سه شنبه 30 مهر 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


خواندنی ها و دیدنی ها
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

چند ميدی، خواننده شی؟ گزارشی درباره آگهی‌های پرورش خوانندگان يک‌شبه

روزنامه قانون ـ گروه فرهنگ و هنر، سارا برومند- مدت‌هاست که بازار موسيقی آشفتگی خاصی را تجربه می‌کند. در ميان شلوغی ترافيک، در ماشين دوست و آشنا با موزيک‌ها و خوانندگانی روبرو می‌شوی که نه صدايشان و نه موسيقی کارهايشان با چارچوب‌های تعريف شده و استاندارد نمی‌خواند. صداهای فالش و موسيقی‌های خش‌دار که دل را نمی‌لرزاند و گوش را می‌خراشد مدام از اين سو و آن سو به گوش می‌رسد. حالا با پيشرفت تکنولوژی و آمدن دستگاه‌های تنظيم صدا، هر خانواده‌ای در خود خواننده‌ای دارد و يکی از ژست‌های تازه در هر نشست خانواده‌ای که به لحاظ مالی وضعيت مناسبی دارد، ارائه آلبوم موسيقی عضوی از خانواده است. از آلبوم‌ها و ترک‌های بی‌مجوزی که مانند قارچ از گوشه و کنار سر برآورده‌اند که بگذريم در ميان آلبوم‌های مجوزدار نيز نمونه اين کارهای بی‌کيفيت کم نيست. فکر می‌کنيم حالا که بی‌صدا می‌شود خواننده شد، چرا ما بخت خود را نيازماييم و سودای شهرت را در سر نپرورانيم. نيازمندی‌های همشهری، اولين گام برای خواننده شدن است. در ستونی تحت عنوان خدمات هنری شما می‌توانيد سودای شهرت را دنبال کنيد. استوديوها و مؤسسه‌های بسياری حاضر هستند با مبلغی پايين و در حد ۴۰۰ هزار تومان يک ترک کامل را برای شما آماده کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


قسطی خواننده شويد!
با آگهی داده شده، تماس می‌گيرم که علاوه بر تهيه، توليد و انتشار آلبوم نقش پشتيبان و حامی را نيز بر عهده می‌گيرد و اين به آن معناست که اگر هزينه کافی برای انتشار يک آلبوم نداريد اين مؤسسه نيمی از هزينه‌های شما را تقبل می‌کند. مردی که پاسخگوست، می‌گويد که برای تست صدا بايد به آنجا برويم و پس از انجام تست بر اساس ميزان توانايی روی صدا هزينه می‌کند. او اطمينان می‌دهد فردی که با ما قرارداد می‌بندد، کارش با مجوز انتشار می‌يابد و در اين مورد می‌افزايد: «ما سال‌هاست که با ارشاد کار می‌کنيم و کاملا به شرايط گرفتن مجوز آشنا هستيم و می‌دانيم که از چه راه‌هايی بايد آلبوم را منتشر کنيم و اگر هم کاری از سوی ارشاد مجوز نگرفت نگرانی ندارد، کار ديگری جايگزين می‌کنيم.»
اين مؤسسه درباره نيمی از هزينه که توسط خواننده بايد پرداخت شود، می‌گويد: «هر «ترکی» در کار ما حدود يک و نيم تا دو ميليون هزينه بر می‌دارد که با احتساب هشت «ترک» در يک آلبوم، حدود ۱۶ ميليون برای يک کار بايد بودجه داشت که نيمی از آن را ما می‌پردازيم و نيمی را خواننده می‌تواند به صورت قسطی در يک سال بپردازد.»
سودای خواننده شدن چندان دور به نظر نمی‌رسد. در اين يک سال پرداخت قسط، می‌توانی زرنگ باشی و با يکی، دو کنسرت نيمی از قسط آلبوم را پرداخت کنی. مؤسسه چنان ساده درباره خواننده شدن صحبت می‌کند که اگر تصميم می‌گرفتيم، کلاس گلسازی برويم، گويی با چالش بيشتری روبرو بوديم. عجيب نيست که خواننده شدن، اين روزها اولين گزينه بسياری از افراد است.

خوانندگی به شرط «تيونر»
با آگهی ديگری که متعلق به يک استوديوست تماس می‌گيرم. به خانمی که پاسخگوست می‌گويم که سابقه چندانی در زمينه آواز ندارم؛ ولی مشتاق هستم که کاری ارائه دهم؛ کاری که مجوز نيز بگيرد؛ اما با تعجب می‌گويد که خانم‌ها به هيچ عنوان در ايران برای آلبوم مجوز نمی‌گيرند؛ مگر اينکه صدايشان زير صدای خواننده مرد به گوش برسد. از او درباره خانم‌هايی که با مجوز می‌خوانند می‌پرسم که می‌گويد: «آن‌ها نمی‌توانند آلبوم بدهند و فقط می‌توانند برای خانم‌ها کنسرت بگذارند.» من را راهنمايی می‌کند که می‌توانم تک ترک‌هايی آماده کنم و آن‌ها را در تارنماها قرار دهم و از اين طريق به سودای شهرت که در سر می‌پرورانم، دست يابم.
به ياد صداهای فالش و ناخوشايندی که گوشه و کنار می‌شنوم به او می‌گويم که صدای خوبی ندارم؛ ولی حاضرم هر چقدر لازم باشد هزينه کنم تا به عنوان خواننده شناخته شوم. از «تيونر» و «ملوداين» کردن صدا می‌گويد و اينکه می‌تواند با اين ترفندها، فالشی و بدی صدايم را بگيرد و در نهايت نيز می‌گويد: «اگر ديديم صدايت خيلی جای کار دارد، آنگاه بايد در کلاس‌های سلفژمان شرکت کنی تا بتوانی خوب بخوانی.» در نهايت نيز به من می‌گويد که اصلا نگران نباش. استوديوی ما، فضای پشتيبانی را فراهم می‌کند و در برابر نهايت بلاهتی که نسبت به آواز و موسيقی از خود بروز می‌دهم بر اساس آنکه گفته‌ام حاضرم هر چقدرلازم باشد هزينه کنم تا خواننده شوم، به خود ترديدی راه نمی‌دهد و بديهيات آواز را برايم توضيح می‌دهد و اصرار می‌کند که به استوديو آن‌ها بروم و تست صدا بدهم تا بتوانند من را در رسيدن به هدفم کمک کنند!

آوازخوان ۲۴۰ هزار تومانی
پاسخگوی مؤسسه بعدی چندان حوصله شيرين زبانی ندارد با صدايی خسته پاسخ می‌دهد. تأکيد می‌کند که کسی که برای خوانندگی به مؤسسه مراجعه می‌کند، بايد صدای خوبی داشته باشد و در غير اين‌صورت حتما بايد کلاس‌های سلفژ را بگذراند. دوره کلاس سلفژ را سه ماهه و هر هفته يک جلسه، يک ساعته با قيمت ۲۰ هزار تومان عنوان می‌کند که به عبارتی ۲۴۰ هزار تومان بايد برای اين دوره بپردازيم. از او می‌پرسم از افرادی که به شهرت رسيده‌اند، کسی با مؤسسه آن‌ها کارش را شروع کرده که می‌گويد: «نه! ولی ترک‌هايی از افراد مشهور را در اين استوديو کار کرده‌ايم و نام چند خواننده پاپ را مطرح می‌کند.» او يادآور می‌شود که افرادی بوده‌اند که تحت پرورش آن‌ها امکان مشهور شدن‌ را داشته‌اند؛ ولی خوانندگی را ادامه نداده‌اند. پاسخگو چندان به روش‌های جذب خواننده آشنا نيست و تلاشش تنها من را بدبين‌تر می‌کند.

ملاقات با شهرت با تک آهنگ!
آگهی بعدی که تماس می‌گيرم، مؤسسه‌ای است که با ارشاد چندان ارتباطی ندارد و همان اول آب پاکی را روی دستم می‌ريزد و می‌گويد که گرفتن مجوز به عهده خودتان است و ما در اين زمينه کاری از دستمان بر نمی‌آيد و فقط در زمينه ساخت آلبوم به شما کمک می‌کنيم. او می‌گويد که بهتر است به جای آلبوم «تک ترک» آماده کنم و آن را در تارنماها قرار دهم؛ زيرا که هم مقرون به صرفه‌تر است و همچنين برد بيشتری دارد. در پاسخ به اينکه می‌تواند از آهنگساز‌ها و نوازندگان مشهور در تهيه آهنگ استفاده کند و چنين روابطی دارد که با اين شيوه از يک شخص تازه‌کار حمايت کند؛ می‌گويد: «نوازندگان را می توانيم بياوريم؛ ولی آهنگسازان به اين آسانی با هر کسی کار نمی‌کنند.» يادآور می‌شود که فلان نوازنده گيتار برای نواختن در هر ترک به تنهايی ۵۰۰ هزار تومان دريافت می‌کند و درباره آهنگساز به يک خواننده مشهور پاپ اشاره ‌می‌کند که اگر حاضر به همکاری شود برای هر آهنگ هفت ميليون تومان می‌گيرد که البته همکاری او را با افراد تازه‌کار بعيد می‌داند و از من می‌خواهد که پله پله توقعاتم را جلو ببرم و با دادن چند آهنگ خوب، نظر آهنگسازان شناخته شده را به خودم جلب کنم. پيشنهاد معقولی است؛ اما نه برای کسی که می‌خواهد با بهره بردن از نام بزرگان برای خود اسم و رسمی دست و پا کند و يک شبه ره صد ساله برود.

آهنگ از شما، مجوز از ما
آخرين آگهی بسيار وسوسه‌کننده است؛ نام رايگان آن ما را به شگفتی وامی‌دارد. در تماسی که با آن می‌گيرم؛ شخص پاسخگو می‌گويد که اين رايگان، يعنی آنکه مبلغی برای دريافت مجوز از فرد دريافت نمی‌شود. به او می‌گويم که نمی‌دانستم که مجوز نيز هزينه‌ای دارد، می‌گويد : «ديگر مؤسسه‌ها دو و نيم تا سه ميليون تومان برای گرفتن مجوز دريافت می‌کنند که ما اين فرآيند را رايگان انجام‌ می‌دهيم و اين امر نيز منوط به اين نيست که آلبوم در مؤسسه تهيه شده باشد.» پاسخگو در حالی که بسيار با زبانی خوش پاسخ می‌دهد؛ اما شرايط را به هيچ عنوان پای تلفن توضيح نمی‌دهد و تأکيد دارد که حضوری در اين‌باره گفت‌وگو کنيم. او نيز درباره گرفتن مجوز بسيار ساده صحبت ‌می‌کند و می‌گويد: «پيش از تهيه آلبوم درباره شعر و موزيک مشاوره ‌خواهيم داد به نحوی که آلبوم مجوز بگيرد؛ برای کار‌های آماده نيز راهکار‌هايی داريم که در نشست حضوری و آشنايی با کار و سليقه يکديگر درباره آن خواهم گفت.»
با توضيحاتی که از سوی اين مؤسسه‌ها و استوديوها می‌شنوم؛ به تفاوت خواننده شدن در گذشته و حال پی ‌می‌برم. در گذشته خواننده شدن به اين آسانی نبود وکسی‌که سودای خوانندگی در سر داشت در اولين قدم لازم بود که صدای شيوايی داشته و کاملا با تکنيک‌های آواز آشنا باشد تا پس از آن وارد هفت‌خوان تأييد از سوی اهالی فن شود. گويی موسيقی ايرانی امروز يا از اين سوی بوم يا از آن سوی بوم می‌افتد. از يک سو موسيقی مورد بی‌مهری مسئولان قرار دارد و حضور آن را هم‌راستا با اصول دين نمی‌دانند و از سوی ديگر هر کسی بدون آنکه تخصصی در زمينه موسيقی و آواز داشته باشد، می‌تواند به آسانی آلبوم منتشر کند و خود را خواننده و موسيقی‌دان بداند که شايد اين امر ناشی از بلبشويی است که در اين حيطه ايجاد شده است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016