سه شنبه 19 فروردین 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

لغو سفر هيات پارلمانی ايران به اروپا

ایسنا ـ کاظم جلالی رئيس گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ايران و اروپا با صدور بيانيه‌ای ضمن اعتراض به قطعنامه ضد ايرانی اخير پارلمان اروپا، لغو سفر پيش روی هيات ايرانی به اروپا را اعلام کرد.

به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران‌ (ايسنا)؛ پس از سفر تاريا کرونبرگ رئيس هيات پارلمان اروپا به ايران و ديدار با مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی ايران، وی از کاظم جلالی رئيس و اعضای گروه پارلمانی ايران و پارلمان اروپا جهت سفر به استراسبورگ دعوت به عمل آورد تا اين سفر در روزهای ۱۶ و ۱۷ آوريل مطابق با ۲۷ و ۲۸ فروردين ماه سال جاری انجام پذيرد. سفری که در آستانه انجام آن با صدور بياينه ضدايرانی از سوی پارلمان اروپا همراه شد.

جلالی، رئيس گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ايران و اروپا با صدور بيانيه‌ای ضمن اعتراض به قظعنامه ضد ايرانی اخير پارلمان اروپا، لغو اين سفر را اعلام کرد.

متن اين بيانيه به شرح ذيل است:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


«سرکار خانم کرونبرگ

با سلام

عليرغم دعوت جنابعالی و پذيرش اينجانب جهت سفر رسمی هيات روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ايران به استراسبورگ برای انجام ملاقات‌هايی با جنابعالی و برخی مقامات پارلمان اروپا و همچنين شرکت در کميته روابط خارجی و ساير برنامه‌ها، بايد خدمت شما اعلام کنم که باوجود تمام تلاش‌های مثبت جنابعالی و گروه روابط پارلمانی و تلاش اينجانب و گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ايران، جهت درک متقابل و شناخت واقعيت‌های ايران اسلامی و پارلمان اروپا، متاسفانه با گام‌هايی که بدخواهان بهبود روابط دوجانبه در اروپا، به‌ويژه با صدور قطعنامه‌ای غيرمنتظره ضد جمهوری اسلامی ايران برداشته‌اند، بايد اعلام کنم که گروه روابط پارلمانی جمهوری اسلامی ايران از انجام اين سفر منصرف است و اين سفر انجام نخواهد پذيرفت.

در اينجا لازم می‌دانم که نکاتی را به جنابعالی و اعضای پارلمان اروپا متذکر شوم؛

اگرچه قطعنامه‌های صادر شده از پارلمان اروپا عليه جمهوری اسلامی ايران به ويژه در سال‌های اخير بسيار زياد است به طوری که از سال ۲۰۰۹ تاکنون پارلمان اروپا بيش از ۶۰ قطعنامه عليه جمهوری اسلامی ايران صادر کرده، اما صدور قطعنامه جديد با توجه به انجام سفر اخير شما و گروه پارلمانی به ايران و ديدن واقعيت‌های جمهوری اسلامی ايران بسيار غيرمنتظره بوده است.

اين قطعنامه از جهات مختلف قابل نقد است؛ در اين قطعنامه انتخابات جمهوری اسلامی ايران به خصوص انتخابات اخير رياست جمهوری، غيردموکراتيک خوانده شده است، گويا از منظر پارلمان اروپا معيار دموکراتيک بودن انتخابات پايين بودن درصد مشارکت مردم است، همانگونه که متوسط حضور مردم در انتخابات پارلمان کنونی اروپا حدود ۴۳ درصد و حتی در بسياری از کشورها ميزان مشارکت زير ۳۸ درصد بوده است، طنز و مضحک است که پارلمان اروپا با چنين ميزان مشارکت پايينی، مشارکت ۷۳ درصدی مردم ايران در انتخابات اخير رياست جمهوری را غيردموکراتيک می‌داند.

متاسفانه پارلمان اروپا از يک خود بزرگ‌بينی مفرط رنج می‌برد؛ تصور پارلمان اروپا آن است که اروپايی‌ها ملتی برگزيده هستند و معيارهای مقبول اين پارلمان بايد به عنوان واحد سنجشی برای دموکراتيک بودن ساير کشورها و ملت‌ها درنظر گرفته ‌شود در حالی که اين معيارگذاری‌ها نشان می‌دهد مطلق انگاری در نوع نگاه پارلمان اروپا و در قطعنامه‌های صادره و رفتارهای اين پارلمان موج می‌زند به گونه‌ای که در قطعنامه اخير هم مطلق بودن ملاک و معيارهای اروپايی و اينکه ديگران بايد خود را با آن معيارها تنظيم کنند، بسيار مشاهده می‌شود که اين خودشيفتگی ناپسند و نابجاست.

امروز اروپايی‌ها و پارلمان اروپا بايد کاملا واقف باشند که ملت‌ها براساس يافتن آگاهی‌ و بينش، ديگر نمی‌خواهند دوران استعمار کهنه را تجربه کنند و اگر اروپايی‌ها در نوع رويکرد جديد خود به دنبال نوسازی دوران استعمارگری خود در شکل جديد و با دست‌آويز قرار دادن پاره‌ای مفاهيم همانند حقوق بشرِ خود ساخته هستند بايد بدانند که اشتباهی استراتژيک را مرتکب می‌شوند.

در مقوله حقوق بشر هم مطالب زيادی برای بيان وجود دارد؛ اگر به سابقه تاريخی اروپا نگاه کنيم می‌بينيم که اروپا بسياری از کشورهای دنيا را مستعمره خود کرده بود و امروز اثر سيلی و زخم نشات گرفته از استعمار اروپا بر گونه‌های مردم سياه و رنگين پوست در آفريقا، آمريکای جنوبی، جنوب شرق آسيا و بسياری از ديگر مناطق جهان، قابل مشاهده است، متاسفانه آثار به بردگی گرفتن سياهان آفريقا هنوز در اين قاره برجای مانده است؛ اگر سفری به کشور سنگال داشته باشيد در آنجا می‌توانيد محل نگهداری مردان، زنان و کودکانی که در غرب آفريقا به بردگی گرفته می‌شدند و به کشورهای اروپايی و آمريکا برده می‌شدند را مشاهده کنيد؛ نبايد فراموش کنيد که در همين قرن اخير شعله دو جنگ بزرگ جهانی در اروپا برافروخته شد و بيش از ۵۰ ميليون نفر در اين دو جنگ جهانی کشته شدند؛ نسل کشی مسلمانان و مردم مظلوم بوسنی و هرزگوين در طول سه سال و جنايت بزرگ و فراموش ناشدنی سربرنيتسا آن هم در قلب اروپا و در برابر سکوت کشورهای اروپايی اقدامی نيست که به راحتی از اذهان مردم و ملت‌های جهان پاک شود؛ طومار اينگونه مسائل آنقدر طولانی است که نمی‌توان همه را در اين مختصر ليست کرد.

اما به عنوان برخی از اقدامات ضد حقوق بشری اخير در دنيا می‌توان به کشتار فاجعه آميز در آفريقای مرکزی اشاره کرد که بسيار ناگوار، دردناک و دهشتناک است و دست برخی کشورهای اروپايی در اين کشتارها مشاهده می‌شود؛ آيا در اين روزها صحنه‌های جنايت بار کشتار انسان‌های بی‌گناه در آفريقای مرکزی را جنابعالی و همکارانتان ديده‌ايد؟ کشتار در رواندا و ميانمار در زير سايه حمايت و سکوت کشورهای اروپايی را چگونه می‌توان توجيه کرد و آنها را با معيارهای حقوق بشری مورد سنجش قرار داد؟

از جمله ديگر بلايايی که از جانب غرب به خصوص بخشی از اروپا بر بخشی از ملت‌ها تحميل شد، مقوله نژاد پرستی است که تا ساليان اخير اين پديده شوم را در برخی کشورها از جمله آفريقای جنوبی شاهد بوده‌ايم و اين يکی از شواهد خود برتربينی غربی‌ها نسبت به ساير ملل است؛ شنيدن اين واقعيت که در اقدامات نژاد پرستانه، پياده‌روها در آن زمان به دو قسمت تقسيم و با تابلو محل عبور سگ‌ها و سياهان از يک سمت و محل عبور سفيد پوستان از سمت ديگر مشخص شده بود، بسيار تلخ و دردآور است.

امروز بسياری از کشورهای آفريقايی و آسيايی هنوز تلاش ميکنند تا آثار شوم برجای مانده از دوران استعمار غرب به‌ويژه کشورهای اروپايی را از کشورهای خود بزدايند.

شما حتما از آنچه که امروز در فلسطين اشغالی و بر مردم مظلوم غزه می‌گذرد و اقدامات غيرحقوق بشری و ضدانسانی رژيم صهيونيستی به عنوان هم‌پيمان استراتژيک اروپا و آمريکا، آگاهی داريد، سال‌های زيادی از روزهای خونين اردوگاه‌های صبرا و شتيلا و آنچه بر مردم جنوب لبنان از سوی رژيم صهيونيستی گذشت، نمی‌گذرد و جنايت اين رژيم عليه بشريت همچنان ادامه دارد.

حمايت از تروريست‌ها در داخل کشورهايی مثل سوريه و عراق، حمايت از تروريسم در خاک افغانستان با حضور کشورهای غربی و نيروهای ناتو و حمله به غير نظاميان، زنان و کودکان در خاک پاکستان را با چه هدفی توجيه می‌کنيد و بر اساس کدامين معيار می‌سنجيد؟

حتما واقف هستيد در حاليکه مقصد حجم عمده مواد مخدر، کشورهای اروپايی هستند اين ايران اسلامی است که هزينه مقابله با قاچاقچيان و حاملان اين مواد را می‌پردازد و سربازان و ماموران بسياری از جمهوری اسلامی ايران در مسير جلوگيری از ترانزيت مواد مخدر کشته شده و به شهادت می‌رسند کشورهای اروپايی تنها به صدور بيانيه‌هايی در اين زمينه و اتخاذ تصميم‌هايی بدون عمل بسنده می‌کنند و حتی در مواردی که اين اشرار تحت قوانين مصوب قضايی ايران به اعدام محکوم می‌شوند کشورهای اروپايی پرچم ادعاهای حقوق بشری خود را برمی‌افرازند و هزينه‌های مالی و جانی پرداخت شده از سوی ايران در اين زمينه را به فراموشی می‌سپارند.

حتما مطلع هستيد که براساس اسناد سازمان ملل متحد پس از حضور ناتو در افغانستان ميزان کشت مواد مخدر در افغانستان به بيش از ۴۰ برابر رسيده است و نمی‌توان انکار کرد که برخی از کشورهای اروپايی و فرماندهان نظامی حاضر در افغانستان در سوداگری مواد مخدر از اين کشور به ساير نقاط جهان نقش دارند.

بهتر است تا مقامات و مسئولان کشورهای اروپايی با نگاهی به حجم انبوه قربانيان و مصدومان سلاح‌های شيميايی در شهرهای مرزی غرب ايران و شهرهای مرزی عراق به ويژه مردم سردشت و حلبچه، اقدامات خود در اعطای سلاح‌های شيميايی و نامتعارف به رژيم صدام در سال‌های جنگ عراق عليه ايران را به خاطر بياورند.

با اين پيشينه تاريخی بهتر است بازهم نگاهی به تاريخ بيندازيد تا مشاهده کنيد که ساخت سلاح هسته‌ای در کدام فرهنگ و تمدن و سرزمين شکل گرفت و کدام نظام فکری فروريختن سلاح هسته‌ای را بر سر مردم بی‌دفاع هيروشيما و ناکازاکی مجاز دانست و کدام کشورها با راه‌اندازی زرادخانه‌های هسته‌ای و ساخت کلاهک‌های اتمی و فروش آن به برخی کشورها زمينه تهديد بشريت را فراهم کردند و در مقابل بهتر است نگاهی هم بيندازيد به تاريخ ايران که چگونه در طول هشت سال جنگ با عراق از استفاده سلاح‌های کشتار جمعی خودداری ‌کرد و دستيابی به سلاح هسته‌ای را جزء خط قرمز خود و ساير کشورها می‌داند اما کشورهای اروپايی و آمريکا با تمام شفاف‌سازی‌ها با اتهامات واهی، ايران را از حق مسلم دستيابی به دانش هسته‌ای صلح آميز منع می‌کنند و در کنار آن از اقدامات تسليحاتی رژيم صهيونيستی چشم‌پوشی می‌نمايند.

اتفاقا يکی از سوالاتی که در ذهن ملت‌ها در قبال رفتارهای اروپا متبادر می‌شود تناقض در رفتار اروپايی‌هاست که چطور امکان دارد اروپا و آمريکايی که بر روی معيارهای حقوق بشری و دموکراتيک تاکيد می‌کنند، استراتژيک‌ترين و نزديک‌ترين دوستان و متحدان آنها در منطقه ما، ديکتاتورترين حکومت‌ها هستند و چگونه می‌توان اين تناقض را برطرف کرد که از يک طرف از دموکراسی و معيارهای دموکراتيک سخن به ميان می‌آورد و از سوی ديگر از کهنه‌کارترين ديکتاتورها در منطقه دفاع کرد که اين موضوع به خوبی در بين افکار عمومی منطقه قابل مشاهده است.

متاسفانه در زمينه حقوق زنان در جمهوری اسلامی ايران به نکاتی غيرواقع بينانه اشاره شده است، امروزه زنان ايران اسلامی در بالاترين سطوح مديريتی و تحصيلی همگام با مردان اين سرزمين در دانشگاه و محيط‌های کاری، اجتماعی و سياسی مشغول به انجام فعاليت هستند و اين در حالی است که در بسياری از کشورهای منطقه که به عنوان هم‌پيمانان غرب شناخته می‌شوند زنان از حداقل حقوق انسانی خود نيز محرومند و حتی در بسياری از کشورهای اروپايی که مدعی رعايت حقوق زنان هستند، موارد آشکاری از نقض حريم و آزادی‌های زنان به ويژه برای زنان محجبه مشاهده می‌شود.

همانگونه که تاکنون در هيچ يک از ديدارهای گروه‌های اروپايی از ايران هيچ گونه پيش شرطی از سوی جمهوری اسلامی ايران پذيرفته نشده از اين پس نيز به هيچ عنوان اجازه نخواهيم داد هياتی برای ديدار از ايران شرطی را تعيين نمايد، موردی هم که در سفر اخير هيات اروپايی به ايران و انجام ديدارهايی به شکل مخفيانه و خارج از شئون ديپلماتيک صورت گرفت مردم و نمايندگان کشور مارا نسبت به نيات و اهداف سفر و مذاکرات پيش گفته دچار ترديد نمود و اين گونه حرکات نيز در آينده به هيچ عنوان قابل پذيرش نخواهد بود.

در پايان تاکيد می‌نمايم که انجام حرکت‌هايی ايذايی و صدور قطعنامه‌هايی غيرواقع‌بينانه بر اساس منابع غيرمعتبر و بدون برداشت صحيح از اتفاقات داخل ايران و حرکت‌هايی به دور از شان و عرف ديپلماتيک، خلاف مسير روان سازی روابط ايران و اروپا است.

سرکار خانم کرونبرگ، از تلاش‌های شما در گروه روابط پارلمانی ، برای بهبود روابط دوجانبه تشکر می‌کنم، ليکن روند حرکتی پارلمان اروپا عليه مردم ايران به هيچ وجه قابل قبول نيست.

ضمنا با عنايت به اين نکته که پارلمان اروپا ماه‌های پايانی خود را طی می‌کند منتظريم که ببينيم پارلمان بعدی اتحاديه اروپا با مشارکت چند درصدی مردم شکل می‌گيرد و چه ميزان از معيارهای دموکراتيک در اين انتخابات لحاظ می‌شود و آيا نمايندگان جديد پارلمان اروپا چشمان خود را خواهند شست و با واقع بينی مسائل و حقايق ايران را خواهند ديد و يا همچنان در رويای خود برتربينی مسائل دنيا را رصد می‌کنند.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016