پنجشنبه 19 مرداد 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سعيد عبدولی: در جوانی پيرم کردند، مشخص نيست شايد از کشتی خداحافظی کنم


کشتی - قهرمان کشتی فرنگی ايران می گويد داور با او کاری کرد که شايد برای هميشه از دنيای ورزش خداحافظی کند.

مهری رنجبر،خبرنگار اعزامی خبرآنلاين به لندن: ضربه آنقدر شديد بوده که تصميم گرفته از دنيای کشتی خداحافظی کند.از ناراحتی می خندد.کاملا مشخص است که دارد خود خوری می کند.بايد ۴ سال ديگر انتظار بکشد تا المپيک از راه برسد.البته اصلا مشخص نيست که چه اتفاقی در آن سال می افتد.سعيد عبدولی می گويد در جوانی پيرش کردند و آرزوهايش را برباد دادند.سعيد که هنوز هم بغض بزرگی گلويش را می فشارد از خدا می خواهد تا با او صبر بدهد.«حسرت بزرگی بر دلم ماند.هنوز داغ هستم و نمی دانم چه بلايی سرم آمده.حالا به ايران که بيايم رفت رفته تاثيرات اين ناکامی خودش را نشان خواهد داد.»سعيد که حسابی از دست داوران آن مسابقه ناراحت است می گويد اگر محمد بنا نبود يقه داور را در وسط تشک می گرفت و او را تکه تکه می کرد:«باور کنيد اين کار را می کردم.او زحمات چندين و جند ساله ام را به باد داد.»

اصلا چطور شد که اين اتفاق افتاد.هنوز هم باورش سخت است که به همين راحتی حق تو را خورده باشند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




قسمت بود ديگر. هر چه خدا بخواهد همان می شود. قسمت من هم اين بود که با ناداوری در اين رقابت ها حدف شوم. ديگر کاری نمی توان کرد و همه چيز تمام شده است.

عصبانی بودی، خيلی عصبانی. يک دفعه بغض ات ترکيد و همان جا گريه کردی؟
تلاش زيادی کردم تا خوددار باشم و خودم را کنترل کنم.اما اين شرايط برايم خيلی سخت بود.من زحمت زيادی کشيده بودم.داور کاری کرد که تمام آرزوهايم بر باد رفت.می خواستم در وسط تشک يقه اش را بگيرم.باور کنيد اگر بنا نبود تکه تکه اش می کردم.ولی به احترام مربيانم رفتم و با او دست دادم.

الان به نظر وضعيت بهتری داری. می خندی و ....
نخندم چه کار کنم؟ خيلی برايم گران تمام شد. من يک عمر برای رسيدن به مدال زحمت کشيدم.اگر او اين کار را با من نمی کرد می توانسم مدال بگيرم.الان می خندم چون خيلی ناراحتم و غير از خنده نمی توانم کاری کنم.باور نمی کنيد اگر بگويم که از روی اجبار خنده روی لبانم هست.چون زمان به عقب بر نمی گردد و المپيک لندن برای من تکرار نخواهد شد.فقط از خدا می خواهم که به من صبر بدهد که بتوانم اين ماجرا را تحمل کنم.

به نظرت چقدر زمان نياز است تا سعيد عبدولی از اين شرايط خارج شود؟
هر چه از زمان مسابقه می گذرد بدنم سرد تر می شود.فعلا داغ هستم و چيزی متوجه نمی شوم.هر چه که می گذرد بيشتر روی من اثر می گذارد.من هنوز به ايران بر نگشته ام اما فکر می کنم با ورودم به ايران بيشتر اذيت می شوم.فکر می کنم اين اتفاق تاثير زيادی روی من و خانواده ام خواهد داشت.چون آنها هم مثل من به طور مستقيم با اين قضيه در ارتباط هستند.

اما ماجرايی که برای تو پيش آمد از يک طرف به مردم هم ارتباط پيدا می کند.آنها دوست دارند قهرمان خودشان را آماده و سر حال ببينند.
با شناختی که از خودم دارم سعی می کنم زودتر از زمانی قابل پيش بينی بهميادين برگردم.يک جورهايی لجباز شده ام و می خواهم آنقدر تمرين کنم تا در المپيکبعدی اين ناداوری ها را جبران کنم.نبايد کاری را نيمه تمام بگذارم.می خواهم کار نيمه تمام لندن را در برزيل به پايان برسانم.البته تمام اين شرايط منوط به اين است که در کشتی بمانم.

مگر قرار است اتفاقی بيفتد؟سعيد عبدولی می خواهد از کشتی خداحافظی کند؟
نمی دانم.هنوز چيزی مشخص نيست.بادی چند روزی روی اين قضيه فکر کنم.در اين مدت ضربه ای به من زدند که به هيچ کس نزده بودند.المپيک،مسابقات جهانی که نيست.المپيک هر ۴ سال يک بار برگزار می شود.وقتی آدم را در اوج جوانی پير می کنند ديگر چه انتظاری بايد داشت؟ نمی دانم.هنوز تصميمی نگرفته ام و بايد به ايران برگردم تا ببينم که چه تصميمی می خواهم بگيرم.

به نظرت بنا اجازه اين کار را به تو می دهد؟ شايد الان به قول خودت داغ هستی و اين حرف ها را می زنی.مطمئنا در روزهای آينده نظرت تغيير خواهد کرد.
آقای بنا به من کمک زيادی کرده است.اميدوارم حالا هم که اين شرايط برای من پيش آمده او کمکم کند.مشکل اينجاست که تا المپيک بعدی ۴ سال طول می کشدوواقعا نمی توانم اين ۴ سال را تحمل کنم.حسرت بزرگی را بر دل من گذاشتند.من می توانستم برای ايران مدال بگيرم اما آقايان طوری سرم را بريدند که ...می جنگم،آنقدر می جنگم تا حقم را در المپيک بعدی از ناداورها بگيرم.

حالا واقعا حريفان سرسختی داشتی؟به خصوص آن فرانسوی که مدال المپيک را در کارنامه اش داشت.
من هيچ حريف سرسختی نداشتم.حتی آن حريف ترکيه ای هم سخت نبود.او در عين ناباوری بدنش را روغن ماليده بود تا من نتوانم با او کشتی بگيرم.اما بلايی سرش آوردم که خودش هم فهميد حق با من بوده است.

حريف فرانسوی ات چطور؟
او راحت ترين حريف من بود.اما قرعه فال به نام من ديوانه زده بودند و بايد در اين مسابقه بازنده می شدم.

عبدولی از المپيک حذف شد.اما کشتی فرنگی ايران توانست تمام طلسم ها را بشکند و سه مدال خوشرنگ طلا را به دست بياورد.نطرت در اين مورد چيست؟
افتخار می کنم.ما قهرمان المپيک شديم و اين حق ايران بود.ايران می توانست در اين رقابت ها ۴ مدال طلا داشته باشد اما اجازه ندادند.نمی خواستند موفقيت بچه ها را ببينند.به همين دليل سر من را بريدند.خوشحالم که از اين به بعد در خانه کشتی و سمت چپ سالن عکس بچه های فرنگی کار را آويزان می کنند.خوشحالم که حال اسمی هم از بچه های ما می آيد.معنای کشتی فقط آزاد نيست و بچه های فرنگی افتخارات زيادی را برای ايران آورده اند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016