سه شنبه 28 آبان 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پيام خسرو سيف به مناسبت پانزدهمين سالگرد دشنه آجين شدن داريوش و پروانه فروهر

پاينده ايران
از دوست به يادگار دردی دارم

هم ميهنان؛
پانزده سال پيش سينه ی آکنده از عشق به ملت و ميهن دو سردار ميهن پرست نهضت ملی ايران "داريوش و پروانه" از سوی شب پرستان دشنه آجين گشت و دريده شد و دشنه هايی که جان اين دو عاشق شيفته ی آزادی و استقلال طلبی را از تن خوکرده آنها به دردها و رنج های دهها سال مبارزه ی مستمر در راه روزگار بهی برای ايران و ايرانيان، ستاند، دشنه هايی از زمره همان دشنه هايی بود که يورشگران مغول و تازی و ديگر دشمنان ايرانزمين بر پيکر هزاران هزار ايرانی در درازای تاريخ فرودآورده اند تا ايران و ايرانيت را از صحنه روزگار براندازند، تا در خيال باطل شان، آزادی خواهی بميرد، تا فرياد استقلال طلبی و عدالت خواهی را در گلو خفه کنند و رسم مهر و وفا و انسان دوستی و مبارزه برای رهايی انسان ها از چنگال زورمداران در سراسر جهان، برافتد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


دوستان دو رهبر شهيد "حزب ملت ايران" که درس ميهن پرستی و استقلال خواهی و سازش ناپذيری در برابر باطل را در "مکتب مصدق بزرگ" ادامه دهنده گسست ناپذير راه قائم مقام، اميرکبير و سردارانی چون ستارخان، باقرخان، کوچک خان و ...
آموخته بودند؛ چونان فولادی آبديده، خاری در چشم بدسگالان کج انديش  شب پرست و تباهی ستايان ضد ايران و ايرانی
به شمار می آمدند، که سرانجام چون رهروان پيشين جاودانگی ايران جان بر سر پيمان مقدس خويش نهادند و طريق عشق پيمودند و سرآمد عاشقان جهان شدند.
آن دو عزيز که از دوران نوجوانی و مبارزه های مداوم ميهن پرستانه هماره در کنار آنها بوده ام، نمادی از
عدالت خواهی در نهايت پاکی در اخلاق سياسی، از خودگذشتگی و راستی و درستی در زندگی شخصی و اجتماعی بودند که سيمرغ سان ياران آرمانخواه را به قله های رفيع آزادی، استقلال و عدالت خواهی و ايران پرستی و
ملت گرايی ايرانی، تبعيض گريزی و همبستگی ملی راه می نمودند و راه می بردند.
پس از دشنه آجين شدن آن سرآمدان دوران، دادخواهی ها در چنبره بی عدالتی گرفتار آمده و دست های پيدا و پنهان تلاش کرده اند با اتخاذ روش های گوناگون، حتا با جلوگيری از برگزاری آيين های سالگرد، شايد گرد فراموشی بر اذهان مردم رنجيده ايران بپاشند؛ اما وجدان بيدار ايرانيان همچنان در انتظار تشکيل دادگاهی علنی و محاکمه ی آمران و عاملان و تمام کسانی است که در قتل های سياسی همه ی دگرانديشان شرکت داشته اند.

به راستی ياد داريوش و پروانه هماره در قلبم و برايم گرامی است؛ راهشان پر رهرو باد.

خسرو سيف
آبان ۱۳۹۲


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016