خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
6 مهر» شجريان: قطرهای از دريای مردم هستم17 شهریور» استاد شجريان: شرایط مهيا شود در ایران کنسرت خواهم داد 9 شهریور» شجريان: صدای ايرج در آوازخوانی؛ معيار است 17 تیر» درخواست نماينده مجلس از صداوسيما برای پخش ربنای شجريان 1 بهمن» پيکر همايون خرم با حضور شجريان، فخرالدينی، گنجهای، محمد موسوی و عليرضا قربانی تشييع شد
بخوانید!
9 دی » ژآنت آفاری: شرط اول انقلاب جنسی، آگاهی و انتخاب است
8 دی » محمدرضا شجريان: ما فراموشكاران، گناهكاريم، گلههاي استاد آواز ايران در سالروز زلزله بم 8 دی » آثار نوجوان هنرمند نقاش نابغهٔ ایرانی در ایتالیا 7 دی » ماجرای قلیان ۲۰۰ هزار تومانی در کافه های لوکس تهران! 7 دی » خروج 58 بنای تاریخی از فهرست میراث ملی در 8 سال اخیر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! محمدرضا شجريان: ما فراموشكاران، گناهكاريم، گلههاي استاد آواز ايران در سالروز زلزله بممن اين يادداشت را از سر خشم و درد مينويسم. مهم نيست امروز چندمين سالگرد زلزله بم است. مهم نيست كه آلودگي هوا در شهرهاي ما كشنده شده است، مهم نيست كه رودها و درياچهها را نابود كردهايم، مهم نيست كه محيط زندگي را با دستهاي خود، حريصانه از بين بردهايم و هزار مساله مشابه ديگر، هيچ كدام مهم نيستند. مهم آن است كه فراموش كردهايم. اگر كسي به تقويم نگاهي نيندازد، روز وقوع زلزله بم را به ياد نميآورد. تالابهاي خشك شده را فراموش كردهايم، درياچه اروميه را هم فراموش خواهيم كرد و هولناكتر از همه اينكه فراموش كردهايم در كدام سرزمين زندگي ميكنيم. فراموش كردهايم كه اين سرزمين زلزلهخيز، خشك است و كمآب و فراموش كردهايم كه نياكان ما در همين سرزمين خشك، چه هوشمندانه، آب را نگه ميداشتند. با طبيعت كنار ميآمدند و يادشان بود كه در چنين سرزميني چگونه بايد زيست. ما زيستن در اين سرزمين را فراموش كردهايم و هولناكتر آنكه نميخواهيم به ياد بياوريم. نياز داريم كه نيشتريبرداريم و به جان وجدان و روح خود بيفتيم. ما در برابر زلزله بم، گناهكاريم. در برابر جانهاي از دست رفته، گناهكاريم. در پيش چشم ميبينم كه مردگان بم- و همه فاجعههاي طبيعي ديگر- بر ما چشم دوختهاند و به ما ميگويند ما قرباني خانههاي سست شديم و شما كه بعد از ما زنده مانديد، چرا فرزندان به جا مانده ما را فراموش كرديد؟ من از شرم، نگاهم را ميدزدم و به زمين خيره ميشوم. چه بگويم، بگويم هنوز زندگي بر همان مدار است كه بود؟ بگويم «قهر طبيعت» است؟ آيا فراموشي ما «قهر طبيعت» است؟ آري مهم نيست كه پنجم دي ماه 1382 در بم زلزله آمد. چه تفاوت دارد كه يك سال گذشته باشد يا 10 سال يا 20 سال. مهم آن است كه درد بم در خاطر نماند. وجدانها آسوده و همه سرگرم كار و بار خويش شدهاند. اگر هم در سالگرد زلزله، يادي از بم ميشود، اشعار احساساتي و پرسوز و گداز خوانده ميشود. بر خود نهيب ميزنم. ما نيازمند نهيبي به خود هستيم. Copyright: gooya.com 2016
|