چهارشنبه 3 مهر 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
2 اسفند» خانه جلال آل احمد محفل باستان شناسان
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارش روزنامه قانون از "شب جلال آل احمد"

نويسنده‌ای که برای خودش رسالت مهمی قائل بود

آيدين آغداشلو:
من هميشه افسوس خوردم در طول اين سال‌ها که چرا آدمی به بزرگی و رشادت او، نويسندگی را به عنوان اصل مسلم اختيار نکرد و نويسندگی را وسيله کرد برای اشاعه‌ نظرش.

عبدالله انوار:
مادر جلال، خواهر بزرگ‌ترين فقيه عالم شيعه بود و جلال با اين پيشينه مادری، از پدری بود که عمر در امام جماعت يکی از مساجد بزرگ شيعه گذراند و چنين در ضمير او، هسته‎های دينی شکل گرفت.

علی دهباشی:
آل ‌احمد بيش از دو دهه در سال‌های ۳۰ و ۴۰ حضور مستقيم و بلامنازع در جريانات ادبی و روشنفکری ايران داشت و به نوعی پيشقراول فعاليت اجتماعی و سياسی روشنفکران زمانه‌ خود بود.

گروه فرهنگ و هنر- «شب جلال آل احمد» صد‌و‌سی‌و‌دومين شب از شب‌های بخارا بود که غروب دوشنبه اول مهرماه ۱۳۹۲ برگزار شد.

اين مراسم را «علی دهباشی» آغاز کرد که در يادی از جلال آل احمد گفت: «۴۴ سال از خاموشی جلال آل ‌احمد، نويسنده و روشنفکر ما می‌گذرد. با گذشت هرچه بيشتر زمان، حضور انديشه‌های وی در عرصه‌ فکر و نقد مسائل اجتماعی، به ويژه رابطه‌ ما با غرب، روشنفکران و وظايف آنان و آزادی قلم مطرح می‌شود. از فردای تشکيل جمهوری اسلامی تحقق برخی از نظريه‌های آل ‌احمد به نوعی در برداشت جنبه‌ سياسی و اجتماعی دکترين وی مورد توجه قرار گرفت و شايد بتوان گفت که جنبه‌ ادبی شخصيت و آثار وی در حاشيه. آل ‌احمد بيش از دو دهه در سال‌های ۳۰ و ۴۰ بيشتر حضور مستقيم و بلامنازع در جريانات ادبی و روشنفکری ايران داشت و به نوعی پيشقراول فعاليت اجتماعی و سياسی روشنفکران زمانه‌ خود بود. ۴۶ سال زندگی کرد و بيش از ۳۸ اثر از او به جا مانده است.»



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


سپس «عبدا... انوار» در بخشی از سخنان خود به پيشينه‌ جلال آل احمد اشاره کرد و گفت: «مادر جلال، خواهر بزرگترين فقيه عالم شيعه بود که از اواخر دوره‌ قجرها تا اواسط دوره پهلوی دوم زيست و جلال با اين پيشينه مادری، از پدری بود که عمر در امام جماعت يکی از مساجد بزرگ شيعه گذراند و به قول روانکاوان بزرگ، ناخواسته در ضمير ناخودآگاه او، هسته‎های دينی شکل گرفت؛ اما او بنا به سال تولد خود، يعنی ۱۳۰۲ شمسی، باز ناخواسته در موجی به نام مدرنيت قرار گرفت که از پيدايی مشروطيت، اين موج پس از سال‌ها خفا درآمده بود و مرتب بر قدرت خود می‎افزود و از سال‌های نخستين حکومت پهلوی اول که سال‌های آغاز عمر جلال را دربرمی‎گرفت بر شدت اين موج مرتب افزوده می‎شد.»

پس از آن نوبت به سخنرانی «آيدين آغداشلو» رسيد. آغداشلو به چالشگری آل احمد اشاره کرد و گفت: «آل احمد، اصلاً اهل چالش، اهل درگيری و اهل تندی بود در بسيار مواقع. اين تندی را من هيچ وقت با بی‎ادبی و بی‎حرمتی در او نديدم؛ ولی تندی می‎کرد؛ يعنی حرفش را با شدّت و حدّت می‎گفت و باکی هم از چيزی نداشت.» او سپس به حضور آل احمد در فضای روشنفکری ايران اشاره کرد و گفت: «همه از او حساب می‎بردند و اگر حکم می‎کرد که چيزی نبايد انجام بشود، کسی در فلان مجله نبايد کار بکند، يا با فلانی نبايد آمد و شد بشود، همان طور می‎شد، اجباری در کار نبود، احترام غريبی بود به شجاعت آدمی که صاحب نظر بود؛ يعنی فقط شجاع خالی نبود. نظريه پشت شجاعتش بود و می‎ايستاد پشت شجاعتش و نظريه خودش را هم عنوان می‎کرد. او صاحب‌نظر بود و در اين بحثی نيست. من هميشه افسوس خوردم در طول اين سال‌ها که چرا آدمی به بزرگی و رشادت جلال آل احمد نويسندگی را به عنوان اصل مسلم اختيار نکرد و نويسندگی را وسيله کرد برای اشاعه‌ نظرش. من به عنوان خواننده‌ همه‌ آثارش و تعقيب‎کننده‌ همه چيزهايی که در بابش می‎نويسند، هميشه اين افسوس برای من باقی ماند، چرا فکر نکرد که نوشته، که قصه، که رمان فی‎نفسه و به تنهايی می‎تواند حامل نظرياتی باشد که غير مستقيم بيان بشود.» آغداشلو همچنين به نگاه جلال به تاريخ اشاره کرد: «مسئله آل احمد اين نبود که در فلان جا، اين قصه تاريخی را جور ديگری نقل کرده‎اند يا فلان تاريخی که اشاره کرده، غلط است. آل احمد برای خودش رسالت بسيار بسيار مهمی قائل بود. او وقتی پاسخی به مقاله‌ای داد که نزديک به ۲۰ مورد قابل تشکيک را در مقاله‎ها و نوشته‎های او ذکر کرده بود، مخصوصاً در غرب‎زدگی، در مقاله‌ بسيار زيبا و درخشانی اشاره کرد به اينکه تاريخ مگر چيست؟ تاريخ يک بازيچه است، تاريخ کجايش راست و کجايش دروغ است. من با تاريخ کاری ندارم. اشاره کرد که من با برداشتم از تاريخ سر و کار دارم؛ يعنی تاريخ را در جايی خرج می‎کنم که منظورم به اين طريق و به اين واسطه برآورده بشود.» اين نقاش شناخته‌شده در پايان اشاره کرد که «امروز اين گرد و خاک فرو نشسته است. حالا ما تقريباً می‎توانيم در باب آل احمد، در شقوق مختلفش صحبت بکنيم. آل احمدِ نويسنده، آل احمدِ مبارز، آل احمدِ منتقد، آل احمدِ مقاله‎نويس که به زعم من آل احمدِ مقاله‎نويس يکی از مهم‎ترين آل احمدهايی است که در اين جمع آل احمدها وجود دارد. قطعاً يکی از مهم‎ترين مقاله‎نويسان دوران خودش بود و من کسی را به ياد ندارم که مقاله‎هايش اين چنين تکان دهنده باشد.»

يکی ديگر از بخش‎های اين مراسم، خواندن پيام «دکتر محمدعلی همايون کاتوزيان» توسط «غلامرضا امامی» بود.

سخنران بعدی اين نشست احسان شريعتی بود که به دليل تصادفی که در همان ساعت برايش رخ داد، نتوانست در اين شب حضور داشته باشد.

آخرين برنامه شب آل احمد، نمايش فيلم مستند ساخته‌ «مصطفی آل احمد» بود که با گفتاری از محمدعلی عمويی، ليلی گلستان، انور خامه‎ای و ديگر شخصيت‎های مطرح ادبی- فرهنگی به زندگی و آثار جلال آل احمد می‎پرداخت.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016