پنجشنبه 4 مهر 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بازی برد - برد برای ايران و اپوزيسيون دمکرات سوريه، حميد فرخنده

حميد فرخنده
اکنون اپوزيسيون دمکرات سوريه، حکومت سوريه، ايران، امريکا و ديگر کشورهای غربی و روسيه و حتی اسرائيل در يک موضوع هم نظر هستند و آن جلوگيری از به قدرت رسيدن نيروهای بنيادگرای سلفی در سوريه و يا ادامه جنگ داخلی در اين کشور هست. فرصت برای يک بازی برد - برد برای همه طرف های فراهم شده است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ويژه خبرنامه گويا

hamidfarkhondeh@hotmail.com


با روی آوری اپوزيسيون سوريه به مقابله مسلحانه با رژيم بشار اسد، اين کشور بتدريج در دو سال و نيمی که از آغاز بحران سوريه می گذرد، پايگاه مناسبی شد برای فعاليت های گروههای تروريستی مانند القاعده و نيروهای جهادی-سلفی. گروه های بنياد گرايی که خواستار برپايی حکومت اسلامی بر پايه قوانين شريعت هستند و اهدافشان با آرمانهای تظاهرکنندگانی که با آرزوی رسيدن نسيم بهار عربی به سوريه در برخی از شهرهای اين کشور به تظاهرات مسالمت آميز دست زدند، بسيار فاصله دارد. پس هنگام سخن گفتن از "اپوزيسيون سوريه" بايد مشخص کرد منظور کدام اپوزيسيون است؟ اسلام گرايانی که هنوز به قدرت نرسيده در مناطق تحت کنترل خود سر می برند، بنام قوانين اسلامی شلاق می زنند و حد جاری می کنند يا نيروهای آزاديخواه و سکولاری که خواهان شکوفايی بهار عربی در سوريه و استقرار دمکراسی در کشورشان هستند؟ گروه هايی با اهدافی چنين متضاد که تنها نقطه مشترکشان مبارزه با حکومت بشار اسد و خواست برکناری او از قدرت است.

آزاديخواهان سکولار سوريه چنان سرگرم مبارزه با بشار اسد هستند که فراموش کرده اند فاصله آنها با بشار اسد و حکومتش با همه کشتارها و جناياتی که مرتکب شده، کمتر از فاصله آنها با اپوزيسيون بنيادگرای سوريه است. حکومت بشار اسد يک ديکتاتوری سکولار است و حکومتی که نيروهای سلفی-جهادی با کمک های مالی و نظامی عربستان سعودی و قطر دنبالش هستند، مستبدان اسلام گرا و بجای بهار عربی در سودای خزان سلفی هستند. اپوزيسيون دمکرات سوريه بايد هرچه زودتر صفوف خود را از نيروهای بنيادگرايی که در سوريه عليه حکومت اين کشور می جنگند، جدا کند. با ادامه جنگ داخلی در سوريه گذشته از افزايش آمار قربانيان جنگ و ويرانی کشور، اپوزيسيون دمکرات اين کشور بازنده بزرگ ادامه اين بحران خواهد بود. امنيت بر دمکراسی تقدم دارد و يک نظام ديکتاتوری سکولار برای آزاديخواهان و دمکراسی خواهان بر يک نظام اسلامی بنيادگرا ارجح است.

ايران در اوايل بحران سوريه می توانست با توجه به نفوذش در سوريه، نقش ميانجی ميان حکومت و مخالفان بشار اسد بازی کند. اما حکومت ايران بجای دورانديشی سياسی و توجه به منافع ملی و سياست حمايت از بهار عربی، چنانکه در تونس، مصر و ليبی دنبال می کرد، به طرفداری از رژيم سوريه پرداخت و تلاشی برای ارتباط با مخالفان ميانه روی بشار اسد نکرد. در کنفرانسی که حدود دو سال پيش در تهران برای بررسی بحران سوريه تشکيل شد از هيچ يک از گروه های اپوزيسيون سوريه دعوت به عمل نيامد.

واضح است که ايران خواستار به قدرت رسيدن يک حکومت سنی طرفدار عربستان و قطر در سوريه نيست، همچنين خواهان تشديد جنگ داخلی در سوريه نيز نيست، چرا که ادامه جنگ به قدرت گيری نيروهای سلفی و جهادی ضد ايرانی و ضد شيعی می انجامد. از سوی ديگر حمايت از ماندن بشار اسد در قدرت، کسی که دستش به خون بيش از صدهزار نفر از مردم سوريه آلوده است و اخيرا نيز از سلاح های شيميايی عليه مردم خودش استفاده کرده، نيز سرمايه گذاری روی برگ بازنده در سوريه است و به اعتبار سياسی ايران در منطقه و جهان لطمه می زند.

با منتفی شدن حمله نظامی امريکا و ديگر کشورهای غربی به سوريه در پی توافق امريکا و روسيه برای خلع سلاح شيميايی سوريه، بارديگر موقعيت مناسبی برای ديپلماسی ايران فراهم شده تا نقشی که دو سال پيش می توانست در بحران سوريه داشته ايفا کند، اکنون به اجرا درآورد. همانطور که انتظار می رفت منتفی شدن حمله نظامی به سوريه، اختلافات درون صفوف نيروهای اپوزيسيون سوريه را تشديد کرده است، چنانکه اخيرا سيزده گروه تندرو اسلامگرا در داخل سوريه تصميم گرفته اند از "شورای ملی سوريه" خارج شوند. ايران می تواند بجای يک سال انتظار برای برگزاری انتخابات رياست جمهوری در سوريه که معلوم نيست با توجه به جنگ داخلی اين کشور چگونه برگزار خواهد شد و چه مشروعيت يا مقبوليتی ميان مردم اين کشور خواهد داشت، بشار اسد را وادار به کناره گيری و اپوزيسيون دمکرات را به مذاکره با دولت سوريه دعوت کند و از سوی ديگر و گروههای جهادی، طرفداران القاعده و سلفی ها طرفدار عربستان و قطر را منزوی سازد.

هرچه نيروهای طرفدار القاعده و اسلامگرايان تندرو در سوريه فعال تر شدند امريکا و ديگر کشورهای غربی به دخالت نظامی در سوريه و کمک به اپوزيسيون اين کشور برای سرنگونی بشار اسد مرددتر شدند. نه تنها امريکا و متحدانش بلکه حتی اسرائيل نيز از به قدرت رسيدن مسلمانان افراطی در سوريه بعد از اسد بيم دارند، تجربه قدرت گيری القاعده و طالبان در افغانستان، حمله نظامی به عراق و ليبی، که يک سال بعد از سرنگونی قذافی به سفارت امريکا در بنغازی حمله شد و سفير اين کشور به شکل فجيعی به قتل رسيد، غرب را بسيار محتاط کرده است. کشورهای غربی نمی خواهند ناخواسته به دست خود بنيادگرايان غرب ستيز را بر سر قدرت آورند يا ديکتاتوری های دارای ثبات چنان بی ثبات شوند که جولانگاه گروه های افراطی اسلامی يا القاعده شوند.

اکنون اپوزيسيون دمکرات سوريه، حکومت سوريه، ايران، امريکا و ديگر کشورهای غربی و روسيه و حتی اسرائيل در يک موضوع هم نظر هستند و آن جلوگيری از به قدرت رسيدن نيروهای بنيادگرای سلفی در سوريه و يا ادامه جنگ داخلی در اين کشور هست. فرصت برای يک بازی برد-برد برای همه طرف های فراهم شده است.

امريکا و ديگر کشورهای غربی می توانند به کمک ايران و روسيه ضمن فشار به اسد، که ديگر شانس چندانی برای بر سرقدرت ماندن ندارد، برای کناره گيری و وادار کردن دولت سوريه به پذيرش اصلاحات سياسی، از يکسو از دولت سوريه که بعد از بشار اسد که می تواند نوعی دولت آشتی ملی باشد، طرفداری کنند و از سوی ديگر دولت سوريه را تشويق به مذاکره با مخالفان ميانه رو و دمکرات کنند و به مبارزه با گروه های تروريستی- جهادی و منزوی سازی اسلامگرايان افراطی بپردازد.

ايران با توجه به نفوذ سياسی، اقتصادی و نظامی خود در سوريه می تواند بشار اسد را وادار به کناره گيری کند و ميانجيگری موفق ميان مخالفان دمکراسی خواه و ميانه رو سوريه با حکومت اين کشور باشد. چنين موفقيتی هم برای وجهه سياسی ايران در سطح منطقه و جهان بسيار اهميت دارد، هم با دکترين امنيت ملی ايران خوانايی دارد و هم راه رسيدن به توافق با جامعه جهانی برای حل پرونده اتمی ايران و عادی سازی رابطه با امريکا را هموارتر می کند. آيا کليد روحانی و تدبير تيم ورزيده وزارت خارجه تحت رهبری جواد ظريف خواهند توانست قفل بحران سوريه را باز کنند و حال که رئيس جمهور جديد ايران در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل به نام جمهوری اسلامی ايران پيشنهاد کرده سازمان ملل طرح "جهان عليه خشونت و افراطی گری" را در دستور کار خود قرار دهد، موفق خواهد شد با استفاده از نفوذ ايران در سوريه، به پايان يافتن خشونت و افراطی گری در اين کشور کمک کند؟

شکوفايی بهار عربی در افق سياسی اين کشور فرو رفته در خشونت و جنگ داخلی فعلا رؤيايی بيش نيست، اما ديپلماسی ايران می تواند از پيروزی خزان سلفی و ادامه کشتار و ويرانی بيشتر در سوريه جلوگيری کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016