خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
29 بهمن» منيژه حکمت: حضور ايران در جشنوارههای خارجی کمرنگ شده است28 بهمن» مهدی فخيمزاده: فيلم فجر نشان داد که سينمای ايران ترسو شده است 28 بهمن» سلحشور: مبانی سينمای ايران را صهيونيستها نوشتهاند 24 بهمن» اعتراض وزير ارشاد به بيانيه انتقادی داوران فيلم فجر نسبت به حوزه هنری 23 بهمن» سيمرغ بلورين جشنواره سی ويکم فيلم فجر بر دوش حميد فرخ نژاد و "استرداد" نشست
بخوانید!
30 بهمن » ميانگين زمان تهيه موادمخدر در تهران "کمتر از ۵ دقيقه"!
29 بهمن » همايون اسعديان: اکثر تهيهکنندگان تمام سودشان را از سينما خارج میکنند 29 بهمن » منيژه حکمت: حضور ايران در جشنوارههای خارجی کمرنگ شده است 29 بهمن » دلايل بدحجابی دختران در تهران از زبان دولت: اختلال شخصيتی، خودشيفتگی، دنباله رو بودن، رسانه های خارجی، اينترنت ... 29 بهمن » آغاز به کار بنياد مد و لباس در کشور
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! همايون اسعديان: اکثر تهيهکنندگان تمام سودشان را از سينما خارج میکنندايسنا ـ همايون اسعديان از حمايتهای دههی ۶۰ که زمينه فعاليتهای بعدی برخی کارگردانها و تهيهکنندگان را فراهم کرد، سخن گفت و در پاسخ به برخی اظهارنظرها گفت: «در حال حاضر منفکشدن سينما از سيستم دولتی، اصلا امکانپذير نيست.» اين تهيهکننده و کارگردان در بخش ابتدايی گفتوگويش با خبرنگار سينمايی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به برخی سخنان درباره معضلی که «پول» اين روزها برای سينمای ايران بوجود آورده است، بيان کرد: به نظرم در اظهارنظرهايی که اين روزها دربارهی اين موضوع مطرح میشود، شيطنتهايی وجود دارد. وی يادآور شد: بهنظرم بايد برای سخن گفتن درباره چنين موضوعی به سينمای اوايل انقلاب بازگرديم که کاملا تعطيل شده و مرده بود. در آن سالها دو جريان علاقمند بود که سينما را دوباره راهاندازی کند، جريان اول شامل فيلمسازان جوان و يا فيلمسازانی میشد که از گذشته هنوز تمايل به کار کردن داشتند. اين جريان سعی کردند با راهاندازی تعاونیهای کوچک، دور هم جمع شوند و فيلم بسازند. جريان دوم هم جريانی در درون حاکميت بود (که در بنياد فارابی و وزارت ارشاد متمرکز شده بود) و طوری حرکت میکرد که سينما را با تعريفی متفاوت نسبت به قبل از انقلاب و البته با حمايتهای مالی دولتی راهاندازی کند. اين دو جريان باعث شدند سينمای دههی ۶۰ به وجود بيايد. اگر حمايتهای مالی دهه ۶۰ نبود، خيلی از افراد الان تهيهکننده يا کارگردان نبودند وی با اشاره به وضعيت حمايتهای دولتی از سينماگران در اوايل دههی ۶۰ بيان کرد: اگر تحولات آن دوره را بررسی کنيم، میبينيم که سينمای امروز ايران کاملاً بر حمايتهای مالی دولت در دههی ۶۰ متکی است، چرا؟ چون بسياری از افرادی که امروز تهيهکننده هستند و اتفاقا داعيهی تهيهکنندگی بخش خصوصی را دارند، اگر فعاليتهایشان را بررسی کنيد میبينيد که با حمايتهای دولتی و وامهای بنياد فارابی يا نهادهای ديگر، تهيهکننده شدند. بسياری از کارگردانانی هم که امروز کارگردان هستند و ادعای کار در بخش خصوصی را دارند اگر حمايتهای بنياد فارابی از کارگردانان نبود و آنها را به عنوان تهيهکنندهی فيلمشان قبول نمیکرد و وام نمیداد، آنها نه کارگردان میشدند و نه تهيهکننده. با برخی ديدگاهها، بخش زيادی از فيلمهای خوب سينمای ايران ساخته نمیشد کارگردان فيلم سينمايی «طلا و مس» در بخش ديگری از سخنانش با انتقاد از مسعود فراستی برای نظرش پيرامون «سينما نبودن فيلمهای بدون مخاطب» عنوان کرد: برخلاف دوستمان که در تلويزيون میگويد، اگر فيلمی مخاطب عام نداشته باشد، اصلا سينما نيست. من فکر میکنم چنين سخنی بيشتر به سفسطه شبيه است. در همهی دنيا و مشخصا در اروپا، نهادهای فرهنگی وجود دارند که کارشان تهيه و جمعآوری بودجه برای ساخت فيلم است؛ فيلمهايی که ممکن است بازده اقتصادی نداشته باشند، مهم اين است که آيا حاصل، فيلم ارزشمندی میشود يا خير؟ يا به تاريخ سينما چيزی اضافه میکند؟ تجميع و مديريت حمايتهای سينمايی در يک سازمان، آری يا خير؟ برخی معتقدند که حمايت از ساخت فيلمهای سينمايی در بيش از ۱۰ نهاد دولتی يا عمومی به شکل مستقل در گذر زمان باعث ايجاد رانتهايی شده است به همين دليل اين بحث را مطرح میکنند که حمايتهای اين نهادها بايد در يک سازمان جمع شود و يا از سوی آن سازمان مديريت شود. وی برای تکميل سخنانش گفت: من در جريانم که انجمن دفاع مقدس امسال میخواست فيلمهايی بسازد و برای آنها با بسياری از کارگردانان در تيپها و با ديدگاههای مختلف تماس گرفت و دعوت به کار کرد. يعنی وضعيت به اين شکل نبود که کل کارها را در انجمن دو يا سه نفر دست بگيرند و به بقيه اجازه فعاليت ندهند. يا برخلاف ادعايی که میشود، هر فردی میتواند طرح خود را به حوزه هنری ارائه دهد و اگر مورد پذيرش قرار بگيرد آنها طبيعتا روی آن سرمايهگذاری خواهند کرد بنابراين نمیتوانيم ادعا کنيم که چون بودجه بيتالمال در اختيار شماست بايد من هر طرحی ارائه دادم را بپذيريد به هر حال اين سخن عوامانه است. اين تهيهکننده و کارگردان سينما با اشاره به ساخت دو فيلم اخيرش در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران خاطرنشان کرد: طبيعتا وقتی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، حوزه هنری يا هر کدام از نهادها قصد میکنند بر روی پروژهای سرمايهگذاری کنند در وهلهی اول، فيلم بايد با سياستهای آنها همخوانی داشته و با ديدگاه فرهنگیشان در تضاد نباشد. به عنوان مثال ساخت «طلا و مس»، پيشنهاد سازمان فرهنگی هنری شهرداری نبود بلکه ما ساخت اين فيلم را به آنها پيشنهاد داديم و پذيرفتند. بنابراين ممکن است من فيلمنامه ديگری را برای مشارکت به سازمان فرهنگی هنری شهرداری ارائه بدهم و آنها نپذيرند. مشکل، بودجههای هنگفتی است که بیحساب و کتاب خرج میشود اسعديان که در بخشی از سخنانش درباره حمايتهای دولتی از ساخت آثار سينمايی توضيحاتی داده بود در پاسخ به پرسشی درباره شيوهی کنونی اين حمايتها خاطرنشان کرد: مشکل ما در ايران عمدتا در تخصيص بودجههاست چون نحوه هزينه کردن آنها خيلی مشخص نيست. در واقع مشکل، بودجههای هنگفتی است که صرف توليد فيلمهايی میشود که نه دنيا را دارند و نه آخرت را! وی توضيح داد: اين روند نادرست، ناشی از روابط ، ارتباطات خاص و بیتدبيریِ افرادی است که ساخت اين پروژهها را تاييد میکنند. کارگردانی که هنوز برادریاش ثابت نشده، چگونه میتواند يک پروژه چند ميلياردی را در اختيار بگيرد؟ او ابتدا بايد با يک پروژهی کوچک شروع کند، خودش را نشان بدهد و سپس يک پروژه بزرگ را برای ساخت به او بدهند. اين کارگردان با تاکيد بر اينکه منظورش از بازده، تنها جنبه اقتصادی نيست، گفت: اين را قبلا هم گفتهام که اگر کسی بخواهد چرتکه بيندازد فيلم «بازمانده» زندهياد سيفاله داد و «سفر به چزابه» زندهياد ملاقلیپور اصلا ساخته نمیشدند. برای اين فيلمها اصلا نمیتوانيم چرتکه بيندازيم اما میبينيد که همه قبول دارند «بازمانده» يکی از آثار شاخص سينمای ايران و يکی از قویترين و ارزشمندترين فيلمها دربارهی فلسطين است.در اين زمينه میتوان از برخی فيلمهای کيانوش عياری، خانم بنیاعتماد و... نامبرد که بعضا برگشت اقتصادی موفقی نداشتهاند اما جزو شاخصترين آثار سينمای ما هستند. منفک شدن سينما از سيستم دولتی اصلا امکانپذير نيست همايون اسعديان در بخش بعدی گفتوگو با ايسنا ديدگاهش مبنی بر اينکه گفته میشود، دولت بايد سينما را کاملا به بخش خصوصی واگذار کند، مطرح کرد و گفت: بايد پرسيد که آيا اصلا میتوانيم مدعی شويم دولت در ايران سينما را رها کند و بگويد هر کسی، هر چه ساخت، ساخت؟ حاکميت جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگ و سينما ديدگاه دارد و میخواهد در آن حضور داشته باشد. ما میتوانيم با آنها کلنجار برويم، گفتوگو کنيم و حتی با ديدگاه بعضی از مديران مخالف باشيم اما آيا واقعا باورپذير است که فکر کنيم در يک زمان کوتاهمدت میتوان به همه گفت، هر چه خودتان ساختيد به ما ربطی ندارد، خودتان میدانيد و مردم و شورای پروانه نمايش؟! مطمئن باشيد در اين شرايط هيچ کس فيلم نمیسازد. ما ترجيح میدهيم اول موافقت را بگيريم و بعد فيلم بسازيم. اگر بگويند ساخت فيلم، پروانه ساخت نمیخواهد و هر چه میخواهيد بسازيد، مطمئن باشيد بخش خصوصی ديگر در سينما کار نمیکند! اسعديان درباره اينکه آيا میتوان چشماندازی برای منفکشدن سينما از دولت داشت، اظهار کرد: اين بحث، سالهاست که مطرح میشود. سالهاست گفته میشود که دولت بايستی با زيرساختها کار داشته باشد و برای ديدگاههايش فرهنگسازی کند تا به ديدگاههای فرهنگی خودش برسد. نمیتواند پول بدهد و بگويد اين فيلم را برای من بساز اين بدترين شيوهی فيلمسازی است. اکثر تهيهکنندگان تمام سودشان را از سينما خارج میکنند وی در عين حال گفت: بخشی از مشکل ما اين است که چيزی به نام صنعت سينما در ايران نداريم، چرا؟ چون صنعت سينما يعنی، سرمايهی ثابت که ما در سينمای ايران نداريم. بالاترين دارايی تهيهکنندگان ما نهايتا دفترشان است. هيچ تهيهکنندهای در سينمای ايران به سمت استوديوداری يا خريد دوربين ۳۵ ميلیمتری و ... نرفته است. کمتر تهيهکنندهای علاقمند است که پولش را در جيبش بگذارد چون میگويد اگر سينما به خطر افتاد، برويم ساختمانسازی کنيم. به همين دليل است که با قاطعيت میگويم ۹۹ درصد تهيهکنندگان وقتی فيلمشان فروش عالی داشت، تمام سودش را از سينما خارج کرده و در بخشهای ديگر سرمايهگذاری کردهاند و دوباره با همان بودجههای حمايتی يا بودجههای اندک سرمايهگذاران به کارشان ادامه دادهاند البته بايد به آنها حق داد چون امنيتی در سينما وجود ندارد. بعضی از اظهارنظرها دربارهی حوزه هنری عوامفريبانه است به گزارش ايسنا، پس از بالا گرفتن اختلافات حوزه هنری و بخشی از سينماگران، اين طيف همواره بر اين عقيده بودند که حوزه هنری به محلی برای مخالفان سياستهای ارشاد تبديل شده و به نوعی آنها را تقويت میکند و از تعدادی از سينماگران نام برده میشود، خصوصا افرادی که با حوزه هنری اخيرا فيلم تهيه کردند. وی درباره برخی مديران خانه سينما که درباره نزديکی آنها به حوزه هنری سخنانی گفته میشود، خاطرنشان کرد: سخن گفتن دربارهی اين بخش، کمی عوامفريبانه است. درباره شخص من اين سخنان زده میشود در حالی که بنده در شهريورماه سال قبل و پيش از آنکه اين اختلافات با حوزه هنری ايجاد شود، قراردادی را برای نگارش سريال «دا» بستم. فکر میکنم مشکل برخی از دوستان اين است که چرا با فلانیها کار میکنيد و با ما نه! تعاونیهای فيلمسازی الان ديگر بهکار نمیآيد به گزارش ايسنا، در بررسی فيلمهای ساخته شده در دههی ۶۰ و اوايل دههی ۷۰، مشاهده میشود که بسياری از فيلمها در تعاونیهای فيلمسازی ساخته شدهاند. برخی میگويند ساخت فيلم به شکل تعاونی الان هم میتواند به سينمای ايران کمک کند تا از حمايتهای صرفا دولتی دور شود. بخش پايانی گفتوگوی ايسنا به اين موضوع اختصاص داشت که برخی پيشکسوتان سينمای ايران از نحوه توزيع سرمايه، حمايت از ساخت فيلم ميان آنها و تهيهکننده و کارگردانان جوانتر گله دارند که همايون اسعديان پاسخ داد: واقعيت اين است که ما در عرصهی خيلی ويژهای کار میکنيم. شما وقتی وارد عرصهی هنر و سينما میشويد، اصلا قاعدهای وجود ندارد که يک کارگردان با ۳۰ سال تجربه، برتر از کارگردان جوان ۲۵ ساله باشد. ما در عرصهای در حال کار هستيم که با سرعت رو به جلو حرکت میکند اما بسياری از ما در فضای ۳۰ سال گذشتهی خودمان زندگی میکنيم. در اين شرايط، طبيعی است که جوانها جای ما را بگيرند. همين اتفاق میافتد که عدهای از ما مینشينيم و شعار میدهيم که چرا کسی به فکر ما نيست! اين عرصه ايدههای نو و توانايیهايی میخواهد که جوانها دارند. Copyright: gooya.com 2016
|