شنبه 16 شهریور 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

داربی سرد ۷۷؛ اينجا تهران است

روزنامه شرق ـ حميدرضا صدر:
۱ اينجا تهران است. استاديوم آزادی. يکی از آن بعد ازظهرهای معتدل شهريور. با ۷۰، ۸۰ هزار تماشاگر نشسته روی سکوها و صندلی‌ها. چند هزار نفری از شب قبل همين اطراف بوده‌اند. ۵۰ هزار نفری پيش از ظهر سکوها را پر کرده‌اند. ميليون‌ها نفر برابر تلويزيون‌ها نيم‌خيز شده‌اند. نشسته‌اند و به تابلوهای تبليغاتی که ميدان را محاصره کرده‌اند نگاه می‌کنند. به تابلوهای بی‌قواره‌ای در پس‌زمينه و پيش‌زمينه. معرفی‌کننده همه اقلام و محصولات. لوگوی همه‌جور موسسه‌ها و شرکت‌ها را می‌بيند. شامپو، ماکارونی و برنج، فرش، پوشاک، آب‌ميوه و لنت اتومبيل. به زبان‌های فارسی و همين طور انگليسی. اينجا بازاری هفت جوش است. هفت رنگ. ناموزون. بدترکيب. سازمان ليگ احتمالا به هيچ پيشنهادی نه نگفته و همه گوشه کنارهای ميدان را ارزيابی مهندسی تمام عياری کرده. چنانکه همزمان نام دو بانک و يک موسسه مالی اعتباری روی تابلوهای نمايش متحرک توجه را جلب می‌کنند. عناوين تبليغاتی روی پيراهن بازيکنان هم جلب نظر می‌کنند. جلو، عقب و حتی روی شانه‌هايشان. نام يک مبل جلو پيراهن آبی‌ها و عنوان يک شرکت هواپيمايی پشت آن. نام يک تور گردشگری جلو پيراهن سرخ‌ها و عناوين يک کارت اعتباری و يک نوشيدنی پشت آن... بيشتر از سانتياگو برنابئو که به سرمايه‌داری مفرطش می‌بالد. شلوغ‌تر از اولدترافورد و سن سيرو که برندها و اسپانسرها در آستانه‌شان گدايی می‌کنند...



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


۲ پس از سپری‌شدن دقايق اوليه درمی‌يابيد آن تبليغات بی‌قواره اهميت بيشتری از رخدادهای داخل ميدان يافته‌اند.

رنگ و آب‌دارتر و بسيار جدی‌تر. اينجا در می‌يابيد هيچ يک از دو تيم برای پيروزی راهی ميدان نشده‌اند. درمی‌يابيد هيچ‌کدام نمی‌خواهند ببازند. نه امير قلعه‌نويی و نه علی دايی.

در می‌يابيد هر دو انتظار اشتباه حريف را می‌کشند. انتظار و انتظار. بدون دريادلی. بدون سلحشوری. ملال و فقط ملال... طرفداران استقلال می‌خواهند دلخوش کنند به ورود فرهاد مجيدی، ستاره قديمی‌شان.

ولی پای ستاره قديمی از فاصله چند متری دروازه پرسپوليس به توپ نمی‌خورد. نمی‌خورد و استقلالی‌ها آه می‌کشند.

کمی بعدتر دايی ستاره طلايی‌اش، خلعتبری را راهی ميدان می‌کند. مرد چند ميلياردی‌اش را. مردی که مدت‌ها دور از ميادين بوده را. ولی خلعتبری هم رمقی برای گرم‌کردن آب سردشده اين ديگ ندارد... سرانجام سوت پايان.

سومين تساوی صفر- صفر ميلياردی‌های فوتبال ايران. عنوان «شهر رويايی» يکی از همان تبليغات دور ميدان در اين فوتبال بی‌قريحه و بی‌جسارت کماکان جلب نظر می‌کند... بله اينجا تهران است. استاديوم آزادی. همه چيز صفر - صفر. همه چيز جز آن تابلوهای رنگارنگ.

حميدرضا صدر . کارشناس فوتبال


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016