جمعی از زنان فعال در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، دانشگاهی و سیاسی، در نامهای سرگشاده خطاب به زنانی که به دلیل دفاع از حقوق اجتماعی و سیاسی در زندان به سر میبرند، به بهانه فرارسیدن هشتم مارس، زنان را به همصدا شدن برای حرکت به سمت برابری، آزادی و عدالت فراخوانده اند.
در این نامه که در آن تلاش شده تصویری از جامعه امروز ایران و جهان به زنان زندانی ارائه شود، مسائلی چون فقر، بیکاری، نظامیگری، سوءمدیریت در مراقبت از محیط زیست و بیعدالتی، تهدیدهای جامعه ایران عنوان شده است. این نامه هشتم مارس را بهانهای دانسته برای ساکت نماندن زنان در برابر این تهدیدها.
متن کامل بیانیه را در زیر بخوانید:
سلام
در آستانه سالروز جهانی زنان هشتم مارس، بر آن شدیم تا در نامهای به شما همراهان و خواهران دربند، شما كه براى دفاع از حق آزادى و برابرى و عدالت رنج زندان و حصر را متحمل شده ايد. آنچه را که باید کنار هم به گفتوگو مینشستیم، به قلم بسپاریم. گرامیداشت اين روز به سنتی مبارزاتی در سراسر جهان بدل شده است. روزی که عدالتخواهان و آزادیطلبان، فارغ از نژاد، جنسیت، ملیت و مذهب درسراسر جهان همراه میشوند تا در قالب سخنرانيها، راهپيماييها، كنفرانسها و گردهماییهای رنگارنگ و گوناگون، رویاهایشان را برای جامعهای بدون تبعیض مرور کنند، خواستههایشان را در خیابانها فریاد کنند و به مبارزاتشان تداوم بخشند.
اما دوستان آزاداندیش، ما در هشتم مارس چه میکنیم؟ روياها و آرزوهایمان چه میشوند و چگونه راه به عرصه عمومی بیابند در حالی که به زعم مستبدان و سالارمردان نبایست که به سخن در آیند؟! اين، پيام روشن آنهاست كه همواره بر بالاى "ديواری" ايستادهاند و نگهبانی میدهند که مبادا آزادانه و با صداى بلند حتی كنار هم و دست در دست هم سرود آزادى و برابرى خوانیم.
در آستانه این روز بزرگ، در جامعه ما چه میگذرد؟ فقر و بيكارى همچون طاعون خانه به خانه پیش میرود، آنهم در سرزمينى كه ثروت عظيم نفت و گاز آن به جاى اينكه صرف زير سازى اجتماعى و اقتصادى براى توليد و كارآفرينى شود، صرف لشگركشى و قدرتنمايى نظامى، سياسى و اقتصادى در گوشههاى خاور و همسايگان دور و نزديك شده است و نه تنها سرمایههای طبیعی که نيروى انسانى این مرز و بوم را هم در گرداب بيكارى، فقر، اعتياد، نااميدى و بىرويايى انداخته و تباه میکنند.
درآمد کشور به جای آن که صرف نابسامانیهای جامعه شود، صرف خشاب و اسلحه مىشود تا در گوشهای بر مردم ستمديده سوريه فرود آید. آتش اختلاف و نزاع در لبنان و يمن و عراق و هماوردطلبى با عربستان، خواب آرام را برخاورميانه حرام كرده و ترامپیسم در سوى ديگر گيتى، بهانهاى براى بیمکان کردن، نفرتپراكنى و دشمنستيزى و تهديد عليه ما مردم شده است . فزون بر آن اعتمادى كه بايد از باور به توان مردم شكل گيرد، خرج روسيه و چين مىشود و دشمنخويى و دشمنتراشى نفرت و بىباورى را دل ما مردم مىكارد.
در حاشیه این فضای پرآشوب و نظامیپوش، و درتضاد با صلح و امنيت، كشتزارهایمان، جنگلها، رودخانهها، درياچهها و خاكى كه زيستگاه ماست از پی قدرتطلبی و حاکمیت بىتدبير، دهان به كام خشكاندهاند. دود تهران و ريزگردهاى خوزستان، ابر سياه دل غمگرفته ما نيست! اينها خاك خشك و بىحاصل سوء مديريت است! نتيجه حكومت تكصدايى است كه جامعه مدنى را كشته است، صداى منتقد را خفه كرده است، جز مجيز و ريا و چابلوسى را تاب نمىآورد و فساد و فساد و فساد تا بن دنداناش را پوسانده است. بيابانها درختان را بلعيدهاند، دریاچه ارومیه، زاينده رود و كارون و هيرمند حتى اشكى براى چكاندن ندارند و آنوقت، عدهاى سخيفانه همچنان در كار تحميق ما مردم، به خرافاتشان دخيل مىبندند و زنانگى و ظاهر و اندام و روح و روان ما زنان را دليل نعمت يا سختى و بلا بيان مىكنند! اين آتشى است كه شوربختانه بر جان اين وطن افتاده و دود آن دارد همه ما را كور مىكند.
یاران عزیز،
كاش براى پاسداشت امروز، حرفهاى قشنگترى در چنته داشتيم. كاش خشونت، خُلق مان را اين همه تنگ نكرده بود. كاش همه چنان گرفتار و در تنگنا نبودند كه كه سخن خوش و شيرين گفتن، گويى كه نداى بىدردى و بدفهمى و بىخيالى از رنج ديگران است.
خواهران، برایمان خواب ديدهاند، خوابهايى كه تعبيری خوش ندارد. خوابهايى كه كابوس است. خواب سرورى جهان است از یک سو، و فقر رو به فزون از سوی دیگر. خواب رقابت با قلدران جهان از یک سو، و رنج از دست دادن حقوق اوليه زندگىمان از سوی دیگر. آنها زوربازویشان را به مدد اسلحه به رخ مىكشند تا ما را ساكتتر و ساكتترکنند.
یاران آزاده ما که در بند ستم گرفتارید، دنيا ، دنياى عربدههاى قلدرانه شده است. عربدههايى كه اسمش را سياست گذاشتهاند. ديوارهاى زندان، بين ما فاصله انداختهاند. اما هيچ دره و ديوارى بين دلهاى ما فاصله نمىشود.
اگرحق جمع شدن را از ما بگیرند حق با هم بودنمان را نمیتوانند از ما سلب کنند. با هم همصدا و هم آواز مى شويم و خواستههاى مشترك مان را بلند تكرار مىكنيم. روز جهانى زنان برای ما نیز روز فریادهای دادخواهی و برابریخواهی زنان در ایران است. آرزو و آرمان ما همچنان ساختن جامعهاى برابر و آزاد است. جامعهاى بدون دروغ و خشونت، جامعهاى اميدوار و شاد. و جامعهاى بدون تبعيض. امنيت، صلح، آرامش، رفاه و عدالت حق ما، همه انسانها است. امروز همه ايرانيان در رنج از دست دادن اين حقوقاند و ما زنان نمیگذاریم صداى اين حقخواهى خاموش شود.
آرزويمان اين است كه روزى نهچندان دور، در كنار هم روزی که به نام تلاش برای برابری ماست را جشن بگیریم.
آسیه امینی ، نوشابه امیری ، پروین بختیارنژاد ،رویا برومند ، تارا بنیاد، اعظم بهرامی ، عصمت بهرامی ، نیلوفر بیضایی ،شهرنوش پارسی پور ، مهناز پراکند ، ژاله تبریزی ، نیره توحیدی ، نرگس توسلیان ، ویدا حاجبی ، سپیده جدیری ، گیسو جهانگیری، مهین خدیوی، آزاده خسروشاهی ، آزاده دواچی ،فریبا داوودی مهاجر ، مریم سطوت، منصوره شجاعی ، رویا صحرایی، سوسن ضرغامیان، شیرین عبادی ،ندا فرخ ، پرستو فروهر، ویدا فرهودی ، آیدا قجر، لیلا علی کرمی ، مهرانگیز کار ، شکوفه کاوانی ، مونا کلانتری ، مینا کمالی، ژاله گوهری ، ساقی لقایی ، فرحناز محمدی ، سحر مفخم ، خدیجه مقدم ، رضوان مقدم ، صبری نجفی ، توران همتی.