بخوانید!
31 اردیبهشت » مصطفی زمانی ممنوع التصوير شد
31 اردیبهشت » هومن خلعتبری: کار آکادمی موسيقی گوگوش اعتلای فرهنگ شنوايی است 31 اردیبهشت » رواج بيکاری پنهانی بين شاغلان، افراد واقعا چندساعت در روز کار میکنند؟ 31 اردیبهشت » معاون سازمان سينمايی: پيشنهاد اضافه شدن افراد منسوب به خانه سينما در هيات بازگشايی 31 اردیبهشت » آرزوی دوجنسیها چيست؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! هومن خلعتبری: کار آکادمی موسيقی گوگوش اعتلای فرهنگ شنوايی استدويچه وله ـ هومن خلعتبری در زمان فعاليتش درايران و بعدها به عنوان رهبر ارکستر و اپرا در اتريش، برای علاقمندان به موسيقی کلاسيک غربی چهرهای شناخته شده است. اما مردم ايران از طريق آکادمی گوگوش با او آشنا شدهاند. خلعتبری به غير از فعاليت در اپرای شهر گراتس يا رهبر ارکستر ميهمان در کشورهای مختلف؛ مدير هنری " فستيوال موسيقی قصر کيرشتِتِن " اتريش نيزهست. سه سالی است که آکادمی موسيقی گوگوش به کار آغاز کرده است. هومن خلعتبری همراه با گوگوش، بابک سعيدی و رها اعتمادی، در اين مدت زمان کوتاه، توانستهاند يکی از پربينندهترين برنامههای تلويزيونی برونمرزی را بسازند. محبوبيتی که هميشه با حرفها و انتقادات و شايعات بسيار همراه بوده است. با هومن خلعتبری گفتوگويی کرديم تا از هدف اين برنامه، بازتابش در ايران و تاثيرش در ميان جوانان بيشتر آگاه شويم. آکادمی موسيقی گوگوش امسال نيز کار خود را با اعلام برنده اين دوره به پايان برد. برنده اين دوره آکادمی " ارميا " دختر محجبهای از ايران و ساکن آلمان بود. شايعات بسيار بود و حرف و حديث ها فراوان. از ايران نيز بعضی به صورت رسمی به انتقاد از آکادمی پرداختند. خشايار اعتمادی خواننده موسيقی پاپ ضمن انتقاد از خوانندههای لسآنجلسی، به خبرگزاری مهر گفته است: «اين که بيايند و با راه اندازی آکادمیهای سه ماهه که من اصلا متوجه آنها نمیشوم ادعا کنند که در اين پروسه خواننده تربيت میکنند مساله خيلی عجيبی است.» "پرورش استعداد نه! پرورش فرهنگ" هومن خلعتبری نيز آنقدر چشم و گوشش از شايعات پر شده است که با شنيدن نام آکادمی، واويلايی بر زبان میآورد و میگويد به هر کجا روی، آخر سر صحبت آکادمی گوگوش است. او اما هدف آکادمی را پرورش استعداد نمیداند، بلکه از پرورش فرهنگ موسيقايی صحبت میکند: «پرورش استعداد نه، پرورش فرهنگ. فرهنگ شنوايی و موسيقايی. اين برنامه به نظر من هميشه فقط همين هدف را مد نظر داشته است. من يکی دو بار هم با خانم گوگوش در اين مورد صحبت کردهام. نظر ايشان هم همين طور است. اين برنامه هيچ گاه قصد تربيت خواننده نداشته است. چون امکان ندارد شما در عرض دو ماه و نيم يا سه ماه بتوانيد خوانندهای را پرورش دهيد و استعدادش را کشف کنيد. چرا، استعدادش را میشود کشف کرد. دروغ نگويم. ولی تربيت نمیتوانيد بکنيد و به جامعه هنری تحويل بدهيد.» خلعتبری ميان آکادمی و برنامههای مشابه آن در تلويزيونها ی ايرانی و خارجی مانند "سوپر استار" يا آمريکن آيدل، يک تفاوت عمده میبيند: «تفاوتی که اين برنامه دارد اين است که اينجا مثل يک مدرسه میماند. مدرسهای که بچههای کلاس اول و دوم دبستان میآيند، مینشينند آنجا و پرورش داده میشوند در حد همين يکی دو سال! نه اين که معرفی بشوند به جامعه هنری و موسيقی و غيره ... نه! ولی مهمترين بخش اين برنامه به نظر من تأثيریست که در ايران روی خانوادهها و مردم عادی میگذارد. يعنی تا حدودی ياد میگيرند که موسيقی را درست گوش کنند، به شعر و ترانهها دقت کنند. کمی هم با نُت، اجرای صحيح يا فالش، يا بالا و پايين موسيقی، آشنا میشوند. تمام اينها تأثيری مثبت برای جامعه و مردم عادی دارد که بعدها از ميان اين نسلها، بازهم کسانی مثل علی رهبری، فرهاد مشکات يا حشمت سنجری دربيايند و کار در فرهنگ مملکت را ادامه دهند.» "ميوههای آکادمی" خلعتبری از خانمی میگويد که تحت تاثير همين برنامه تلويزيونی، دخترش را به کلاس موسيقی فرستاده است: « جايزهی تلاش من می تواند آن خانمی باشد که فيلم بچهاش را برای من فرستاده بود. يک دختر خانم خيلی کوچولو، نشسته بود پشت پيانو و داشت "آنا ماگدالنا"ی باخ را میزد. برای من نوشته بود آقای خلعتبری ميوهی کلاسهای شما اين دختر من است. سه سال پيش که آکادمی شروع شده بود، نه خودم اهل موسيقی بودم و نه شوهرم از موسيقی چيزی میدانست. ما با ديدن برنامههای شما تشويق و علاقهمند شديم و دخترمان را گذاشتيم کلاس موسيقی. حالا بعد از سه سال دارد قطعات باخ را میزند. من قبول دارم که شايد اين درخت قطع شده. ولی همين طور جوانههای سبز و شاداب و درست و حسابی دارد از بغلش درمیآيد.» اغلب ترانههايی که شرکتکنندگان در آکادمی موسيقی گوگوش میخوانند، همچنان از ترانههای مشهور خوانندگان قديمی است. هومن خلعتبری اما سخت منکر میشود و میگويد: « نه خانم، اين را قبول ندارم. ما ترانههای جديد هم به بچهها میدهيم. بهخصوص ترانههای جديدی که من و آقای اعتمادی، بابک جان و در رأس ما خود خانم گوگوش در مورد خوب بودنشان، درست و حسابی بودن شعر، مفهوم و حتی موسيقیاش، با همديگر اتحاد نظر داريم. ما هر سال، هم ترانههای قديمی داشتيم و هم ترانههای جديد. امسال هم دوتا کار خيلی خوب بود. دعوت از آقای شهرام شبپره و آقای فرامرز اصلانی. يعنی دوتا مورد مختلف در زمينه موسيقی پاپ. هم کسانی را در نظر گرفتيم که به موسيقی شاد و مجلسی و پرتحرک و ريتميک علاقه دارند، هم کسانی که به سبک سنگين و وزين مثل آقای اصلانی. يادمان نرود که آنجا يک تلويزيون است با حداقل ۳۰ ميليون بيننده و سليقههای گوناگون!» "آزادی عمل ارميا" هومن خلعتبری علت پخش ترانههای قديمی را نوعی يادآوری برای نسل جوان میداند: «پارسال دوئتی را که خانم آوا با آقای مهران خواندند، خيلی کم از بچههای نسل جديد شنيده بودند. دوئتی که مال مرحوم خانم هايده بود و آقای عارف. با اجرای اين دوئت، آن هم در آکادمی، همه علاقهمند شدند ببينند که اصل داستان چه جوری هست. خب اين خيلی قدم مثبتیست. اين برنامه به نظر من اين قدر که در بالا بردن فرهنگ موسيقايی مردم سهيم بوده، در مورد پرورش استعداد و اين حرفها نبوده. من خودم قبول دارم که سختگيرم، ولی همان ياددادنها و همان کارهای هر روزه باعث میشود بچههايی که مخصوصاً از سطح پايين انتخاب میشوند، برسند به سطح بالا تا بتوانند در صحنه خودشان را عرضه کنند.» برنده شدن ارميا در آخرين دور آکادمی سر و صدای زيادی بر پا کرد. بعضی از سايتها او را با گلشيفته فراهانی مقايسه کردند. قياسی که به نظر کمی هم عجيب میآمد. هومن خلعتبری میگويد: «برای بعضی از مردم شايد حجاب ايشان يکمقدار تناقض داشته و برای برخی هم آزادی عمل ارميا قابل احترام بوده است. گفتهاند همان قدر که خانم فراهانی آزاد بوده، ايشان هم آزاد هست که فرم و سيستم خودش را خودش انتخاب کند. البته بين خودمان باشد، من هم همين عقيده را دارم. نبايد با همديگر سنجيده شود.» توليدکنندگان موسيقی در اروپا و آمريکا، هميشه در انتظار برندهی اينگونه مسابقهها میمانند تا بلافاصله زير پر و بال او را بگيرند و سیدیهای جديد به بازار عرضه کنند. آيا در آکادمی موسيقی گوگوش هم تضمينی برای آينده هنرمندان وجود دارد؟ هومن خلعتبری باز هم به آن تفاوت مهم اشاره میکند: «تفاوت اين برنامه با آن "تالنت شو"های مختلف، در اين است که شرکت کنندگان در آن برنامهها يا واقعاً خواننده ولی آماتور هستند يا استعداد خيلی بالايی دارند. برای همين هم تهيه کنندهها به دنبال آنان هستند. بچههای ما در سطح بسيار پايين و اوليه هستند. حالا من خدا نيستم، ولی بههرحال بيشتر از اينی که در تلويزيون مطرح و نشان داده میشود، نمیشود از اينها درعرض سه ماه چيزی ساخت! بنابراين هنوز اين شرکتکنندهها نمیتوانند هنرمندی از آب دربيايند که تهيه کننده بدبخت، اگر هم بخواهد، بتواند روی او سرمايهگذاری کند.» Copyright: gooya.com 2016
|