پنجشنبه 4 آبان 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کارنامه درخشان دولت مدعی ایرانی‌گری در تخریب میراث آریایی

_243.jpg
دولت محمود احمدی نژاد در حالی به پایان خود نزدیک می‌شود که غیر از معضلات برجسته در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی که خود قصه ای پر غصه اند، تقریبا هر ماه از عمر دولتی که ادعای مکتب ایرانی را داشت ، خبری از تخریب یکی از آثار باستانی و میراث فرهنگی منتشر شد. از ترک خوردن سی و سه پل که از نمادهای میراث فرهنگی کشورمان است تا تخریب‌های وسیع تپه‌های باستانی، آنهم برای دولتی که ایرانی گری را در بوق و کرنا کرده و فریاد می کرد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اعتدال، برخی از این تخریب‌ها به صورت غیر عمدی و به دلیل نا آگاهی صورت گرفت، برخی دیگر به نام توسعه و با هدف راهسازی، سدسازی، شهرسازی و... از آن اسفناک‌تر بعضی دیگر تعمدی و با غرض ورزی همراه بود؛ در این میان، مواردی از تخریب‌ها به دلیل مرمت نادرست بود که انگشت حیرت به دهان آدمی فرو می‌برد.‏



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


آثار تاریخی، میراث فرهنگی ماست، میراثی که نشانگر اندازه و بزرگی تمدن این سرزمین است، میراثی که فرهنگ ما را با خود به امروز آورده و به ما هویت داده است.اما تخریب‌های جبران‌ناپذیری که در حوزه میراث فرهنگی اتفاق افتاده هیچ زنگ خطری را برای هیچ کس به صدا در نیاورد، نه مسئولان، نه سازمان‌های مردم‌نهاد، نه اعتراضات منطقه‌ای و محلی و نه.... هیچ، سکوتی اسفبارتر از تخریب‌ها بر میراث فرهنگی در حال تخریب سایه افکنده و گویا همه ما درگیر و دار مشکلات اقتصادی و اجتماعی، یادمان رفته که میراث خوار فرهنگی کهن هستیم و حفاظت از آن وظیفه ماست.

ترک خوردن سی و سه پل به دلیل گذر مترو از زیر آن، احتمالا بیشترین بازتاب را در میان اخبار مربوط به انهدام میراث فرهنگی در دولت محمود احمدی نژاد را داشت ، اما به زعم بسیاری از کارشناسان، تخریب بخشی از نقش برجسته بهرام دوم ساسانی واقع در تنگ چوگان کازرون تاثرآورترین این تخریب‌ها در کارنامه دولت مهرورز دهم بود.

_243.jpg
بنا بر اخبار منتشر شده، این نقش برجسته نفیس در شهر تاریخی بیشابور به ضرب پتک آسیب جدی دید و سر گرز بهرام که برجستگی بزرگی هم داشت و در طراحی آن خلاقیت فراوانی به کار گرفته شده بود، از میان رفت.

در عمر دولتی که رو به پایان می‌رود همچنین، تخریب 20 محوطه باستانی در رامهرمز، از بین رفتن تپه باستانی گوریه شوشتر، تخریب تپه باستانی سربیشه و پل ساسانی پاپیلا که درمخزن سد گتوندعلیا قرار گرفتند، تخریب بخش‌هایی از مسجد چهار باغ اصفهان و... از جمله اخباری بود که کم و بیش مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت.

در کارنامه دولت عدالت گستر همچنین تخریب سریع و وسیع خانه‌های تاریخی در شهرهای کشور نیز به تخریب‌های دیگر افزوده شد. در میان خانه‌های تاریخی، بیشترین بازتاب مربوط به خانه دایی جان ناپلئون در لاله زار تهران بود، اما به آن محدود نشد؛ در تهران، اهواز، یزد، اصفهان، شیراز، جهرم و... خانه‌های تاریخی زیادی از میان رفتند.

آسیب جدی گنبد مسجد جامع ساوه، ترک خوردن دیوار تکیه امیرچخماق در یزد، ترک خوردن ارگ شیراز، ترک خوردن دیوار موزه آذربایجان، فرو نشست زمین در چند متری نقش رستم، نشست زمین در پاسارگاد و در نزدیکی کعبه زرتشت نیز از اخبار امسال است که شاید دخالت عمدی در تخریب آن وجود نداشته، اما برای مرمت و جلوگیری از گسترش آن نیز اقدامی انجام نشده است.‏

کارشناسان تخریب‌های میراث فرهنگی و آثار تاریخی را بر چند دسته تقسیم بندی کرده‌اند. برخی از آنها غیر عمدی است، برخی دیگر ناگزیر توسعه است و برخی دیگر تعمدی و با قصد و غرض و در کنار اینها، نوعی دیگر از تخریب‌ها در کشورمان شکل گرفته که حیرت انگیز و باورنکردنی است: «تخریب در هنگام مرمت»! به عبارت دیگر برخی از تخریب‌ها، به دلیل ناآشنایی مرمت گران و نامرغوب بودن مصالح مرمت صورت گرفته که جای تامل و تعمق زیادی دارد.‏

این اتفاقات در حالی می‌افتد که عموماً بعد از انتشار خبری در مورد تخریب یا آسیب دیدگی آثار تاریخی، به جای جستجوی علت‌ها و جلوگیری از تکرار آنها، اخبار بعدی شامل تکذیبیه‌ها و یا بهانه‌هایی با ظاهری مردم پسند است که سعی در توجیه اتفاق و حادثه دارند. اما علت این اتفاقات را در کجا باید جستجو کرد؟

از سویی آخرین بار، در چهاردهم دی ماه سال گذشته ، رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تغییر کرد و موسوی جای احمدزاده کرمانی را گرفت. احمدزاده کرمانی، خود نیز کمتر از ده ماه قبل از آن از استانداری فارس به تهران آمده بود و پست ریاست را تحویل گرفته بود. وی در این مدت بیش از 26 مدیر میانی را تغییر داده بود و در این میان جالب‌تر اینکه معاون گردشگری وی، به دلیل نگذراندن خدمت سربازی مجبور به استعفا شد!

در 6 سال گذشته چهار بار رئیس سازمان میراث فرهنگی تغییر کرده و هر بار، هر کدام از روسا، به تغییرات کوچک و بزرگ در بین مدیران خود دست زده‌اند. واقعیت این است که علت العلل همه این حوادث تلخ میراث را باید در اینجا جستجو کرد. سازمانی که در طول شش سال چهار رئیس جدید را تجربه می‌کند، انسجام لازم برای مدیریت در آن وجود ندارد. به جز این باید بدانیم سازمان میراث فرهنگی یکی از تخصصی‌ترین سازمان‌های کشور است و لازم است مدیران بالا و میانی آن تخصص و دانش کافی در زمینه میراث داشته باشند. اما آنچه در عمل اتفاق افتاده و می‌افتد، گویای واقعیتی خلاف این است؛ ‏زمانی را به یاد بیاوریم که خانم معلم زبان یکی از مدیران معروف، به ریاست موزه ملی برگزیده شد و قصه کوتاه کنیم!

در پایان نیز باید گفت که مدیریت سازمان میراث فرهنگی در یک مورد بسیار موفق بوده و لازم است به آن نیز اشاره کرد و آن تحدید گفت‌وگو با کارشناسان این سازمان و اعضای هیأت علمی پژوهشگاه میراث است و البته حتما کسی نمی‌داند در پس این تحدید، تهدیدی هم هست یا نه.‏..

وعده حفظ آثار باستانی نیز در این دولت ، همراه با وعده هایی چون آوردن نفت بر سر سفره ها ، ایجاد دو نیم میلیون شغل ، باغ ویلاهای رویایی و هزاران وعده دیگر ، همراه با اتمام عمر «دولت وعده ها» به پایان می رسد ، اما فرض واجبی است بر دولت بعدی تا غبار فراموشی و تخریب را از میراث گذشتگان بزداید.

_245.jpg

_246.jpg


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016