"نه ديگه اين واسه ما دل نمی‌شه ..."، جشن تولدی برای استادمحمد برپا شد

روزنامه قانون ـ دوستان «محمود استادمحمد» گردهم آمدند‌، خاطره تعريف کردند،‌ کليپ ديدند و سيمين بهبهانی کيک تولد استاد محمد را بريد و نويسنده «آسيد کاظم» ۶۳ ساله شد.

مهمانانی که شامگاه ۱۱ آبان‌ماه به تماشاخانه‌ «ايرانشهر» رفتند،‌ ابتدا نظاره‌گر پرتره‌هايی از «محمود استادمحمد» بودند که ديواره‌های سالن انتظار اين تماشاخانه را زينت داده بود. به گزارش ايسنا، کانون کارگردانان خانه‌ تئاتر به انگيزه سالروز تولد محمود استاد محمد که سوم آبان‌ماه بود، برنامه‌ای را چند روز بعدتر، يعنی ۱۱ آبان ماه به ياد اين هنرمند تئاتر برگزار کرد. در اين برنامه هيچ‌کس سخنرانی نکرد، فقط محمد چرمشير‌، مسعود فروتن، مسعود جعفری جوزانی و رويا افشار بخش‌هايی از يادداشت‌های اين هنرمند را خواندند تا ۱۱ آبان‌ماه فقط شب «محمود استادمحمد» باشد. در آغاز قرار بود اين برنامه روز چهارم آبان‌ماه برگزار شود، اما به دليل تاخير در انتشار کتاب کانون کارگردانان خانه تئاتر‌، اين مراسم يک هفته به تاخير افتاد. اين کتاب قرار بود ويژه‌نامه عباس نعلبنديان باشد؛‌ ديگر هنرمند تئاتر که از دوستان نزديک استادمحمد بود به همين دليل تمام مراحل آماده‌سازی مطالب با مشاوره استادمحمد انجام شد؛ اما به دليل مشکلات مالی خانه‌ تئاتر‌، انتشار کتاب به تاخير افتاد و کتاب کانون در مقطعی منتشر شده است که سه ماه از درگذشت استادمحمد سپری می‌شود و اين شماره به ويژه‌نامه عباس نعلبنديان و محمود استادمحمد تبديل شد و روی جلد کتاب، تصوير استادمحمد و پشت آن تصوير نعلبنديان قرار گرفت. روزبه حسينی، سردبير اين کتاب با بيان اين که اين شماره آخرين کتاب کانون کارگردانان خانه تئاتر است،‌ گفت: «در موخره کتاب توضيح داده‌ام که چرا اين کتاب ديگر منتشر نخواهد شد، البته از انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر انتظار داشتيم کمک کنند تا انتشار اين کتاب ادامه پيدا کند.» سپس پرويز پورحسينی به دعوت روزبه حسينی، روبان رونمايی کتاب را بريد. پورحسينی که از بازيگران مورد علاقه استادمحمد بوده است با اظهار تاسف از توقف انتشار کتاب کانون‌، ياد و خاطره عباس نعلبنديان و محمود استادمحمد را گرامی‌داشت و يادآور شد: «نعلبنديان يک نويسنده خوب‌، انسانی فرهيخته و مظلوم بود که مظلومانه هم رفت. من در اولين نمايشش «پژوهشی ژرف ...» که سال ۴۶ اجرا شد‌، بازی کردم.» وی يادآور شد: در طول سال‌هايی که نعلبنديان را می‌شناختم هرگز از او بدی نديدم، مانند استادمحمد که هرگز با هم کار نکرديم؛ اما هميشه دوستش داشتم،‌ انسانی دوست‌داشتنی بود با آثاری ماندگار.

بعد از اين سخنان‌، حاضران به سالن دکتر ناظرزاده کرمانی وارد شدند،‌ همه بر صندلی‌ها نشستند و نور رفت و اولين چيزی که شنيده شد‌، صدای محمود استادمحمد بود که يک پيغام تلفنی گذاشته بود. نور که آمد، حاضران کيکی را بر صحنه ديدند با تصويری از استادمحمد و يک شمع بزرگ. پس از چند دقيقه تصويری از او نمايش داده شد و کليپی درباره‌ «شهر قصه» که استادمحمد در آن گفت: «من محمود استادمحمدم،‌ خر شهر قصه....» سپس در دو طرف صحنه، محمد چرمشير نمايشنامه‌نويس و مسعود فروتن هنرمند باسابقه و فعال در عرصه تئاتر تلويزيونی پشت تريبون قرار گرفتند و هر يک يادداشت‌هايی را از استادمحمد خواندند. قطعه‌ای از موسيقی «شهر قصه» اجرا شد:‌ «نه ديگه اين واسه ما دل نمی‌شه....» با پخش تصاويری از حياط خانه استادمحمد و باغچه و گلدان‌های مورد علاقه‌اش‌، نگار جواهريان مجری برنامه شمع تولد را روشن کرد‌،؛ شمعی که سيمين بهبهانی، بانوی غزل ايران، آن را خاموش کرد‌. حاضران در سالن به پا خاستند و بهبهانی کيک تولد استاد محمد را بريد و محمود استاد محمد ۶۳ ساله شد.