در همين زمينه
1 اسفند» نيمی از زنان خانه دار تهرانی خشونت خانگی را تجربه کرده اند، سرمايه14 بهمن» شیوع مصرف شیشه میان زنان در مناطق پایین شهر تهران، کلمه 10 بهمن» مشاور سازمان دفاع از قربانيان خشونت: زنان كارمند كمتر كتك ميخورند، ایونا 9 بهمن» صدا و سيما نمای بزرگ چهره بازيگران زن با آرايشهای غليظ را ممنوع کرد، فردا 7 بهمن» مجلس ایران سهم ارث زنان را پس از ۷۰ سال افزایش داد، بی بی سی
بخوانید!
4 اسفند » دولت و پلیس بر سر طرح امنیت اجتماعی اختلاف ندارند، مهر
4 اسفند » شیطان به روایت امیر تاجیک، خبر آنلاین 2 اسفند » قفل شدگی در گذشته، جمعه گردی های اسماعيل نوری علا 2 اسفند » ديدگاه هنرمندان براي رفع كمبود تالارها، جام جم 2 اسفند » آذر نفیسی نویسنده و استاد دانشگاه جانز هاپکینز در مورد تازه ترین اثر خود صحبت می کند (ویدئو)، صدای آمریکا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مصاحبه با مریم خراسانی، فعال حقوق زنان درباره فمينيسم، در جنب نشست دانشگاه زنجان به مناسبت روز زناولاً از حضور شما در اين جمع تشكر ميكنم و فكر ميكنم شما از معدودترين فمینیستها باشيد كه بحثهاي فلسفي ميكنيد. ما خانم زهره ارزني را دعوت كرده بوديم، ايشان بيشتر در زمينه حقوقي بحث ميكردند و ما بيشتر دوست داريم در زمينه فلسفه بحث شود. بنده خودم زياد در زمينه فمینیست مطالعه ندارم ولي با اين همه دوست دارم اين سؤالات را پاسخ گوييد. - اولين سؤال اينكه آيا اين طبيعت زنان هست كه آنها را نسبت به مردان در مرتبه پايينتري قرار داده يا علت ديگري وجود دارد؟ - يك سوال ديگر، اين كه اسلام بيشتر فعاليتهاي فمینیستي را قبول ندارد و فمینیست اسلامي يك چيز غير قابل تعريفي است و خيلي وقتها نظريات اسلامي بر اين است كه مكتبهاي اومانيسم و ماركسيسم را به فمينيسم نسبت ميدهد و تعريف ميكنند كه فمينيسم اسلامي وجود ندارد و شايد به همين خاطر ديد منفي در جامعه ما بر فمینیست وجود دارد. نظر شما در اين مورد چيست؟ - نظر شما درباره زن و سياست چيست؟ و چرا زنان از سياست گريزانند آيا زنان سياست را دنياي مردان، دنياي قدرت يا دنياي بزرگي كه ورود خودشان را به آن ممنوع ميدانند و فكر ميكنند كه با وارد شدن به آن دچار شكست ميشوند نميبينند؟ - زنان بزرگي هم داشتيم مانند ملكه اليزابت كه بزرگترين سياست مدار بوده ولي با اين وجود باز زنان ما از سياست گريزانند. - پس بهتر است زنها در سياست نباشند. - به نظر من حضور زنها در سياست در هر زمينهاي لازم است. براي اينكه من يك بشرم و در اين جامعه زندگي ميكنم و يكي بالا نشسته و درباره جنگ نظر ميدهد و درباره 8 سال جنگ صحبت ميكند آيا من زن نيستم كه بيشتر آسيبها را ميبينم. چرا كه آنهايي كه مي جنگند بيشترين آسيب را به من ميرسانند كه ممكن است من پدرم يا برادرم يا همسرم را از دست بدهم.؟ - فكر ميكنم اينكه زنها در سياست شركت نمي كنند جنبه اجتماعي ان باشد چون برايشان گران تمام ميشود، هزينهاي كه مي خواهند صرف بكنند واقعاً گران تمام ميشود آيا واقعاً يك زن حاضر ميشود يك شب در بازداشتگاه بماند آن هم بخاطر فعاليتهاي سياسي؟ - خوب تعداد معدودي هستند. - خوب ما با اين انجيوها چكار ميتوانيم بكنيم من خودم عضو اينچنين گروههايي هستم و وقتي در جلسات شركت ميكنم نظرات زياد جالب نيست و مطالعه هم كه ... حتي در دانشگاهها هم كه با بچهها بحث فمینیستي يا سياسي راه مياندازند دوستان حوصله ندارند اصلاً با سياست موافق نيستند چرا؟ - چون وقت كم است زود سوال بعدي را ميپرسم كه نظر شما در مورد قوميت چيست؟. - بله صد در صد. چند وقت پيش سميناري بود در بانه در مورد مسائل كردي و مسائل زنان در ميان كردها خوب من آنجا هم اين مسائلي را كه الان گفتم گفتهام مسائل قومي در ايران به نظر من يكي از مسائل مهم است چرا؟ چون ايران به لحاظ قومي يك كشور بسيار متنوع است و به لحاظ اينكه اين قومها سركوب شدهاند و اين قوم فارس است كه سلطه فرهنگي، سياسي و اقتصادي خود را بر همه امر ميكند. و همان طور كه ستمهاي طبقاتي و جنسي در ايران زياد مطرح است ستم قومي هم در ايران بسيار مطرح است و يكي از حوضههاي فعاليت من قوميت است و ديگري مسأله كارگري و ديگري مسأله زنان. همانطور كه قبلاً هم گفتم زنان در درون فعاليتهاي قومي خودشان با دو تضاد روبرو هستند يكي مسأله قومياشان در برابر قوم فارس و استعمار قومي و يكي در درون قومشان دربرابر مردان قومشان و بعد اينكه چگونه اين دو مبارزه را با هم می توان پيش برد ببينيد ايدئولوژي من چپ است يعني من اصلا دولت- ملت را يك انديشه بوژوايي ميدانم و معتقدم اين مرزهاي ملي جغرافيايي در واقع مرز قراردادي دولتهاست و فقط به نفع دولتهاست و هر دولتي مي خواهد روي كار باشد اين مرز ملي به نفع آن دولت است تا به نفع مردم. بنابراين اگر از من مي خواهيد بپرسيد مسأله ملي ودرباره قومي چه ميشود؟ من نظرم را به كردها هم گفتم به نظر من تمام اقوامي كه به حدي از آگاهي رسيده اند از جمله خود فارسها كه به نفي اقتدار خودشان ميرسند بايستي كه در جهت يك جهان بدون مرزهاي ملي حركت كنند نه مثل كردها كه به استقبال آمريكا رفتند و خودشان را هم پيمان آمريكا مي دانند فقط براي اينكه مسأله قومي خودشان را اجرا كنند به نظر من اين اشتباه است اين خطاست و حيف است كه آن همه مبارزات درخشان كردي و در منطقه كه الان در درون استعمار حل شده و من در آن سمينار گفتم كه كردها همان طور كه خودشان را از زير سلطه صدام نجات دادند از دست آمريكا هم نجات دهند نبايد هم پيمان شوند ولي متأسفانه در درون هر قومي، آن طبقات بالاترش ،اقشار بالاترش و آن ايدئولوژيهايي كه ميرود به سمت سازش با قدرتها ،براي گرفتن يك حاكميت ،اينها به آن تودههاشان ،طبقات پايينترشان و به زنانشان در واقع پشت ميكنند . - سؤالي ديگر چرا زنان از خودشان جرأت نمي دهند كه بيايند درباره خودشان كتابي بنويسند و اگر تا حال كتابي نوشتهاند حتماً شكستي از معشوقه خوردهاند و حتا مردان هم كه درباره زنان مينويسند آنها هم خيلي وقتها از يك زني زخم خوردهاند؟ - ولي يك كتاب فلسفي در جواب آنها نوشته نشده و شايد به قول ويل دورانت شايد زنها آنقدر زرنگند كه نميخواهند آن چيزي كه هستند را بگويند. - اتفاقاً امشب من يك تكهاي نوشته بودم در مورد فلسفه زنان كه فرصت نشد بگويم. اتفاقاً الان فلسفه زنانه يكي از مهمترين فلسفههايي است كه بعد از دوران پسا ساختار گرايي و پسا مدرنيسم در جهان مطرح است. بزرگترين فيلسوفها مثل هودا، دريدا كه مردند، معتقدند كه در فلسفه خود بسيار از فلسفه فمینیستي تأثير پذيرفتهاند فلسفه فمینیستي بطور بارز از دهه 60 ميلادي شروع شده و 4 دهه سابقه دارد در اين 4 دهه چنان تأثير شگرفي روي عرفان شرقي و هم در فلسفه غرب بوجود آورده است. سوژه در فلسفه غرب هميشه مرد بوده و فلسفه زن شورش و انقلابي است بر عليه سوژه دكارتي. سوژه مرد در فلسفه غرب فاعل شناسا بوده و زن ابژه موضوع شناسايي. اين نقد عميق درمورد فلسفه غرب از يونان باستان بگيريد تا عصر ساختار گرايي فلسفه فمینیستي با پسا ساختارگرايي يعني ساختار شكني از تمام فلسفه غرب پسا مدرنيسم كه نقدي بر تمام فلسفه غرب است ،معناپيدا كرده و همزمان با آنها رشد كرده. اگر فرصتي ميبود صحبتي مي كرديم فقط در مورد فمینیستهاي فيلسوف زن كه چه تأثيراتي گذاشتهاند از جمله كيرستوا كه ما در دانشگاه تهران هم جلسهاي داشتيم گفتيم كه اين زن چقدر ناشناخته است و اگر بعدها فرصتي باشد من در خدمتتان هستم تا درباره فلسفه زن صحبت كنيم. - آخرين سوال اينكه چرا درباره روز زن مطبوعات ما خيلي كم تبليغات دارند آيا دليلش همان فمنيسيت اسلامي است؟ - درباره اجبار حجاب توضيح دهيد و زمان آن؟ Copyright: gooya.com 2016
|