پس ازسه دهه شعارنابود سازی اسرائیل، دیروزخالد مشعل رهبرتشکیلات فلسطینی حماس که در باریکه غزه حکومت میکندتغییرمنشورو اساسنامه این تشکیلات را اعلام داشت. درمنشورجدید حماس، از کشورکاملا خودمختارو مستقل فلسطین، به پایتختی بیت المقدس در مرزهای چهارم ژوئن ۱۹۶۷ صحبت میشود که این به معنی برسمیت شناختن ضمی کشوراسرائیل با مرزهای پیش ازجنگ شش روزه اعراب واسرائیل میباشد. چهاردهه قبل درسالهای ۱۹۷۰ سازمان الفتح وجنبش آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسرعرفات نیربا دست کشیدن ازشعارنابودی اسرائیل وبرسمیت شناختن این کشور، واردمذاکره با دولت اسرائیل شده بود. آقای فوزی برهوم سخنگوی تشکیلات حماس درمورد علت تغییرمنشورحماس گفته است که: منشورجدید به حماس امکان میدهد که با جهان خارج ارتباط برقرارسازد، اوهمچنین اظهارداشته است :"پیام ما به جهان این است که حماس رادیکال نیست. ما یک جنبش عملگرا و متمدن هستیم واز یهودیان متنفر نیستیم". برسمیت شناختن موجودیت کشوراسرائیل ازطرف"حماس"گذشته ازتأثیرمثبت آن برروی حل معضل دیرپای بین فلسطین واسرائیل،بدون شک برای حکومت ولایت فقیه ایران که طی سه دهه گذشته میلیاردها دلاربرروی حماس سرمایه گذاری کرده است، خبری ناگواروبه منزله یک شکست بزرگ برای بیت ولایت فقیه ایران که طراح سیاست خارجی این نظام است محسوب میشود.
چندروزپس ازپیروزی انقلاب بهمن ماه ۱۳۵۷،یاسرعرفات نخستین شخصیت خارجی بود که هواپیمای او بدون اطلاع قبلی در فرودگاه مهرآبادتهران برزمین نشست. یاسرعرفات به تصوراینکه برای برپائی کشورفلسطین درکناراسرائیل، پشتیبان ومتحد جدیدی در خاورمیانه پیدا کرده است، با شوروامیدبه سوی ایران انقلابی شتافته بود تا بارهبران انقلاب ایران دیدارنماید وازکمک حکومت جدیداین کشور درمسیری که سازمان آزادیبخش فلسطین در پیش گر فته بود اطمینان حاصل نماید. ابراهیم یزدی درسمت وزیر خارجه دولت بازرگان، بازیرپانهادن قوانین بین المللی،کلید ساختمان سفارتخانه اسرائیل را دراختیاریاسرعرفات و سازمان آزادیبخش فلسطین گذاشت تا درآنجا سفارتخانه فلسطین دایر شود، کلیدی که خیلی زود ازآنان پس گرفته شد،چراکه سازمان آزادیبخش فلسطین و یاسرعرفات حاضرنشده بودند شعارنابودی اسرائیل را دردستورکارخویش قراردهند.چندی بعد آیت الله خمینی وحکومت نوپای اسلامی ساختمان سفارت اسرائیل را به گروهی از فلسطینیان که خواهان نابودی اسرائیل بودند سپردند.(شاخه اخوان المسلمین درفلسطین که بعداً خود "حماس"که نام اختصاری "حرکةالمقامة الاسلامی" است نامید.
درفردای تأسیس جمهوری اسلامی درایران، آیت الله خمینی سخن ازصدورانقلاب اسلامی وبرافراشتن پرچم"لااله الی الله محمداً رسول الله" درسرتاسردنیا وآزادساختن کعبه اول ودوم مسلمین(بیت المقدس ومکه)به میان آورد وبه پیشنهاد دکترابراهیم یزدی، وزیرخارجه جمهوری اسلامی درتقویم ایران روزی را به نام "روزقدس" نامگذاری نمود، وازآن پس بفرمان خمینی، مراسم دینی حج به مراسم "برائت ازمشرکین وصدورانقلاب اسلامی" یعنی براه انداختن تظاهرات وراهپیمائی درمراسم حج وسردادن شعار مرگ برامریکا و مرگ براسرائیل ازجانب نیروهای اعزامی جمهوری اسلامی به مراسم حج تبدیل شد. ازسوی دیگرحکومت نوپای اسلامی و شخص آیت الله خمینی و پیروان نادان اوبا انگیزه نابودسازی اسرائیل ودرمخالفت با یاسرعرفات وسازمان آزادیبخش فلسطین، آغوش خودرا برای آموزش نظامی گروهها وعناصربنیادگرای فلسطینی وعرب که خواهان نابودی اسرائیل بودند گشودند و سیل پول واسلحه و مهمات ازطرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سوی گروههای مذکوردرفلسطین روان شد. سرانجام دیری نپائید که با پشتوانه مالی وتسلیحاتی جمهوری اسلامی، سازمانهای بنیادگرای اسلامی ازقبیل حماس وجهاد اسلامی وغیره به عنوان رقیب سازمان آزادیبخش فلسطین رشدکردندو با توسل به جنگ وتروروتصفیه فیزکی مخالفان خود،کنترل نوارغزه را بدست گرفتند. بدون تردید قدرت گیری حماس بدون کمک های هنگفت مالی وتسلیحاتی وآموزشی جمهوری اسلامی امکان پذیر نبوده است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی به دستوربنیانگذارورهبرانقلاب، ازابتدا برپایه امریکا ستیزی واسرائیل ستیزی وبحران سازی مستمروپشتیبانی بیدریغ از گروههای بنیادگرای تروریست خاورمیانه بنیان نهاده شده است. اوج سیاست اسرائیل ستیزی جمهوری اسلامی، در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بود که اوبرای هشت سال متوالی، درحضور نمایندگان تمام کشورهای جهان،از تریبون سازمان ملل متحد برای اعلان سیاست رسمی جمهوری اسلامی مبنی بر اسرائیل ستیزی وانکارهولوکاست استفاده نمود، همچنین اوج کمکهای مالی وتسلیحاتی پیدا وپنهان جمهوری اسلامی به سازمان حماس وجهاداسلامی دردوران دولت احمدی نژاد بوده است. منوچهرمتکی وزیرخارجه کابینه احمدی نژاد، درتاریخ ۱۵ اوریل ۲۰۰۶در"سومین کنفرانس بین المللی قدس وحمایت ازحقوق مردم فلسطین" چنین گفت: «نظام جمهوری اسلامی با الهام ازخط وسیره بنیانگذارانقلاب اسلامی ورهنمودهای رهبر انقلاب، حمایت ازآرمان فلسطین را درسرلوحه خودقرارداده است»
درتعقیب سیاست اسرائیل ستیزی وصدورانقلاب اسلامی به فلسطین، هرازچند گاه یکی از مسئولان حماس و جهاد اسلامی به ایران سفر کردند و با دریافت مبالغ هنگفتی پول واسلحه به نوارغزه بازگشتند. هیچ آماری ازمیزان کمکهای جمهوری اسلامی به گروههای بنیادگرای اسلامی درفلسطین وسایر کشورهای خاورمیانه دردست نیست وکسی به درستی نمیداند که حکومت ولایت فقیه سالانه چندصدملیون دلار درراه این سیاست ضدملی هزینه میکند. فقط یک قلم ازاین کمک ها اززبان یکی از رهبران حماس فاش شده است، اسماعیل هنیه دربازگشت از تهران به غزه، خبرکمک بلاعوض ۲۵۰ میلیون دلاری جمهوری اسلامی را به حماس اعلام نمود. ایشان همچنین به اطلاع مسئولان حماس رسانید که علاوه براین کمک، حکومت اسلامی ایران تعهد کرده است که حقوق ومزایای ۱۰۰هزارنفر که حقوق بگیران حماس را به مدت شش ماه بپردازد! چندی پیش نیز حسن نصرالله رهبرحزب الله لبنان خیال همه را راحت کرد ورسماً وعلناً اعلام داشت که : تمام مایحتاج حزب الله لبنان، ازکفش وجوراب گرفته تا تفنگ وفشنگ وموشک ازایران اسلامی میرسد!
خامنه ای و ذوب شدگان در ولایت او، بهارعربی را "بیداری اسلامی" نام نهادند ونشأت گرفته ازانقلاب اسلامی ایران دانستند! اما همینکه آن "بیداری اسلامی" به سوریه رسید، نیروی قدس،حزب الله لبنان ودهها گروه شیعه عراق را برای سرکوب"بیداریاسلامی" و جلوگیری از سقوط بشاراسد به آنجا اعزام کرد! دراین میان حماس میبایستی تکلیف خودرا روشن میکرد، یا درکنارجمهوری اسلامی وبشاراسد قرار میگرفت ومانند بشاراسد وحزب الله لبنان ازکمکهای جمهوری اسلامی همچنان برخوردارمیگردید، ویا اینکه درکنارکشورهای عربی، که حماس دومی را انتخاب کرد و از آن به بعد روابطش با جمهوری اسلامی به سردی گرائید، تا اینکه با تصمیم اخیر حماس مبنی بر شناسائی مرزهای ۱۹۶۷، میتوان پیش بینی کرد که ماه عسل حکومت ولایت فقیه خامنه ای در فلسطین به پایان رسیده است وتنها گروه بنیادگرای فلسطینی که درنوارغزه برای جمهوری اسلامی باقی مانده است گروه"جهاداسلامی" میباشد که این گروه کوچک درمقایسه با گروه حماس ازقدرت ونفوذ چندانی درمیان فلسطینی ها برخوردارنیست و به عنوان عوامل جمهوری اسلامی درغزه شناخته میشود. وجالب این است که حتی حکومت جنایتکاربشاراسد که جمهوری اسلامی برای حفظ آن، تمام نیروی خود وگروههای شیعه عراق وافغانستان وپاکستان و حزب الله لبنان را بسیج کرده است و ماهانه میلیون ها دلاردرسوریه هزینه میکند، مرزهای سال ۱۹۶۷ را برسمیت میشناسد ولی حکومت ولایت فقیه ایران، نه تنها آن مرزها را برسمیت نمیشناسد بلکه همچنان خواهان نابودی اسرائیل است! چراکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی برپایه امریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی و شعار نابودی این کشور بنا نهاده شده است وسیاست گزاراصلی وواقعی در این مورد، بیت ولایت فقیه است ونه وزارت خارجه جمهوری اسلامی.
سیاست خارجی ولایت مطلقه فقیه که۳۸ سال است درتناقض کامل با منافع ملی مردم ایران است وکشور را ازیک بحران به بحرانی دیگرسوق داده است، امروزه کشوررا به ورطه هولناکی کشانده وخطرجنگ دیگری را برای مردم ایران محتمل ساخته است، به هرگوشه خاورمیانه که نگاه کنید ردپای سیاست خارجی مخرب وضدملی ولایت فقیه را میتوان مشاهده کرد. همه جا پول واسلحه و امکانات حکومت اسلامی است که صحنه های خونینی را ترسیم کرده ومیکند است. خامنه ای اخیراً گفته است که : حرف درستی نیست که گفته شود با امضای برجام سایه جنگ برطرف شده است، اوراست میگوید وفراترازآن باید گفت: تا وقتی که سایه شوم حکومت ولایت فقیه برسرایران است ، سایه جنگ نیز برسراین کشورو مردم ایران همچنان وجود خواهد داشت چرا که هیچ جناحی وهیچ شخصیتی درجمهوری اسلامی جرأت نمیکند سیاست خارجی ضدملی وماجراجویانه بیت رهبری را به نقد کشد، همین دیروز بود که رئیس دادگستری اصفهان علیه غلامحسین کرباسچی به اتهام "توهین به شهدای حرم" اعلام جرم کرد! اتهام کرباسچی این است که دریک سخنرانی گفته است : بهتراست ازراه دیپلماسی راه حلی برای جنگ سوریه وکشت وکشتاردرآن کشورپیداشود. و همین دیروزبود که سردار جزایری سخنگوی ارشد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، به ستاد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هشدار داد که نامزدهای ریاست جمهوری در خلال تبلیغات انتخاباتی، وارد عرصه های منطقه ای ودفاعی کشورومسائلی که خارج از حدود اختیارات ریاستجمهوری است خودداری کنند. یعنی حتی کسی که میخواهد رئیس جمهورشود نباید وارد سیاست منطقه ای بیت خامنه ای گردد!
در چنین فضای خفقان آلودی چه کسی جرأت میکند از خامنه ای در مورد سیاست مخرب و جنگ افروزانه او درمورد اسرائیل و حماس و فلسطین ولبنان وعراق وسوریه و بحرین و عربستان سعودی وغیره که ایران را به ورطه نابودی کشانده است سئوال کند؟ وچه کسی میتواند از خامنه ای و ذوب شدگان در ولایت او سئوال کند وقتی حماس به عنوان قدرتمندترین گروه بنیادگرای اسلامی فلسطین، مرزهای اسرائیل را به رسمیت میشناسد، آیا شعارنابود سازی اسرائیل ودخالت نظامی درکشورهای منطقه، درجهت دفاع ازمنافع ملی مردم ایران است؟! علیرغم تهدیدهای خامنه ای و جیره خوران ذوب شده اش در ولایت مطلقه، جامعه مدنی فعالان سیاسی واجتماعی ایران میتوانند موضوع سیاست خارجی و منطقه ای ولایت فقیه را به عرصه انتخابات خودی های جمهوری اسلامی بکشانند وازاین رهگذرسطح آگاهی مردم ایران را نسبت به نقش ضدملی و ویرانگر ولی فقیه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بالا برندوبه مردم نشان دهند که این حکومت ضدملی وضدمردمی، ایران را به چه ورطه هولناکی کشانده است.