همان هم شد، حمیدرضا بقایی روز جمعه رسما اعلام کرد که قصد دارد در انتخابات ریاست جمهور حضور داشته باشد. تصمیمی که با واکنش های بسیاری همراه شد. برخی مانند مهدی محمدی که نامش با نام روزنامه کیهان پیوند خورده است، در کانال تلگرامی خود نوشت: «بقایی آدم مهمی نیست. کاندیداتویاش را بگذارید به حساب بازیگوشی یک آدم مهمل یا تلاش یک الیت امنیتی درمانده برای عصا گذاشتن زیر بغل روحانی. احمدینژاد بخواهد یا نه، این قصه به پای او نوشته خواهد شد.»
زیباکلام: هدف بقایی از کاندیداتوری تخریب روحانی است
دکتر صادق زیباکلام گفت: آنچه مسلم است اعلام کاندیداتوری آقای حمید بقایی بدون هماهنگی با آقای احمدی نژاد صورت نگرفته است، بنابراین می توان گفت آقای بقایی می خواهد به نمایندگی از آقای احمدی نژاد در انتخابات شرکت کند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار انتخاب خبر اظهار داشت: سوال اساسی که در این شرایط پیش می آید این است که تا چه اندازه آن رأی پوپولیستی و کاریزمایی که برای آقای احمدی نژاد وجود دارد می تواند به آقای بقایی هم تعلق پیدا کند؟ من بعید می دانم بقایی یتواند رأی قابل توجهی کسب کند و در بهترین حالت شاید حدود ۱۰ درصد آرای احمدی نژاد را می تواند از آن خود کند.
وی ادامه داد: اگر آقای احمدی نژاد با تمام قوا هم پشت سر آقای بقایی بایستد و از طرفدارانش بخواهد که به ایشان رأی دهند باز هم فکر نمی کنم بیش از ۱۰ درصد آنها راضی شوند که به آقای بقایی رأی دهند.
زیباکلام در خصوص علت اعلام نامزدی آقای بقایی برای انتخابات۹۶ تصریح کرد: قطعاً هم آقای احمدی نژاد هم آقای بقایی می دانند که کوچکترین شانسی برای پیروزی مقابل آقای دکتر روحانی ندارند اما ورود حمید بقایی به انتخبات بیشتر به واسطه مطرح کردن خودش و جریان موسوم به احمدی نژاد است.
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه افزود: یکی از اهدافی که آقای احمدی نژاد و آقای بقایی علاوه بر بحث تبلیغات دنبال می کنند در حقیقت تلاش برای تخریب آقای روحانی در فعالیت های انتخاباتی است.
زیباکلام در پایان خاطر نشان کرد: باتوجه به پرونده ای که آقای بقایی در قوه قضائیه دارد و با استعلامی که شورای نگهبان از دادگستری و قوه قضائیه خواهد گرفت ممکن است از طریق شورای نگهبان رد صلاحیت شود که البته آقای بقایی و جریان حامی او به خوبی به این موضوع واقف هستند ولی به جهت تخریب آقای روحانی وارد صحنه شده اند.
زیتون: تئوری بقای احمدینژادیها با کاندیداتوری بقایی
زیتون- سینا پاکزاد: اعلام کاندیداتوری غیرمنتظره حمید بقایی در انتخابات ریاست جمهوری که با صدور بیانیهای از سوی وی رسمیت یافت به گمانهها درباره حامیان احتمالی وی و شانس پیروزیاش در انتخابات دامن زده است. مهمترین سمت اجرایی که بقایی در کارنامه خود دارد٬معاونت اجرایی دولت دوم محمود احمدینژاد است و پیش از آن صرفا برای مدت کوتاهی ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و دبیری «شورای عالی مناطق آزاد کشور و ویژه اقتصادی» را تجربه کرده است.
کاندیداتوری با سوءسابقه
بقایی از جمله افرادی است که در دولت احمدینژاد به عنوان حلقه انحرافی مورد نقد سایر جریانهای اصولگرا قرار داشت و قوه قضاییه برای تضعیف این جریان دست به مجموعهای از بازداشتها و صدور احکام برای آنها زد. بقایی خود در دو نوبت با احکام قضایی روبرو شد. نخستین بار در سال ۱۳۹۰ بابت عدم اجرای حکم دیوان عدالت اداری مبنی بر عدم تخریب خانههای تاریخی به چهار سال انفصل از خدمات دولتی محکوم شد و این حکم البته بعدا توسط قضات دیوان عدالت اداری لغو شد. در سال ۱۳۹۴ اما وضعیت برای او به شکل بغرنجتری درآمد و غلامحسین محسنیاژهای سخنگوی دستگاه قضایی در خرداد ماه آن سال خبر بازداشت بقایی را تایید کرد و تا بهمن ماه که او از زندان آزاد شد هیچ اطلاع دقیقی درباره اتهامهای وی به بیرون درز نکرد.
وکیل بقایی در فاصله کوتاهی پس از بازداشت او گفته بود که اتهام موکلش اختلاس است و رقم این اختلاس را حدود ۳۰۰ میلیون ذکر کرده بود. برخی گمانههای دیگر حکایت از وجود یک پرونده فساد اخلاقی برای بقایی داشت. شایعات فساد اخلاقی درباره او تازه نبود و منشاء این شایعهها هم به اصولگرایان منتقد «جریان انحرافی» برمیگشت. نخستین بار در سال ۱۳۸۹ بود که این شایعه توسط رضا گلپور مطرح شد و پس از آن حسین اللهکرم گفتههای وی در این مورد را به طور رسمی تائید کرد. اعلام کاندیداتوری وی با توجه به این کارنامه پر از حاشیه در یک نگاه میتواند صرفا یک تاکتیک ایضایی برای به هم زدن بازی سایر طیفهای اصولگرا باشد اما از طرفی بعید نیست که او بتواند شانس خود را با گرفتن یک تایید ضمنی از رییس سابقاش یعنی محمود احمدینژاد تقویت کند.
احمدینژاد هفته پیش گفته بود که در انتخابات پیشروی ریاستجمهوری از هیچ کاندیدایی حمایت نخواهد کرد و اگر اظهارنظر قبلی او را ملاک قرار بدهیم این شانس برای بقایی نیز وجود ندارد که بتواند روی پشتیبانی احمدینژاد برای جلب رای حساب کند. بقایی در مصاحبه کوتاهی که پس از اعلام کاندیداتوری با باشگاه خبرنگاران جوان انجام داده است گفته «احمدینژاد سرور و عزیز بنده است اما در این مورد خودم تصمیم گرفتم و کاملا مستقل هستم.»
او در بیانیه اعلام کاندیداتوریاش نیز اشاره کرده که «با درک روشن و فهم مُتقن از فاصله زیاد بین وضعیت موجود کشور از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و موقعیت بایسته و شایسته برای ایرانیان» تصمیم به حضور در صحنه انتخابات گرفته است و بقیه بخشهای این بیانیه از سطح کلیگویی فراتر نرفته است. سایت دولت بهار که حامیان احمدینژاد آن را اداره میکنند با آب و تاب خبر کاندیداتوری بقایی را پوشش داده است و عبدالرضا داوری از مهمترین حامیان رسانهای احمدینژاد نیز از این اعلام کاندیداتوری با ذوق و شوق استقبال کرده است.
داوری در صفحه توییتر خود تاکنون ۱۲ توییت پیرامون اهمیت حضور بقایی در انتخابات کرده و در نخستین واکنش خود به کاندیداتوری وی نوشته است که «به نام خدا و با رای توده های شریف ملت ایران به مهندس حمید بقایی، نام حسن روحانی بعنوان اولین رییس جمهور تک دوره ای ثبت خواهد شد.» سطح خوشبینی داوری به امکان رایاوری بقایی باعث شده که بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی او را به توهم درباره شرایط سیاسی ایران متهم کنند. واقعیت این است که بقایی هیچ حامی جدی و قابل اعتنایی در ساخت قدرت ندارد و حتی اگر اینقدر شانس داشته باشد که بتواند تایید احمدینژاد را نیز برای خود کسب کند باز نمیتواند به عنوان یک کاندیدای جدی جلوه کند. در حال حاضر جبهه مردمی انقلاب اسلامی«جمنا» که چهرههایی چون مهدی چمران٬ یحیی آل اسحاق٬ محمد حسن رحیمیان و مرضیه وحید دستجردی آن را هدایت میکنند مهمترین تشکل اصولگرایان برای رسیدن به نامزد واحد در انتخابات پیشروست.
تحلیلها و گمانهزنیها حکایت از آن دارد که این تشکل روی کاندیداتوری قالیباف بیشتر از سایر گزینهها مصمم است و احتمال دارد که در نهایت شهردار تهران به عنوان مهمترین بخت اصولگرایان در انتخابات معرفی شود. دلیل منطقی برای ترجیح قالیباف بر بقایی از سوی اصولگرایان این است که بقایی به دلیل سابقه بازداشت و سوء پیشینه اداری٬ عملا حتی شانس زیادی برای عبور از فیلتر تایید صلاحیت شورای نگهبان هم ندارد و احتمالا سرنوشتی متفاوت از سرنوشت اسفندیار رحیممشایی در انتظارش نخواهد بود. یک کاندیداتوری بحثبرانگیز و زودهنگام و سپس یک خروج زودهنگام از عرصه انتخابات.