یکشنبه 29 دی 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

شيرين عبادی: حقايق در مورد مسئله اتمی ناگفته مانده

راديو زمانه ـ نشست‌ دوره‌ای‌ای که با عنوان “گفت‌وگوهای زمانه” برگزار می‌شود، اين بار به مسئله‌‌ اتمی اختصاص دارد. در جلسه ۱۵ فوريه در آمستردام، خانم دکتر شيرين عبادی و آقايان دکتر سهراب رزاقی و مهران مصطفوی شرکت خواهند کرد.

در آستانه اين جلسه با خانم شيرين عبادی، حقوق‌دان و برنده جايزه صلح نوبل، گفت‌وگو کرده‌ايم. “مرکز حاميان حقوق بشر” به رياست خانم شيرين عبادی، مبتکر کمپين گفت‌وگو درباره انرژی هسته‌ای است.

گفت‌وگو با شيرين عبادی

زمانه: خانم دکتر شيرين عبادی، ماجرای بابک زنجانی به نظر می‌رسد که نوک کوه يخی باشد که می‌توانيم آن را تمثيل برنامه اتمی حکومت ايران بدانيم. دارد ثابت می‌شود که برنامه اتمی يک برنامه تکنيکی صرف نيست و عنوانی است بر يک کمپلکس نظامی، اقتصادی و سياسی. ماجرای بابک زنجانی را چگونه تفسير می‌کنيد با نظر به فراخوانی که مبتکر آن بوده‌ايد: گفت‌وگو درباره مسئله هسته‌ای؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


شيرين عبادی: بابک زنجانی متاسفانه نمونه منحصر به فرد در نوع خود نيست و به عبارت ديگر علاوه بر بابک زنجانی تعدادی ديگر با سوء استفاده از تحريم‌ها و به کمک مراکزی که به قدرت سياسی نزديک هستند ميليون‌ها دلار سوء استفاده کرده‌اند و به همين دليل است می‌بينيم عده‌ای مايل نيستند به تحريم‌ها خاتمه داده شود و در اين ميان زيانکاران اصلی مردمی هستند که به خاطر تحريم حتی داروهای حياتی را نمی‌توانند تهيه کنند. افرادی که از تحريم‌ها به نفع شخصی بهره برداری می‌کنند صحبت در مورد تحريم را تابو کرده‌اند و به انحاء مختلف مانع از اطلاع رسانی و گفت‌وگوی آزاد در زمينه انرژی هسته‌ای شده‌اند.

از سالها قبل و در دوره اول رياست جمهوری احمدی نژاد بخشنامه‌ای صادر شد که رسانه‌های ايرانی را ممنوع می‌کرد از اينکه راجع به انرژی هسته‌ای صحبت کنند. به موجب اين بخشنامه رسانه‌های داخل ايران فقط می‌توانند نظريات رسمی حکومت را در زمينه انرژی هسته‌ای درج نمايند و اگر حرفی و يا حرکتی در اين زمينه می‌شود می‌بايستی در راستای برنامه‌های حکومتی باشد. اين روش مانع از اين شد که اطلاعات دقيق تری در اختيار شهروندان گذاشته شود تا آنها با اطلاع کامل و با سنجش سود و زيان انرژی هسته‌ای بتوانند در مورد مهم‌ترين مسله ملی اظهار نظر نمايند.

کمپين گفت‌وگو در مورد انرژی هسته‌ای به اين دليل تدوين و راه اندازی شد که از جنبه‌های مختلف زيست محيطی، تکنولوژيکی، اقتصادی، سياسی، حقوقی انرژی هسته‌ای مورد بحث و گفت‌وگو قرار گيرد؛ و با باز شدن مسله نهايتا مردم هستند که بايد سياستی که نفع ملی ايران را تامين می‌کند تعيين نمايند. طبيعی است در وضعيتی که گفت‌وگوی آزاد ميسر نباشد، امکان ورود به پديده‌هايی از قبيل بابک زنجانی و شرکا از بين خواهد رفت و اين است رمز تابو شدن گفت‌وگو در مورد انرژی هسته‌ای.

زمانه: يعنی شما عاملی به نام استبداد را که مانع عمومی آزادی عقيده و بيان است، مسئول اصلی تابو شدن گفت‌وگو در مورد انرژی هسته‌ای می‌دانيد. اين مانع عمومی همچنان وجود دارد، اما شما با کمپين گفت‌وگو می‌خواهيد در حوزه‌ معينی که موضوع هسته‌ای است زمينه‌ای را باز کنيد. آيا اين کار ميسر است؟ آن هم با توجه به حساسيت ويژه رژيم به مسئله اتمی.

شيرين عبادی: آزادی بيان ستون اصلی دموکراسی است. تا ملتی آزاد نباشد که سخن بگويد چگونه می‌‌توان انتظار داشت که مردم بتوانند بر سرنوشت خود حاکم باشند؟ و از اين رو ميزان آزادی بيان در هر جامعه نسبت مستقيم با ميزان پيشرفت و توسعه دموکراسی دارد.

متاسفانه به خاطر حساسيت حکومت و سانسور شديدی که به ويژه در زمينه انرژی هسته ای‌ در ايران وجود داشته و دارد، گفت‌وگويی در اين زمينه صورت نگرفته و آگاهی مردم در اين خصوص منحصر به بيانيه‌های رسمی‌ حکومت است. به همين دليل بسياری از حقايق مربوط به انرژی هسته ای‌ از جمله مخاطرات زيست محيطی‌، هزينه بالای تاسيس نيروگاه بوشهر و… تا کنون ناگفته مانده و مردم هيچ تصوری و اطلاعی در اين زمينه ندارند و طبيعی است که در چنين شرايطی نمی توانند تصميمات درستی بگيرند.

خوشبختانه تکنولوژی و اينترنت در سال‌های اخير به کمک آزادی بيان آمده و باعث شده روز به روز از قدرت حاکميت در سانسور کاسته شود و امکان اطلاع رسانی را بيشتر کرده است. در چنين شرايطی کمپين گفت‌وگو در مورد انرژی هسته ای‌ با همکاری و همفکری تعدادی از فعالين جامعه مدنی در ايران و خارج از ايران به راه افتاد و از صاحب نظران در

رشته‌های مختلف درخواست می‌‌شود که نظريات علمی‌ خود را ابراز داشته تا ملت ايران آگاهانه متوجه باشد که بسوی چه آينده ای‌ گام بر می‌‌دارد و در اين ارتباط بديهی‌ است که موافقين و مخالفين داشتن انرژی هسته ای‌ هر دو بايد به طور يکسان از فرصت سخن گفتن و نشر عقايد خود برخوردار شوند و قضاوت را برای مردم ايران امکان‌پذير سازند.

زمانه: در دوره اخير، يعنی پس از اينکه حسن روحانی جای احمدی‌نژاد را گرفت، يک ايراد رايج به ابتکارهايی چون کمپين گفت‌وگو درباره انرژی هسته‌ای اين است که اين گونه حرکات اختلال ايجاد می‌کنند در روندی که اميد می‌رود سرانجام آن تنش‌زدايی و برداشتن فشارهای تحريمی از روی مردم باشد. بر اساس اين ايرادگيری بهتر است اگر از روحانی پشتيبانی فعال نمی‌کنيم، دست کم سکوت پيشه کنيم. پاسخ شما به چنين ايرادی چيست؟

شيرين عبادی: کمپين گفت‌وگو در مورد انرژی هسته ای‌ باب گفت‌وگو در زمينه انرژی هسته ای‌ را پس از سالها می‌‌گشايد و هنوز معلوم نيست که نتيجه اين گفت‌وگو تائيد نظريه افرادی باشد که مخالف انرژی هسته ای‌ هستند يا خير. از هر نوع نظريه و گفت‌وگو استقبال می‌‌کنيم. برگزار کنندگان اين کمپين از آنجايی که مخالف تحريم‌های اقتصادی هستند، اميدوارند اختلاف حکومت ايران

با کشور‌های غربی در مورد انرژی هسته ای‌ با گفتگو حل شده و سايه شوم تحريم‌ها از سر مردم ايران کم شود؛ اما انرژی هسته ای‌ و کمپين گفت‌وگو در مورد آن فراتر از مذاکرات سياسی روز است. به عنوان مثال اگر بر فرض کليه تحريم‌ها لغو شود و مذاکرات با موفقيت به سرانجام برسد نيروگاه هسته ای‌ بوشهر به کار خود ادامه خواهد داد و نيروگاه ديگری نيز طبق اظهارات حکومت ايران به زووی احداث خواهد شد در چنين حالتی بايد بررسی شود آيا داشتن نيروگاه برق هسته ا ی از جهات اقتصادی ، زيست محيطی‌، تکنولوژيکی و …. در جهت منافع ملی است يا خير.

به عبارت دقيق تر کمپين گفت‌وگو در مورد انرژی هسته ای‌ ارتباطی‌ به سياست‌های روز ايران و مذاکرات حکومت با ۵+۱ ندارد بلکه چيزی است فراتر از آن و تنها مسئله ای‌ که مد نظر است حفظ منافع ملی‌ است.

زمانه: توافق‌های اخير ميان جمهوری اسلامی و قدرت‌های جهانی جمع شده در گروه موسوم به ۵+۱ وارد مرحله اجرايی شده است. به نظر می‌رسد که پشت پرده اين توافق‌ها گفت‌وگوهايی است که ميان تهران و واشنگتن جريان داشته و محتملا هنوز دارد. فکر نمی‌کنيد که وجهی از کمپين گفت‌وگو درباره تکنولوژی اتمی بايد اين باشد: گفت‌وگوی آشکار درباره روابط ايران و آمريکا؟ − با توجه به اينکه حکومت ايران همه چيز را در غالب ديپلماسی پنهان پيش می‌يرد. بنابراين آيا بهتر نيست تأکيد صريحی شود بر روی ضرورت پايان دادن به ديپلماسی پنهان؟ آيا ديپلماسی حوزه حق حکومت‌هاست يا مردم هم حقی دارند؟

شيرين عبادی: در کشور‌های دموکراتيک ديپلماسی پنهان معنا و مفهومی‌ ندارد و همه چيز بايد شفاف و در معرض قضاوت مردم باشد. البته هر مذاکره ای‌ الزاما نبايستی از طريق رسانه‌ها به اطلاع مردم برسد، زيرا بسياری از مذاکرات مقدماتی بوده و چون ممکن است به نتيجه ای‌ هم نرسد، بنابراين رسانه ای‌ کردن آن فايده ای‌ ندارد، زيرا در اينصورت در هر کشوری کليه جلسات

وزارت امور خارجه دائماً بايستی‌ بُرد خبری بشود. اما توجه داشته باشيد که مسئله انرژی هسته ای‌ در ايران به خاطر تحريم‌های شديد اقتصادی با زندگی‌ يک‌ يک شهروندان گره خورده، تا حدی که داروهای مورد نياز به خاطر تحريم در ايران پيدا نمی شود، ارزش پول ملی در دوره اخير بيش از دويست درصد کاهش داشته، تورم سر سام آور است و … بنابراين اتخاذ هر نوع سياست در اين زمينه و هر نوع بده و بستان سياسی کاملا به زندگی‌ روزمره مردم گره خورده و نمی‌توان آن را پنهان از مردم انجام داد. به ويژه آنکه وقتی‌ اعلام می‌‌شود مذاکرات منجر به اتخاذ توافق شده و همانطور که در فيلم‌های خبری نشان داده می‌‌شود پس از چند دور مذاکرات طولانی ايران با کشور‌های ۵ +۱ وزرای امور خارجه شادان از اتاق بيرون می‌‌آيند و همديگر را بغل کرده و تبريک می‌‌گويند. اين بدان معنا است که مذاکرات موفقيت آميز بوده و به نتيجه رسيده است. بنابراين چرا مردم نبايستی از چنين توافق مهمی‌ که می‌‌تواند بر سرنوشت آنها موثر باشد بی‌ اطلاع بمانند؟ و جالب تر آنکه امری که سياست مداران ايرانی از مردم ايران پنهان نگاه می‌‌دارند در رسانه‌های کشور‌های ديگر درج و منعکس می‌‌شود و اين سوال را مطرح می‌‌سازد که: چگونه است که مطلبی که ساير مردم دنيا − که اين توافق تاثير چندانی هم بر زندگی‌ آنها نخواهد داشت − می‌‌توانند در جريان مذاکرات و توافق حاصله بر سر آن قرار گيرند، اما آن شهروند بيمار ايرانی که چشم به راه دارو دوخته است، حق ندارد به طور رسمی‌ از متن توافق نامه مطلع شود؟

از سوی ديگر از مصاحبه‌های سياستمداران ايرانی از جمله رئيس جمهور و وزير امور خارجه يک مطلب و يک نوع برداشت عنوان می‌‌شود و از سوی سياستمداران غير ايرانی موضوع ديگری و کاملا متفاوت مستفاد می‌‌شود و در اين ميان سؤال بزرگ آن است که چرا متن کامل توافق نامه طی‌ يک اعلاميه رسمی‌ از سوی وزارت امور خارجه ايران به اطلاع مردم نمی رسد؟ آيا مطلبی برای پنهان کردن است؟ آيا نمی خواهند در مقابل چشمان حيرت زده مردم جام زهر هسته آی‌ را سر بکشند؟ آيا …

فراموش نکنيم شفافيت در حکومت يکی‌ از شروط دموکرات بودن حکومت است در چنين روشی‌ مردم حاکم بر سرنوشت خود هستند و غير خودی محسوب نمی شوند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016