خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
11 اردیبهشت» ۷۵ دقیقه زمان برای فروش ۵۲ نسخه کتاب ۲۵۰۰ دلاری19 اسفند» انتشار کتاب «صراحت نامه» هاشمی 16 اسفند» ۲۵۰۰ مترمربع از فضای نمایشگاه کتاب به ۲۰۰ ناشر الکترونیک اختصاص یافت 16 اسفند» وزیر ارشاد:بررسی کتابها در آستانه نمایشگاه تهران سرعت میگیرد 3 اسفند» شهلا لاهيجی: تمام حوزههای فرهنگ و هنر کشور با مشکل روبروست
بخوانید!
23 اردیبهشت » تذکر گرفتن روزنامه های بهار، قانون و شرق
23 اردیبهشت » چرا کتابفروشیها در ايران در پی هم تعطيل میشوند؟ 23 اردیبهشت » اجرای شب دوم کنسرت لطفی در بهبان به دستور اداره کل ارشاد لغو شد 23 اردیبهشت » کره کمياب شد؛ گرانی چرب میشود 22 اردیبهشت » همسر اوباما ۲۶۵ نسخه از کتابش را امضا کرد و فروخت
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! چرا کتابفروشیها در ايران در پی هم تعطيل میشوند؟مهر ـ درآمد ناخالص فعل کتابفروشی در ايران نمیتواند توجيه اقتصادی مناسبی برای انتخاب يا ادامه اين شغل برای يک خانواده ۴ نفره باشد. بر همين اساس به راحتی میتوان به اين پرسش پاسخ داد که چرا تعداد کتابفروشیها در کشور ما در مقايسه با ساير بنگاههای کسب و کار کم است و چرا مدام شاهد تعطيلی فروشگاههای کتاب هستيم. خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: عبدالله علی اسماعيلی، عضو هيئت علمی دانشگاه که خود نيز يکی از کتابفروشان تهرانی است، در مقاله تفصيلی که در اختيار خبرگزاری مهر قرار داده است، درباره مشکلات اقتصادی عرضه کنندگان کتاب و عوامل مؤثر بر قيمت کتاب نوشته و به اين سئوال پاسخ داده است: چرا کتابفروشیها در مملکت ما در پی هم تعطيل میشوند؟ از همين ابتدا بايد بگويم نگارنده در اين مقاله قصد دارد وضعيت بازار کتاب را در اين مورد بررسی و تحليل کند. شايد به طور بالقوه يا بالفعل، کاذب يا واقعی، صوری يا عملی، بر بسياری از مشاغل از نظر سود مجاز در توليد و توزيع کالا يا خدمت مرتبط به آن شغل قانونی يا دست کم قاعدهای حاکم باشد.
سالهاست که کتاب و کتابخوانی يکی از دغدغههای مهم اوليای امر کتاب در ايران است. البته اگر آمار و ارقام مستندی که بتوان به آن اعتماد کرد در دسترس بود، شايد میشد روند رو به بهبودی را در اين زمينه ديد، اما لااقل برای نگارنده چنين آماری در دست نيست و اگر بود به سختی میتوان پيش بينی کرد که آمار و ارقام اميدوارکنندهای میبود. در اين چند سطر بر آنيم تا وضعيت کتاب از نقطه نظر توليد و توزيع با تاکيد بر درآمد حاصل از کتاب و اثرات اين دو بر مصرف را تجزيه و تحليل کنيم. بنابراين موضوع را با طرح دو پرسش ساده آغاز میکنم. ۱ـ عوامل موثر بر قيمت کتاب کدامند؟ ۲ـ بهای کتاب بين نويسنده، ناشر و کتابفروش چگونه تقسيم میشود؟ معمولاً سرمايهگذاری روی انتشار يک کتاب به سه صورت انجام میپذيرد: ۱) نويسنده کتاب را مینويسد، ناشر برای انتشار آن سرمايهگذاری میکند و درصدی (بين ۹ تا ۱۴ درصد و در موارد نادری تا ۱۷ درصد بسته به نوبت چاپ و اعتبار نويسنده) از قيمت پشت جلد کتاب را، يا به صورت نقدی و يا در شکل تعدادی کتاب به نويسنده تحويل میدهد. ۲) نويسنده کتاب را مینويسد، خود برای چاپ آن سرمايهگذاری میکند و ناشر در مقابل دريافت مبلغی شامل هزينههای کتابخانه ملی، اخذ شابک، اخذ مجوز از وزارت ارشاد اسلامی و حقالزحمه يا حق نام انتشارات خود از نويسنده دريافت میکند. سپس نويسنده میداند با کتاب خود. ۳) ناشر (معمولا ناشران دولتی) کتاب را پس از تاليف يا ترجمه از صاحب اثر خريداری میکنند و به ازای هر صفحه از کتاب مبلغی به وی میپردازند و از آن به بعد اين کتاب با تمام حقوق آن متعلق به آن سازمان است و نويسنده حق هيچگونه ادعايی بر کتاب ندارد. در ميان قيمتهای فروش عمده کتاب از ناشران نيز بايد گفت درصدی که به کتابفروش تعلق میگيرد، چيزی بين ۱۵ تا ۲۵ درصد (در موارد نادری از جمله برخی کتب علوم پزشکی با قيمتهای بالا و احتمال تاريخ گذشته شدن زودهنگام آنها تا ۴۰ درصد) در نوسان است که هرچه کتاب با ارزشتر يا ناشر صاحبنامتر باشد اين درصد رو به کاهش میگذارد. برای مثال انتشارات سمت که يک سازمان دولتی و زير نظر وزارت علوم است با قيمتگذاری دولتی، کتابهايی را با قيمت به نسبت ارزان و با تخفيف ۲۰درصد (در صورت خريد ۱۰۰۰۰۰۰ تومان در يک فاکتور ۲۵ درصد) به دست کتابفروش میرساند. در علوم پزشکی ناشری مانند گلبان چيزی در حدود ۱۵ درصد تخفيف از قيمت پشت جلد برای کتابی مانند آبستنی و زايمان ويليامز به کتابفروش میدهد و نشر معارف برای کتب درسهای عمومی تنها ۲۰ درصد تخفيف برای کتابفروش قائل است. همچنين ناشری به نام خادمالرضا با کتابی منحصر به فرد که در اکثر دانشگاههای کشور تدريس میشود، به نام «آشنايی با دفاع مقدس» را با قيمت ۳۰۰۰ تومان تنها با ۱۵ درصد تخفيف به کتابفروش میدهد. سازمان حسابرسی که پرشمارگانترين کتابهای رشتههای حسابداری را ارائه میدهد با قيمتگذاری پايين بر کتابهای خود به صورت انحصاری تمام کتابهايش را فقط به يک مرکز پخش تحويل میدهد و اين کتب با تنها ۱۰ درصد تخفيف به دست کتابفروش میرسد. از اين دست ناشران میتوان از دانشگاه تهران، انتشارات اميرکبير، دانشگاه علامه، بيمه مرکزی، موسسه بانکداری جمهوری اسلامی و ... نام برد. اگرچه به طور کلی وضعيت در گروه کتابهای علوم پزشکی بهتر است، اما ميانگين کلی تخفيف کتاب برای کتابفروش چيزی بين ۲۰ تا ۲۵ درصد است. از آن جايی که در اکثر موارد امکان خريد کتاب به صورت مستقيم از ناشر ممکن نيست، بسياری از کتابها از مراکز پخش خريداری میشوند که اين خود درصدی از سود کتابفروش را کم میکند. از سود باقيمانده بايد هزينههای باربری و حمل و نقل، هزينههای کارگری، اجاره بهای فروشگاه و هزينههای متفرقهای از جمله به فروش نرسيدن کتابها تا زمان چاپ کتاب ويرايش شده، سرمايه خوابيده، بهرههای بانکی حاصل از دريافت وام برای سرمايه گذاری، هزينههای تبليغات و غيره را از سود خالص کسر کرد تا سود خالص حتی به حدود ۱۵ درصد نرسد. در ميان مشاغل ديگر کدام شغل را سراغ داريد که ميانگين سود آن حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد باشد؟ آيا با چنين سودی میتوان انتظار داشت که تعداد فروشگاههای کتاب در سطح شهر با تعداد سوپرمارکتها، مشاوران املاک، بنگاههای اتومبيل، تعميرگاهها و فروشگاههای موبايل و ... رقابت کند؟ حال پرسش اين است که اگر قرار است فرهنگ کتاب رواج پيدا کند، چه مقدار انگيزه لازم است تا فردی حاضر شود فروشگاه کتاب باز کند؟ کتابفروش بايد چه اندازه امکان تبليغ برای کتاب داشته باشد؟ چه تعداد کتاب رايگان میتواند به اساتيد بدهد تا کتابهای جديد جای خود را در دانشگاهها پيدا کنند؟ چه اندازه بايد امکان خطرپذيری داشته باشد تا کتابی که هنوز شناخته شده نيست را داخل ويترين بگذارد؟ اگر به مجموعه قيمتگذاری کتاب نگاه کنيم، وضعيت حال حاضر را چندان غيرمنطقی نمیيابيم. طبق يک قاعده قراردادی در دانشگاه به ازای هريک واحد درسی حداقل يکصد صفحه کتاب تدريس میشود. بنابراين برای آن که کتابی برای يک درس ۲ واحدی مناسب باشد، بهتر است چيزی بيش از ۲۰۰ صفحه (در اين قسمت به محتوای علمی کتاب هنوز کاری نداريم) باشد. بهای متوسط يک کتاب ۲۰۰ صفحهای که ناشران خصوصی غيرپزشکی آن را منتشر کرده باشند به قيمت نيمه دوم سال ۹۱ بين ۸ تا ۱۰ هزار تومان و اگر آن را ناشر دولتی به چاپ رسانده باشد حدوداً بين ۳۵۰۰ تا ۴۵۰۰ تومان است (در همين جا به قيمت يک جلد کتاب در نمايشگاه بينالمللی کتاب اشاره میشود که بسته به سال انتشار، نويسنده و اعتبار ناشر آن، چيزی بين ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است). از سوی ديگر هزينه تمام شده چنين کتابی برای ناشر غيردولتی چيزی معادل ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تومان است. بنابراين حدود ۱۵ درصد از قيمت پشت جلد کتاب را هزينههای اوليه تا انتهای مرحله چاپ و صحافی آن تشکيل میدهد. در وضعيتی ميانگين فرض کنيم نويسنده يا مترجم کتاب هم قراردادی با حدود ۱۳ درصد (که درصد بالايی به حساب میآيد) داشته باشد. از ۷۲ درصد باقی مانده حدود ۲۰ درصد به کتابفروش برسد و بقيه که معادل ۴۸ درصد میشود، سهم ناشر باشد. اين کتاب به طور متوسط ممکن است در طول دو سال به فروش برسد. يعنی نويسنده بعد از دو سال از طريق نوشتن يک کتاب که شايد نوشتن آن زمانی بيش از چند هزار ساعت زمان و مطالعه لازم داشته باشد، بايد مبلغی معادل ۲۳۴۰۰۰۰ تومان آن هم معمولا نه به طور يک جا بلکه در چند مرحله را دريافت کند. سهم کتابفروشان سراسر کشور از اين رهگذر بدون درنظر گرفتن هزينههای جانبی میشود ۳۶۰۰۰۰۰ تومان و سود ناشر میشود ۸۶۴۰۰۰۰ تومان که اگر برای هزينه سرمايهای خواب ۲ ساله فرض تا زمان فروش کامل کتاب در نظر گرفته شود، ملاحظه خواهد شد که سود کلانی نيست. به همه مسائل فوق، کپی کتاب و چاپهای غيرمجاز کتابهای پرفروش به صورت افست هم که به دست افراد سودجو و غيرفرهنگی انجام میپذيرد، اگر اضافه شود ملاحظه خواهد شد که سود واقعی از اين هم کمتر است. مشکل کجاست؟ با وجود همه مسائل هزينهای که در بالا به آنها اشاره شد، هنوز دانشجويان و خريداران کتاب از قيمتهای گزاف کتاب شکايت دارند. بسياری از دانشجويان ترجيح میدهند به جای خريد کتاب يک نسخه از آن را از جايی تهيه کنند و تنها قسمتهايی که برای امتحان ضروری است را با قيمت پايينتر کپی کرده و همان را بخوانند. آيا حقيقتاً قيمت کتاب گران است؟ چه کسی بايد قيمت کتاب را تعيين کند؟ نظام قيمتگذاری بايد با رويکرد دانشجومحور، نويسندهمحور، ناشرمحور يا کتابفروشمحور باشد. بد نيست در اين جا نگاهی داشته باشيم به جمعيت دانشجويی دانشگاههای کشور و ميانگين خريد کتاب در هر دانشگاه. از چند دانشگاه بزرگ کشور نظير دانشگاه تهران، شهيد بهشتی، علم و صنعت و شريف که بگذريم، بقيه دانشگاههای کشور از جمعيتهای دانشجويی چندان بالايی برخوردار نيستند و ميانگين جمعيت دانشجويی در دانشگاههای دولتی به سختی از ۳۰۰۰ نفر تجاوز میکند. همچنين در دانشگاههای آزاد اسلامی هم با چشمپوشی از دانشگاههای جامع و بسيار بزرگ نوع الف، نظير تهران جنوب، تهران مرکز و چند دانشگاه در شهرهای بزرگ، بقيه دانشگاهها، از جمعيتی کمتر از ۵۰۰۰ دانشجو برخوردار هستند. اين آمار در مورد دانشگاههای غير انتفاعی به ميانگين زير ۲۰۰۰ میرسد. و باز اگر تعداد درسهای يک دانشجو را در طول ترم در نظر بگيريم از حدود ۱۸ تا ۲۰ واحد درسی میتوان چيزی حدود ۸ عنوان درس را استخراج کرد. از ميان اين درسها برخی عملی هستند، گاهی به دليل ناياب بودن (چاپ تمام بودن کتابها) اساتيد کتاب را کپی کرده و در اختيار دانشجويان قرار میدهند. درسهايی هستند که اساتيد آنها کتابهای موجود در کشور را قبول ندارند و ترجيح میدهند جزوههای دستنويس خود را (که به قول خودشان از کتابهای مختلف گردآوری شده است) تدريس کنند. درسهايی هم هستند که دانشجويان به اندازه کافی به آنها اهميت نمیدهند و کتاب برايشان نمیخرند، بلکه کتاب را از کتابخانه و دوستان ترم بالايی قرض میگيرند. در نهايت به طور حدودی در طول يک ترم چيزی بين دو تا سه عنوان کتاب هم میخرند. بر اساس محاسبات فوق اگر ميانگين سود کتاب را برای کتابفروش اعم از اين که از ناشر دولتی (نظير دانشگاه تهران، نشر معارف، سازمان حسابرسی، موسسه بانکداری جمهوری اسلامی، انتشارات سمت، با ميانگين سود ۱۸ درصد) يا ناشران خصوصی (با ميانگين سود ۲۲ درصد) کتاب خريده باشد، ۲۰ درصد در نظر بگيريم در دانشگاهی با جمعيت ميانگين ۳۵۰۰ نفر مبلغی معادل ۶۳۰۰۰۰۰ تومان در طول هر ترم ۶ ماه خواهد بود که در هر سال آن ۱۲۶۰۰۰۰۰ تومان و هر ماه آن برابر ۱۰۵۰۰۰۰ تومان که اين مبلغ شامل تمام سود ناخالص است و بايد هزينههای کارگری، هزينه مکان، باربری، تبليغات و هزينههای سرمايهای را از آن کسر کرد. اگر مبالغ فوق را حتی تا سه برابر افزايش دهيم هنوز نمیتوان خوشبين بود که درآمد ناخالص حدود ۳۱۵۰۰۰۰ تومان بتواند توجيه اقتصادی مناسبی برای انتخاب يا ادامه يک شغل برای يک خانوار ۴ نفره باشد. حال به راحتی میتوان به اين پرسشها پاسخ داد که چرا تعداد کتابفروشی در سطح شهر در مقايسه با ساير بنگاههای کسب و کار کم است، چرا مدام شاهد تعطيلی فروشگاههای کتاب هستيم و چرا نويسندگان انگيزهای برای نوشتن کتاب ندارند. با توجه به آن که فروشندگان کالا بهترين ياوران توليدکنندگان هستند، به نظر میرسد قبل از هرچيز بايد به دنبال راهکاری برای سودآورتر شدن فروشگاههای کتاب بود. کوتاه کردن دست موسساتی که با کپی کردن کتاب بخشی از بازار کتاب را از کتابفروشان میگيرند، نظارت و ايجاد يک استاندارد منطقی برای تقسيم سود کتاب بين نويسنده، ناشر، پخش و کتابفروشیها به ازای فروش هر يک نسخه کتاب، نزديک کردن قيمت کتاب به قيمت جهانی، کاهش هزينههای حمل و نقل کتاب از طريق راهکارهای پستی (تا قبل از دهه ۱۳۷۰ پست محمولههای مطبوع را با هزينه بسيار ناچيز ارسال میکرد)، ايجاد مکانيزمهايی برای اعطای تسهيلات بانکی با سود ناچيز و يا حتی بدون سود به کتابفروشیها، اعطای يارانه برای توليد کتاب به شرط آنکه دريافت يارانه در کتاب درج و سود حاصل از آن به کتابفروشان منتقل میشود برخی از اين راهکارها هستند. همچنين موثرتر کردن نظرات و تصميمات اتحاديهها و اعضای صنف کتابفروشان در تصميمسازیهای کلان در حوزه کتاب، نويسندگی و کتابخوانی هريک میتوانند به حل مشکل کتابفروشان و کتابخوانان کمک کنند. Copyright: gooya.com 2016
|