چهارشنبه 23 مرداد 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
23 بهمن» انتخاب بهترین‌های موسیقی در مراسم گرمی
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

همه‌جا "تقسيم" همه‌جا مقاومت، يک شب با راجر واترز در استانبول

علی سالم- خبرنگار روزنامه شرق، استانبول: راجر واترز فقط نوازنده گيتار بيس يا خواننده و ترانه‌سرای قديمی و مرکزی گروه راک پينک فلويد نيست. او هنرمندی است که از چند نسل قبل‌تر تا امروز سنت اعتراضی را در دل هنر خود جای داده است. يک منتقد جدی نظام سرمايه‌داری و جنگ‌افروزی‌ها و کشتارهای آن‌که در مورد بسياری از معضلات جهان هنوز هم حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد. راجر واترز و پينک فلويد پيوند‌دهنده خاطرات چندين نسل از پدرها و مادرها و جوانان امروزی‌اند که در التهاب و ترس سياهی دوران و اميد به تغيير دنيايی بهتر زندگی را سپری کرده‌اند. اين‌روزها او با موهايی سپيد و اجراهايی باشکوه‌تر از گذشته که تلفيقی از موزيک، پرفورمنس و اپراست در حال اجرای آخرين تور تاثيرگذارترين آلبوم پينک فلويد يعنی «ديوار» بيش از ۳۰سال بعد از انتشار آن است. او در ميانه برگزاری اين تور و بيست‌وپنجمين اجرای خود به استانبول رسيد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اين تور بعد از اين در اسلو، بلگراد، دوسلدورف و چند شهر ديگر اروپايی ادامه می‌يابد و به پاريس ختم می‌شود. در تاريخ چهارم آگوست استاديوم ITU استانبول ميزبان نزديک به ۲۰هزارنفر از طرفداران او از شهرهای مختلف ترکيه و کشورهای اطراف بود. از ايران هم آنهايی که توانسته بودند بليت کنسرت را با کارت اعتباری آشنايان يا شرکت‌های داخلی خريداری کنند توانستند راجر واترز را که هفت‌سال از آخرين اجرای او در ترکيه می‌گذشت از نزديک ببينند. حضور چندهزارنفری ايرانيان برای شرکت در اين کنسرت، فضای شهر استانبول و مراکز خريد آن را از چند روز قبل به‌شدت ايرانی کرده بود تا جايی که مطبوعات ترک هم هيجان خود را از اين موضوع پنهان نکردند. چند ساعت قبل از شروع کنسرت جمعيت برای به دست آوردن جايی نزديک‌تر به سن به در استاديوم ITU آمده بودند. در اطراف استاديوم بساط فروش تی‌شرت‌هايی با طرح لوگوی پينک فلويد و پوستر جلد آلبوم‌های مختلف اين گروه البته با قيمت‌هايی گزاف، داغ بود. بعد از چند ساعت معطلی راس ساعت اعلام‌شده درها باز شد و جمعيت به داخل هجوم بردند. برحسب مبلغ بليت خريداری‌شده دستبندهايی رنگی به دور دست می‌بستند تا محل استقرار مشخص باشد. صاحبان دستبندهای نارنجی که مخصوص ارزان‌ترين نوع بليت يعنی ۸۶دلار بود اکثريت فضای استاديوم را پر می‌کردند. دستبندهای بنفش و قرمز و آبی به جايگاه‌هايی که به سن نزديک‌تر بود و صندلی داشت اختصاص داشت و قيمت آنها تا ۵۰۰دلار هم می‌رسيد. چند ساعتی انتظار لازم بود تا اجرا آغاز شود و همه مجبور بودند سرپا بايستند. اجرای گروه مثل هميشه پرانرژی و با صحنه‌پردازی‌های خيره‌کننده همراه بود. وسواس واترز برای استفاده از پروداکشن عظيم و پرهزينه در اين اجرا هم همچون اجراهای قبلی مشهود بود و از برخورد ماکت هواپيما با ديوار، عروسک‌های عظيم‌الجثه معلم و مادر و قاضی و بسياری افکت‌های تکنيکی ديگر به‌خوبی بهره جسته بود. خط روايی اجرا متعلق بود به فيلم انيميشن-داستانی ديوار که در سال ۱۹۸۲ توسط آلن پارکر ساخته شد. انيميشن‌هايی که توسط ويديو پروجکشن با ابعاد بزرگ روی ديوار پخش می‌شد هم انيميشن‌های گروتسک جرالد اسکارف در فيلم ديوار بود. همزمان با اجرای واترز ديوار بزرگی در حال ساخته شدن پشت سر او بود. ديواری که ديگر برخلاف زمان انتشار آلبوم، سمبلی از ديوار برلين نبود و استعاره‌های فراوان ديگری در خود داشت. ديوار بين فقير و غنی، شمال و جنوب، ديواری که بين ما و زندگی بنا می‌شود. ديواری از جنس ترس و طمع. از جنس بنيادگرايی و ايدئولوژی. تلويزيون و مصرف‌گرايی.

درونمايه اصلی آلبوم، علل انزوا و احساس تنهايی در دنيای مدرن است و از خلال آن تندترين انتقادها را متوجه دولت و هر نوع اتوريته، سيستم بسته آموزشی، قانون و خانواده می‌کند که با عنوان سمبليک ديوار، نمادپردازی ‌شده است. آهنگ‌های آلبوم، خط سير داستانی زندگی شخصی را روايت می‌کند که تا حد زيادی زندگی خود راجر واترز را به ذهن متبادر می‌کند. پدر راجر که کمونيست و فعال ضد جنگ بود در جنگ کشته شد و تاثيری عميق بر ذهن و آثار او گذاشت. «پينک» قهرمان اصلی فيلم نيز که پدر خود را در جنگ جهانی دوم از دست داده با توجه وسواس‌گونه مادر به خود و ديدن کودکان ديگر که به‌همراه پدر به گشت‌و‌گذار می‌روند به فردی منزوی و گوشه‌گير تبديل می‌شود. وقتی بزرگ‌تر می‌شود در مدرسه از طرف معلم و ديگر همشاگردی‌ها به‌خاطر شعری که سروده مورد تمسخر قرار می‌گيرد و تنبيه می‌شود. هر کدام از اينها باعث می‌شود تا او به «آجری ديگر در ديوار» تبديل ‌شود. در بزرگسالی، پينک به يک ستاره راک تبديل می‌شود، اما در همان حال همسرش او را ترک می‌کند. پينک ساختن ديوار را خاتمه می‌دهد و بيش از گذشته تنها می‌شود. با وضعيت حاد روانی که دچارش شده و بر اثر هذيان‌های ذهنی بدن خود را غرق در کرم‌هايی می‌بيند که در حال خوردن او هستند. او را برای اجرا روی صحنه می‌برند. در حين اجرا خود را در هيات يک ديکتاتور فاشيست می‌بيند که اعضای گروه سربازان فرمانبردار او هستند و او آنها را وادار می‌کند که با خشونت با بقيه برخورد کنند و چکش‌ها در شهر رژه بروند و همه‌چيز را خرد کنند. اما ناگهان وجدانش بيدار می‌شود و در صحنه دادگاه به او دستور می‌دهد که «ديوار را فرو بريزد» تا احساس رهايی دنيای بيرون ديوار به او دست دهد؛ ديواری که در انتهای اجرای واقعی هم فروريخت.

تماشای اجرای زنده «ديوار»، شبی به‌يادماندنی را برای جوانان ترک و ايرانی به ارمغان آورد. برگزاری اتفاقی اين کنسرت با اعتراضات ميدان «تقسيم» و اعتراض به محدودسازی‌های هرروزه اردوغان که از سر اتفاق درونمايه تند و تيز آلبوم ديوار هم بوده ماجرا را دوچندان جذاب کرده بود. او در ابتدا اجرايش را به زبان ترکی تقديم کرد به «همه مردمانی که زندگی‌شان را به‌خاطر ترور دولتی و جنگ از دست داده‌اند.» همزمان جوانان ترک شعار «همه‌جا تقسيم همه‌جا مقاومت» را سر دادند. اينها شعارهای اصلی اعتراضات ميدان «تقسيم» بود که در ديگر لحظات کنسرت هم هرجا فرصت دست می‌داد فرياد زده می‌شد. ولی نفسگيرترين لحظه برای حاضران لحظه‌ای بود که عکس‌های کشته‌شدگان جنگ و قهرمانان کشورهای مختلف روی ديوار نقش بست. از ترکيه تا عراق و هند و اسپانيا و آمريکا. از گاندی و ويکتور خارا تا صحنه‌های دلخراش کودکان کشته‌شده در عراق همزمان با لوگوی برندهای شرکت‌های غول‌آسای آمريکايی و صحنه در آغوش کشيدن فرزندان آمريکايی که بعد از سال‌ها پدران سرباز خود را می‌ديدند.

واترز خود در مورد ايده اجرای ديوار می‌گويد: «زمان زيادی طول کشيد تا من بر ترس دوران کودکی‌ام فايق شوم. بر اثر مرور زمان توانستم تدريجا داستان ترس‌ها و ترديدهايم را بازگويم. تمسخر، تحقير، تنبيه در کودکی و در نمايی کلی‌تر ناسيوناليسم، نژادپرستی، تبعيض جنسيتی و بنيادگرايی. اجرای جديد ديوار تلاشی است برای مطرح کردن دوباره خطرات مخمصه‌ای که ما همگی در آن در حال زندگی هستيم. ممکن است بگويند من زيادی رويابين هستم ولی مسلما در اين راه تنها نيستم. برای گراميداشت ياد پدرم و ديگر کشته‌شدگان راه عشق در کشورهای مختلف، عکس‌های آنها را برای اجرايم انتخاب کردم تا بتوانم با خانواده‌های قربانيان خشونت احساس همدلی کنم. من با کمک هنر نهايت تلاشم را برای سرافرازی و فراموش نشدن کشته‌‌شده‌هايمان و اعتراض به نبودنشان انجام خواهم داد.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016