کسی نظرات و تفکرات مستقلی دارد. آشنايی من با آقای هاشمی به ۱۰ سالگی من بازمیگردد و اين ارتباط تا به امروز ادامه دارد. در صحنههای مختلفی از قبل از انقلاب با ايشان ارتباط داشتم و بهره بردم. حتی در دوران مبارزاتی که ما از خارج کشور عليه رژيم پهلوی داشتيم، ايشان کمکهای مالی و معنوی و فکری میکردند. بعد از انقلاب هم همين بوده است. علاقه و ارادت من به آقای هاشمی شخصی نيست، بلکه فکری است. من آقای هاشمی را شخصيتی میدانم که در جناحها و گروهها نمیگنجند. از افراط و تفريط به دور هستند. مصلحت نظام را از همه چيز بالاتر میدانند. در برخورد با افراد و جريانها و مشکلات و ناملايمات سعه صدر دارند. مجموعه خصوصيات و ويژگیهايی که در ايشان ديدم من را به آقای هاشمی نزديک کرد.
در ماجرای رد صلاحيت ايشان چانهزنی نکرديد؟
خير. بنده نمیتوانستم نقشی در اين ماجرا داشته باشم.
برآورد شما از وضعيت فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیچيست؟ تا چه حد با وضعيت فعلی وزارت ارشادی که میخواهيد تحويل بگيريد آشنا هستيد؟
در چند سال اخير ارتباط نزديک با وزارت ارشاد نداشتم؛ اما آنچه که دورادور از طريق اصحاب فرهنگ و هنر شنيدم و از طريق تماسهايی که داشتم متوجه شدم، اين است که مجموعه کسانی که به نوعی با اين وزارتخانه سر و کار دارند دچار مشکلات عديدهای هستند. در تمامی حوزهها مشکلات هست. اهالی سينما، کتاب، موسيقی، مطبوعات و ... با چالشهای فراوانی دست و پنجه نرم میکنند. بنده تصورم اين است که با توجه به رويکرد دولت تدبير و اميد بايد تغييرات اساسی در وضعيت موجود به وجود آورد. چه از نظر سياستها و چه از نظر نيروی انسانی که در اين مجموعه مشغول به فعاليت هستند.
شما اشاره کرديد مدت زيادی است از نزديک در اين حوزه فعاليت نکردهايد و با توجه به اين نکته که انتخاب شما از سوی رئيسجمهور منتخب به يکباره اتفاق افتاد، تصور نمیکنيد در مواجهه با مشکلات اين حوزه کار دشواری پيش رو داشته باشيد؟
اگر فرض را بر اين بگذاريم که کسی از بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بخواهد وزير ارشاد شود با همين چالشها روبهرو خواهد بود. مهم نحوه برخورد با مشکلات و موانع است. بنده با اين مقوله بيگانه هم نيستم. شايد اولين سمت اجرايی من در آغاز سال ۵۹ حوزه صدا و سيما بود. زمينه تحصيلی من هم نزديک به همين حوزه بوده است. به هر حال تحصيلات در حوزه فقه و فلسفه و ... و مطالعات پيرامونی هم کمک شايانی به بنده کرده است. در نتيجه با اين مجموعه بيگانه نبودهام. در ضمن ۶ سال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعاليت کردهام. در تمام اين دوره ۶ ساله حضور مستمر در شورای معاونان وزارت ارشاد داشتم. به هر حال کمابيش با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ساختار آن آشنايی دارم. در همين مدت کوتاهی هم که وزارت، پيشنهاد شد با کارشناسان گفتوگو و مشورت کردهام. میتوان گفت تا اندازه زيادی تصويری جامع از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارم.
پس الان میتوانيد بگوييد وزارتخانهای که تحويل خواهيد گرفت در چه حال و روزی به سر میبرد؟
مانند بقيه وزارتخانهها! از نوع سياستهايی که در چند سال گذشته اعمال شده میتوان فهميد که چه بر سر اين وزارتخانه آمده است. مشابه همين مشکلات را در وزارتخانههای ديگر هم میتوان ديد. در بعضی جاها اين مشکلات قویتر و هولناکتر هم هست. به عنوان مثال وزارت خارجه. شما نگاه کنيد چه بلايی بر سر وزارت خارجه آمده است. نوع روابط بينالمللی ما را ببينيد که نحوه ارتباط ما با دنيا به کجا رسيده است. فشارهای بينالمللی را که امروز بر ما وارد شده است، ببينيد. طبيعتا اينها معلول نوع سياستهايی است که در اين سالها اعمال شده است. در حوزههای اقتصادی هم همين است. مغز برنامهريزی کشور که همان سازمان مديريت بود متلاشی شده است. اين مشت نمونه خروار است و از همين نکات میتوان فهميد که اصولا در اين دولت چه اتفاقی در کشور افتاده است. طبيعتا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم از اين قاعده مستثنی نيست و از مشکلات زيادی رنج میبرد.
آقای خاتمی را بيش از اينکه يک شخصيت سياسی بدانيم به عنوان چهرهای فرهنگی که مورد وثوق اهالی فرهنگ و هنر هم هستند میشناسيم. از ايشان کمک خواهيد گرفت؟
بنده از تمامیکسانی که در اين حوزه صاحبنظر باشند کمک و مشورت خواهم گرفت. آقای خاتمیحدود ۱۲ سال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور داشتند و قطعا نظرات راهگشايی خواهند داشت.
پس شما ايشان را مانند بسياری خط قرمز نمیدانيد؟
به هيچوجه.
برای فعالان رسانهای، وزارت ارشاد بسيار مهم است. ما با پوست و گوشت خود با اين حوزه درگيريم و از مشکلات رنج میبريم. آنچه مسلم است در هشت سال گذشته حال و روز خوبی نداشتيم. بعد از دورهای در دولت اصلاحات که به بهار مطبوعات شهره بود، ما شاهد مشکلات عديدهای بوديم. شما برای جامعه مطبوعاتی کشور چه برنامهای داريد؟
مطبوعات، قانون مدونی دارد. چيزی که مهم است اين است که قانون مطبوعات اجرا شود. برای من هم دغدغههای اهل علم و قلم و مطبوعات مهم است. نکته مهمیکه میتوان به آن اشاره کرد اين است که بايد سليقه شخصی خود را اعمال نکنيم. بسياری از مشکلات ناشی از برخی اعمال سليقههای شخصی است. من فکر میکنم اگر با رويکردی باز به مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی که میتوانند سلامت اداری کشور را تضمين کنند نگاه شود اين خود کمک به شفافيت عملکرد دولت است. با اين نوع نگاه، ديگر اگر يک نشريهای انتقادی هم مطرح کند که مطابق ميل ما نبود فورا شمشير حذف را برنداريم که آن را حذف کنيم؛ بلکه خودمان را اصلاح کنيم. به قولی ما وقتی عيب خود را در آينه میبينيم، آينه را نبايد بشکنيم؛ بلکه خودمان را بشکنيم. بنابراين من معتقدم قانون مطبوعات، قانون خوبی است اگر نارسايیهايی دارد بايد اصلاح شود؛ اما عمده مطلب اين است که سياستهای شخصی و سياسی که گاهی اعمال میشود در اين حوزه خسران وارد کرده است.
ما يک تجربهای داريم که هرگاه دولت فضای مطبوعات را باز میگذارد و به رسانهها آزادی عمل داده میشود، قوه قضاييه سردمدار برخورد با مطبوعات میشود؛ مانند دوره اصلاحات و شاهکارهايی که آقای مرتضوی از خود به يادگار گذاشتند و در اين دوره هم که ارشاد با مطبوعات برخورد میکرد. چه اقدامی میتوان انجام داد که ديگر شاهد چنين اتفاقاتی نباشيم؟
آن چيزی که به بنده و ارشاد مربوط میشود اين است که بايد سياستهای جاری را اصلاح کرد. آنچه که به دستگاههای ديگر مانند دستگاه قضا مربوط است به هر حال جزو سياستهای دولت آقای روحانی است که هماهنگیهايی با ساير قوا انجام شود که مشکلات به حداقل برسد. اين يکی از برنامههای اصلی دولت تدبير و اميد است. شايد بخشی از مشکلاتی که در گذشته بود اين است که علاوه بر اينکه وزارت ارشاد برنامههايی را بر اساس نگاه شخصی و سياسی اجرا میکرده، در بسياری موارد فقدان هماهنگی بين دولت و قوه قضاييه مشکلات فراوانی به وجود آورده است. میشود برخی از محدوديتهايی را هم که قوه قضاييه به وجود آورده با هماهنگی مرتفع کرد.
داستان خانه سينما در حال حاضر يکی از بزرگترين نگرانیهای اهالی فرهنگ و هنر است. اول تعطيلی خانه سينما و اکنون بحث بازگشايی آن و جنجالهايی که به وجود آمده است. به نظر میرسد که قفل اين خانه با کليد تدبير و اميد باز خواهد شد. چه نويدی برای اهالی سينما داريد؟
بنده هنوز به طور کامل وارد اين مقوله نشدم. نه استدلالهای وزارت ارشاد برای تعطيلی خانه سينما را استماع کردهام و نه دلايل و برهانهای طرفين دعوا را شنيدهام. برخورد من با اين ماجرا تا به حال برخورد رسانهای بوده است. در واقع، مسائلی را شنيدهام که در رسانهها منعکس شده است؛ اما آنچه اکنون میتوانم بگويم اين است که اصولا بستن خانه سينما به عنوان يک انجمن صنفی که محل گردهمايی اهالی سينما و محل تبادل نظرات و تضارب آرا بوده، بسيار خسارتبار بوده است. اين مشکل بايد در اسرع وقت حل شود. يکی از مهمترين اولويتهای من بازگشايی خانه سينما است و قطعا در اولين روزهای کاری به آن خواهم پرداخت. اصولا چيزی که بايد به آن توجه داشت تشکلهای مدنی و صنفی است که اصحاب سينما و مطبوعات و هنر بايد از آن بهرهمند شوند. اگر ما تمامی فعاليتهای اين گروهها را زير نظر دولت بياوريم و فکر کنيم پادگانی درست کردهايم که همه بايد مطيع ما باشند، بسيار عمل نادرستی است.
رابطه مخدوش شده اهالی فرهنگ و هنر با دولت در سالهای اخير را چطور بازسازی خواهيد کرد؟ به هر حال، بايد شما اعتمادسازی کنيد تا آنها هم به شما اعتماد کنند.
مرحله اول اين است که ما سياستها و ديدگاههای خود را بيان کنيم تا اهالی فرهنگ و هنر بدانند که وزارت فرهنگ و ارشاد، رويکرد جديدی خواهد داشت. دوم، اجرای اين سياستهاست؛ به عمل کار برآيد، به سخندانی نيست. آنچه موجب جلب اعتماد میشود اين است که ما به کلام خود عمل کنيم. البته حجم مشکلاتی که در اين چند سال به وجود آمده به حدی است که يک شبه نمیتوان همه چيز را به حد مطلوب رساند؛ اما بايد به تدريج ناملايمات را برطرف کرد. بايد ارادهای برای اين کار وجود داشته باشد. من مطمئنم اگر اهالی فرهنگ و هنر ببينند که ما در عمل تمام توان و نيروی خود را برای حل مسائل و مشکلات آنها هزينه میکنيم به ما اعتماد خواهند کرد.
معاونهای خود را انتخاب کرديد؟
خير.
برای معاونت مطبوعاتی به گزينه خاصی نرسيديد؟
خير. هنوز زود است. در مرحله اول تمام وقت خود را برای تدوين برنامهای جامع و کارآمد صرف میکنم که مجلس محترم هم رای بدهد و سرمايه کار خودم باشد. اگر خداوند کمک کرد تا از اين مرحله عبور کرده و متصدی اين کار شدم برای انتخاب معاونان دست به کار خواهم شد.
ما شاهد باز شدن انجمن صنفی روزنامهنگاران خواهيم بود؟
در چارچوب همان سياستهايی که اشاره کردم قاعدتا انجمن صنفی روزنامهنگاران هم باز خواهد شد. اکنون وارد جزئيات نمیشوم.
اگر بخواهيد بهترين دوره وزارت ارشاد پس از انقلاب را نام ببريد به چه وزير و چه دورهای اشاره میکنيد؟
به نظرم يکسالی که آقای لاريجانی در وزارت ارشاد بودند، تحولات مثبت و خوبی به وجود آوردند. ايشان هم انسان متفکر و انديشمندی است و هم از نيروهای خوبی در کنار خود بهره میبرد. اگر يک دوره چند ساله در ارشاد میبودند، نتيجه بسيار مثبتی را شاهد میبوديم.
سازمان تبليغات اسلامی، سازمانی مستقل از وزارت ارشاد است که در بعضی موارد موازیکاریهايی با ارشاد دارد. در سالهای اخير هم چالشهايی بين اين دو دستگاه وجود داشته است. اين موازیکاریها را چگونه حل خواهيد کرد؟
اگر ما مبنا را بر اين بگذاريم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وظيفه سياستگذاری و حمايت و نظارت دارد و نه تصدیگری، طبيعتا بسياری از مسائل و مشکلات اهالی فرهنگ و هنر رفع خواهد شد. بخشی از مشکلات ناشی از تصدیگری وزارت ارشاد است و ديگران هم همين تصدیگری را دارند. در واقع، وزارت ارشاد تبديل به رقيب ديگر نهادها و بخش خصوصی شده است. اين رقابت و تصدیگری بايد برچيده شود.
چشمانداز وزارت ارشاد و به طور عامتر دولت تدبير و اميد را چگونه ارزيابی میکنيد؟
در حوزه فرهنگ و هنر من بسيار اميدوارم. در حوزههای اقتصاد و پرونده هستهای و بخشهای ديگر مشکلات بسيار وسيع و گسترده است. به خصوص بخش اقتصاد که به پرونده هستهای ما گره خورده و تا بحث هستهای حل نشود، مسائل اقتصادی هم حل نخواهد شد. زمان زيادی برای آن مسائل مورد نياز است؛ اما در حوزه فرهنگ با تغيير برخی سياستها میتوان مشکلات فراوانی را رفع کرد.
اگر در وزارت ارشاد تحت تصدی شما به فيلمی مجوز اکران داده شود و در حين اکران عدهای با چوب و چماق مقابل سينما بيايند و خواهان پايين آوردن فيلم شوند چه میکنيد؟
سؤال مشکلی است. بايد ديد قوه قضاييه تا چه حد همکاری خواهد کرد. اگر ساير قوا همکاری کنند بسياری از مشکلات حل میشود. ضابط قضايی که در اختيار ارشاد نيست. بسيج در اختيار ارشاد نيست. ما که نمیتوانيم افرادی را که با زور میخواهند اغتشاش ايجاد کنند و عملی غير قانونی انجام دهند دستگير کنيم.
وزارت ارشاد فعلی پس از چند روز اعتراض، فيلمی را که خودش مجوز اکران داده بود از پرده پايين کشيد. شما هم عقبنشينی میکنيد؟
کسی که مجوز میدهد بايد پای آن بايستد. عقبنشينی به اين معناست که مجوزی که صادر کرده اشتباه بوده است. اگر مجوزی با مطالعه صادر شده بايد پای آن هم ايستاد.
در اين سالها فيلمهايی داشتيم که به محاق توقيف رفتند. حتی فيلمهای کارگردانانی مانند تبريزی و حاتمیکيا. در دوره وزارت شما اميدی به اکران اين فيلمها هست؟
اميد که قطعا هست. نه تنها در بخش فيلم، در بخش کتاب هم همين مسائل وجود دارد. مميزیهايی که در نشر مشکلاتی ايجاد کرده است. به هر حال بايد بررسی شود اگر اصلاحاتی لازم است انجام و منتشر شود.
اصولا به مميزی قبل از نشر معتقديد؟
در حوزه کتاب بايد به سمتی برويم که برخی از تشکلهای حوزه نشر مسئوليتهايی داشته باشند که آنها نظارت کنند، نه ما.
اگر اين اتفاق بيفتد، مانند مطبوعات میشود که قبل از چاپ نظارتی بر آنها نيست. سياستها اعلام میشود و همه ناشران در چارچوب آن سياستها عمل خواهند کرد. اين ايده اوليه بنده است و بايد ببينيم در عمل چطور میتوان پيش رفت. نمیتوانيم از الان قولی بدهيم و بعد ببينيم موانع قانونی وجود دارد. ما نبايد از قبل کتاب را مميزی کنيم. بايد موارد را اعلام کنيم و از ناشران بخواهيم که بر اساس آن اقدام به چاپ و نشر کنند.
در سالهای اخير شاهد سياستزدگی در حوزه فرهنگ بوديم. ظاهرا عملکرد وزارت ارشاد در اين سالها بسته به فضای سياسی کشور بود. در وزارتخانه شما هم شاهد همين اتفاق خواهيم بود؟
مقوله فرهنگ را بايد از مسائل سياسی و امنيتی جدا کرد. متأسفانه در اين سالها از نگاه سياسی و امنيتی به حوزه فرهنگ هنر زيانهای بسياری ديديم. نگاه به فرهنگ به هيچ عنوان نبايد سياسی و امنيتی باشد. ما بايد اين حوزهها را از هم تفکيک کنيم. نبايد فضای فرهنگی را سياسی و امنيتی کنيم.