چهارشنبه 20 شهریور 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دولت روحانی و مسئله‌ای به نام "حقوق بشر"، گفت وگوی وحيد پوراستاد با عبدالکريم لاهيجی، الهه شريف‌پور (هيکس) و تقی رحمانی

راديو فردا ـ وحيد پوراستاد ـ پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئيس جمهور ايران نگاه فعالان و سازمان‌های حقوق بشری به دولت جديد دوخته شده که رئيس جمهور جديد ايران چه موضعی درباره مسايل حقوق بشر خواهد گرفت.

در هفته‌های گذشته احمد شهيد که از سال ۲۰۱۱ ميلادی توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به عنوان گزارشگر ويژه در ايران انتخاب شده است نامه‌هايی به دفتر حسن روحانی ارسال کرده و از رئيس جمهور جديد درخواست کرده با سفرش به ايران و تهيه گزارش موافقت کند.

هرچند عباس عراقچی، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه ايران اعلام کرد احمد شهيد را گزارشگری منصف نمی‌دانند و او بيشتر در نقش يک اپوزيسيون ظاهر می‌شود. آقای عراقچی همچنين گفت اقدامات احمد شهيد اصلاً برای ما قابل فهم و پذيرش نيست که ايشان خارج از چارچوب وظايف با افرادی ملاقات کنند در جاهايی مصاحبه کنند و در مجامعی حاضر شوند که مربوط به مسئوليت ايشان نيست. سخنگوی وقت وزارت امور خارجه اعلام کرد اجازه سفر احمد شهيد را به ايران نمی‌دهند.

رئيس قوه قضائيه ايران هم در تاريخ ششم شهريور ماه با اشاره به نامه اخير احمد شهيد به حسن روحانی گفت البته همه ما از انتخاب حسن روحانی خوشحاليم ولی خوشحالی گزارشگر ويژه حقوق بشر وجهی ندارد. چرا که به تعبير او ارزش‌های دينی و بنيان‌های قانون اساسی و قوانين حقوقی و قضايی نظام اسلامی ايران با آمدن و رفتن رئيس جمهور تغيير نمی‌کند.

محمد جواد لاريجانی دبير ستاد حقوق بشر قوه قضاييه هم پنجم شهريور ماه از اينکه گزارشگر ويژه سازمان ملل در امور ايران از رسانه‌ای به رسانه ديگر می‌رود به شدت انتقاد کرد و او را هنرپيشه‌ای تبليغاتی خواند که عليه جمهوری اسلامی ايران عمل می‌کند.

در برنامه ديدگاه‌های اين هفته به بررسی نگاه دولت حسن روحانی به مسايل حقوق بشر می‌پردازيم. در اين برنامه با سه کارشناس و فعال حقوق بشر اين موضوع را بررسی می‌کنيم: تقی رحمانی، فعال و تحليل‌گر سياسی در پاريس، الهه شريف‌پور (هيکس) مدير اجرايی همياران برای حقوق بشر در نيويورک و عبدالکريم لاهيجی رئيس فدراسيون بين‌المللی جامعه‌های حقوق بشر.

* در ابتدا با آقای تقی رحمانی شروع می‌کنيم و اين سئوال را می‌پرسيم که آقای روحانی که در طول اين مدت از گفت‌وگو و مذاکره با دنيای غرب بر سر مسايل اختلافی سخن گفته‌اند اما سخنگوی وزارت خارجه ايشان اعلام کرده که ما به آقای احمد شهيد گزارشگر ويژه حقوق بشر در امور ايران اجازه ورود نمی‌دهيم و به نوعی باب گفتگو را فعلا بستند. شما در اين باره نظرتان چيست؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


- به نظر من کاری صورت نگرفته. ولی اگر من خودم را بخواهم بگذارم جای اين سيستمی که در حال حاضر هست آقای روحانی يک بوروکراتی است با لابی در درون حاکميت و تلاش می‌کند که حتی زندانيان و رهبران جنبش سبز را آزاد کند. از يک طرف ديگر اجازه ورود احمد شهيد با هماهنگی با رئيس قوه قضائيه بايد صورت بگيرد و مواضع رئيس قوه قضائيه الان تند و گاهی خيلی افراطی و در عين حال با مغلطه در موضوع حقوق بشر است و با شاهد مثال‌هايی که می‌آورد مدام حقوق بشر حمله [می‌کند].
به اين خاطر اين موضع در درون حاکميت اگر باشد قابل نقد [است]. ولی يک مشکلی که در حکومت جمهوری اسلامی در ميان اصلاح‌طلبان وجود دارد، اينها دنبال امنيت دولت اند و در مقابل راست‌ها که دولت امنيتی می‌خواهند به وجود بياورند. امنيت دولت کمتر به مسايل مدنی توجه می‌کند. ولی بايد توجه کنند همين هم پاشنه آشيل‌شان خواهد [بود]. چون برای حتی معامله با جناح راست افراطی به حمايت مردم نياز دارند و حمايت حقوق مردم به اصطلاح به نفعشان خواهد بود و مسئله حقوق بشر يک مسئله مردمی است.
مسئله دوم. به نظر من اگر آقايان راست می‌گويند... اين را بايد حقوق‌دان‌هايی مثل آقای لاهيجی و حقوق‌دانان ديگر توضيح دهند مثل خانم هيکس (شريف‌پور) در وهله ديگر وقتی اينها می‌گويند اين گزارش سياسی است اجازه بدهند آقای احمد شهيد بيايد حرف‌های اينها را هم گوش بکند خود به خود به تعادل می‌رسد. يعنی صرفا با يک اتهام که مسئله‌ای حل نمی‌شود. اين روش به اصطلاح روش جواب‌ناداده‌ای است. ولی من يک مقدار هم خودم را جای آنها می‌گذارم به نظر من آقای روحانی دنبال لابی‌هايی هست و الان هم بحث‌هايی هست که بتواند افراد را آزاد کند. ولی اين به نظر من با رفتار تعامل با جهان و جامعه جهانی هماهنگ نيست.

* آقای لاهيجی، صحبت‌های آقای رحمانی را شنيديد. من می‌خواهم ببينم که به هر حال آقای روحانی در صحبت‌های خودش در کنفرانس‌های خبری بحث از گفتگو که می‌کند سعی می‌کند حداقل در زبان و ادبيات اين مسئله را رعايت کند که ما اهل گفتگو هستيم. اما در اين مورد حتی با اين زبان هم صحبت نشد و خيلی رسما و علنا اعلام شد که اجازه ورود به آقای احمد شهيد را نمی‌دهيم چون آدم منصفی نيست. شما نگاهتان به اين قضيه چيست؟
- نخست من بايد يادآوری کنم که جمهوری اسلامی با آقای احمد شهيد مذاکره می‌کند منتها در ژنو. يعنی رئيس هيات نمايندگی جمهوری اسلامی بارها و بارها با آقای احمد شهيد به درخواست آقای احمد شهيد گفتگو کرده. بنابراين اين يک دروغ بزرگی است که بگويند ما با احمد شهيد گفتگو نمی‌کنيم. ولی نمی‌خواهند پای احمد شهيد به ايران برسد. به لحاظ اينکه در گذشته گزارشگرهای ديگری که رفتند ديدند که رسيدن پای گزارشگر به ايران يعنی بيرون آمدن بسياری از خبرهايی که ما به جامعه بين‌المللی می‌دهيم و هيئت جمهوری اسلامی چه در داخل و چه در خارج هميشه تکذيب می‌کند و با رفتن گزارشگر ويژه خب مسلم می‌شود که اين اخبار و اين گزارش‌ها واقعيت دارد. با بازديد از زندانها، با گفتگو با زندانيان و ديگر مسايل.
دوم اينکه اين با جمهوری اسلامی نيست که بگويد آقای احمد شهيد از حوزه بيطرفی خارج شده و... به خاطر اينکه تشخيص سنديت يا بی‌اعتباری گزارش گزارشگر ويژه با همان مرجعی است که گزارشگر ويژه را تعيين کرده يعنی با شورای حقوق بشر. ولی به عقيده من مسئله عميق‌تر از اينهاست. مسئله اين است که در موازنه قوا بين دولت چه به رياست آقای روحانی باشد و چه با ديگران... اين را به تجربه دوران آقای خاتمی می‌گويم. برای اينکه در دوران آقای خاتمی بود که پای گزارشگران ويژه به ايران باز شد و گفته من بر اساس تمام گزارش‌هايی است که بعدا علاوه بر گزارش‌های کتبی خصوصی به من دادند. و از جمله دوستم آقای لويی ژوانه، رئيس گروه کاری مربوط به بازداشت‌های خودسرانه.
واقعيت اين است که در اين موازنه قوا که بين قوه قضاييه و دولت از يک طرف و بعد نهادهای امنيتی و قوه قضاييه... شما اين خبر چند روز اخير را ملاحظه کنيد رونقی ملکی که الان در شرايط بسيار خطرناکی زندگی می‌کند. بالاخره ناگزير می‌شوند او را به بيمارستان می‌فرستند. ولی چند ساعت بعد يک عده پاسدار می‌روند از بيمارستان در می‌آورند و برمی‌گردانند زندان. يعنی می‌خواهم بگويم روابط و موازنه قوا در جمهوری اسلامی خيلی پيچيده‌تر از اين است که آدم بتواند به همين صورت از دور قضاوت کند که آيا آقای روحانی يا رئيس دولت ديگری که بخواهد تغييراتی بدهد قادر به انجام اين تغييرات خواهد بود يا نه. متاسفانه تجربه دوران آقای خاتمی در خاطر من هست. و من را نسبت به تحقق برنامه‌هايی که آقای روحانی به طور کلی در ارتباط با وضعيت آزادی‌ها و به قول خودشان حقوق شهروندی و ديگر مسايل در دوره رياست جمهوری داده، زياد خوشبين نمی‌کند.

* آقای لاهيجی، در صحبت‌هايتان به مسئله گزارشگران قبلی اشاره شد. در حالی که هم آقای گاليندوپل، همين کاپيتورن در گزارش‌هايی که به ايران می‌آمدند و گزارش می‌دادند وقتی که می‌توانستند وارد ايران شوند خب هم نشانه‌ای از تعامل جمهوری اسلامی با گزارشگران بود و هم گزارش‌های به نسبه معتدل‌تری بود. فکر نمی‌کنيد اگر آقای احمد شهيد به ايران بروند گزارش‌های متعادل‌تری را صادر کنند، برخلاف صحبت شما که گفتيد اگر به ايران برود جمهوری اسلامی نمی‌خواهد به آن چيزهايی که می‌خواهد دسترسی پيدا کند؟
- مسئله گزارش تند و ملايم نيست. مسئله گزارش مبتنی بر واقعيت‌هاست. يعنی بر دلايل و مستندات. آقای احمد شهيد تعداد اعدام‌ها را از خودش استخراج نمی‌کند. تعداد اعدام‌هايی که جمهوری اسلامی می‌کند هرچند که جمهوری اسلامی آمار نمی‌دهد ولی از لابه‌لای خبرهايی که در روزنامه‌های ايران در می‌آيد استخراج می‌شود توسط سازمان‌های حقوق بشر به آقای احمد شهيد داده می‌شود و آقای احمد شهيد آن را در گزارشش می‌آورد. مسئله بدرفتاری، شکنجه زندانی‌ها، با بازداشت‌شدگان به ويژه پس از وقايع انتخابات چهار سال پيش را آقای احمد شهيد مستند کرده به شهادت کسانی که در خارج از کشور بوده. از اين نوع مسايل. من می‌گويم که جمهوری اسلامی با ندادن ويزا به آقای احمد شهيد هميشه اين دستاويز را برای خودش حفظ کرده که بگويد نه آقا اينها ارقامی است که مبتنی بر هيچ سند و مدرک و واقعيتی نيست. ولی وقتی آقای احمد شهيد به ايران برود، به داخل زندان‌های ايران برود و آنجا زندانی‌ها شهادت مستقيم به آقای احمد شهيد بدهند يا خانواده‌هايشان و ديگران و همه مسايل نقض حقوق بشر، ديگر اين حربه را از دست جمهوری اسلامی خواهد گرفت.

* خانم شريف‌پور، شما فکر می‌کنيد چه تفاوتی است بين گزارش‌ها و عملکرد و حتی رفتار آقای احمد شهيد با گزارشگران سابقی که وارد ايران می‌شدند، آقای گاليندوپل و آقای کاپيتورن بين اين افراد تفاوت‌هايی وجود دارد که به هر حال جمهوری اسلامی در آن دوره‌ها به اين دو گزارشگر اجازه ورود به ايران داد اما در مقابل آقای احمد شهيد حتی دولت آقای روحانی رسما و علنا اعلام می‌کنند که حق سفر ندارند.
- من اگر اجازه داشته باشم به چند مسئله که در صحبت‌های آقای رحمانی و استاد بزرگوار آقای دکتر لاهيجی اشاره شد... اگر اجازه داشته باشم... دولت آقای روحانی هنوز بعد از سفرشان به نيويورک و بعد از حضور هيات نمايندگی ايران در شورای حقوق بشر وقت دارد که عکس‌العملی نشان بدهد به سفر آقای احمد شهيد به ايران. ما در طول ۳۴ سالی که از عمر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ايران می‌گذرد، آقای احمد شهيد چهارمين گزارشگر ويژه بررسی حقوق بشر در ايران است. و همانطور که آقای دکتر لاهيجی هم فرمودند گزارشگران ويژه موضوعی به ايران سفر کردند. گزارش آقای کاپيتورن، آقای گاليندوپل بعد از سفر از ايران... من با شما کاملا هم عقيده نيستم که موضعی معتدل‌تر گرفتند. بايد ديد هدف از سفر يک گزارشگر و تعيين يک گزارشگر ويژه برای سفر به يک کشوری در درجه اول چی هست.
مسئله ارزشی وجود يک گزارشگر ويژه اين است که برود و يک گفتمانی با مقامات جمهوری اسلامی ايران باز کند و کمکی کند که اين معضلات و مشکلاتی که در اين گزارش‌ها بهش اشاره شده... ما از اين بالاتر نداريم که در سه سال گذشته دبيرکل سازمان ملل متحد هم گزارش ويژه‌ای راجع به وضعيت وخيم نقض حقوق بشر در ايران به مجمع عمومی هر سال ارائه می‌کند. مسئله اين نيست که آقای احمد شهيد برود ايران از يک زندان يا دو زندان بازديد کند وگزارشی بنويسد. ما هيچکدام يادمان نرفته که آقای گاليندوپل به زندان اوين رفت ديوارهای اوين را رنگ کردند و حتی کسی که با آقای کاپيتورن صحبت کرده بود بعدها در زندان اوين اعدام شد. دوای درد ايران سفر آقای احمد شهيد به ايران نيست.
از آنجا که شما فرموديد موضع آقای روحانی هنوز موضع‌گيری نکرده ولی آقای احمدی‌نژاد روز اولی که پايش را گذاشت به نيويورک گفت مسئله حقوق بشر نخ‌نما شده. در طول هشت سالی که زمام قدرت را در ايران به دست داشت هيچ اهميتی به مسئله حقوق بشر نمی‌داد. گزارشات آقای احمد شهيد همگی صحيح و کامل هست. اگر ذره‌ای اگر مسئله‌ای در اين گزارشات بود که خلاف واقع بود مقامات جمهوری اسلامی می‌توانستند به راحتی آقای احمد شهيد و کميساريای عالی حقوق بشر و شورای حقوق بشر را در مجامع بين‌المللی اعلام کنند که اين گفته‌ها گفته‌های دقيقی نيست و کذب محض است. ولی عملکرد آقای احمد شهيد متاسفانه به دليل اين که نتوانسته به کشور ايران برود به نظر من به نظر کسی که دوشادوش بقيه در انتخاب يک گزارشگر ويژه سعی خودش را کرده و هميشه گفته که اهميت خاصی دارد که ايران يک گزارشگر ويژه داشته باشد، عملکرد آقای احمد شهيد عملکردی نبوده که برای کسی که برای پيشبرد و ارتقای حقوق بشر سعی کند که يک گفتمان با مقامات جمهوری اسلامی ايجاد کند. هم آقای دکتر لاهيجی و هم آقای رحمانی می‌دانند که مقامات کميساريای عالی مستقيما با آقای لاريجانی، مستقيما با ستاد حقوق بشر در تماس هستند.
دولت جمهوری اسلامی، قوه قضائيه از خانم ناوی پيلای دعوت کرده، کميسر عالی حقوق بشر، که به ايران برود. همه اين ارتباطات هست در ژنو. ولی متاسفانه، اين نظر شخصی من است، که وقتی که من يک مثالی برای شما می‌زنم... اگر وقت باشد... زمانی که من در سال ۹۶ همزمان که آقای کاپيتورن در ايران بودند، در زمان رياست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، آقای عابد حسين و بقيه گزارشگرها هم بودند، من به عنوان نماينده سازمان نظارت بر حقوق بشر هم به ايران دعوت شده بودم برای بررسی وضعيت حقوق بشر قبل از انتخابات مجلس پنجم. من در يک روزی از آقای عابد حسين گزارشگر ويژه آزادی بيان خواستم که اگر امکان داشته باشد از تسهيلات سازمان ملل استفاده کنم از دفتر سازمان ملل در تهران و همراه ايشان نه در ملاقات ايشان بلکه همراه وسيله نقليه ايشان به قم بروم چون من هم مايل بودم که با مرحوم آيت‌الله منتظری که در حصر بودند در آن زمان ملاقات جداگانه‌ای داشته باشم. آقای عابد حسين به من گفتند در آن زمان که الهه اگر تو با ماشين من بيايی بعدا حمل بر اين خواهد شد که من تحت نفوذ نماينده سازمان ديدبان حقوق بشر هستم و بايد استقلال خودمان را حفظ کنيم.
آقای احمد شهيد موضع‌گيری‌هايی که می‌کنند، حضورهايی که در بعضی جلسات و پنل‌ها حضور به هم می‌رسانند من در گزارش ايشان هيچ نقطه ضعفی نمی‌بينم. در عملکرد ايشان هست. به عنوان مثال دنيا دنيای تغيير يافته دنيای ديجيتالی شده. دنيای تلويزيون و ماهواره شده. وقتی که يک اپوزيسيون کسی که معتقد هست به براندازی جمهوری اسلامی از طريق مسالمت‌آميز و هيچ انتقادی هم در آن نمی‌بينم، وقتی عنوان می‌کند که روز گذشته با آقای احمد شهيد ملاقات کرده علنا و عکس‌هايش هم هست و بعد می‌گويد که گزارش من سازمان من کاملا در گزارش آقای احمد شهيد انتقال پيدا کرده، اين بهانه را... توجه داشته باشيد که اين بهانه را می‌دهد دست مقامات جمهوری اسلامی که بگويند آقای احمد شهيد سياسی عمل می‌کند. که اگر آقای احمد شهيد محافظه‌کاری بيشتری ملاقات‌هايشان را... محل ملاقات‌هايشان را... نوع ملاقات‌هايشان را انتخاب کنند بهانه‌ها را از دست جمهوری اسلامی می‌گيرند.

* آقای رحمانی، شما صحبت‌های خانم شريف‌پور را شنيديد. شما فکر می‌کنيد آيا اين انتقاداتی که در بخش‌هايی از عملکرد آقای احمد شهيد خانم شريف‌پور گرفتند، آيا بخشی‌اش به عملکرد خود دولت و حاکميت جمهوری اسلامی بر نمی‌گردد؟
- بله. دولت جمهوری اسلامی بايد بپذيرد که آقای احمد شهيد برود آنجا و ببيند. ولی يک تجربه‌ای من بگويم به عنوان اين که آقای کاپيتورن آمد توی زندان و آن موقع من زندان بودم. گاليندوپل همچنين اين آقای لويی ژوانه هم زندان بودم. ببينيد. نسبت حقوق بشر با جامعه ما و زندان... حقوق بشر باعث شد ما را خفه نکنند. ولی توجه حقوق بشر باعث شد بخش افراطی حکومت ما را بيشتر تحت فشار قرار داده. ولی خوبی اش اين بود که مصونيت‌های جانی برای بعضی زندانی‌ها ايجاد شد. تضمين‌هايی که بيشتر داغان نکنند و بيشتر زخمی نکنند. يک فشار من می‌گويم موثر. رفتار فعالان حقوق بشری به خصوص ايرانی‌ها يک حرکت موثر... در درون جمهوری اسلامی يک بازی است معمولا وقتی اصلاح‌طلبان می‌آيند فضا بازتر می‌شود. به نظر من تندروها که الان در قوه قضاييه دست بالا را دارند همچنان می‌خواهند آن فضای هشت سال پيش را حفظ کنند. آنها دارند الان با اين زبان حرف می‌زنند. منطق آقای لاريجانی گمان نکنم منطق آقای روحانی باشد. به مرور زمان آقای روحانی هم بايد تجربه کند به اين سمت برود که فضا را باز کند. اين به نظر من يک مقدار زمان می‌خواهد.
آن موقع اگر اين زمان وجود داشت جمهوری اسلامی می‌تواند در مقابل ادعاهايی که از طرف آقای احمد شهيد غلط می‌داند بياورد و در مورد آن قضاوت نهايی صورت بگيرد. ولی اين منظر را هم بايد نگاه کنيد که يک مقدار درک خارجی‌ها به ميزان اختيارات اين قوا در ايران مشخص نيست. مثلا رئيس جمهور در ايران يک جاهايی اصلا اختيار ندارد و چندان نمی‌تواند بازيگر باشد. الان مثلا من گفتم. اول هم توضيح دادم که ايشان الان در صدد آزادی زندانيان جنبش سبز و برداشتن رفع حصر آن سه نفر است و تلاش هم کرده. ولی خب حيطه مسئوليتش نيست. اين به لابی‌گری‌ها، مانور خاص جامعه مدنی نياز دارد و همچنين درخواست نهادهای حقوق بشری. يک مقدار به نظر من پيچيده است و يک مقدار هم اين مسئله زمان بر است ولی دقت هم بايد بکنيد. تناسب قوای سياسی در ايران به نحوی است که اگر آقای روحانی برود افراد تندتر و افراطی‌تر مثل احمدی‌نژاد حاکم خواهند شد. آقای روحانی هم با چالش‌های زيادی مواجه است. اين چالش‌ها نياز دارد راه حل‌هايی هم برای حل مسئله ارائه دهيم. البته حقوق‌دانها و آنها که واردند درخواست درست حقوقی دارند. مجامع جهانی درخواست حقوقی دارند. ولی آنها که نگاه سياسی دارند نه حقوق بشر سياسی بايد راهکارهايی هم ارائه دهند طرح کنند که اگر آقای روحانی توانست انجام بدهد و اگر نتوانست پاسخگو باشد.
ما الان در حقيقت وارد اين دوره و اين مقطع و اين نوع چالش با دولت روحانی هستيم و به خصوص آن نگاه افراطی که بخشی در قوه قضائيه هنوز وجود دارد و دوست هم دارد که اصلا کل بازی به هم بخورد و مواضع آقای لاريجانی معاون حقوق بشر قوه قضاييه که ديگر اظهر من الشمس است و جای مثال زدن نيست. ايشان اصلا حقوق بشر را ملعبه می‌داند و نگاهش به حقوق بشر اصلا يک نگاه منفی است و هرجا هم لازم باشد به نفعش باشد بهش استناد می‌کند. به اين گزارش‌های عفو بين‌الملل در کشور آمريکا اينها استناد می‌کنند. وقتی به ايران می‌رسد می‌گويند سياسی است. اين مشکل هم هست و وجود دارد. ولی به نظر من بايد رفت جلو و الان به يک راه حل‌های تعاملی طرح کرد. مسئله حقوق بشر را به شکل‌های تعاملی که بشود اين بندها را تغيير داد و قوانين را در ايران بشود تغيير داد، بهش نگاه کرد و به چالش کشيد.

* آقای لاهيجی، در يکی دو دهه اول انقلاب قبل از اينکه مسئله هسته‌ای مطرح شود غربی‌ها بيشتر به مسايل حقوق بشر در ايران اهميت می‌دادند. الان هم گويا دولت جمهوری اسلامی فهميده که الان اولويت دنيای غرب مسئله هسته‌ای است و مسئله حقوق بشر در ايران از اهميت کمتری به نسبت آن برخوردار است. آيا از اين فضا دولت جمهوری اسلامی نمی‌تواند استفاده کند که به نسبت به مسئله حقوق بشر کم اعتناتر باشد يا اهميتی ندهد؟
- اصولا مسئله حقوق بشر يا ديگر اختلافاتی که جامعه بين‌المللی با يک دولت و از جمله جمهوری اسلامی ايران دارد در گرو اين است که اصلا يک دولتی سياستش در مسير گفتگو، مذاکره و رسيدن به تفاهم با جامعه بين‌المللی است يا نه، سياست درهای بسته را پيش می‌گيرد. در زمان آقای رفسنجانی با توجه به اينکه در دوران جنگ ايران و عراق ايران دچار يک انزوای غيرقابل قبول برای جمهوری اسلامی و بدون سابقه بود و بعد هم احتياج داشتند به اين که از هر جهت تجديد نظر کنند در سياست هشت نه ساله دوران جنگ، بنابراين رفتند به سياست جامعه باز. يعنی درهای ايران را باز کردند به روی ناظران بين‌المللی و شروع کردند به گفتگو کردن. درباره خيلی از مسايل و از جمله مسئله حقوق بشر. فقط مسئله ميلياردها معاملاتی که با کشورهای غربی و در صدر آنها آلمان می‌شد که مسئله حقوق بشر نبود که. بسياری از مسايل بود. در همان زمان است که حقوق بشر هم مطرح می‌شود و ناظران سازمان ملل هم به ايران می‌روند و گزارشگر ويژه راجع به ايران و يا گزارشگران موضوعی.
ولی مسئله الان مسئله اين نيست که به ويژه دوران يعنی از دوره دوم رياست جمهوری خاتمی بگيريد تا هشت ساله دوره رياست جمهوری احمدی‌نژاد. مسئله اصلا تغيير سياست است. يعنی جمهوری اسلامی رفته دومرتبه به سمت سياست درهای بسته. من نمی‌خواهم دفاع از آقای احمد شهيد را به عهده بگيرم. ولی مسئله اين است که درهای ايران طی شش هفت سال گذشته بر روی تمام گزارشگران سازمان ملل بسته بوده. فارغ از اينکه آيا احمد شهيد در روشی که پيش گرفته تمام زوايای قضايا و جوانب احتياط را رعايت کرده يا نکرده. هيچ گزارشگری طی شش سال گذشته پايش به ايران نرسيده. بله. جمهوری اسلامی هميشه چون سياستش ما در مجمع عمومی ديديم، در کميته سوم ديديم، در کميسيون شورای حقوق بشر گذشته، در شورای حقوق بشر کنونی... جمهوری اسلامی سياستش سياست معامله است. بنابراين از طريق دوستی، از طريق دعوت، از طريق پاکت دادن، پاکت‌های نقدی... پول... می‌دانيد... سعی می‌کند هيات‌های نمايندگی را بخرد. از جمله کميسرهای کميساريای حقوق بشر را به ايران برای مهمانی دعوت کند.
ما اين را با خانم اما رابينسون ديديم. با خانم لوييزا آربر هم ديديم. با خانم پيلای هم چندين بار ديديم. خوشبختانه خانم پيلای در اثر زنهارهايی که بهش داده شده گفت بارها به جمهوری اسلامی پاسخ داده که پذيرش دعوت منوط به پذيرش احمد شهيد است. يعنی اگر پای احمد شهيد به مجرد اينکه از ايران درخواست ويزا کرد، به ايران رسيده بود اصلا موجبی برای گفتگو با سازمانهای سياسی و از جمله سازمانهايی که می‌خواهند براندازی کنند موردی نداشت. ولی وقتی که درهای ايران به روی گزارشگر ويژه بسته است... گزارشگر ويژه برای مستند کردن گزارش خود چاره‌ای جز گفت‌وگو با همه سازمان‌های سياسی فارغ از مواضع سياسی‌شان، فارغ از هدف‌هايشان ندارد. به خاطر اينکه در غير اين صورت گزارش يک گزارش يک‌جانبه خواهد بود.

* اجازه بدهيد آخرين پرسش را از خانم شريف‌پور داشته باشم. اگر آقای روحانی و دولت ايشان نخواهند درهای حقوق بشر را بر روی گزارشگران ويژه و همچنين سازمانهای بين‌المللی باز کنند و همچنان اين درها را بسته نگاه دارند، فکر می‌کنيد در وجهه آقای روحانی در وجهه دولت ايشان و تاثيراتی که ممکن است روی دولت ايشان بگذارد چه اتفاقی خواهد افتاد و اين سازمان‌های بين‌المللی چگونه نگاه خواهند کرد به دولت آقای روحانی؟
- بايد فرصت داد به دولت آقای روحانی. اولا اضافه کنم که يک گزارشگر ويژه بايستی با تمامی اقشار، اپوزيسيون، گروه‌های برانداز و حتی مسلح هم گفتگو داشته باشد. اين به اين معنی نيست که اگر گزارشگری گفتگو نکند گزارشگر خوب يا بدی هست. وليکن آقای روحانی به هر حال سياست خارجی‌شان تحت رياست آقای دکتر ظريف آنچه که من پيش‌بينی می‌کنم سعی می‌کنند که به جامعه بين‌الملل به خصوص نهادهای بين‌المللی حقوق بشر، فعالان حقوق بشر همان مسئله تعامل و گفت‌وگو را درهايش را باز کنند. اميد بر اين است که آقای احمد شهيد راهکارهای عملی برای بهبود و ارتقاء حقوق بشر ارائه دهد.
دولت آقای روحانی بيشتر از چند ماه ديگر فرصت ندارد و برای ماها که مسايل حقوق بشر را از نزديک دنبال می‌کنيم متاسفانه خارج از ايران فقط يک سال بيشتری نمانده که آقای روحانی و دولت آقای روحانی و کسانی که در اين دولت هستند به نظر می‌رسد که اينقدر با جامعه بين‌الملل و روابط بين‌الملل و دنيای خارج آشنايی کامل داشته باشند که بدانند در کنار مذاکرات هسته‌ای مسئله حقوق بشر هم يک اهرم بسيار بسيار پر اهميتی است.
دولت جمهوری اسلامی و عملکرد آن در سال آينده در ماه ژوئن دوباره برای بررسی دوره‌ای در شورای حقوق بشر پرونده‌اش بررسی خواهد شد. دولت آقای روحانی و آقای دکتر ظريف باخبر هستند از اين مسئله و من مطمئن هستم که می‌دانند يکی از اين اهرم‌ها مسئله حقوق بشر است و تا زمانی که درها را برای گفتگو با نهادهای بين‌المللی باز نکنند و تا زمانی که پيشنهادها را پذيرا نباشند مسئله هسته‌ای ايران هم اگر حل شود مشکل حقوق بشر هم بايد حل شود و اميدوار هستيم که دولت آقای روحانی اين مسئله را که من مطمئن هستم به آن اطلاع کامل دارند قدم‌هايی را بردارند. زمان زمان کوتاهی است. من اين مثال را می‌زنم. ماه عسل ايشان در رابطه با حقوق بشر فقط يک سال است. بايد ديد قدم به قدم مقامات دولت آقای روحانی چه خواهند کرد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016