گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
30 مهر» اظهارات احمدینژاد درباره ممنوعالخروجی خاتمی8 مهر» علی مطهری: دليل عدم صدور مجوز به احمدینژاد برای مذاکره 7 مهر» واکنش احمدینژاد به گفتوگوی روحانی و اوباما 2 مهر» مخالفت هيات دولت با انتصاب نيروهای احمدی نژاد به عنوان استاندار 2 مهر» ارجاع پرونده دانشگاه احمدینژاد به دادستانی، تذکر مطهری به روحانی: مجوز دانشگاه لغو شود
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جشن تولد احمدینژاد روی سقف اتومبيل، احمدینژاد: شيطان از بعضیآدمها عاقلتر است
روزنامه شرق - محمود احمدینژاد متولد ششمآبان ۱۳۳۵ روز گذشته ۵۷ سالگیاش را جشن گرفت. جشن تولد ۵۷ سالگی احمدینژاد مانند همه کارهای رييس دولت سابق بهصورت نامتعارف برگزار شد. سرکوچه، روی سقف اتومبيل شخصیاش، بدون کيک تولد يا شمعی برای فوتکردن. از ساعت حدود ۱۸ بود که حدود ۱۰، ۲۰ نفر؛ چند زنومرد و سهروحانی نسبتا جوان، دور ميدان «۷۲»نارمک سرکوچه خانه احمدینژاد جمع شده و منتظر بودند. میگفتند بهطور خودجوش آمدهاند تا تولد رييس دولت سابقشان را به او تبريک بگويند. پيرزنی از سبزهوار آمده بود و میگفت از ساعت ۱۴ منتظر احمدینژاد است تا نامهای به او بدهد. زنی تراکتهايی را که با توجه به جمعيتی که پيشبينی کرده بود خيلی هم نباشد چاپ کرده بود و پخش میکرد و میگفت اين کار را بهطور خودجوش انجام داده است. تراکتها درباره احمدینژاد بود و راهش، راهی که حاميان«سوم تيری» او هم بعدها از آن اعلام برائت کردند. برخی هم پلاکاردهايی به دست گرفته بودند که روی آنها نوشته بود: «ما همه احمدینژاديم، ما را هم محاکمه کنيد» «ميدان ۷۲ قلب عدالتخواهی ايران» «نه سازش، نه تسليم، منتظر تو هستيم» و اينها سوژه عکاسان بود تا احمدینژاد از راه برسد. ساعتی گذشت اما هنوز خبری از او نشد، يکی از روحانيان جمعيت را که کمی بيشتر شده بود دور خود جمع کرد و بعد از خواندن دعای فرج از حاضران خواست هرکسی خاطرهای از احمدینژاد دارد بگويد، چند دقيقهای گذشت کسی داوطلب نشد. دستآخر جوانی که خبرنگار روزنامه «ايران» و از حاميان احمدینژاد بود دوباره از حاضران خواست که اگر خاطرهای دارند بگويند و چون باز کسی پا پيش نگذاشت، خودش از «خستگیناپذيری احمدینژاد» در کار و سفرهای استانی گفت و از اينکه «هرکه هرچه میخواهد به احمدینژاد بگويد، پوپوليست يا هرچيز ديگر، اما احمدینژاد برای ما همان کسی است که قطار انقلاب را به ريلش بازگرداند...» در حين خاطرهگويیها احمدینژاد از راه رسيد و اتومبيلش سرکوچه ايستاد، بعد از استقبال و اصرار هوادارانش، به کمک محافظانش روی سقف اتومبيل ايستاد. چند شاخه گل و يک تابلو که روی آن «اللهم عجل لوليک الفرج» نقش بسته بود هديه گرفت بههمراه نامههايی که به سمت او دراز شده بود. نامههايی که احمدینژاد روزانه به بيش از ۱۸هزار از آنها رسيدگی میکرد و بعد از هشتسال هنوز نامهها تمام نشده بود. خبرنگاران و عکاسان حالا جدیتر برنامه جشن تولد را دنبال میکردند. ميکروفن صداوسيما که مقابل احمدینژاد گرفته شد صدای برخی هوادارانش بلند شد و گفتند: «ما صداوسيما را قبول نداريم، ضرغامی را پايين بياوريد» اعتراضها که بالا گرفت ميکروفن پايين آمد. حاضران شعارهای سهتير ۸۴ را سر میدادند؛ «صلعلی محمد بوی رجايی آمد»، «چپ، راست، کارگزار عليه خدمتگزار» گاهی هم شعارهايشان رنگ و بوی اعتراض به دوستان قديم احمدینژاد را میگرفت: «ما همه احمدینژاديم، ما را هم محاکمه کنيد»، «دکتر جون برنگرد تا حضرات قدر تو را بدانند»، «مبشر بهاران مبارک مبارک». احمدینژاد هم با «چاکرم- مخلصم» پاسخ مردم را میداد. او بعد از اصرار حاضران که حالا جمعيتشان به حدود ۷۰، ۸۰نفری میرسيد به عادت هميشگیاش با دعای فرج شروع به سخنرانی کرد. او مطابق دوسال آخر دولتش از «بهار» گفت. او که خوب میدانست حرفهايش تکراری است، گفت: «میدانم اين حرفها تکراری شده اما خالی از فايده نيست. آنکه آمده است و باز بايد بيايد همان است که همه ما منتظر او هستيم. امروز در همه جای دنيا شوروحال مردم، شوروحال شماست (اشاره به حاضران) و همه عدالت را مطالبه میکنند.» احمدینژاد ادامه داد: «اينکه صهيونيستها عصبانی هستند و اربابان آنها در کاخ سياهوسفيد عجله دارند، به اين خاطر است که میبينند سيلی به راه افتاده که ريشه همه ظلمها را برخواهد کند. جمهوریاسلامی برپا شد تا به همه بگويد انسان حقيقتی دارد، حقيقتی متفاوت از آن چيزی که امروز هستيم. اگر عظمتی در جمهوریاسلامی هست که هست، بهخاطر اين پيام و محتواست.» احمدینژاد همچنين گفت: «همه شياطين امروز بسيج شدهاند. مساله اصلی شيطان همين پيام است و سادهلوحی است اگر بخواهيم پيام شيطان را به مسايل کوچک محدود کنيم. شيطان عاقلتر از بعضی آدمهاست.» او افزود: «شيطان زمانی که آمد، با همه انسانها اعلان جنگ کرد، نه بهخاطر مسايل جزيی، بلکه برای آنکه ريشه را بزند، اما روزی که حکومت عدالت برپا شود، يعنی روز ظهور امام(عج)، روز مرگ شيطان است و طبيعی است که بزرگترين دشمنی شيطان با امام و با ظهور امام باشد. شيطان میخواهد ما را از ياد امام غافل کند و مردم را از بهار مايوس سازد، اما ملت ايران کمر شيطان را میشکنند.» احمدینژاد درباره دانشگاه ايرانيان هم گفت: «حالش خوب است و علايم حيات را دارد. اميدوارم دانشگاهم در ترم بهمن دانشجو بگيرد.» احمدینژاد در پايان سخنان خود در پاسخ به يکی از هوادارانش که از او پرسيد «کی برمیگرديد؟»، گفت: «قرار ما بهار است.» او در پايان روی سقف اتومبيل دعا کرد، پايين آمد و از هوادارانش خداحافظی کرد. Copyright: gooya.com 2016
|