مدیر نشر روشنگران میگوید: یکی از مشکلاتی که با اصلاحطلبان داریم این است که پشتوانه اقتصادی ندارند و نمیتوانند حتی از پشتوانه زنان به نفع خود استفاده کنند تا یک تشکیلات مهم اقتصادی بسازند.
شهلا لاهیجی (نویسنده، مترجم و مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره وضعیت نشر کتابهای حوزه زنان در کشور و محدودیتهای احتمالی که ناشر در تالیفات این حوزه با آن مواجه میشود؛ گفت: اگر لیست کتابهای ممنوعه حوزه زنان را برایتان بخوانیم خودتان متوجه میشوید که مشکل از کجاست. درواقع باید از آن سمت بپرسید که چرا اینقدر از موضوع زن همه وحشت دارند. بحث این نیست که ما میخواهیم یا نمیخواهیم، ما کارمانان این است و مطالعات زنان بخشی از فعالیتهای ماست که مجاز هم هست و مجوزهای مربوط به آن را هم دریافت کردهایم. در شناسنامه انتشارات هم درج شده است. منتها یک سیاستی وجود دارد که بنده نام آن را نه سیاست زنستیز بلکه زنترس میگذارم. انگار وحشتی از حضور زنان در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی هست که باعث میشود نسبت به حضور زن در همه عرصههای اقتصادی این ترس پدید بیاید.
وی افزود: ممکن است از نظر اجتماعی یا حتی از نظر حقوقی هیچ اتفاقی نیفتاده باشد و امکان جدیدی برای زنان بازنشده باشد و هیچ تحولی در قوانین مدنی حوزه زنان پیشبینی نشده باشد، اما باید نگاه کنیم و ببینیم خود زنان چه کردهاند. اتفاقا کتابی که ما در نشر «روشنگران و مطالعات زنان» در همین باره آماده چاپ کرده بودیم؛ متاسفانه مهر ممنوعه خورد. البته ممنوعیت مختص دوره وزارت ارشاد آقای احمدینژاد بود.
لاهیجی در توضیح بیشتر کتاب مذکور اظهار داشت: این کتاب با نام «وضعیت جنبش زنان در ایران طی سالهای ۷۶ تا ۸۶» چگونگی فعالیتهای زنان در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در سالهای ۷۶ تا ۸۴ مورد تحلیل و بررسی قرار داده بود. بدون اینکه جهتگیری خاصی داشته باشد و مثلا به نفع اصلاحطبان یا اصولگرایان نوشته شده باشد. درواقع در این کتاب زنانها میگفتند که خودشان برای خودشان چه کارهایی انجام دادهاند.
این ناشر ادامه داد: فعالیت در حوزه کارآفرینی بسیار عظیم بوده، فعالیتها در زمینه اقتصادی بسیار مهم بوده و علیرغم همه محدودیتها در دههها اخیر شما زن را به عنوان راننده تاکسی، راننده اتوبوس یا هر شغلی که پیشتر مردانه تصور میشد میبینید. تلویزیون هم گزارشی پخش میکند از بانوان نجار و میدانیم که زن کشاورز یا دامدار درجه یک داریم که موفق به کسب مدال هم شده است. برخی از این فعالیتها در گذشته هم توسط زنان انجام میشد ولی در حال حاضر بسیاری از درهای دیگر هم گشوده شده است.
لاهیجی افزود: در همین مقوله فرهنگ ببینید تعداد نویسندگان زن که میتوانند از طریق نوشتن و قلم خود کسب درآمد داشته باشند و با خلق داستان و رمان؛ زندگی خود را میگذرانند چقدر زیاد است، تازه قسمتهای فانتزی مقوله نویسندگی را محاسبه نمیکنیم. اگر به بازار تهران هم سر بزنیم بلافاصله متوجه تغییر فضای بازار سنتی میشویم. دیگر از فضای سنتی و قدیمی بازار خبری نیست و زنانی پشت پیشخوان حجرهها ایستادهاند و مشغول خرید و فروش هستند. در شهرستانهایی با بافت سنتی هم اعم از اراک، یزد، شمال کشور و ... زنان به صورت جدی وارد عرصههای جدی اقتصادی شدهاند. در تنکابن بزرگترین و مهمترین کارگاههای مبلسازی صاحبان کارگاهها و فروشگاهها و نمایشگاهها زنان هستند. این تحول به نظرم از هر تحول دیگری مهمتر و قدم اول است. یعنی زن اول باید توان و استقلال اقتصادی داشته باشد تا حرفهای دیگرش به گوش برسد.
او اما انتشار و عرضه کتابهایی برای راهنمایی زنان در عرصههای اقتصادی را هم بسیار مهم دانست و گفت: با تمام نمونههایی که اشاره شد، گویا آثاری که زنان را راهنمایی کند که چهطور وارد عرصه اقتصادی بشوند؛ فضا را تنگ میکند. یکی از مشکلاتی که ما با اصلاحطلبان امروز داریم و به خودشان هم گوشزد میکنیم همین است که آنها پشتوانه اقتصادی ندارند، درصورتی که بخشهای مقابل دارای پشتوانههای بسیار محکم اقتصادی هستند. به همین دلایل اصلاحطلبان نمیتوانند حتی از پشتوانه زنان به نفع خود استفاده کنند و از زنان یک تشکیلات مهم اقتصادی بسازند تا دستکم آنها پشتیبانشان باشند. به نظرم ما هنوز اصول عادی سیاستهای اجرایی را بلد نیستیم، هیچکس بلد نیست، نه گروههای سیاسی کشور و نه چهرههایی که مدعی سیاستمداری هستند. گاهی حتی اعلانهای سیاسی و اعلامیههایی هم که صادر میشود اصلا خوانده نشده و اشکالات متنی آن به موقع برطرف نشده است.
مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان درباره علل اعلام شده برای ممنوعیت کتاب «وضعیت جنبش زنان در ایران طی سالهای ۷۶ تا ۸۶» نیز تاکید کرد: کتاب «وضعیت جنبش زنان در ایران طی سالهای ۷۶ تا ۸۶» کتابی نیست که هیچیک از مواردی که به ما اعلام شده و به نوعی خط قرمز باشد را شامل شود. درهر صورت به ناشران لیستی اعلام شده که براساس ناشر خودش میداند برای چه مواردی نمیتواند درخواست مجوز و انتشار داشته باشد. این اثر و سایر کتابهای لیست اعلام شده نه ضدنظام هستند، نه اهانتی به روحانیت و اسلام یا گروههای سیاسی دارند، کتاب مذکور اساسا تنها و تنها کتابی است که میگوید زنان در این دهه چه فعالیتهایی برای خود انجام دادهاند. نه نامی از اهل فتنه در این کتاب وجود دارد و نه اهالی غیرفتنه و حتی به اصلاحطلبان هیچ آوانسی نداده و نگفته مثلا آنها کارهای زیادی در حوزه زنان انجام دادهاند. چون واقعا هم هیچ فعالیت قابل ذکری توسط اصلاحطلبان انجام نشده است.
لاهیجی اضافه کرد: درست است که این کتاب سالهای ۷۶ تا ۸۶ و دوره اصلاحات را شامل میشود، منتها به هیچوجه ارتباطی به اصلاحطلبان ندارد. البته منکر تاثیر باز شدن فضا بر گسترش عرصه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی زنان در این سالها نمیشوم ولی سیستم دولتی به هیچوجه کاری برای زنان نکرد و حتی مجلس ششم کارنامه قابل عرضی در این عرصه ندارد و نتوانست اقدامی اساسی برای زنان بکند. اصولا مجلس شم آنقدر خودش را درگیر مسائل مختصا سیاسی مثل مباحث جرم سیاسی و زندانی سیاسی کرده بود که تمام وقتش گرفته شد و زمانی به فکر حوزه زنان افتاد که ماههای آخر آن دوره مجلس بود و همان موقع هم تاکید کردیم که بسیار دیر به حوزه زنان توجه نشان دادهاند. شخصا به خود نمایندگان مجلس ششم گفتم که آنقدر دیر به صرافت حوزه زنان افتادید و خواستید نماینده زنان هم داشته باشید که اکثریت مجلس را از دست دادید.
این فعال عرصه نشر ادامه داد: با این وجود زنان که بیکار ننشستند و خودشان برای خودشان کارهایی مفصل صورت دادند و به نتیجه هم رسیدند. بازارهای آزادی که در گوشههای مختلف شهر برپا میشود و زنان در آن فعالیت میکنند را هم حتما دیدهاید. زنان در این سالها دیوارهایی را زنان شکستند و از آنها رد شدند که تا چند وقت پیش به نظر غیر قابل عبور میآمد. زنان در سازمانهای مردمنهاد واقعا غیردولتی نه آن NGOهایی که به دولت وابسته هستند و هزینههای خود را از دولت میگیرند هم واقعا فعال هستند.
لاهیجی گریزی نیز به فعالیتهای زنان در عرصه محیطزیستی زد و با اشاره به کتاب «پیام فوری مادر زمین» که به تازگی نشر روشنگران آن را منتشر کرده ، یادآور شد: از مهمترین نهادهای مردمی که زنان واقعا در آن فعال هستند؛ بخشهای مرتبط با محیطزیست است. اخیرا کتابی منتشر کردیم به نام «پیام فوری مادر زمین» که در آن از زبان مادر زمین گفته میشود که صلح و محیطزیست فضاهایی است که مربوط به زنان است چون زنان بیش از هر کس دیگری در جنگ یا از آلودگی و تخریب محیطزیست آسیب میبینند. بنابراین باید زنان با همراهی یکدیگر نه تنها محیطزیست ایران که تخریب آن مردم خوزستان را حسابی به عذاب و زحمت مواجه کرده، بلکه کره زمین را نجات بدهند و حتی دیوانگانی که در آمریکا نشستهاند و توجهی به آب شدن یخهای قطبی ندارند را آگاه کنند.
مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان همچنین در پاسخ به این سوال که آیا کتاب «وضعیت جنبش زنان در ایران طی سالهای ۷۶ تا ۸۶» را برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد دولت یازدهم نیز سپردهاید و موضع آنها در قبال این کتاب چه بود؛ گفت: کتاب مذکور به وزارت ارشاد دولت یازدهم هم ارائه دادهایم و در تلاشیم بلکه بتواند مجوز انتشار بگیرد. موضوع این است که وقتی روی کتابی انگ غیرقابل چاپ میخورد پیگیری و رسیدگی به وضعیت آن بسیار دشوار میشود. بنده بعد از ۳۵ سال فعالیت در حوزه نشر دیگر یادگرفتم که کتابم را چگونه باید در اختیار ارشاد بگذارم. در این ۵۵ کتابی که ممنوع اعلام شده دستکم دهها بار اعتراض کردیم و نامهنگاری کردیم و عدد و رقم و زمان مطرح کردیم ولی حل نشده است. کتابی که مجوز ان صادر شده و زیر چاپ رفته و کلی برای آن هزینه کردهایم هم در حال حاضر در انبار خاک میخورد و مجوز خروج از چاپخانه و اجاره توزیع ندارد.
او تاکید کرد: تمام این مسائل به این دلیل است که یک سیاست منسجم تحول فرهنگی و نگرش نو به کتاب و فرهنگ وجود ندارد. هنوز مدیران فرهنگی به این شناخت نرسیدهاند وقتی در مملکت ۷۹ میلیون نفری تیراژ کتاب ۲۰۰ نسخه است باید از شرم سر خودمان را بالا نیاوریم. بدتر آنکه این تیراژ ۲۰۰ نسخه هم مختص به کتابهای مهم است و کتابهای عامهپسند و غیرجدی مثل «چه کسی پنیر مرا جابهجا کرد» و «قوباغهات را قورت بده» احتمالا در تیراژهای ۵۰۰۰تایی زیر چاپ میروند. بارها و بارهای هم خطر نابودی فرهنگ را به مسئولان ارشاد گوشرد کردهام که کتاب در کشور ما رو به مرگ است و بیجهت تلویزون و ماهواره و سریالهای ترکی را بهانه نکنیم. اگر مدیران ارشاد به فکر نیفتند و سیستم خود را عوض نکنند باید منتظر شرایط بدتری هم اتفاق بیفتد.
لاهیجی در پایان اسامی برخی از کتابهای حوزه زنان که نشر روشنگران موفق به دریافت مجوز برای آنها نشده است، را برشمرد و گفت: «جمع پریشان» از خانم پرینوش صنیعی نویسندهای که اثرش با نام «سهم من» به بیستوهشت زیان زنده دنیا برگردانده شده و چاپهای مکرر داشت، «باید حرفهای دیشبم را جدی میگرفتی» که به دخترکشی در خوزستان مربوط میشود، «در هرم نیمروز» خسرو حمزوی که برنده جایزه مهرگان هم شد و از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد هم برای کتاب «شهری که زیر درختان سدر مرد» برگزیده شناخته شد، نمایشنامه «اشقه» از محمد رحمانیان که اصلا محتوایی مذهبی دارد، «موش در زایشگاه» که خاطرات یک ماما از وضعیت یک زایشگاه را شامل میشود. و همین کتاب «وضعیت جنبش زنان در ایران طی سالهای ۷۶ تا ۸۶» نمونههایی از کتابهای لیست ۵۵تایی آثار نشر روشنگران هستند که در دریافت مجوز به مشکل برخوردهاند.