شنبه 30 آذر 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انتقاد شمقدری از نقاشی های ميرحسين موسوی

پارس توريسم ـ جواد شمقدری در بخشهايی از گفت وگوی خود بارجانيوز به انتقاد از نقاشی های ميرحسين موسوی پرداخته است.

بخشهايی از اين گفت وگو به شرح زير است :

به گزارش پارس توريسم شمقدری دراين باره گفته :تقريباً بقيه کسانی که در سينما هستند، بعد از من وارد سينما شدند. بعضی‌ها که همزمان آمدند، بعضی‌ها يکی دو سال و حتی ۲۰ سال بعد از ما به صحنه‌ی سينما آمدند. اين صحبت من ناظر به يک تجربه‌ی تاريخی بود. روزی که انقلاب پيروز شد، آرمان‌ها و ايده‌هايی مطرح شدند و علی‌القاعده کار هنر و سينما اين بود که به تعبير بسيار روشن و شفاف مبلّغ اين اهداف و آرمان‌ها باشد. ولی به تدريج با گروهی روبه‌رو شديم که ضمن اعلام وفاداری به اين ارزش‌ها و آرمان‌ها معتقد بودند سينما هيچ تعهدی به اين ارزش‌ها و آرمان‌ها ندارد و هنر ساحت مستقلی است و قرار نيست به جايی تعهد داشته باشد و اوج تعهد هنر به هنر است. البته در کنار آن هر گاه که می‌خواستند شرايط را منطقی‌تر کنند و از تيزی و تندی آن بکاهند، می‌گفتند ما نسبت به انسانيت و حقوق بشر تعهد داريم، يعنی باز آرمان‌ها و اهداف نظام از صحنه بيرون رفت.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


نخست‌وزير اين تفکر و انديشه را تبليغ می‌کرد

اين قضيه داشت به شکل آشکاری رخ می‌داد و البته بسياری از مسئولين جمهوری اسلامی در آن سال‌ها متوجه اين اتفاق نبودند. شايد تنها کسی که متوجه اين اتفاق بود و سر بزنگاه‌ها اگر فرصتی داشت تذکری می‌داد، خود حضرت آقا در دوران رياست جمهوری بود. در آن دوره به دليل ساختار حکومتی‌ای که شکل گرفته بود، متأسفانه رئيس‌جمهور اختيارات کافی نداشت و اين نخست‌وزير بود که دارای اختيارات زياد بود و از قضا همين نخست‌وزير اين تفکر و انديشه را تبليغ می‌کرد. نخست‌وزيری که هشت سال ذيل رأی بالای حضرت آقا نخست‌وزير شده بود، تمام همّ‌اش اين بود که هنر از مرز تعهد به اخلاق و معنويت صِرف جلوتر نيايد و نسبت به مناسبات و تحولات اجتماعی و سياسی و آرمان‌های نظام و اهداف بلند انقلاب اسلامی هيچ تعهدی نداشته باشد.

تلذذ جسمانی در نمايشگاه نقاشی آقای نخست‌وزير!

بعدها ديديد همين آقای نخست وزير سابق در نمايشگاه نقاشی‌هايی که در اوايل دوران آقای احمدی‌نژاد برپا کرد، چه نقاشی‌های بی‌هويتی را به نمايش گذاشت. نقاشی‌هايی که صرفاً نشانه‌ی بارزی از هنر برای هنر بودند و مولد يک نوع تلذذ جسمانی؛ يعنی به‌ندرت تلذذ روحی ايجاد می‌کردند و هيچ تعهدی به نظام و انقلاب نداشتند.

اين تفکر در نخست‌وزيری شکل گرفت و در تمام عرصه‌های کشور از جمله سينما و هنر در جاری شد. مديرانی که نزديک به ده سال در سينما مستقر شدند، عملاً اين سياست را تبليغ و حمايت کردند و به جشنواره‌های جهانی فرستادند و اتفاقاً اين فيلم‌ها بودند که از نوع مثبت تا نوع سياه‌نمای‌شان رفتند و در جشنواره‌های خارجی جايزه گرفتند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016