روزنامه جوان ـ ناصر محمدخانی، فوتبالیست مشهور كه در جریان یك سناریو ازسوی افرادی آشنا ربوده شده بود، آزاد شد. سردسته آدمربایان مدعی است، ناصر با همسر صیغهایاش قهر بوده و او قصد داشته است ستاره سابق فوتبال را با همسر صیغهایاش آشتی دهد.
شامگاه سهشنبه مأموران پلیس پایتخت از ربودن ناصر محمدخانی، ستاره دهه شصت و مربی معروف فوتبال با خبر شدند. بررسیها حكایت از آن داشت ناصر محمدخانی هنگام ترك فرودگاه به سمت تهران از سوی چندنفر آشنا ربوده و به مكان نامعلومی منتقل شده است. تحقیقات نشان داد این فوتبالیست مشهور وقتی در دام آدمربایان گرفتار میشود به صورت مخفیانه به یكی از اعضای خانوادهاش پیامكی میفرستد و از آنها برای آزادیاش درخواست كمك میكند. یكی از اعضای خانواده ناصر محمدخانی به مأموران پلیس گفت: ناصر قرار بود از طریق هوایی به تهران بیاید. در حالی كه ما منتظرش بودیم پیامكی به گوشیام فرستاد. وقتی پیامك را باز كردم ناصر نوشته بود در راه فرودگاه از سوی افراد آشنایی به زور و تهدید ربوده شده و در خانهای در جنوب تهران حوالی خلیج زندانی شده است. ناصر از ما خواست به اداره پلیس برویم و برای آزادیاش درخواست كمك كنیم. وی در ادامه گفت: ناصر مدتی است با همسر صیغهایاش اختلاف دارد و من از پیامك او متوجه شدم كه بستگان همسرصیغهایاش او را ربودهاند و الان احتمال میدهیم آنها بلایی سرناصر بیاورند.
پس از طرح این شكایت با توجه به حساسیت موضوع بلافاصله نیمهشب حادثه تیم زبدهای از كارآگاهان اداره یازدهم پلیسآگاهی پایتخت به دستور مقام قضایی برای شناسایی و آزادی ناصر محمدخانی وارد عمل شدند.
بررسیهای تخصصی كارآگاهان مبارزه با آدمربایی پلیسآگاهی نشان داد خانهای كه احتمال میرود آدمربایان ناصر را در آن حبس كرده باشند، متعلق به یكی از نزدیكان همسر صیغهای وی است. در چنین شرایطی مأموران خیلی زود خانه مورد نظر را شناسایی كردند و با حكم قضایی برای آزادی ناصر وارد مخفیگاه آدمربایان شدند. مأموران پس از دستگیری هشت مرد آدمربا، فوتبالیست مشهور را پس از ساعتها حبس آزاد كردند.
اختلاف خانوادگی انگیزه آدمربایی
پس از آزادی ناصر، مأموران متهمان را برای بازجویی به اداره پلیس منتقل كردند.
سردسته آدمربایان كه از نزدیكان همسر صیغهای ناصر محمدخانی بود و نقشه آدمربایی را به همراه تعدادی از بستگانش طراحی و اجرا كرده بود، گفت: مدتی قبل فوتبالیست مشهور یكی از بستگان نزدیك مرا به صورت موقت عقد كرد. آنها با هم زندگی خوبی داشتند و فامیل ما هم از زندگی با او راضی بود تا اینكه چندی قبل متوجه شدیم ناصر با همسر صیغهایاش اختلاف پیدا كرده است. پس از این میانجیگری كردیم تا آنها را آشتی بدهیم، اما فایدهای نداشت. من چند بار خودم با فوتبالیست پیشكسوت درباره اختلافش با همسرش حرف زدم و آنها را آشتی دادم، اما آشتی آنها زیاد پایدار نبود و دوباره با هم اختلاف پیدا كردند. وی ادامه داد: چند روز قبل همسر صیغهای ناصر خانهاش را ترك كرد و پیش ما آمد. او به قدری ناراحت بود كه دلم برای او سوخت و تصمیم گرفتم ناصر را گوشمالی و بعد آنها را با هم آشتی بدهم. چند روز قبل متوجه شدم كه ناصر قرار است از سفری كه رفته بود به تهران بازگردد. سپس با چند نفر از بستگانم تصمیم گرفتیم او را از فرودگاه به زور به خانهمان بیاوریم و با او درباره اختلاف با همسرش اتمام حجت كنیم.
شب حادثه در فرودگاه منتظرش بودم و وقتی ناصر را دیدیم به زور او را سوار خودرو كردیم و به خانهای در جنوب تهران بردیم. ما قصد آدمربایی نداشتیم و فقط میخواستیم او را با همسرش آشتی بدهیم، اما وقتی او را به زور سوار كردیم با هم مشاجره كردیم كه ناصر احتمال داد ما قصد ربودن او را داریم و مخفیانه به خانوادهاش پیامك داده و از مأموران برای آزادیاش درخواست كمك كرده بود تا اینكه مأموران وارد خانه شدند و ما را دستگیر كردند.
تحقیقات درباره این حادثه تا روشن شدن زوایای پنهان آن از سوی مأموران ادامه دارد.