Saturday, Mar 11, 2017

صفحه نخست » حاکمیت دروغ، حمید آقایی

Hamid-Aghaei-Small.gifدر ماه های اخیر بحث اخبار جعلی و موسساتی که بطور مشخص مشغول تهیه این نوع از اخبار هستند بصورت گسترده ای مطرح بود. حتی اخیرا برنامه های کامپیوتری طراحی و ساخته شده اند که با مطالعه حالات گوناگون صورت، چشمها و لب افراد معروف میتوانند سخنرانی هایی از این افراد بسازند و حرف های از این طریق پخش کنند، که تشخیص جعلی بودن آنها بسیار دشوار است. در همین رابطه برخی از رسانه های اجتماعی اینترنتی مانند فیسبوک گروهی از کارمندان خود را بطور ویژه برای تشخیص و حذف اینگونه اخبار بکار گماشته اند. و همانطور که می دانیم سال ۲۰۱۶ از طرف دیکشنری اکسفورد سال پسا-حقیقت نامیده شد. سالی که انتقاد اصلی به رسانه های اجتماعی اینترنتی مانند فیسبوک بود که کنترلی روی اخبار و اطلاعاتی که کاربران آنها پخش می کردند نداشت.

اما آیا واقعا مقصر اصلی در انتشار اخبار جعلی این رسانه های باز اینترنتی هستند، که عملا امروزه تبدیل به بنگاه های بسیار وسیع و عمومی خبر پراکنی شده اند؟ بنگاه هایی که البته مانند رسانه های رسمی، رادیو و تلویزیون و روزنامه ها هیئت تحریریه مشخصی ندارند و کاربران آن آزادند که تقریبا هر چیزی را از طریق آنها منتشر کنند. اخبار و اطلاعاتی که بسرعت و به آسانی در سرتاسر جهان پخش می شوند.

اما اگر صرفا این تحولات اخیر و رشد چشمگیر استفاده از فیسبوک و رسانه های اینترنتی مشابه آنرا مد نظر قرار ندهیم و به نقش دولت ها و رسانه های رسمی در رابطه با ساخت و انتشار اخبار نیز بپردازیم، می بینیم که این نهادها هم در این زمینه سابقه بسیار طولانی دارند. بطوریکه می توان اخبار منتشر شده از این طریق را مطابق سیاست ها و برنامه های تدوین شده آنها به آسانی دسته بندی کرد. به این معنی که بسته به اینکه یک دولت و یا رسانه وابسته به چه دسته بندی جهانی و منطقه ای است اخبار منتشر شده از سوی آن دولت و یا رسانه های حامی آن رنگ و لعاب خاصی دارد و جهت گیری ویژه ای را دنبال می نماید؛ و زمانی که یک دولت در جهت منافع خود بطور دائم اخبار و تصاویر خاص و حتی جعلی پخش می کند می گوییم که دولت مزبور از پروپاگاندای دولتی استفاده می کند.

حتما بخاطر داریم که وزیر خارجه دولت جرج دبلیو بوش، کالین پاول،‌در جلسه شورای امنیت سازمان ملل و با استفاده از تصاویر بسیار مبهم و جعلی ادعا می کند که دولت وقت عراق و صدام حسین از آرسنال سلاحهای کشتار جمعی برخوردار است و حتی توانایی ساخت و بکاگیری بمب اتم نیز دارد. اسناد و اطلاعاتی که پس از سقوط صدام حسین و تسخیر عراق توسط ارتش امریکا و انگلستان جعلی بودنشان اثبات گردید، که این کشور نگون بخت حتی از حداقل ابزار های جنگی دفاعی معمولی برخوردار نبوده است.

در رابطه با سقوط هواپیمای مسافربری مالزی که در آسمان اوکراین مورد اصابت موشک زمین به هوا قرار گرفت نیز از سوی دو قطب و قدرت اصلی جهانی در زمینه خبر پراکنی، تصاویر و اطلاعاتی دال بر مقصر بودن یکی از دو طرف در گیر در جنگ اوکراین منتشر شدند؛ و از طریق آنها هر یک دیگری را متهم کرده و همچنان نیز می کند. در این میان اما کشته شدن صدها مسافر بیگناه بازیچه دست پروپاگاندای قدرت های جهانی گردید که سرانجامی نیز برای مشخص شدن عوامل اصلی سرنگونی این هوایپما و به دادرسی رساندن آنها نمی توان معلوم کرد. پرونده ای که ممکن است دهها سال باز بماند و عوامل اصلی در فضای مبهم پروپاگاندای دولتی پنهان بمانند.

قبل از آغاز موج وسیع مهاجرت پناهندگان عمدتا سوریه ای از طریق مرزهای ترکیه بسوی اروپای غربی، تصویر کودکی که هنگام مهاجرت در دریا غرق و پیکر او در سواحل ترکیه و در میان ماسه های پیدا شد، بصورت گسترده ای در سطح جهان منتشر گشت. در اینکه این تصویر واقعی است شکی نیست و جان باختن حتی یک پناهنده نیز بسیار دردناک می باشد، اما دولت ترکیه نیز از این خبر و تصاویر مربوط به پسر بچه قربانی، استفاده های سیاسی و تبلیغاتی بسیار برد و در فضای احساسی آنزمان مرزهای خود را برای خروج پناهندگان از کشورش بازگذاشت،‌ اقدامی که بعدها مشخص شد که در پشت آن مقاصد سیاسی خاصی از جمله باجگیری از دول اروپایی نهفته بود.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری امریکا، کاندیدهای ریاست جمهوری بویژه دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون آن اندازه دروغ گفتند و آمارهای غلط ارائه نمودند که سرانجام برخی از رسانه ها، البته طرفداران یکی از دو کاندیدا مجبور شدند با فاکت های و اطلاعات به ثبت و صحت رسیده دروغهای کاندید رقیب خود را افشا نمایند. شاید بتوان گفت که در انتخابات اخیر در امریکا بیش از هر دوره دیگری دروغ و جعلیات بخورد مردم داده شد و بجرات می توان گفت که رئیس جمهوری فعلی امریکا یکی از دروغگوترین روسای جمهور امریکا است.

اما در رابطه با کشور خودمان و حکومت جمهوری اسلامی می توان لیست بسیار بلند بالایی از دروغهایی که گفته شد و همچنان می شود ارائه داد. بخاطر داریم که احمدی نژاد پس از بازگشت از نیویورک که برای شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل متحد به امریکا رفته بود، مدعی شد که در هنگام سخنرانی در صحن عمومی سازمان ملل هاله نور از بالای سرش به وی می تابیده است. همچنین در یکی از سفرهای خارج کشوری خود در مصاحبه ای در پاسخ به سوال یک خبرنگار که در مورد وضعیت خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی پرسیده بود می گوید که آنها دارند در خانه اشان زندگی می کنند و یا در پاسخ به سوال وضعیت همجنس گرایان در ایران گفته بود که ما اصولا در ایران همجنس گرا نداریم و یا در کشور سانسور وجود ندارد و مطبوعات آزاد هستند.

بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز در طول حیات خود دروغ های بیشماری گفت از جمله وی در مصاحبه ای با رادیو فرانسه در شهریور ماه سال پنجاه و هفت می گوید که منظور از حکومت اسلامی این نیست که رهبران مذهبی خود حکومت را اداره کنند. و یا عنوان می کند که من بنا ندارم که خودم یا اشخاصی که حالا در پیش من هستند از روحانیون، جانشین رژیم بشوند (گفت و گو با خبرنگاران/دی1357/پاریس)

رئیس دولت اعتدال نیز در زمینه های وعده های دروغ و عوام فریب دست کمی از رهبر خود ندارد. وی اخیرا در رابطه با انتخابات پیش روی ریاست جمهوری می گوید که انتخابات در ایران آزاد، سالم و رقابتی است. او قبلا نیز سال ۱۳۹۳ را سال رونق تولید و سال ۱۳۹۵ را سال رونق اقتصادی نامیده بود؛ در حالیکه نه تنها در سالهای اخیر از رونق خبری نبوده است بلکه مطابق آمارهای رسمی صدها شرکت تولیدی اعلام ورشکستگی نموده اند. برای مثال عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس به نقل از خبرگزاری مهر می گوید: "تقاضا برای ورشکستگی و صدور رای در این زمینه در کمتر از دو سال گذشته حدود ۷۰۰ درصد افزایش یافته است". وی البته در همین مصاحبه می افزاید "این روش راه فراری برای نپرداختن دیون، مالیات و نپرداختن عوارض قانونی است. برخی افراد با سوء استفاده از ظرفیت های قانونی این امکان را برای خود فراهم می کنند تا با تقلب و تهیه مدارک غیر واقعی و جعلی از مسئولیت ها و پرداخت معوقات بانکی و دیون خود فرارکنند." وی البته نمی خواهد حقیقت اصلی را بگوید که در واقع ورشکستگی این شرکتها در درجه اول بدلیل ورشکستگی دولت جمهوری اسلامی است که باز هم مطابق آمارهای رسمی بدهی های فراوانی به شرکتهایی که پروژه های دولتی را اجرا کرده اند دارد.

اما در کنار دولت ها و رهبران سیاسی که در جهت منافع خود بطور دائم و آشکار از اخبار دروغ و نیمه حقیقی و پروپاگاندای دولتی استفاده می کنند، رسانه های رسمی، تلویزیون و بنگاه های خبری نیز بسته به اینکه در کدام طیف سیاسی قرار گرفته اند و توسط چه بنگاه های مالی و اقتصادی تامین می شوند از اخبار و تصاویر و فیلم های خبری بنحو بسیار هوشمندانه ای در راستای منافع خود استفاده می کنند. بنگاه های مزبور با آگاهی کامل از روانشناسی مردم و نقش احساسات، اخبار مورد نظر خود را همراه با تصاویر برگزیده و خاصی میکنند، که حتی بیش از محتوای خبر این تصاویر و فیلم های منتشر شده هستند که بر احساسات و افکار عمومی تاثیر می گذارند. برای مثال در رابطه با جنگ داخلی سوریه، فیلم های که در رسانه های غربی منعکس می شوند عمدتا یک طرفه و نشان دهنده جنایت جنگی ارتش سوریه و متحدین آن می باشند، ضمن اینکه در جنایت های جنگی دولت سوریه و ایران و روسیه نمیتوان شک کرد،‌ اما در رابطه با کامل و همه جانبه و مستقل بودن این حقایق میتوان تردید نمود. به این معنی که در رسانه ها کمتر اشاره ای به جنایت های جنگی طرفهای دیگر این جنگ،‌از جمله ارتش ترکیه و یا نیروهای نظامی مخالف اسد می گردد.

البته لازم با تاکید است که خبرنگارانی که در صحنه های جنگ حضور دارند و اخبار و گزارشات خود را تهیه می نمایند، دروغگو و جعل کننده خبر نیستند، اما واقعیت این است که هر یک از بنگاه های خبری که خبرنگاران را به این مناطق اعزام می کنند، بیننده و شنونده های خاص خود را دارند و همواره این اصل را در هنگام مونتاژ‌ اخبار وتصاویر در نظر می گیرند که چه نوع از اخباری را مشتریان خود می پسندند و می خواهند ببینند و بشنوند.

در تحقیقی که اخیرا یکی از تلویزیونهای آلمان پیرامون رشد پوپولیسم در هلند انجام داده و بر مبنای آن مستندی تهیه گردیده است به واقعیت نقش بسیار موٍثر رسانه ها و بویژه تلویزیون اشاره می شود. در این مستند به چند نمونه جالب اشاره می شود که بسیار آموزنده است. در این مستند نشان داده می شود که چگونه ملت هلند که همواره به یک ملت آزاد و تعامل جو معروف بود و یکی از بنیانگذاران اتحادیه اروپا است و همواره روی باز به جهان پیرامون خود نشان داده است از چند دهه پیش بتدریج در خود فرو می رود و توجه خود را بیشتر به فرهنگ خود و وضعیت داخلی کشور معطوف می دارد. از آن زمان بتدریج تلویزیونهای غیر دولتی پا می گیرند که عمده اخبار و فیلمهایشان متوجه داخل کشور و مردم هلند است. تهیه کنندگان این مستند از این طریق در پی جستجوی ریشه های رشد پوپولیسم هلندی که می خواهد مرزهای کشور را ببندد و از جامعه اروپا خارج شود هستند. پوپولیسمی که ابتدا از طریق برنامه های تلویزیونی بی محتوا و در واقع پوچ که توجه اصلی اش به داخل کشور و فرهنگ هلندی است آغاز به رشد میکند. پوپولیسمی که امروزه آن اندازه قوی شده است که خواه نا خواه با موضع گیری های خود و با توئیت هایی که روزانه پخش می کند رسانه های عوامگرا را بدنبال خود می کشد. این مستند بنظر من منعکس کننده فرایند رشد پوپولیسم در امریکا نیز می تواند باشد، زمانیکه می بینیم که بنگاههای خبری که بیشترین توجه اشان به داخل کشور و خود مردم امریکا است و برنامه های سطحی و بی محتوا پخش می کنند بیشترین طرفدار را دارند. رسانه هایی که پیشقراولان پوپولیسم ترامپی بودند و اکنون خواه نا خواه دنباله رو او شده اند.

اما یک تفاوت بسیار بزرگ بین رسانه ها و بنگاهای خبری و رسانه های اجتماعی اینترنتی مانند فیسبوک وجود دارد. این تفاوت در این واقعیت نهفته است که اصولا اینترنت مالکیت بردار نیست و رسانه های اجتماعی اینترنتی در مقایسه به بنگاهای خبری رسمی، بسیار باز و بدون مرز هستند. همین ویژگی عدم مالکیت و باز بودن باعث می شود که رسانه های اینترنتی از قدرت تصحیح بیشتری نسبت به رسانه های رسمی که بسته و متعلق به یک قشر و طبقه خاص می باشند، برخوردارند. شاید بتوان رسانه های اجتماعی اینترنتی و بنگاهای رسمی خبری را با سیستم های عامل باز و بسته مقایسه نمود. تجربه نشان داده است که سیستم های بسته، بدلیل بسته بودن ازقدرت تصحیح کمتری در مقابل ویروس های کامپیوتری برخوردارند. سیستم های باز اما بدلیل اینکه فوروم . کامیونیتی ها مختلفی بر آن نظارت دارند با سرعت بیشتری می توانند خود را تصحیح نمایند. بهر حال بر خلاف اینکه ادعا می شود که این رسانه های اجتماعی اینترنتی هستند که نقش اصلی در جعل اخبار دارند، بنا به شواهد بسیار باید گفت که اتفاقا این دولت ها و رسانه های وابسته به آنها هستند که سرنخ های حاکمیت دروغ را در دست دارند.

haghaei.blogspot.com

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy