در همين زمينه
1 اسفند» نيمی از زنان خانه دار تهرانی خشونت خانگی را تجربه کرده اند، سرمايه14 بهمن» شیوع مصرف شیشه میان زنان در مناطق پایین شهر تهران، کلمه 10 بهمن» مشاور سازمان دفاع از قربانيان خشونت: زنان كارمند كمتر كتك ميخورند، ایونا 9 بهمن» صدا و سيما نمای بزرگ چهره بازيگران زن با آرايشهای غليظ را ممنوع کرد، فردا 7 بهمن» مجلس ایران سهم ارث زنان را پس از ۷۰ سال افزایش داد، بی بی سی
بخوانید!
4 اسفند » دولت و پلیس بر سر طرح امنیت اجتماعی اختلاف ندارند، مهر
4 اسفند » شیطان به روایت امیر تاجیک، خبر آنلاین 2 اسفند » قفل شدگی در گذشته، جمعه گردی های اسماعيل نوری علا 2 اسفند » ديدگاه هنرمندان براي رفع كمبود تالارها، جام جم 2 اسفند » آذر نفیسی نویسنده و استاد دانشگاه جانز هاپکینز در مورد تازه ترین اثر خود صحبت می کند (ویدئو)، صدای آمریکا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! پيروی از مد: بکش و خوشگلم کن، گاردين، مترجم: ناهيد نوری، شهرزاد نيوزشهرزاد نيوز: در نمايشگاه جديد "خانه رنسانس" ايتاليا میگشتم که با ديدن چيزی که به نظرم ابزار شکنجه آمد، يک هفته دچار سکون شدم. يک قفس فلزی تنگ با محوری در جلو و با قلابهايی برای بسته شدن. اين وسيله عجيب و غريب، با نوک تيز خطرناکی رو به آلت تناسلی، مسلماً قرار بود بالاتنه يک زن را قالب بگيرد، در نگاه اول، وسيله شکنجه به نظر میآمد. اين پوشش در واقع يک کرست فلزی بود که در زمان خود يعنی در قرن شانزدهم بسيار مد بوده و نماد مهمی از موقعيت اجتماعی ثروتمندترين زنان اروپا به حساب می آمد. فلورا دنيس، کارشناس "رنسانس" و دستيار مدير نمايشگاه میگويد: «درسال ۱۵۳۳ که "کاترين دو مديسی" برای ازدواج با هانری دوم به فرانسه رفت، از اين کرستها در جهيزيهاش داشت، و میدانيم که "الئانورا دی تولدو"، که در سال ۱۵۳۹ با "کوسيوم مديسی" ازدواج کرد دو يا سه عدد از آنها را سفارش داد. رختکناش پر از لباسهای آوانگارد بود و فکر می کنيم که "کوسيموی" اسلحهساز، کرستهای فلزیاش را میساخت.» اين کرستها، با وجودی که تنفس را سخت میکردند و به تصور بسياری باعث سقط جنين میشدند - از همين رو جمهوری ونيز در سال ۱۵۴۷ قانونی گذراند که پوشيدن اين کرستها را ممنوع میکرد- بسيار محبوب بودند. تاريخ مدهای شکنجهآميز زنانه به همان اندازه متنوع است که طولانی. هومر، ۸ سال پيش از ميلاد، "آفروديت" را در حال پوشيدن کمربند جادویِیاش توصيف میکند که "جذابيتهای شخصیاش" را به حد اعلا میرساند و درست تا همين امروز، اين کفش فصل پاييزی – با تنوعاتی در کلکسيونها، از کلکسيون "کورت گايگر" گرفته تا کلکسيون "ايو سن لوران" – با پاشنهی ۲۲ سانتی و لژ ۷ سانتی، پوشنده را وامیدارد مثل بالرينها روی پنجه پا راه برود. در شرايطی که اکثريت زنان از دستيابی به قدرت واقعی سياسی محرومند، مدهای افراطی همواره برای زنان ثروتمند راهی بوده است تا موقعيت خود را در سلسله مراتب قدرت به نمايش بگذارند. آنان طی قرنها، خود را به سبکهای هر چه توانفرساتر، بحثبرانگيزتر يا غيرعملیتر پوشاندهاند تا بر برتری خود تأکيد کنند. برای مثال، در سده چهاردهم، ملکه "ايزابلای باواريا" الهامبخش مدی بود که در آن، خط گردن پايينتر و پايينتر فرو برده میشد، تا سرانجام سينهها بيرون بيافتند. او پستان هايش را که دوست داشت "سيبهای کوچک بهشت"، بنامد، سوراخ می کرد و با جواهرات و يا رشتهای از مرواريد يا زنجيرهای طلا به هم وصل و تزئين می کرد. "ماری آنتوانت"- ملکه فرانسه، به ملکهی مدهای غيرعملی شهره بود. او زنان دربار ورسای را تشويق میکرد تا از سبک موی "های رول " - که گاهی به ارتفاع بيش از ۵/۶ متر میرسيد- تبعيت کنند و همان طور که در فيلم جديد سوفيا کوپولا درباره زندگی ملکه فرانسه به تصوير کشيده شده است، مسلماً اين سبک میتوانست بسيار دلربايانه به نظر آيد. اما نحوه آرايش چنين نبود. موی بلند روی يک چهارچوب چسبانده میشد، سپس پودر زده میشد، با چربی گاو پوشانده میشد و با چيزهای مختلف، از پرندگان زنده در قفس گرفته تا صحنه جنگهای دريايی (کشتیها و جلوهی دود نبرد) تزئين میشد. بهايی که برای نمايش موقعيت اجتماعی پرداخته می شد، فقط کمر درد شديد نبود. بلکه در اين سبک آرايش، موها، هفتهها شسته نمیشد و چربی گاو فاسد میشد و نمايشگاههای پرندگان زنده، جای خود را به هجوم موشها و حشرات میداد. گسترهای که زنان از طريق دنبالهروی از مد طی ساليان دراز خود را شکنجه داده يا آسيب رساندهاند، الهام بخش دکتر "آليسن ماتيوز ديويد"، پروفسور تاريخ طراحی در دانشگاه ريرسن واقع در تورنتو شد تا کتاب "قربانيان مد: مرگ بر اثر پوشش" را بنويسد که به زودی به چاپ خواهد رسيد. "ماتيوزديويد" اشاره میکند: «زنان بسياری طی قرنها در نتيجه نوع پوشش خود مردهاند.» "ماری آنتوانت" و زنان دربارش پاچينهای فنری میپوشيدند که تا کفلهای خود را به نحو نامعقولی بزرگ جلوه دهند – عالی، اما فقط تا زمانی که به شعله آتش نزديک نمیشد. و تمايل به پوشيدن لباسهای فاخر و چند طبقه به زنان بیشماری آسيب رسانده است. «اگر آستينهای گشاد يا دامن پفی از تور يا ابريشم داشته باشيد، هر گاه نزديک شمع يا بخاری برويد، لباستان آتش خواهد گرفت. "اما ليوری" بالرين مشهور اپرای پاريس در دهه ۱۸۵۰ بود. شبی يک چراغ گاز تئاتر را به آتش کشيد و دامن پفیاش – با چند زيردامنی در زير - آتش گرفت و کمی بعد بر اثر سوختگی مرد. جالب است بدانيم، دو خواهر ناتنی اسکار وايلد به همين روش مردند: يکی سعی کرد ديگری را نجات دهد، اما خودش نيز آتش گرفت و مرد." چرا زنان همچنان به پوشيدن اين لباسهای خطرناک ادامه میدهند؟ "ماتيوز ديويد" میگويد: "اگر چيزی مد شود، و زنی به خاطر راحتی يا به دلايل عملی از آن پيروی نکند، مسخره میشود. تا هنگام جنبش رفرم لباس در اواخر سده نوزدهم، ظاهر اجتماعی که از طريق لباس و انتخاب پارچه به نمايش گذاشته میشد، بسيار مهم بود." دنيس میگويد: «تصاويری وجود دارد از فاحشههايی با شلوار زير زانو که "شوپن" بر پا داشتند، اما زنان مرفه با دو خدمتکار محافظ در دو طرف به خيابان میرفتند.» علت پوشيدن اين کفشها روشن نيست، شايد فاحشهها میخواستند ديده شوند، و برای زنان اشرافی نشانگر موقعيت اجتماعی بود. به هر حال، در مقايسه با پاشنه ۷۶ سانتيمتری، کفشهای امروزی مسلماً راحتتر به نظر میآيند. تا جايی که به شکنجه برمیگردد، لوازم آرايش نيز نقش خود را ايفا کرده است. زنان ايتاليايی از عصاره "شابيزک" به عنوان قطره چشم استفاده میکردند، نام ديگر اين گياه بلادونا است، به معنای زن زيبا. سم موجود در اين قطرهها، مردمک چشم را فراخ میکرد، بر ضربان قلب میافزود و بينايی را تيره و تار میکرد. در نتيجه زنان به شدت تحريک شده به نظر میآمدند و خوشايند مردانی واقع میشدند که با آنها لاس میزدند. نابينايی حاصل از استعمال بيش از حد اين قطرهها احتمالاً جذابيت چندانی نداشت. افراط در استفاده از پودر سرب به عنوان کرم پودر منجر به مرگی دردناک ناشی از خرابی کبد بر اثر "مسموميت سربی" میگشت. ويکتوريا فينلی در کتاب "رنگ" خود میگويد: «از زمان مصريان، پودر سرب دست و دلبازانه در کرمهای صورت و لوازم آرايش استفاده میشده است؛ زنان رومی به آن قسم میخوردند، زنان مجلس گرمکن ژاپنی، آن را به صورت میماليدند – اين پورد تضاد زيبايی بين چهره و دندانهايشان به وجود میآورد که به خاطر مد آن را با سرکه و پوست بلوط سياه میکردند. اما حتا در سده نوزدهم که خطرات آن بهتر شناخته شده بود، روی ميزهای آرايش زنان وجود داشت.»
امروزه میتوان با جراحی، دندهها را برداشت، پاها را شکست تا بلندتر کرد، و انگشت کوچک پا را بريد تا کفشهای نوک تيز راحتتر به نظر آيند. و آخرين مد، اگر آفرينندگان آنها اختيار میداشتند، میتوانست داشتن جواهراتی – به شکل قلب، ستاره يا به طور غريبی، علامت يورو – باشد که در کره چشممان جاسازی شدهاند. منتظر خواهيم ماند و در آينده خواهيم ديد که آيا اين مدها در دراز مدت ضرری خواهند داشت يا نه. شايد مدها به طور ادواری تغيير کنند و بروند اما يک چيز ثابت است و آنهم رنجی است که همراه آنها میرود. توضيح شهرزاد نيوز: عنوان اوليه اين مقاله به انگليسی، "پيروی از مد تا سر حد مرگ" بود که در ترجمه فارسی، از عنوان فعلی استفاده شده است. Copyright: gooya.com 2016
|