چهارشنبه 6 شهریور 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

قمار با سرنوشت ايران در جنگ سوريه! علی کشتگر

علی کشتگر
سرداران نظامی صريحا اعلام می‌کنند که ما در سوريه با آمريکا و متحدان آن در جنگيم. چرا بايد برخلاف اراده مردم و بر خلاف مصالح و منافع ملی ايران، کشور ما در سوريه با آمريکا، اتحاديه اروپا، ترکيه، عربستان و شيخ‌نشين‌های خليج فارس در جنگ باشد؟ حضور ايران در جنگ سوريه پروژه دولت روحانی را به‌کلی نقش برآب می‌کند و اقتصاد بحرانی ايران را به فروپاشی می‌کشاند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 



حکومت بشار اسد، متهم به جنايات جنگی است، قتل عام مردم کشور خويش با سلاح شيميايی يکی از اتهامات آن است. اپوزيسيون اين کشور نيز به چنين جناياتی متهم است. مدارک و شواهدی که نشان می دهند هر دو طرف به وحشيگريهای هولناک و جنايت جنگی متوسل شده اند کم نيستند. آن چنان که در طبيعت جنگ بويژه جنگ داخلی است، در سوريه جريانات معتدل و ميانه رو از هر دو طرف به حاشيه رانده شده وافراطی ترين ها ميداندار شده اند. اپوزيسيون جنگنده سوريه در صورت به قدرت رسيدن احتمالا حکومتی به زشتی رژيم کنونی اين کشور برقرار خواهد ساخت. حکومتی از نوع طالبان و القاعده. اما اين احتمال را نمی توان بهانه حمايت از رژيم بشار اسد که به جنايت عليه بشريت و کشتار وحشيانه مردم خود متهم است قرار داد. اين رژيم ديريازود زير فشارهای سنگين خارجی و داخلی فرو خواهد پاشيد و مقامات درجه اول آن اگر از مهلکه جان سالم بدر برند به اتهام جنايات جنگی تحت تعقيب دادگاههای بين المللی قرار خواهند گرفت.

سقوط رژيم بشار اسد، شکست بزرگی برای خامنه ای خواهد بود و قطعا عواقب آن دامن رژيم جمهوری اسلامی را خواهد گرفت. آيا دولت روحانی اراده، ابتکار و اختيار آن را خواهد داشت که با خروج از سوريه سرنوشت مصالح و منافع ملی ايران را از سرنوشت رژيم حافظ اسد جدا کند؟ اين قطعا يکی از خواسته های مردمی که به روحانی رای دادند، بوده است.

ممکن است روحانی و وزير خارجه او خواهان رويکردی متفاوت از رويکرد بيت رهبری و سپاه در قبال سوريه باشند، اما حوزه مانور آنان در اين عرصه محدود است.

خامنه ای و سپاهيان تحت امر او از سالها پيش ايران را در جنگ سوريه که اينک ابعاد خطرناکی پيدا کرده، درگير کرده اند. در اين جنگ خونين که آينده ای جز شکست و بدنامی برای ايرانيان ندارد، نظاميان و جنگ افزارهای ايرانی روزبروز نقش گسترده تری پيدا کرده اند.

چه کسی می داند بودجه درگيری حزب اله و سپاه قدس در اين جنگ روزانه چقدر است؟ چرا مردمی که زير فشارهای سنگين اقتصادی کمر خم کرده اند، بايد هزينه سنگين اين جنگ را بپردازند؟ خامنه ای برای درگير کردن ايران در اين جنگ خطرناک که ادامه آن موجوديت و تماميت کشور را نيز تهديد می کند از کدام نهادی اجازه گرفته است؟ سرداران نظامی و سخنگويان خامنه ای صريحا اعلام می کنند که ما در سوريه با آمريکا و متحدان آن در جنگيم. چرا بايد برخلاف اراده مردم و بر خلاف مصالح و منافع ملی ايران، کشور ما در سوريه با آمريکا، اتحاديه اروپا، ترکيه، عربستان و شيخ نشين های خليج فارس در جنگ باشد؟ آيا در رژيم ايران کسی و نهادی هست که درباره هزينه های اين جنگ و پيامدهای احتمالی آن برای کشور ارزيابی و تحليلی به ملت ارائه کند؟ هيچ يک از مسئوولان جمهوری اسلامی پاسخی منطقی برای اين پرسشها ندارد.

حکومت ايران بيش از آن در سوريه درگير شده است که دولت جديد بتواند با يک موضع گيری و چرخش ساده سياسی از باتلاق اين جنگ کثيف بيرون آيد. اما اگر دولت روحانی بخواهد با دگرگونی در سياست خارجی ايران و عادی سازی مناسبات ايران و آمريکا از فروپاشی اقتصاد ايران ممانعت کند، خروج از جنگ سوريه گام اول است.

به باور من از امروز تا زمانی که رژيم اسد ساقط نشده باشد، مساله مناسبات جمهوری اسلامی و اين رژيم بيش از پرونده هسته ای نقش مخرب و تنش افزا در مناسبات ايران و آمريکا، و يا ايران و همسايگان آن خواهد داشت. بدتر از آن اين که ادامه حمايت جمهوری اسلامی از رژيم بشار اسد حل منازعه هسته ای ايران و غرب را بيش از پيش دشوار ساخته است. حتی پس ازسقوط اسد موضع دولتی که تا به آخر از آن دفاع کرده ضعيف تر از آن خواهد بود که بتواند حداقل مطالبات خود را در زمينه هسته ای و منازعات منطقه به طرفهای غربی خود بقبولاند. برعکس اگر از هم اکنون دولت روحانی بتواند سياست نوينی در قبال رژيم بشار اسد اتخاذ کند و بويژه در صورت اثبات استفاده اين رژيم از سلاح شيميايی، حمايت ايران را از آن متوقف کند، نه فقط می تواند در تغيير و تحولات سوريه پس از اسد جايی برای نقش و نفوذ ايران نگهدارد، بلکه می تواند از موضع معتبر و قوی تری در حل وفصل منازعه هسته ای با طرفهای غربی و ايالات متحده به مذاکره بنشيند.

خامنه ای و سپاه اما نشان داده اند که با هرگونه تجديدنظر در مورد رابطه جمهوری اسلامی و حکومت بشار اسد مخالفند و بر آن هستند که تا به آخر جنگ را در سوريه ادامه دهند. در اين جا اين بيت رهبری و نظاميان هستند که موضع جمهوری اسلامی را مشخص می سازند نه وزارت خارجه. اخيرا سردار جزايری جانشين فرمانده ستاد ارتش به آمريکا هشدار داده است که در صورت حمله به حکومت سوريه ايران از کاخ سفيد انتقام خواهد گرفت و کيهان آقای شريعتمداری نيز نوشته است که سوريه ميدان جنگ ميان ايران و آمريکاست، اين اظهار نظرها که موضع خامنه ای را در قبال جنگ سوريه بازتاب می دهند، نشانه آن است که مناسبات ايران و آمريکا نه فقط بهبود نمی يابد بلکه در هفته ها و ماههای آينده روبه وخامت خواهد گذاشت. موضع روحانی و دولت او هرچه باشد، در اين واقعيت که نيروهای زبده سپاه قدس به فرماندهی قاسم سليمانی و حزب اله لبنان در عرصه های نبرد در درون اين کشور و در کنار ارتش سوريه با مخالفان می جنگند هيچ تغييری ايجاد نمی کند. خصومتی که جنگ سوريه ميان ايران و آمريکا و اتحاديه اروپا ايجاد می کند دست کم در شرايط حاد کنونی از پروژه هسته ای بيشتر است. با اين اوصاف خوشباوری محض است اگر تصور کنيم با وجود شرکت ايران در جنگ سوريه دولت روحانی خواهد توانست به وعده های انتخاباتی خود در زمينه دگرگونی در سياست خارجی و کاهش تحريم های خفه کننده اقتصادی عمل نمايد. حضور ايران در اين جنگ پروژه دولت روحانی را بکلی نقش برآب می کند و اقتصاد بحرانی ايران را به فروپاشی می کشاند.

ميان آرزوهای مردمی که به اميد تغيير به روحانی رای دادند با سياست ماجراجويانه ای که رهبر و فرماندهان سپاه در سوريه دنبال می کنند تفاوت از زمين تا آسمان است.

از هم اکنون می توان پيش بينی کرد که شرايط وخيم و خطرناکی در انتظار ايران است. خامنه ای عليرغم مخالفت ايرانيان اصرار دارد که آخرين فرصت ها و امکانات ايران را در آتش جنگ سوريه خاکستر کند. در صورت اصرار جمهوری اسلامی به حمايت از رژيم بشاراسد فشارهای جهانی در همه زمينه های اقتصادی، سياسی و حتی نظامی عليه ايران تشديد خواهد شد. اوضاع اقتصادی کشور بدوبدتر، مرزهای کشور ناامن تر و جامعه به سوی انفجار کشانده خواهد شد، مگر آن که مخالفان ماجراجوئيهای خامنه ای که اکثريت عظيم ملت ايران و بخشی از حکومت را نيز تشکيل می دهند در برابر وی بايستند و از فاجعه جلوگيری کنند.

راه حل بحران سوريه، نه ادامه و تشديد جنگ بلکه عدم دخالت خارجی در اين کشور و کمک بين المللی به يافتن يک راه حل دمکراتيک برای پايان دادن به جنگ و تعيين سرنوشت اين کشور توسط مردم سوريه است. اين راه حل به سود صلح جهانی و به سود مردم ايران و منطقه است.

علی کشتگر


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016