دوشنبه 11 شهریور 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه ۶۵ تن از زندانيان و بازداشت شدگان سياسی در تبعيد به بان کی مون برای نجات جان زندانی در حال اعتصاب غذا حسين رونقی

دبير کل محترم سازمان ملل متعهد جناب بان کی مون
ضمن عرض ادب و سلام

ما زندانيان و بازداشت شدگان سياسی در تبعيد نگرانی عميق خود را نسبت به جان حسين رونقی که از روز ۱۸ مرداد در اعتراض به بی توجهی مسئولان و همچنين حمايت از ابوالفضل عابدينی دست به اعتصاب غذا زده است اعلام ميداريم چرا که او از يکسو ، نگران جان عابدينی بوده است که به زندان اهواز منتقل و سپس دست به اعتصاب غذا زده بود و از ديگر سو ، نگران جان همه زندانيانی است که بيم ان ميرود که همچون ديگر همبندانشان ، دير يا زود بايد به شيوه مشکوک جان به جان آفرين تسليم نمايند .
جناب بان کی مون سيدحسين رونقی ملکی ۲۸ ساله ، از بازداشت شده های پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ توسط اطلاعات سپاه است که در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به رياست قاضی پيرعباسی به ۱۵ سال حبس محکوم شد.

وی شهريور ماه سال گذشته در حالی که در مرخصی درمانی اول خود به سر می برد، به همراه پدر و برادرش، احمد و حسن رونقی ملکی و ۳۳ تن ديگر از امدادگران و فعالان مدنی در کمپ کمک رسانی در سرند واقع در مناطق زلزله زده آذربايجان بازداشت شد. سيدحسين رونقی در آن پرونده به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنيت کشور در مناطق زلزله زده و تهديد عليه بهداشت عمومی به دو سال و شش ماه حبس تعزيری محکوم و بدين ترتيب حکم وی به مجموعا به ۱۷ سال و شش ماه حبس تعزيری افزايش يافت. با وجود وضعيت نامساعد جسمی سيدحسين رونقی و اصرار وی بر ادامه اعتصاب غذا، اطلاعات سپاه، دادستانی تهران و داديار ويژه امنيت همچنان بر نگهداری وی در زندان بدليل آنچه که فعاليت در دوران مرخصی از آن نام می‌ برند پافشاری می‌کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


جناب بان کی مون خانواده رونقی پيش از اين گفته بودند که حسين گفته است در صورت عدم رسيدگی و بی توجهی مسئولان در قبال جانش دست به اعتصاب غذا خواهد زد. رونقی ملکی از بيماريهای متعددی همچون کم کاری کليوی، آنژين قلبی، التهاب مثانه و پروستات سنگ کيسه صفرا و زخم معده و خونريزی گوارشی رنج می‌برد و بيماری‌های وی شرايط اعتصاب غذا را برای اين زندانی سياسی سخت‌ترکرده است بطوری که وی طی چند روز گذشته دچار خونريزی سخت کليوی و گوارشی شده است. علاوه بر آن وی بدليل داشتن آنژين قلبی با مشکل نوسان شديد فشارخون و ضربان قلب مواجه شده و اين امر وی را در خطرحمله قلبی قرار داده است. بنا به گفته پزشکان حمله قلبی در شرايط اعتصاب غذا و سن کم بسيارخطرناک است.

جناب بان کی مون حسين رونقی در نامه ای به لاريجانی آملی، رئيس قوه قضائيه علت اعتصاب خود را جنين عنوان ميکند:"من در اعتراض به بی‌توجهی مسئولان به جان و سلامت انسان‌ها، عدم رسيدگی به وضعيت زندانيان سياسی بيمار، افزايش فشار بر خانواده‌ام، تبعيدهای خودسرانه و غيرقانونی زندانيان سياسی بی‌گناه و قرار دادن اجباری آن‌ها در شرايط غيرانسانی، بی‌خبری از برخی از زندانيان و مرگهای مشکوک و همچنين در اعتراض به تداوم قانون ستيزی‌ها و ناروايی‌ها اعتصاب غذا خواهم کرد هر چند اين روش را نادرست و اشتباه می‌دانم و تبعات سنگينی برای من در پی خواهد داشت".

جناب بان کی مون مادر ستار بهشتی در مصاحبه با سحام ضمن انتقاد دوباره از روند رسيدگی به پرونده فرزندش ، گفت که حسين رونقی ملکی از زندانيان سياسی؛ به وی گفته که آماده است تا در دادگاه به آنچه بر ستار در بازداشتگاه گذشته، شهادت دهد. ستار بهشتی در شبی که به صورت موقت به اوين منتقل شده بود، بدنش را برخی از زندانيان نشان داده بود و گفته بود که بازجويش وی را تهديد به مرگ کرده است. وی از مسئولان پرسيد: “چرا وقتی حسين رونقی آماده شد تا در دادگاه شهادت دهد، به زندان احضار شد؟” بنا به اظهارات مادر ستار، گويا پس از مکالمه حسين رونقی ملکی با خانواده بهشتی در خصوص اعلام آمادگی برای حضور در دادگاه و ادای شهادت در خصوص قتل اين وبلاگ نويس منتقد و شرح ماجرای ديدارش با ستار در آن شب ؛ وی را که در مرخصی بوده ، دوباره به زندان اوين احضار می کنند.
جناب بان کی مور مادر حسين رونقی هم ، دست به اعتصاب غذا زده و گفته است اعتصابش را نمی‌شکند چرا که او گفته است بی‌توجهی مقامات دادستانی تبديل به يک رويه شده است و برای جان زندانيان بيمار هيچ ارزشی قائل نيستند. مادر حسين گفته است من از مسئولان درخواست می‌کنم که به وضعيت فرزندم تا برای هميشه از من گرفته نشده است رسيدگی کنند . مادر حسين گفت ، حسين و ديگر زندانيان سياسی هم يکی مثل بچه‌های او هستند چرا بايد بی‌گناه سال‌ها تو زندان عمرشان را بگذرانند؟

جناب بان کی مون مادر سيدحسين رونقی در مورد برخوردهای خودسرانه و غيرقانونی و از اختلال در تلفن‌های خانواده خود بدليل تماس رسانه‌ها و خبرنگاران با آنان می گويد: از روزی که حسين دست به اعتصاب غذا زده است تلفن من و پدرش را مدام قطع و وصل می‌کنند و نمی‌گذارند ما در مورد وضعيت حسين حرف بزنيم و اطلاع رسانی کنيم آيا اين نوع برخوردهای خودسرانه و غيرقانونی درست است ؟ اگر از تلويزيون‌ها و رسانه‌های خارجی تماس نگيرند پس چگونه ما صدای اعتراضمان را به گوش مسئولان برسانيم راه ديگری برای ما باقی نگذاشته‌اند و اگر اين‌ها اجازه بدهند ما با تلويزيون ها و روزنامه‌های داخل ايران حرف بزنيم و درد خودمان را بيان کنيم به يقين مصاحبه با رسانه های داخلی را بر رسانه های خارجی ترجيح ميدهيم.

جناب بان کی مون
حسين رونقی در نامه ای در خطاب به شما نوشته بود " اينجانب به عنوان يک ايرانی که از جانب حاکميت فتنه گر، خس و خاشاک و عامل بيگانه مورد خطاب قرار گرفته‌ام و شاهد بودم که چگونه بسيجيان از پايگاه بسيج مردم را گلوله باران کردند و گناه اين جنايت را به دوش مردم بی‌دفاع انداختند، طبيعتا حق خود نمی‌دانم که بازجويان وزارت اطلاعات به من بگويند «مرگ من تداوم جمهوری اسلامی را در پی خواهد داشت». او همچنين در نامه ی خود به شما تصريح کرده بود : من اگر فريادی زده‌ام، فرياد عليه ظلم، ستم و ناروايی‌های حاکم بوده است. من اگر نوشته‌ام، از درد‌ها نوشته‌ام، از هجوم به زندگی خصوصيمان نوشته‌ام، از تجاوز به حقوقمان و توهين به عقايدمان نوشته‌ام. من اگر در صفی ايستاده‌ام که دانشجويان، کارگران، زنان و مردم ايران ايستاده‌اند به خاطرآن است که همچون آنان از وضعيت کنونی سرزمينم ناراضی‌ام واز آن رنج می‌برم. بايد باور کنيم که هستند انسان‌های که برای اين سرزمين و در راه عدالت و آزادی از جان خود گذشته‌اند و می‌گذرند. آن‌ها نه به جايی وابسته‌اند و نه هيچ کجای دنيا را به ايران عزيز‌تر از جانمان ترجيح می‌دهند؛ ما به قول ميرحسين موسوی «از دروغ خسته شد‌ه ايم» و بازداشت، تحت فشار قرار دادن و زندان هيچ تاثيری در عقيده و ايمان من ندارد و عقايد و افکار ما را نمی‌توان در زندان اسير کرد. اعتراض ما به قانون شکنی‌ها و قانون گريری هاست، به ناروايی‌ها و بی‌عدالتی‌های حاکم.

رونوشت به
رئيس جمهوری اسلامی ايران
سازمان عفو بن الملل
ديده بان حقوق بشر
سازمان گزارشگران بدون مرز
اتحاديه اروپا

امضا کنندگان نامه به ترتيب حروف الفبا
رضا (سيروس) اشراف پور ، بابک اجلالی ، افشين اعرابی ، سيروس اردشير زارع زاده ، جمشيد امينی ، منصور اسانلو ، سعيد اوحدی ، فرزاد ايرانی ، هومن ارمندی ، مهيستان بختياری (بهنام امينی ) ، احمد باطبی ، محسن باپيری ، سپيده پور آقايی ، ميترا پور شجری ، بهزاد پيله ور ، بهروز جاويد تهرانی‌ ، بهيه جيلانی ، آرمان چا روستايی ، رامين چاوشی ، فرزاد حميدی ، بابک حشمت ساران ، عباس خرسندی ، ايمان رضايی ، ميثم رودکی ، درويش رنجبر ، جلال رودگر ، محمد زمانی‌ ، مهرداد سيد عسگری ، علی‌ ساکی ، علی‌ سرمدی ، کاوه شيرزاد ، حسن طالبی ، ماشالله (رايان) عباس زاده ، سيد مصطفی علوی ، سوگند علی‌ خواه ، عيسی علی‌پور ، حميد عليزاده ، زمان فيلی ، جعفر قديم خانی ، رضا قبادی ، هوشنگ قاسمی ، حامد کاووسی ، ياسر کريمی ، علی کلايی ، اکبر لکستنی ، صبا لطفی‌ ، مهرداد لهراسبی ، مهرداد ماجدی ، افشين مهاجری نژاد ، بهزاد مهرانی ، محسن معرفت ، کامران ملک مطيعی ، سام محمودی سرايی ، رضا مبين ، منوچهر محمّدی ، رضا محمّدی ، امير حسين موحدی ، امين موحدی ، ياسان موسوی ، هومان موسوی ، مجيد نيکنام امينی ، ايرج نوره ، شيرين نجفی ، بهنام وفا سرشت ، ياور يزدان پرست


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016