گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
9 شهریور» جامعۀ جهانی بهائی خواستار محاکمۀ قاتل يا قاتلان عطاءالله رضوانی شهروند بهائی ايرانی شد5 شهریور» عطاءالله رضوانی؛ بهاییای که "به خاطر محبوبیت" به قتل رسید 30 مرداد» بازجویی و بازداشت جمعی از بهائیان در روستایی از توابع اصفهان 9 مرداد» تعطيل کردن مدارس بهائی؛ برگی از تاريخ ايران، ن. بهاران 2 مرداد» ۱۵۳ فعال مدنیِ غيربهايی: آقای نوریزاد، يک تنه بار سنگين شرمندگی بسياری را به دوش کشيديد
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گزارش ديدار و گفتوگوی آيتالله عبدالحميد معصومی تهرانی با جمعی از فعالان بهائی کشوراين گزارش برای گويانيوز ارسال شده است: در اين ديدار که در دفتر معظم له برگزار گرديد، ايشان ضمن شنيدن سخنان حاضرين در جلسه و مصائب و مشکلات موجود در جامعه برای اقليت بهائی و نقض مستمر حقوق آنان، خود نيز در اين باره نظراتشان راعلام کردند. در ابتدای جلسه، يکی از حاضرين به مسئله قتل فجيع يکی از شهروندان بهائی در شهر بندرعباس طی روزهای اخير پرداخته و به نبود اراده قوی نزد مراجع انتظامی برای پيگيری حادثه اشاره کرد قتل دلخراش و ناجوانمردانه هموطن بهايی مرحوم عطاالله رضوانی باعث تاسف و تاثر است و بنده به نوبه خود به خانواده، دوستان و تمامی همکيشان ايشان، بخصوص شما عزيزان که اين کمترين را قابل دانسته و قدم رنجه کرده و تشريف آورديد تسليت عرض کرده و اميدوارم با گسترش عقلگرايی و پرهيز از تعصبات کور دينی در جامعهی ايرانی ديگر شاهد چنين اتفاقات دهشتناکی نباشيم و صد البته اميدوارم که مسئولين امر، آمرين و عاملين چنين جناياتی را شناسی کرده و به مجازات برسانند، زيرا اگر جلوی چنين جنايتهای غير انسانی گرفته نشود جدای از اينکه چهره دستگاههای ذيربط را در اذهان جهانی خدشهدار مینمايد باعث جری شدن آمرين و عاملين ديگری نيز خواهد شد. در ادامه جلسه حاضرين به شرح محروميت خود از بسياری از حقوق شهرونديشان از جمله حق تحصيل و حق اشتغال و تفتيش عقايدشان پرداختند. سپس ضمن اشاره به برخوردهای امنيتی و انتظامی متعدد و سازمان يافته با بهائيان، از نگاه غير خودی حاکميت به اين بخش از شهروندان کشور گلايه نمودند. آنان، ريشه اصلی اين برخوردها را در سونظر حاکميت نسبت به اصل اين دين دانسته و اشاره کردند که برخوردهای تنگ نظرانه با پيروان اين دين، در حاليست که آنها مطابق قوانين و اصول مسلم حقوقی و اخلاقی، که حتی دين اسلام نيز به آنها اشاره کرده است، مختارند که هر دينی را برای خود اختيار کنند؛ به علاوه، ايشان اشاره کردند که همه ما قبل از بهائی و مسلمان و مسيجی بودن، ايرانی هستيم و همگی علاقه مند به کشور خود بوده و اين را در طول تاريخ نيز نشان داده ايم ايران يک کشوری متشکل از اقوام و اديان و مذاهب مختلف است که تمامی آنها در کنار يکديگر مليت ايرانی را بوجود آورده و میآورند. ايران متعلق به يک قشر يا قوم و دين و مذهبی خاص نيست، متعلق به همه ايرانيان است؛ و نمی توان و نبايد افراد را به جهت تعلقات دينی و مذهبی و قوميشان از حقوق اوليه انسانی و اجتماعی محروم و محدود کرد. انسان فی النفسه دارای ارزش است و جان و حياتش حرمت دارد. نمیتوان به انسانی که به حقوق فردی و اجتماعی ديگران تعدی نکرده تنها به صرف آنکه دارای دين و آيين ديگريست تعرض کرد. بنده از افکار و عقايد آيين بهائيت اطلاع دقيقی ندارم؛ اما بحث بر سر حق و ناحق بودن يا ضاله و هادی بودن اديان يک بحث مطول است که اساسا هيچ نتيجهای در طول تاريخ نداشته و تنها منتج به همنوعکشی شده است. ايشان سپس با اشاره به سابقه تاريخی مناقشات مذهبی کورکورانه و بی تاثير بودن آن برای تخريب ديگر اديان افزودند: طبق افکار و عقايد يهود، عيسی مسيح(ص) در ادعای خود دروغگو بوده و به همين جهت او را به صليب کشيدند. امروزه نيز علما يهودی دهها دليل بر ضاله بودن عقايد و افکار مسيحيت اقامه میکنند. در رم باستان نيز مسيحيان مورد تعرض و اذيت و آزار قرار میگرفتند. در دوران امپراطوری نرون برای اينکه مسيحيان را قتل عام کنند آتشسوزی تعمدی ايجاد کردند و آن را به گردن مسيحيان انداخته و مردم را تحريک کردند تا آنان را قتل عام کنند. نهايت اين ضاله دانستنها و آن اقدامات چه شد؟؟ مسيحيت از بين رفت؟ در دنباله اين ماجرا؛ علما يهودی و مسيحی پيامبر اسلام(ص) را کذاب و دينش را با دهها دليل ضالهی مضله که جز خشونت و خونريزی چيزی برای جوامع بشری به ارمغان نياورده است میدانند. در ميان امت اسلامی نيز چندين فرقه بوجود آمد و هر دستهای ديگری را به ضلالت و گمراهی متهم کرد، در صورتی که کتاب و پيامبرشان يکيست. خوب که نگاه کنيم اين يک داستان کشدار است که حداقل سه دين بزرگ سامی يکديگر را قبول ندارند و افکار و عقايد يکديگر را يا ضاله قلمداد می کنند يا تحريف و منسوخ شده. هر طرف هم قصد داشت تا ريشه افکار و عقايد طرف مقابل را به هر طريق بخشکاند. هيچ کدام هم تا امروز نتوانسته ديگری را نابود کند يا متقاعد نمايد. تنها در اين ميان کلی انسان جانشان را از دست دادند و حقوق انسانیشان پايمال شد فقط بخاطر اينکه اين، آن را قبول نداشت. اينها تجربهايست که از تاريخ جوامع و اديان بدست میآوريم. ايشان همچنين اضافه کردند که اين مناقشات مذهبی شايد در گذشته توجيهی می داشت، لکن امروز با توجه به گسترش فرهنگ حقوق بشر و رشد فرهنگ جوامع بشری با هيچ بهانه و مستمسکی قابل توجيه نيست:ا آيت الله معصومی تهرانی در نهايت سخنان خود را با اين مطلب به پايان رساندند که:ا بنده از پژوهش در سه دين يهوديت، مسيحيت و اسلام اين را فهميدهام که پيام و چکيدهی آموزههای اين اديان آن است که ما به هم آزار نرسانيم، به هم ظلم نکنيم، به حقوق هم تعدی و تجاوز نکنيم؛ حالا خدا را با هر زبان و عملی که می خواهيم عبادت نماييم. فردای قيامت خدا خودش می داند که چگونه با بندگانش رفتار کند، اما يقين دارم که خدا کسی را به صرف مسلمان بودن يا مسيحی و يهودی و زرتشتی و بهايی و... بودن به بهشت يا جهنم نمیفرستد، به عمل و رفتارش جزا و پاداش میدهد. هيچ کسی را هم در گور ديگری نمیگذارند و عمل هر کسی به گردن خود اوست. بقول حافظ شيرازی: عيب رندان مکن ای زاهد پاکيزه سرشت من اگر نيکم اگر بد تو برو خود را باش همه کس طالب يارند چه هوشيار و چه مست نا اميدم مکن از سابقهی لطف ازل عبدالحميد معصومی تهرانی Copyright: gooya.com 2016
|