شرق ـ کارنامه کاری «سیدابراهیم رئیسالسادات» یا همان «ابراهیم رئیسی» پرفراز و بدون فرود قابلتوجه است و گمانهزنیهای سیاسی همواره از پیشرفتهای قریبالوقوع او حکایت میکنند. بههمیندلیل هم نوشتن از او هم سهل است و هم دشوار.
سهل است چون او پلهبهپله راهی ارشدترین کرسیهای دستگاه قضا شده و دشوار است چون برخی مواضع و ورودهای او به موضوعات سیاسی کشور هنوز که هنوز است فضایی برای پرداختن و شرح و بسط ندارد.
بهانه: رئیسی؛ رأی اول جمنا
از یک ماه پیش که رقابت احزاب بر سر سکانداری قوه مجریه جدی شد، نامش به صدر اخبار داخلی کشور آمد. ابتدا صاحبنظران میگفتند که آمدن رئیسی شایعه است و دلیل طرح نامش رسانهایشدن نام رئیسی برای روز مباداست. رقابتها که جدی شد و تفاهم اصولگرایان بر سر گزینهای که مورد وفاقشان باشد به بنبست رسید، خبرهای کاندیداتوری رئیسی و المانهایی که نشان میداد او آمدنی است بیشتروبیشتر شد. با استعفای بیمقدمه و یکبارهاش از هيئت نظارت بر انتخابات تمایل او رسما آشكار شد. با این استعفا او به همه گمانهزنیها و شائبهها پایان داد و نزدیکانش اعلام کردند او آمدنی است. به این ترتیب بود که ابراهیم رئیسی، تولیت آستان قدس رضوی، نمایندهاش، صولت مرتضوی، شهردار مشهد را راهی شهر آفتاب کرد تا بیانیه انتخاباتیاش را بخواند. در نشست جمنا در فهرست ١٠ کاندیدا قرار گرفت و با رأی حضار، به صدر فهرست پنج نامزد نهایی جمنا آمد.
شناسنامه: متولد نوغان
نام کاملش سیدابراهیم رئیسالسادات است و سال ١٣٣٩ در محله نوغان مشهد به دنیا آمد. در ایام نوجوانی راه پدر را در پیش گرفت و راهی حوزه علمیه شد. ابتدا در مشهد بود و ١٥ ساله که شد، ابتدا به مدرسه حقانی و سپس حوزه علمیه قم رفت. درنهایت هم سطح چهار فقه و اصول در قم را طی کرد. او جدای از تحصیلات حوزویاش دارای دو مدرک آکادمیک است و فوقلیسانس حقوق بینالملل خصوصی و دکترای فقه و حقوق خصوصی از دانشگاه شهید مطهری را دارد. از زندگی خصوصی ابراهیم رئیسی اطلاعات زیادی در دست نيست جز اینکه او داماد علمالهدی، امام جمعه صریحاللهجه و مشهور مشهد، است.
کارنامه: آهسته و پیوسته
وقتی که انقلاب شد، ١٨ ساله بود و هنوز در حوزه علمیه مشغول تحصیل و گاهی تدریس علوم حوزوی به طلاب. در ماههای نخست استقرار جمهوری اسلامی او جزء ٧٠ طلبهای بود که با انتخاب شهید بهشتی در مدرسه عالی شهید مطهری برای کادرسازی نیروهای حوزه علمیه مورد آموزش قرار گرفت. سه سال بعد؛ یعنی در سال ٦١، اولین حکمش را گرفت و دادیار دادگاه کرج شد و چندی بعد در حکمی از سوی آیتالله قدوسی به دادستانی کرج رسید. او سپس با حفظ سمت، دادستانی همدان را نیز برعهده گرفت.
سه سال در این سمت بود تا اینکه در سال ٦٤ بهعنوان معاون دادستان تهران برگزیده شد و بهجای سعید عسکری نشست و چهار سال هم- یعنی تا سال ٦٨- در این مسند بود؛ مسندی که او را شهره محافل سیاسی و خبری کرد. از آن زمان بود که جمعی به منتقدان او بدل شدند و جمعی دیگر به دور او حلقه زدند و همراه و گاه مریدش شدند. رئیسی تا سال ٦٨ معاون دادستان تهران بود، در سال ٦٨ و در زمان ریاست آيتالله محمد یزدی بر دستگاه قضا، او به دادستانی تهران منصوب شد. او تا سال ٧٣ نیز در این مقام ماند. پس از دادستانی تهران، او به ریاست سازمان بازرسی کشور رسید و یک دهه- تا سال ٨٣- هم این سمت را برعهده داشت.
نیمه دوم دهه ٧٠ برای او خوشیمن بود و پرعنوان. علاوه بر مناصبی که شرحشان رفت، او از اواسط دهه ٧٠ همچنان از سوی رهبر معظم انقلاب به عضویت در هیئت امنای ستاد اجرائی فرمان امام منصوب شد و ١٠ سال هم این عنوان را برعهده گرفت. رئیسی تا اواسط دهه ٧٠ سمتوسوی سیاسی - حزبی نداشت و در سال ٧٦ بود که به عضویت جامعه روحانیت مبارز درآمد و در میدان سیاسی و حزبی هم صاحب کرسی شد.
سال ٨٣ بود که او جایش را در سازمان بازرسی کل کشور به محمد نیازی داد و به قوه قضائيه بازگشت و با حکم آیتالله محمود شاهرودی بهجای حسینعلی امیری، معاون اول رئیس قوه قضائيه شد و پس از ریاست آیتالله صادق آملیلاریجانی بر قوه قضائيه در این سمت ابقا شد. او یک دهه هم در این سمت ماند. او سال ٩٣ با معاوناولی قوه قضائيه خداحافظی کرد و از سوی رئیس قوه قضائيه بهجای محسنیاژهای به دادستانی کل کشور برگزیده شد.
همین نگاه مثبت به اوست که سبب شده در بزنگاهها و چالشهای جدي سیاسی- اجتماعی جدی، رئیسی گرهگشا باشد؛ مثل حواشی سیاسی سال ٦٧ یا حوادث پس از انتخابات سال ٨٨ و داستان فاجعه کهریزک که او در رأس کمیتههایی به میدان آمد و صریح و قاطع میداندار حوادث شد.
البته دادستانی کل کشور سمت ماندگاری برای او نبود. او یک سال بعد باز هم مسیر ترفیع را در پیش گرفت و پس از فوت آیتالله واعظ طبسی در اسفند ٩٤، جایگزینش شد- پس از فوت واعظ طبسی، رئیسی، علمالهدی و محمد ریشهری گزینههای مطرح برای جانشینی او بودند- و با حکم رهبر معظم انقلاب، به تولیت آستان قدس رضوی رسید. انتصابی که نام او را بیش از پیش در عالم خبر طنینانداز کرد و در میان چهرههای نظام، به او اعتبار و وجهه ویژهتری بخشید. البته انتصاب او به تولیت آستان قدس رضوی تنها حکم رهبری برای او نبوده است و پیشتر هم در احکامی جداگانه با حفظ سمتهایش به عنوان عضو هیئتامنای ستاد اجرائی فرمان امام در اواخر دهه ٦٠ و دادستان ویژه روحانیت در خرداد سال ٩١ توسط رهبر معظم انقلاب منصوب شده بود.
حالا که نزدیک به ١٣ ماه از انتصاب او در آستان قدس رضوی میگذرد، او به عنوان مهره اصلی جناح راست راهی انتخابات ریاستجمهوری شده است. کارزار انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوري، سومین باري خواهد بود که او خود را به رأی مردم میگذارد. او پیشتر در انتخابات چهارمین دوره مجلس خبرگان در سال ٨٥ و انتخابات پنجمین دوره خبرگان در اسفند ٩٤ از حوزه انتخابیه خراسان جنوبی وارد گود انتخابات شده و هر بار نیز از مردم خراسان رأیاعتماد گرفته است.
مواضع:
شاکله نظام که در رأس آن ولی فقیه قرار دارد، قدسی است و هیچ قانونی خلاف شرع به تصویب نمیرسد./ خبرگزاری مهر، فروردین ٩٥.
در حوادث سال ٨٨ در اولین جلسهای که نمایندگان کاندیداها با رهبری داشتند، هیچ سندی دال بر تقلب ارائه نشد. معلوم شد مسئله تقلب اسم رمز کشاندن مردم به خیابان بود؛ چراکه تقلبی در کار نبود./ خبرگزاری میزان، دی ٩٥.
حضرت احمدبن موسی شاهچراغ(ع) یکی از امامزادگان باکرامت در کشور است که الگوی پیروی از ولایت هستند./ مرکز خبر حوزه، مرداد ٩٥.
همه کسانی که کاندیدای مجلس شورای اسلامی یا خبرگان رهبری میشوند، باید مرزبندی خودشان را با فتنه ٨٨ بهصورت شفاف و صریح روشن کنند و این یک مسئله قطعی است./ خبرگزاری میزان، دی ٩٤.